ابوبکر باقلانی
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
آشنایی اجمالی
ابوبکر محمد بن طیب بن محمد بصری معروف به ابن باقلانی اهل بصره بود، ولی در بغداد و محله کرخ آن شهر سکونت داشت.[۱] وجه تسمیه او به ابن باقلانی به دلیل انتساب یکی از پدران او به «باقلا» و فروشندگی آن است. [۲] او بعد از گذر ایام کودکی به تحصیل علم پرداخت در زمینه اصول عقاید، فقه و حدیث کسب علم کرد. از ابوبکر بن مجاهد اشعری عقاید و کلام آموخت، از ابوبکر ابهری فقه یاد گرفت و از محدثانی چون ابوبکر قطیعی و ابواحمد حسین نیشابوری حدیث شنید. خطیب بغدادی از او به عنوان محدثی مورد اعتماد یاد میکند[۳] و قاضی عیاضی نیز در فقه و فروع احکام مالکی او را فقیه میداند و میگوید: او ریاست مالکیان وقت را داشته است. [۴]
او در رأس اشعریان عصر خود قرار داشت و باب مناظره با دیگران را میگشود و با آنان به بحث میپرداخت ابوسعید هارونی،[۵] و شیخ مفید و بشر بن حسین معتزلی طرف مناظره او بودهاند. او را به دلایل فوق لقب «شیخ السنه» و «لسان الامه» داده بودند. او در مسجد جامع منصور بغداد به تدریس پرداخت و بسیاری در جلسه درس او شرکت میکردند. ابومحمد عبدالوهاب مالکی و ابوجعفر سمنانی از شاگردان کلامی او بودهاند. قاضی ابومحمد بن نصر نیز از شاگردان او در فقه است.
از این متکلم اشعری در اثبات عقیده خود و رد مذاهب دیگر آثاری بر جای ماند. در رد معتزله، جهمیه، خوارج، شیعه و دیگر مذاهب کلامی کتاب نوشت. در مختصرنویسی میکوشید، ولی به دلیل وسعت اطلاعاتش قادر بر انجام آن نبود. او از طرف عضدالدوله دیلمی به عنوان نماینده نزد پادشاه روم فرستاده شد و مدتی را هم در شهرهای مرزی به قضاوت پرداخت. کتابهای الابانه در کلام، الاصول الکبیر در فقه، [۶] اعجاز القرآن، الانتصار، کشف الاسرار الباطنیه، الملل و النحل، مناقب الائمه، نهایة الایجاز و هدایة المسترشدین، [۷] تمهید الاوائل، [۸] الانصاف، دقائق الکلام، الاستبصار، البیان در فرق معجزه و کرامت[۹] از اوست.
او در ذیقعده سال ۴۰۳ در بغداد درگذشت و فرزندش حسن بر او نماز گزارد و در خانهاش به خاک سپرده شد. جسد او بعدها به گورستان باب حرب بغداد منتقل شد. [۱۰] برخی، تاریخهای دیگری برای درگذشت او ذکر کردهاند [۱۱] که به نظر اشتباه است.[۱۲]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۳
پانویس
- ↑ ترتیب المدارک، ج ۲، ص۵۸۶.
- ↑ الانساب، ج ۱، ص۲۶۵.
- ↑ تاریخ بغداد، ج ۵، ص۳۷۹.
- ↑ ترتیب المدارک، ج ۲، ص۵۸۶.
- ↑ وفیات الاعیان، ج ۴، ص۲۶۹.
- ↑ ترتیب المدارک، ج ۲، ص۵۸۶ ـ ۵۸۸.
- ↑ هدیة العارفین، ج ۲، ص۵۹.
- ↑ معجم المؤلفین، ج ۱۰، ص۱۱۰.
- ↑ الاعلام، ج ۶، ص۱۷۶.
- ↑ تاریخ بغداد، ج ۵، ص۳۸۲.
- ↑ ترتیب المدارک، ج ۲، ص۵۸۸؛ ایضاح المکنون، ج ۱، ص۹۸.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۳، ص۲۹۶.