طوی در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

جغرافیای طوی، در سور مبارکه طه و نازعات

  1. ﴿... إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى[۱].
  2. ﴿إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى[۲].

هر دو آیه مذکور مربوط به بخشی از دوران زندگی پر فراز و نشیب حضرت موسی(ع) است و آن دو آیه به زمان بعثت آن حضرت در وادی مقاس طوی ارتباط دارد. واژه مورد بررسی، در آیات فوق، کلمه طوی است؛ که به نظر بعضی از مفسرین، نام مکانی است؛ که نخستین شراره‌های وحی، در آن محل، بر قلب موسی(ع) تابید و به نظر بعضی دیگر، صفتی است؛ زیرا طوی در اصل به معنی پیچیدن است[۳].

معنی لغوی طوی

برخی بزرگان و علما[۴] می‌نویسند: «طوی اسم یا صفت است، برای الوادی... وادیی که نامش طوی یا دارای [صفت] پیچ و خم است». برخی نویسندگان[۵]، در مورد طوی چنین نقل می‌نمایند: «طوی، نام همان وادی مقدس - پایین کوه سینا است- و در اینجا[۶] به معنی مکرر آمده است یعنی چند بار تقدیس شده». برخی پژوهشگران[۷]، در توضیح آیه مذکور، بیان می‌دارند: «ای حبیب ما! داستان موسی را می‌دانی، که ما او را در بیابان پاک و وادی مقدس از سرزمین شام در دامنه کوه سینا، به نام طوی فرمان دادیم؟» و در پاورقی همان صفحه می‌افزاید: «لفظ طوی علاوه بر اسم خاص بودن؛ ممکن است، بر لغت قبیله، طی فعل مجهول باشد؛ در این صورت پیچیده شده، یا دو بار معنی شود، یعنی وادیی پیچیده شده به تقدس، یا دو بار مقدس - بودن است».

برخی نویسندگان می‌نویسند: «این کلمه فقط، در دو موضع... آمده است. ظاهراً آن نام همان وادی است... و محل آمدن وحی، به موسی(ع) است، که قهراً قسمتی از صحرای سینا می‌باشد و به نقل از فرهنگ اقرب الموارد گوید: طوی... وادیی است، در شام.»...[۸]. برخی پژوهشگران، در مورد طوی بیان می‌نمایند: «طوی در نوردیده. پیچیده، نام وادی مقدس و جای مناجات حضرت موسی(ع)».[۹].[۱۰]

حاصل تحقیق

از مجموع اظهارنظرهای لغویون و مفسرین، به این نتیجه می‌رسیم که طوی از نظر لغوی به معنی پاک و پیچیده و در نوردیده، که در حقیقت مفهوم وصفی دارد و از سوی دیگر وادی مقدسی است؛ که اولین جرقه وحی نبوت، بر قلب حضرت موسی(ع) تابیده است؛ لذا طوی اسم خاص برای مکان مقدسی است؛ که بعثت پیامبری بزرگ در آن تحقق یافته است[۱۱].

جغرافیای طوی

«طوی جلگه‌ای است که در دامنه کوه طور قرار دارد و همان جا است؛ که خداوند سبحان آن را وادی مقدس نامیده»[۱۲]. برخی نویسندگان می‌نویسند: «وادی مقدس، یا وادی الایمن، دره‌ای است؛ که موسی(ع) در آن نور الهی را به صورت آتش در درخت جلوه گردید... [مسافران] چون از مدین به طرف مصر آیند؛ این دره [را که] در طرف راست کوه سینا واقع است [می‌بیند] و در تورات [این دره] طوی نامیده شده.»..[۱۳].[۱۴]

وادی المقدس

﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى[۱۵]. ﴿إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى[۱۶].

بررسی وادی مقدس

دیاری که از نظر پژوهشی ما در این بخش مهم است همان دیاری است که در زندگی حضرت موسی(ع) از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد. حضرت موسی وقتی به همراه همسر و فرزند از مدین به مصر حرکت می‌کرد راه را گم کرد. شب بود و سوز سرما تا استخوان او و خانواده‌اش نفوذ می‌کرد. حضرت موسی برای گرم کردن خویش و خانواده‌اش به دنبال آتش بود. در وادی مقدس آتشی را دید و به سوی آن تغییر مسیر داد. «خاندان موسی همانجا ایستادند و او به طرف آتش روان شد. هنگامی که به نزدیکی آن رسید. درخت سبزی را دید که از آن آتش شعله‌ور است». ندای جان بخشی از سمت راست آن درخت به گوشش خورد که می‌گفت: «همانا من خدای یکتا، پروردگار جهانیانم. ای موسی! من پروردگار تو هستم نعلین خویش را به در کن که در وادی مقدس هستی»[۱۷].[۱۸]

مشخص کردن محل واقعی مقدس

از گفتار خلاصه تفاسیر المیزان و نمونه چنین استفاده می‌شود که: «طوی نام جلگه‌ای است که در دامنه کوه طور قرار دارد»[۱۹]. صاحب تفسیر نمونه در اثر خویش احتیاط به خرج داده و قید کرده است: «طوی» ممکن است نام سرزمین مقدسی باشد که در شام در میان مدین و مصر قرار داشت»[۲۰]. بعضی از مفسران توضیح روشنی در این خصوص دارند: در سوره طه[۲۱] و سوره نازعات[۲۲] این وادی به نام طوی یاد شده و به صفت مقدس هم موصوف شده است. در تورات نیز طوی خوانده شده است. طوی (به ضم و کسر اول) کوهی است در شام و گفته‌اند وادیی است در جنب کوه طور[۲۳].[۲۴]

سینا

وادی مقدس همان طور سیناست. «ابوالفتح می‌نویسد: آن کوه است که موسی(ع) با خدای مناجات کرد و آن کوهی است میان مصر و ایله... در دایرة المعارف فارسی آمده است: طور سینا، یا طور، یا کوه سینا کوه معروفی در قسمت جنوبی شبه شا جزیره سینا که امروزه جبل موسی خوانده می‌شود... برخی نویسندگان می‌نویسند: سینا شبه جزیره‌ای است محدود از شمال به دریای مدیترانه، از غرب به کانال سوئز و خلیج سوئز، از شرق به فلسطین و خلیج عقبه»[۲۵]. این سرزمین مقدس خوانده شده چون محل حضور و مناجات به درگاه او شده است. «این نام و این توصیف دلیل بر این است که چرا به موسی دستور داد کفشش را بکند منظور احترام آن سرزمین بوده تا با کفش لگد نشود و اگر کندن کفش را مرتفع بر جمله ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ[۲۶] کرده دلیل بر این است که تقدیس و احترام وادی به خاطر این بوده که خطیره قرب به خدا و محل حضور و مناجات به درگاه اوست»[۲۷].[۲۸]

منابع

پانویس

  1. «بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.
  2. «آنگاه که پروردگارش او را در سرزمین پاک «طوی» فرا خواند،» سوره نازعات، آیه ۱۶.
  3. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۵۲.
  4. آیت‌الله طالقانی، تفسیر پرتوی از قرآن، قسمت اول جزء سی‌ام، ص۸۹.
  5. زین العابدین رهنما، ترجمه قرآن، ج۴، ص۴۷۸.
  6. نازعات ۱۶.
  7. محمد تقی شریعتی، تفسیر نوین، ص۴۳.
  8. قرشی، فرهنگ قاموس قرآن.
  9. عباس مهرین شوشتری، فرهنگ قرآن.
  10. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۵۲.
  11. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۵۳.
  12. محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج۲۷، ص۲۱۳.
  13. محمد، خزائلی، اعلام قرآن، ص۶۱۵.
  14. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۵۴.
  15. «بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.
  16. «آنگاه که پروردگارش او را در سرزمین پاک «طوی» فرا خواند،» سوره نازعات، آیه ۱۶.
  17. تاریخ انبیاء، محلاتی، ص۳۸۹.
  18. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۸۰۷.
  19. خلاصه تفاسیر، المیزان و نمونه، ص۸۰۹.
  20. تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۱۰۰.
  21. طه / ۱۲.
  22. نازعات / ۴۶.
  23. خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۲۲۹۲.
  24. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۸۰۸.
  25. محی الدین درویشی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۸۴.
  26. «بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.
  27. تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۰۹.
  28. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۸۰۹.