حبی بن حارثه ثقفی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از حبی بن جاریه)

آشنایی اجمالی

وی از قبیله ثقیف و هم پیمان بنو زهره بود[۱]. در نام او و پدرش اختلاف است و منشأ این اختلاف ریشه در نوع نوشتار قدیم عرب دارد. نام وی به سه گونه خوانده شده است؛ اول: «حُبَّی» که براساس برخی گزارش‌ها قرائت ابن اسحاق است[۲]. دوم: «حُیَیّ» که این قرائت نیز براساس دسته دیگری از گزارش‌ها، قرائت ابن اسحاق است[۳]، چنان که واقدی همین گونه خوانده است[۴]. سوم: «حَیّ» که قرائت طبری است[۵]. علاوه بر اختلاف ناشی در نوع نوشتار این نام، در ضبط و اعراب آن نیز اختلاف است. دار قطنی، حرف اول (حاء) نام را به کسر حاء دانسته[۶] و ابن حجر[۷] «حاء» را مضموم و «باء» را مشدد ضبط کرده است.

نام پدرش نیز علاوه بر «حارثه»، «جاریه» نوشته شده[۸] که تصحیف است. ابومعشر نام وی و پدرش را «یغلی بن جاریه ثقفی» دانسته است [۹] که دو تصحیف در آن راه یافته است. اول تصحیف «حارثه» به «جاریه» و دوم تصحیف «حبی» به «یعلی». چنان که تستری[۱۰] با اشاره به معلوم نبودن وضعیت یعلی می‌گوید: برخی به جای «یعلی»، «حبی» گفته‌اند. ابن عبدالبر[۱۱]، با اینکه خود واقف بر این اختلافات بوده، اما شرح حال وی را در دو مدخل «حیی بن حارثه» و «حی بن جاریه» گزارش کرده و اطلاعات یکسانی ارائه داده است. ابن ماکولا[۱۲]، ابن اثیر[۱۳] و ابن حجر[۱۴] نظر اول ابن اسحاق (قرائت حبی) را در مورد نام وی ملاک قرار داده و بر آن اساس عمل کرده‌اند. او در فتح مکه اسلام پذیرفت و به اتفاق منابع، در جنگ یمامه(سال دوازدهم) کشته شد[۱۵].[۱۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۸۳.
  2. ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۵۸۴.
  3. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۳۵.
  4. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۳۵.
  5. ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۵۸۴.
  6. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۵۳.
  7. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۵.
  8. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۸۳.
  9. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۸۳.
  10. تستری، محمد تقی، قاموس الرجال، ج۱۱، ص۱۴۲.
  11. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۳۵ و ۴۵۳.
  12. ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۵۸۴.
  13. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۸۳.
  14. ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۵.
  15. خلیفة بن خیاط، تاریخ، ص۷۲؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۵۸۴.
  16. صادقی، مصطفی، مقاله «حبی بن حارثه ثقفی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۵۳۸-۵۳۹.