سلیمان بن مهران اسدی کوفی

(تغییرمسیر از سلیمان بن اعمش)

آشنایی اجمالی

ابومحمد سلیمان بن مهران اعمش دماوندی اسدی کوفی کاهلی از موالی قبیله بنی‌کاهل،[۱] تیره‌ای از قوم اسد[۲] بود. به دلیل ضعف بینایی و ریزش آب چشمش، به او «اعمش» گفته‌اند.[۳] پدرش از دماوند ایران بود و خود در کوفه به دنیا آمد.[۴] او در روز عاشورای سال ۶۱ [۵] و به قولی، دو سال پیش از شهادت امام حسین (ع) به دنیا آمده است[۶].

اعمش از اصحاب امام صادق (ع) به شمار می‌‌آید.[۷] وی از افرادی چون انس بن مالک و کمیل بن زیاد روایت نقل کرده و قرائتش را بر زید بن وهب و ابراهیم نخعی عرضه داشت.[۸] اشخاصی چون طلحه بن مصرف قرائت را از او آموخته[۹] و ایوب سختیانی، شعبه [۱۰] و ابن ابی‌عمیر[۱۱] از او روایت نقل کرده‌اند. او بر فنّ قرائت تسلط داشت و عالم به حدیث و فرایض،[۱۲] و از فقیهان و زاهدان عصر خویش به شمار می‌‌رفت[۱۳] و محدث اهل کوفه شمرده و در نقل روایت به او اعتماد می‌‌شد.[۱۴]۴

شهید ثانی می‌‌نویسد: رجال‌نویسان شیعی از ذکر نام او خودداری کرده‌اند، در حالی که به جهت استقامت و فضل، سزاوار ذکر است. از روایات او بر می‌‌آید که شیعه بوده و با اهل بیت (ع) همنشینی داشت و بدانان اخلاص می‌ورزید. وی فاضل و نیکواندیش بود.[۱۵]

علامه مجلسی او را امامی ممدوح دانسته است.[۱۶] کتابی در ذکر مناقب امیرمؤمنان علی (ع) برجای گذاشت.[۱۷] اعمش در سال ۱۴۸ه‍ در کوفه درگذشت.[۱۸] برای سال وفات او غیر از این هم ذکر شده است[۱۹].[۲۰]

منابع

  1.   جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الطبقات الکبری، ج ۶، ص ۳۴۲.
  2. الانساب، ج ۵ ، ص ۲۳ و ۲۴.
  3. روضات الجنات، ج ۴، ص ۷۵.
  4. وفیات الاعیان، ج ۲، ص ۴۰۰.
  5. الطبقات الکبری، ج ۶، ص ۳۴۲.
  6. الانساب، ج ۵، ص ۲۳ و ۲۴.
  7. رجال الطوسی، ص ۲۰۶.
  8. سیر اعلام النبلاء، ج ۶، ص ۲۳۵.
  9. الطبقات الکبری، ج ۶، ص ۳۴۲.
  10. سیر اعلام النبلاء، ج ۶، ص ۲۳۵.
  11. روضات الجنات، ج ۴، ص ۷۷.
  12. تاریخ بغداد، ج ۹، ص ۶ ـ ۹.
  13. روضات الجنات، ج ۴، ص ۷۷.
  14. تاریخ بغداد، ج ۹، ص ۶ ـ ۹.
  15. روضات الجنات، ج ۴، ص ۷۷.
  16. الوجیزه، ص ۵۲.
  17. الذریعه، ج ۲۲، ص ۳۲۱.
  18. سیر اعلام النبلاء، ج ۶، ص ۲۳۵.
  19. الثقات، ج ۴، ص ۳۰۳.
  20. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص ۳۷۶.