جارود بن منذر کندی کوفی نخاس

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

ابومنذر جارود بن منذر کندی نخاس کوفی اهل کوفه[۱] و از اصحاب امام حسن مجتبی، امام باقر و امام صادق(ع)[۲] بوده و از امام صادق(ع) روایاتی نقل کرده است.[۳] کسانی چون صفوان بن یحیی،[۴] علی بن حسن بن رباط،[۵] علی بن عقبه، هشام بن حکم و محمد بن ابی حمزه[۶] از وی روایت شنیده و نقل کرده‌اند. از محدثان شیعه و فردی بسیار موثق در نقل حدیث بود.[۷] او دارای تألیفی به نام کتاب الحدیث بوده است.[۸].[۹]

در تراجم و رجال

کنیه‌اش «ابوالمنذر»[۱۰] و لقبش، «الکندی»[۱۱][۱۲]، «النخاس»[۱۳][۱۴] و کوفی[۱۵] است و از اصحاب امام باقر[۱۶] و امام صادق (ع)‌[۱۷] به شمار رفته است. نجاشی او را ثقه دانسته است[۱۸] و ابن داوود و علامه حلی از او در قسمت اول کتاب‌شان یاد کرده‌اند[۱۹].

صاحب منتهی المقال، محمد بن اسماعیل مازندرانی حائری درباره او در کتابش گفته است: اینکه گفته شود، با توجه به اینکه شیخ طوسی جارود بن منذر را از اصحاب امام حسن، امام باقر و امام صادق (ع) برشمرده، بنابراین، او دوران پنج امام را درک کرده است، بعید به نظر می‌رسد، زیرا با توجه به اینکه نجاشی او را فقط از اصحاب امام صادق (ع) برشمرده است و شیخ طوسی او را از اصحاب امام حسین و امام سجاد (ع) ندانسته است[۲۰]، بنابراین، نمی‌توان گفت که او دوران پنج امام را درک کرده است.

علامه شوشتری نیز علاوه بر اشاره به اشکال بُعد طبقه، چنین گفته است: با توجه به اختلافاتی که درباره کنیه و وصف او در ذیل اصحاب امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده و نیز قول نجاشی که او فقط از امام صادق (ع) نقل کرده و نیز قول برقی که او را از اصحاب امام صادق (ع) برشمرده است، در نتیجه، جارود بن المنذری که از اصحاب امام صادق (ع) شمرده شده، غیر از آن کسی است که از اصحاب امام باقر (ع) بوده است [۲۱].

علامه مامقانی نیز اشکال منتهی المقال را مطرح کرده و در جواب چنین گفته است: هیچ بعید نیست؛ چون شهادت امام حسن مجتبی (ع) در سال ۴۹ هجری اتفاق افتاده و آغاز امامت امام صادق (ع) سال ۱۱۷ بوده است؛ بنابراین بین شهادت امام مجتبی (ع) و به امامت رسیدن امام صادق (ع) ۶۸ سال فاصله است و اگر فرض کنیم که او حدود ۲۰ سالگی امام مجتبی (ع) درک کرده باشد، سن او در زمان درک دوران امام صادق (ع) کمتر از صد سال بوده است، این، نیست، و امر محالی علاوه بر او روات زیادی نیز چنین بوده‌اند. اما اینکه نجاشی او را فقط از اصحاب امام صادق (ع) برشمرده و نیز شیخ طوسی او را ذیل اصحاب امام حسین و امام سجاد (ع) نیاورده است، مشکلی ندارد؛ زیرا نجاشی در روایات او دقت کرده و دیده است که او فقط از امام صادق (ع) روایت نقل کرده است و شیخ طوسی نیز وقتی دیده که او روایاتی را از امام مجتبی (ع) نقل کرده، نام او را ذیل اصحاب امام مجتبی (ع) درج آورده است؛ بنابراین، شیخ طوسی روایتی از او پیدا نکرده است که او از امام حسین و امام سجاد (ع) نقل کرده باشد؛ لذا نام او را ذیل اصحاب آن دو امام نیاورده است و ظاهراً مراد از اصحاب، کسانی هستند که روایاتی را از یک امام نقل کنند و دوران آن امام را به صورت مطلق درک کرده باشند[۲۲].

منابع

پانویس

  1. رجال النجاشی ۱/۳۱۷.
  2. رجال الطوسی ۶۷، ۱۱۲ و ۱۶۵.
  3. رجال النجاشی ۱/۳۱۷ خلاصة الاقوال ۳۷.
  4. الفهرست (طوسی) ۴۵ تنقیح المقال ۱/۲۰۵.
  5. رجال النجاشی ۱/۳۱۷ جامع الرواة ۱/۱۴۶.
  6. جامع الرواة ۱/۱۴۶.
  7. رجال النجاشی ۱/۳۱۷.
  8. الذریعه ۶/۳۱۷.
  9. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۲۲۰
  10. رجال النجاشی، نجاشی، ص۱۳۰؛ رجال الطوسی، طوسی، ص۱۲۹؛ رجال البرقی، برقی، ص۱۵.
  11. رجال النجاشی، نجاشی، ص۱۳۰؛ رجال الطوسی، طوسی، ص۱۷۹؛ رجال البرقی، برقی، ص۴۲.
  12. الکندی، به کسر کاف و نون ساکن خوانده شود. (تنقیح المقال فی علم الرجال(رحلی)، ج۱، ص۳۳).
  13. رجال النجاشی، نجاشی، ص۱۳۰.
  14. النخاس، به فتح نون و خاء و تشدید خاء خوانده شود. (تنقیح المقال فی علم الرجال(رحلی)، ج۱، ص۲).
  15. رجال النجاشی، نجاشی، ص۱۳۰؛ رجال البرقی، برقی، ص۴۲.
  16. رجال الطوسی، طوسی، ص۱۲۹؛ رجال البرقی، برقی، ص۱۵.
  17. رجال النجاشی، نجاشی، ص۱۳۰؛ رجال الطوسی، طوسی، ص۱۷۹؛ رجال البرقی، برقی، ص۴۲.
  18. رجال النجاشی، نجاشی، ص۱۳۰.
  19. رجال ابن داوود، ابن داوود، ص۸۰ و ۳۸۲؛ الخلاصه، علامه حلی، ص۷.
  20. منتهی المقال فی أحوال الرجال، اسماعیل مازندرانی، ج۲، ص۲۲۱.
  21. قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۵۵۶.
  22. تنقیح المقال فی علم الرجال(رحلی)، مامقانی، ج۱، ص۲۰۶.