دلالة در فقه سیاسی
مقدمه
آنچه به معرفت بینجامد[۱] (معرفت نمودن)، راهنمون، اِبانه (پیدا کردن، آشکار کردن)[۲]، نشان دادن و شناساندن[۳]. اصل آن "دَلّ" به معنای پیدا شدن (به اماره)[۴].
﴿هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۵].
در قرآن کریم، دلالت و رهنمون شدن به خداوند، شیطان و انسان نسبت داده شده است؛
دلالت الهی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۶]،
دلالت انسانی: ﴿إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ﴾[۷]،
دلالت شیطانی: ﴿قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى﴾[۸].
دلالة به معنای رهنمون شدن، نشان دادن و آشکار کردن چیزی، بار ارزشی ندارد و مترادف معنای هدایت و ارشاد که نشان دادن خیر و صلاح است، نمیباشد؛ بلکه صرفاً بر نشان دادن آنچه هست، اطلاق میشود. دلالة الهی، به مقتضای شأن و حکمت الهی که خیر و صلاح محض است، با هدایت در مصداق مترادف است.
اینکه چرا به لفظ هدایت نیامده، مشعر به این معناست که مفاد آیه در واقع هست و تنها باید به نشانههای آن توجه کرد تا مدلول آن آشکار و پیدا شود (تشبیه معقول (هدایت) به محسوس (دلالت)).[۹]
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۱۶.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۲۳۵.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۵۳.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۵۹.
- ↑ «آیا (میخواهید) شما را به داد و ستدی رهنمون شوم که از عذابی دردناک رهاییتان میبخشد؟» سوره صف، آیه ۱۰.
- ↑ «ای مؤمنان! آیا (میخواهید) شما را به داد و ستدی رهنمون شوم که از عذابی دردناک رهاییتان میبخشد؟» سوره صف، آیه ۱۰.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که خواهرت (نزد آنان) میرفت و میگفت: میخواهید شما را به کسی رهنمون شوم که او را سرپرستی کند؟» سوره طه، آیه ۴۰.
- ↑ «گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۲۸۳-۲۸۴.