ابن ندیم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از محمد بن اسحاق بن ندیم)

مقدمه

ابوالفرج محمد بن اسحاق بن محمد بن اسحاق بغدادی ورّاق مشهور به الندیم کتاب‌شناس، فهرست‌نگار و محقق بغدادی سده چهارم هجری و نویسنده اثر معروف الفهرست. درباره احوال و فعالیت‌های علمی او آگاهی اندکی در دست است. به نظر می‌‌رسد اطلاعات منابع درباره الندیم بیشتر برگرفته از خود الفهرست است؛ ازاین رو باید از اثر خود او کمک گرفت. وی اهل بغداد بود؛ [۱] ولی از موطن وی اطلاعی در دست نیست تنها می‌‌دانیم که در بغداد می‌‌زیسته و مدتی در موصل اقامت داشته است. [۲]

درباره تاریخ تولد الندیم گزارشی که خود او در فهرست درباره دیدارش با ابوبکر بردعی از فقیهان خوارج در سال ۳۴۰ هجری به دست داده تا حدودی راهگشاست. با توجه به اطلاعاتی که الندیم از آثار و عقاید بردعی در این دیدار گردآوری کرده، می‌‌توان دریافت که وی در هنگام این دیدار، از بلوغ علمی برخودار بوده است. درباره تحصیلات و استادان الندیم نیز اطلاعات اندکی در دست است. در میان مشایخ او می‌‌توان از سری بن احمد کندی، ابوعلی بن سوار کاتب، ابوالحسن علی بن هارون بن علی، ابوالفتح ابن نحوی و ابوسعید سیرافی نام برد. [۳] ابن حجر نیز در میان مشایخ وی، اسماعیل صفار از محدثان نامدار بغداد را نام برده است. [۴]

با دقت در الفهرست می‌‌توان چنین برداشت کرد که الندیم با علوم گوناگون، آشنایی نسبی داشته و احتمالاً در برخی زمینه‌ها صاحب نظر بوده است. در مورد شغل الندیم، یاقوت احتمال داده او ورّاق بوده است[۵] و برخی منابع دیگر، ظاهراً او را وراق می‌‌شناختند. [۶] قراین موجود در الفهرست بر میل او به اعتزال دلالت دارد. نظر به اینکه او از برخی امامان شیعه و فرزندانشان با عبارت «علیه السلام» یاد کرده و اهل بیت پیامبر (ص) را همچون فردی شیعی می‌‌ستاید، می‌‌توان گفت به تشیع گرایش داشته است. [۷] با دقت در بخش مربوط به ابوحنیفه در الفهرست می‌‌توان چنین برداشت کرد که الندیم به او و مذهب حنفی نیز علاقه داشته است؛ چرا که در شرح حال ابوحنیفه، وی را مدح بلیغی کرده است. [۸] رجال‌نویسان اهل سنت نیز همواره برگرایش الندیم به تشیع و اعتزال تصریح و گاه از او به سختی انتقاد کرده‌اند. [۹] وی علاوه بر الفهرست تألیف دیگری به نام «التشبیهات» داشت. [۱۰] زمان درگذشت الندیم محل اختلاف است صفدی آن را ۳۸۰ هجری نوشته که به نظر می‌‌رسد صحیح‌ترین قول همین است [۱۱][۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. تاریخ الاسلام ۲۷ / ۳۹۸.
  2. الفهرست (الندیم) ۹۴ و ۱۸۱.
  3. الفهرست (الندیم) ۴۵، ۱۵۴، ۱۶۱ ـ ۱۶۲ و ۲۹۵.
  4. لسان المیزان ۵ / ۷۲.
  5. معجم الادبا ۱۸ / ۱۷.
  6. وفیات الاعیان ۱ / ۵۳.
  7. الفهرست (الندیم) ۱۹۷، ۲۰۲، ۲۱۴، ۲۷۶ و ۲۸۷.
  8. الفهرست (الندیم) ۲۵۵ و ۲۵۶.
  9. لسان المیزان ۵ / ۷۲.
  10. تاریخ الاسلام ۲۷ / ۳۹۸.
  11. الوافی بالوفیات ۲ / ۱۹۷.
  12. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۲ ص۴۴۳ - ۴۴۴.