خوش‌گمانی به مردم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

حسن ظن به مردم آن است که از هر مسلمانی عملی سر می‌زند که قابل تفسیر درست و نادرست است، آن را با تفسیر درستش بپذیریم. اگر کسی مایعی می‌‌نوشد که ممکن است آب یا شراب باشد، موظّفیم آن را آب تلقّی کنیم. اگر کسی عملی انجام می‌دهد که هم می‌تواند به قصد قربت باشد و هم ریاکارانه، حسن ظن اقتضا می‌کند ما آن را یک عمل خالص قُربی تلقّی کنیم. اگر کسی پُستی سیاسی یا اجتماعی به عهده می‌گیرد، به مقتضای حسن ظن باید بگوییم آن را برای خدمت به مردم پذیرفته است، نه از سر جاه‌طلبی و دنیا دوستی. اگر کسی سخنی می‌گوید که خلاف آن ثابت می‌شود، به جای اینکه بگوییم دروغ گفته است، به اقتضای حسن ظن باید بگوییم اشتباه کرده است. اگر کسی را می‌بینیم که مال دیگری را مصرف می‌کند، باید بگوییم از مالکش اجازه گرفته است. معلمی که با دانش‌آموزی درشتی می‌کند، قصد تشفّی خاطر ندارد، بلکه می‌خواهد او را ادب کند. کلامی که دو معنی خوب و بد دارد، گوینده‌اش معنی خوب آن را اراده کرده است. کلامی که فقط معنی بد دارد، گوینده به معنی آن توجه نداشته است. کسی که روزه می‌خورد، حتماً عذری دارد. زن و مردی که با هم در خیابان می‌روند، حتماً به هم محرمند و هزاران نمونه دیگر که تمامی شئون زندگی را فرا می‌گیرد. در مقابل، سوء ظن به دیگران به این معنی است که هر عملی از کسی صادر می‌شود، با تفسیری نادرست پذیرفته شود[۱].

منابع

پانویس