قرآن بر نیزه کردن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

نیرنگی که معاویه و عمروعاص در آخرین فرصت‌های قبل از شکست نهایی به کار بستند و پیش خود گفتند: ما قرآن را بر نیزه می‌کنیم و سپاه علی (ع) را به حکمیت قرآن و گردن نهادن به حکم کتاب خدا فرامی‌خوانیم، اگر بپذیرند، برای ما فرصتی است و اگر نپذیرند، میان آنان اختلاف می‌افتد. به نقل مسعودی: نزدیک به پانصد قرآن بر نیزه‌ها بالا رفت[۱] آنان با هدف اختلاف‌افکنی در سپاه علی (ع) چنان کردند و چنان نیز شد و عدّه‌ای فریب خوردند و دست از جنگ کشیدند و رودرروی امیر المؤمنین (ع) ایستادند. شامیان کتاب خدا را بر نیزه‌ها بالا بردند و علی (ع) را ندا دادند که: ای پسر عمّ پیامبر! آیا پروا نمی‌کنی که دو گروه سنگین (اهل شام و اهل عراق) همه نابود شوند؟ علی (ع) به آنان هشدار داد که فریب این نقشه را نخورند، امّا ساده‌لوحانی از سپاه او زیربار نرفتند و حاضر به ادامۀ جنگ نشدند. در سپاه تفرقه افتاد و کار به حکمیّت کشیده شد[۲] قرآن بر نیزه‌کردن، تمثیل و نماد و نمونه‌ای از فریب توده‌ها با دستاویز قرار دادن مقدّسات است و همیشه بوده و شکل‌های مختلفی داشته است و مقابله با چنین فتنه‌گران مردم فریب و مقدّس‌نما، بصیرت و هوشیاری می‌طلبد[۳].

منابع

پانویس

  1. مروج الذهب، ج ۲ ص ۳۹۰
  2. دراین‌باره ر. ک: «موسوعة الامام علی بن ابی طالب»، ج ۶ ص ۱۸۳ تا ۱۹۰
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۸۴.