حبان بن منقذ بن عمرو انصاری خزرجی
آشنایی اجمالی
وی از تیره مازن بن نجار، از خزرج و از انصار بود[۱]. پدرش منقذ بن عمرو انصاری خزرجی نیز از صحابه بود. وی در أحد و غزوههای پس از آن شرکت کرد[۲]، گفتهاند وی مردی ضعیف بود و ضربهای به سرش خورده بود یا از نظر عقل ضعف داشت[۳] بدین سبب یا به سبب سلامت نفسش[۴] در معامله فریب میخورد از این رو رسول خدا (ص) برای او در معامله سه روز خیار فسخ قرار داد و به او فرمود: به هنگام معامله با گفتن لا خلابة؛ (به معنی فریب نباشد) شرط کند که فریب در کار نباشد اما او که زبانش لکنت داشت به جای آن میگفت: لا خیابة[۵]؛ یا میگفت: لا خذابة[۶]؛ یا میگفت: لا حیابة[۷]؛ ابن حجر[۸] به نقل از برخی منابع، این داستان را مربوط به منقذ بن عمرو - پدر حبان - میداند که ۱۳۰ سال داشت. اما بیشتر منابع آن را در شرح حال «حبان بن منقذ» آوردهاند. عمر نیز خطاب به مردم گفته بود: من در معاملات شما بهتر از آنچه رسول خدا برای «حبان بن منقذ» قرار داد ندیدم[۹]. این خبر در فقه در باب «حجر» منع افراد از معامله[۱۰] و در بحث خیار شرط[۱۱] مورد استناد قرار گرفته است. از حبان نقل شده است که مردی به رسول خدا (ص) گفت: ای رسول خدا (ص) من ثواب یک سوم نمازم را برای شما قرار میدهم، آن حضرت فرمود: خوب است اگر میخواهی چنین کن؛ سپس گفت دو سوم آن را برای شما قرار میدهم، فرمود: خوب است؛ سپس آن مرد گفت: تمام نمازم را برای شما قرار میدهم، آن حضرت فرمود: در این صورت خداوند مشکل دنیا و آخرت تو را کفایت میکند[۱۲] نیز براساس خبری، حبان همسرش را در حالی که به دخترش شیر میداد طلاق داد و همین مانع عادت زنانه او بود. هفت یا هشت ماه پس از آن حبان بیمار شد و چون در آستانه مرگ قرار گرفت به او گفتند همسرت قصد دارد از تو ارث ببرد و او درخواست کرد تا او را نزد عثمان (که خلیفه بود) ببرند. چون نزد عثمان رفتند، عثمان از امام علی (ع) و زید بن ثابت که حضور داشتند خواست تا حکم آن را روشن کنند و آن دو گفتند: در این شرایط حبان و همسرش هر دو از یکدیگر ارث میبرند چون آنچه مانع عادت همسرش شده نه یائسگی است و نه عدم بلوغ، بلکه شیر دهی است و در حقیقت او بر عده همان عادتش باقی است. سپس حبان دخترش را از همسرش گرفت و چون شیردهی قطع شد او حائض شد اما پیش از پاکی سوم او حبان درگذشت و او عده نگه داشت و از حبان ارث برد[۱۳]. از این خبر در فقه در باب «اقسام عده»[۱۴] و باب «طلاق» استفاده شده است[۱۵]. وی در زمان عثمان درگذشت[۱۶]. تعدادی از پسران حبان از جمله «سعد» و «واسع» را نیز از صحابه دانستهان، برخی را منسوب به حبان بن منقذ، حبانی خواندهاند[۱۷].[۱۸]
جستارهای وابسته
- مازن بن نجار (قبیله)
- خزرج (قبیله)
- منقذ بن عمرو انصاری خزرجی (پدر)
- سعد بن حبان بن منقذ بن عمرو انصاری خزرجی (فرزند)
- واسع بن حبان بن منقذ بن عمرو انصاری خزرجی (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، جمهره، ص۳۵۲.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۷۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۶.
- ↑ ر. ک: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۶؛ یا نابینا بود، ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۰.
- ↑ ر. ک: ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۰.
- ↑ دارقطنی، علی بن عمر، سنن، ج۳، ص۴۷؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۸۵.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۰؛ نیز، ر. ک: ابن جارود نیشابوری، ص۱۴۷.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۰ و ۱۱.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۰.
- ↑ ر. ک: سرخسی، شمس الدین، المبسوط، ج۲۴، ص۱۵۸.
- ↑ سمرقندی، تحفة الفقهاء، ج۲، ص۶۵ و ۷۶.
- ↑ ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۴، ص۱۴۲؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۴، ص۳۵؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۸۵ و ۸۸۶.
- ↑ شافعی، الام، ج۵، ص۲۲۷؛ عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۶، ص۳۴۰؛ بیهقی، السنن، ج۷، ص۴۱۹.
- ↑ ابن قدامه، المغنی، ج۹، ص۹۹.
- ↑ شافعی، المسند، ص۲۹۷؛ ابن حزم، المحلی، ج۱۰، ص۲۲۵.
- ↑ بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۸۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۷۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۶۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۰.
- ↑ سمعانی، الأنساب، ج۲، ص۱۶۱.
- ↑ خانجانی، قاسم، مقاله «حبان بن منقذ بن عمرو انصاری خزرجی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۵۲۱-۵۲۲.