بنی قطیعة بن ربیعه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

این طایفه از اعراب قحطانی[۱] و از شاخه‌های قبیله بنی زبید‌اند که نسب از قطیعة بن ربیعة بن زبید (زبید الأکبر) بن صعب بن سعد العشیره می‌برند[۲]. برخی از منابع، ضمن برشمردن بنی قطیعه از شاخه‌های قبیله زبید و مذحج، آنها را از فرزندان قطیعة بن عبس بن فزارة بن ذبیان برشمردند[۳]. این در حالی است که اولاً، با این نسب، بنی قطیعه از نسل بنی عبس - از شاخه‌های قیس عیلان - خواهد بود نه از مذحج. و این در حالی است که نسب مذحج و نسب قیس عیلان، دو نسب کاملاً متفاوت و بدون هیچ وجه اشتراک‌اند. بنی مذحج، قبیله‌ای قحطانی است که از مالک (مذحج) بن أُدد بن زید بن یشجب بن عریب زَید بن کهلان بن سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان نسب می‌برند[۴] و بنی عبس و بنی فزاره - از شاخه‌های قبیله قیس عیلان که نامشان در نسب فوق ذکر گردید - قومی‌اند عدنانی که نسب‌شان به بغیض بن ریث بن غطفان بن سعد بن قیس بن عیلان بن مضر می‌رسد[۵]؛ و این دو - همان‌گونه که گفته شد - هیچ سنخیتی با هم ندارند. در ثانی، انتساب بنی قطیعه به «قطیعة بن عبس بن فزارة بن ذبیان» انتسابی اشتباه است؛ چراکه بین عبس و فزاره، نسبت پدر و فرزندی وجود ندارد. عبس، فرزند بغیض بن ریث، و عموی فزاره است (نه فرزند او) حال آنکه فزاره، فرزند ذبیان بن بغیض بن ریث بن غطفان به شمار می‌رود. اگر چنین انتسابی را صحیح بدانیم درستش - همان‌گونه که علمای علم نسب نیز بدان اشاره دارند - آن است که گفته شود: «قطیعة بن عبس بن بغیض بن ریث بن غطفان بن سعد بن قیس عیلان» نه «قطیعة بن عبس بن فزارة بن ذبیان»[۶]. خلاصه آن که، انتساب بنی قطیعه هم به مذحج و هم به قیس عیلان -با توجه به افتراق نسبی آنها - به هیچ وجه امکان‌پذیر نیست و این اشتباهی است که برخی مؤلفین، مرتکبش شدند. به نظر می‌رسد منشأ این اشتباه، وجود دو نام مشابه «قطیعه» در هر دو نسب باشد. یکی قطیعه فرزند عبس بن بغیض غطفانی - که حاصل ازدواج عبس بن بغیض با کبشه دختر قطیعة بن ربیعة بن زبید است -[۷] و آن دیگر، قطیعه فرزند ربیعة بن زبید[۸]. در هر روی، رأی صواب - همان‌گونه که گفته شد - آن است که نسب بنی قطیعه، به «قطیعه به ربیعة بن زبید (زبید الأکبر) بن صعب بن سعد العشیره» برمی‌گردد نه «قطیعة بن عبس بن فزارة بن ذبیان».

قطیعة بن ربیعة بن زبید سه پسر به نام‌های حارث، مالک و عامر داشت[۹] که نسل وی از آنها ادامه یافت. از تاریخ جاهلی و اسلامی این قوم اخبار چندانی نیست. تنها خبری مورد اعتمادی که از این قوم به دست آمده است می‌توان به حضور برخی از ایشان در واقعه کربلا اشاره کرد. بر این اساس، مردی از بنی قطیعه به نام مزاحم بن حریث به کمک یزید بن سفیان تمیمی، بر حر بن یزید ریاحی حمله بردند و او را به شهادت رساندند[۱۰]. از دیگر رجال معروف بنی قطیعه می‌‌توان به نام برخی از موالیان ایشان همچون ابوعبدالله فضل بن موسی سینانی مروزی از راویان شهیر و از ائمه بزرگ عصر خود[۱۱] نام برد.[۱۲].

منابع

پانویس

  1. عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۹۶۱.
  2. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۵؛ ابن حبیب بغدادی، مختلف القبائل و مؤتلفها، ج۱، ص۹۰؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.
  3. سمعانی، الأنساب، ج۱، ص۴۵۶-۴۵۷. نیز ر. ک. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۴۵-۴۶.
  4. ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۰۵.
  5. ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۴۱۳؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۴۸؛ قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، ج۱، ص۴۰۱.
  6. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۴۶.
  7. ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۴۴۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۳، ص۱۹۳.
  8. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۵؛ ابن حبیب بغدادی، مختلف القبائل و مؤتلفها، ج۱، ص۹۰؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۱۱.
  9. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۳۲۷.
  10. بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۲. بسیاری از منابع بدون ذکر نسبت، از فردی به نام مزاحم بن حریث سخن گفته آورده‌اند: «چون نافع بن هلال در میدان رزم حاضر شد و رجز خواند: انا ابن هلال البجلي انا علي دين علي(ع) مزاحم بن حریث در پاسخ، فریاد زد: «ما بر دین عثمان هستیم!» نافع بن هلال گفت: «تو بر دین شیطانی» و سپس با شمشیر بر او حمله کرد؛ مزاحم خواست بگریزد که ضربت نافع به او مهلت نداد و او را به هلاکت رساند. (شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۰۳؛ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۴۶۲ و با اختلاف در طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۴۳۵؛ خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج۲، ص۱۴-۱۵.)
  11. المزی، تهذیب الکمال، ج۲۳، ص۲۵۴-۲۵۵؛ بخاری، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۲۴۵. سمعانی علاوه بر وی، از تعدادی از رجال بنی قطیعه نام برده است؛ اما از آنجا که وی در ذکر نسب بنی قطیعه دچار خلط و اشتباه شده است، از این رو در صحت انتساب این عده به بنی قطیعه تردید وجود دارد. (ر. ک. سمعانی، الأنساب، ج۱، ص۴۵۷)
  12. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.