تفاخر در خانواده
بدرفتاری با همسر از راه فخرفروشی و خودنمایی
بدرفتاری با همسر میتواند به صورت فخرفروشی در رفتار و خودنمایی باشد که خداوند انسان را از زندگی توأم با فخرفروشی و خودنمایی پرهیز داده است: ﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ﴾[۱]. ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ﴾[۲].
بنا کردن زندگی خانوادگی بر تفاخر و تظاهر و رفتار کردن با یکدیگر با مایههای متفاخرانه و متظاهرانه، زندگی را از صورت انسانی بیرون میبرد و آن را به خیمهشببازی زشت و رنجآوری مبدل میسازد. در حدیث نبوی درباره چنین ازدواجهایی آمده است: «وَ مَنْ نَكَحَ امْرَأَةً بِمَالٍ حَلَالٍ غَيْرَ أَنَّهُ أَرَادَ بِهَا فَخْراً وَ رِيَاءً لَمْ يَزِدْهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِذَلِكَ إِلَّا ذُلًّا وَ هَوَاناً»[۳].
زندگییی که با چنین بدرفتاری آغاز شود و سامان گیرد، در همین سمت و سو پیش میرود، و زن و مرد باید پیوسته خود را اسیر فخرفروشیهای احمقانه و خودنماییهای جاهلانه سازند تا بنای کجی را که گذاشتهاند با کجیهای بیشتر حفظ کنند و تداوم بخشند. به تعبیر امیر مؤمنان علی (ع): «لَا حُمْقَ أَعْظَمُ مِنَ الْفَخْرِ»[۴].
اگر اشخاص کرامت انسانی خود را حفظ کرده باشند به خواری فخرفروشی و پستی خودنمایی تن نمیدهند و زندگی خانوادگی را آلوده به این امور و گرفتار تفاخر و تظاهرهای نو به نو نمیسازند که هیچوقت پایانی ندارد. علی (ع) فرموده است: «الِافْتِخَارُ مِنْ صِغَرِ الْأَقْدَارِ»[۵].
این بیمقداری، به صورتهای مختلف در رفتار فخرفروشانه و خودنمایانه جلوه مییابد. فخرفروشی و خودنمایی: در انتخاب همسر، با مطرح کردن خانواده و خاندان و نژاد خود از این موضع، در مراسم و آدابورسوم و سنتها، در رفت و آمدها و میهمانیها، در خوراک و پوشاک، در وسایل و امکانات زندگی و... که اینگونه زندگی کردن جز رنج بر خود نهادن و حقیقت خود را تاریک نمودن نیست. امیر مؤمنان علی (ع) فرموده است: «مَنْ صَنَعَ شَيْئاً لِلْمُفَاخَرَةِ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَسْوَدَ»[۶].
رسول خدا (ص) برای آنکه فخرفروشیها و خودنماییها پایان پذیرد، در سخنی تهدیدآمیز فرموده است: «لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ يَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمُ الَّذِينَ مَاتُوا، إِنَّمَا هُمْ فَحْمٌ جَهَنَّمَ، أَوْ لَيَكُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ الْجُعَلِ الَّذِي يُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَفَخْرَهَا بِالْآبَاءِ، إِنَّمَا هُوَ مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ، وَفَاجِرٌ شَقِيٌّ، النَّاسُ كُلُّهُمْ بَنُو آدَمَ، وَآدَمُ خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ»[۷].
پیامبر اکرم (ص) با فخرفروشیها و خودنماییها مقابله میکرد تا از میدان یافتن این خلق و خوی جلوگیری شود و زندگی مسلمانان از آن پاک گردد. امام صادق (ع) فرمود: «أَتَى رَسُولَ اللَّهِ (ص) رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ حَتَّى عَدَّ تِسْعَةً فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَمَا إِنَّكَ عَاشِرُهُمْ فِي النَّارِ»[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در داراییها و فرزندان است» سوره حدید، آیه ۲۰.
- ↑ «که خداوند هیچ خود پسند خویشتنستایی را دوست نمیدارد» سوره لقمان، آیه ۱۸.
- ↑ «هر که با مال حلال با زنی ازدواج کند، اما هدفش از گرفتن او فخرفروشی و خودنمایی باشد، خدای عزّوجلّ جز بر خواری و سرشکستگی او نیفزاید». ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۳۳۰؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۶۲؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۵۱.
- ↑ «حماقتی بزرگتر از فخرفروشی نیست». شرح غررالحکم، ج۶، ص۳۸۳؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۵۳۷.
- ↑ «فخرفروشی، از بیمقداری است». شرح غررالحکم، ج۲، ص۱۶۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۳؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۴، ص۷۳.
- ↑ «هرکس برای فخرفروشی کاری کند، خداوند در روز قیامت او را سیاه محشور گرداند». ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۳۰۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۳۶؛ بحارالانوار، ج۷، ص۲۱۶، ج۷۳، ص۲۹۲؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۴، ص۷۷.
- ↑ «آنانی که به پدران مرده خود، که در حقیقت زغال جهنمند فخر میفروشند، از این کار دست بردارند وگرنه نزد خدای عزّوجلّ پستتر از سرگین غلطان هستند که با بینی خود سرگین را میغلتاند. خداوند نخوتها و فخرفروشیهای خاندانی جاهلیت را از شما برده است. [آدمی] یا مؤمن پرواپیشه است یا نابکار بدبخت. مردم فرزندان آدم هستند و آدم از مشتی خاک آفریده شده است». سنن الترمذی، ج۵، ص۳۹۰؛ أبوزید عبدالرحمن بن محمد بن مخلوف الثعالبی، تفسیر الثعالبی (جواهر الحسان فی تفسیر القرآن)، تحقیق عبدالفتاح أبوسنة، علی محمد معوض، عادل احمد عبدالموجود، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ ق. ج۵، ص۲۷۷؛ کنزالعمال، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ «مردی خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، من فلان پسر فلان هستم. و تا نُه پشت خود را برشمرد. رسول خدا (ص) به او فرمود: بدان که تو دهمین نفر آنان در دوزخ هستی». الکافی، ج۲، ص۳۲۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۳۳۵؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۳۱، ج۷۳، ص۲۲۶؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۳، ص۴۴۷، ج۱۴، ص۷۴.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۳۵۵.