مصیبت در معارف و سیره سجادی
مقدمه
مصیبت به معنای سختی، بدبختی، نکبت و مکروهی است که به آدمی رسد[۱]. سعدی مینویسد: پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمیشد. مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای عزّوجلّ علی الدّوام گفتی. پرسیدندش به شکرِ چه میگویی؟ گفت شکرِ آنکه به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی[۲].
امام سجاد (ع)، بزرگترین مصیبت عالم را، گرفتاری انسان به اعمالی که موجب خشم و غضب خدا و عذاب عالم آخرت شود، دانسته و فرموده است: بار خدایا!... هر مکروهی در برابر خشم تو ناچیز و هر مصیبتی در برابر غضب تو سهل است[۳]. و نیز در دعای دیگری فرموده است: «اللَّهُمَّ... وَ نَعُوذُ بِكَ مِنَ الْحَسْرَةِ الْعُظْمَى، وَ الْمُصِيبَةِ الْكُبْرَى، وَ أَشْقَى الشَّقَاءِ، وَ سُوءِ الْمَآبِ، وَ حِرْمَانِ الثَّوَابِ، وَ حُلُولِ الْعِقَابِ»[۴]؛ «بار خدایا!... از بزرگترین حسرت و سنگینترین مصیبت و بدترین شوربختیها و بد سرانجامیها یعنی محروم شدن از ثواب آخرت و گرفتار شدن به عقاب روز رستخیز، به تو پناه میبریم».
امام زینالعابدین (ع)، از خداوند قادر یکتا درخواست میکند که با قدرت بینهایت خود هر مصیبت و رنجی را از بندگانش دفع کند و آنان را مقرون نیکی گرداند: «بار خدایا، تو بندگانت را از هر رنج و مصیبت نگه میداری و حسناتشان ارزانی میداری و هر چه خواهی کنی، که تو بر هر کاری توانایی»[۵]. در نظر انسانهای بزرگ ارزش زندگی به آسایش ظاهری و بهرهمندیهای مادّی صرف نیست، تا انسان به خاطر آن بخواهد از کمالات و فضایل حقیقی بیبهره ماند. از این رو در نظر امام سجاد (ع) طول عمر وقتی ارزش دارد که همراه با این ارزشها باشد و به همین سبب از خدا میخواهد که طول عمر او به گونهای نباشد که به قساوت قلب بینجامد یا حادثهها و مصیبتهایی پیش آید که قدر و منزلت انسان را از بین ببرد: «خداوندا! عمر مرا آنقدر دراز مکن که به قساوت قلبم انجامد؛ و مرا به حادثهای دردناک و سخت که شکوهم از میان ببرد یا مقامی که قدر و منزلتم را حقیر گرداند یا نقیصهای که مقام و مرتبت خویش از کف بدهم، گرفتار منمای»[۶]. آن حضرت از خداوند بزرگ به خاطر نجات او از حوادث سخت و دشواریهای جانفزا قدردانی کرده و میفرماید: «ای خداوند! [تو را سپاس] که بسیاری از ابرهای بلا را که بر سر من خیمه زده بود، پراکنده ساختی... و چشمان حوادثِ بسیاری را از من بردوختی و حجابهای غم و اندوه فراوانی را به یک سو زدی... چه بسا به سر در افتاده بودم و تو مرا بر پای داشتی و چه بسا مسکنت و بیچارگی که به یکباره از میان برداشتی»[۷]. در مکتب امام سجاد (ع) از دست دادن فرصتهای مناسب عبادت و بندگی، به ویژه فرصت ارزشمند ماه رمضان، موجب اندوه و نگرانی است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْبُرْ مُصِيبَتَنَا بِشَهْرِنَا، وَ بَارِكْ لَنَا فِي يَوْمِ عِيدِنَا وَ فِطْرِنَا»؛ «بار خدایاا! درود بفرست بر محمد و خاندان او از سپری شدن رمضان اندوهگینیم، تو ما را بر اندوه این فراق پاداش خیر ده و این روز عید و روز روزه گشادن را بر ما مبارک گردان»[۸].[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا.
- ↑ گلستان سعدی.
- ↑ نیایش چهاردهم.
- ↑ نیایش هشتم.
- ↑ نیایش سیودوم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش چهلونهم.
- ↑ نیایش چهلوپنجم.
- ↑ الصحیفة السجادیه، امام زینالعابدین (ع)،، قم، نشر الهادی؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ گلستان، مصلحالدین سعدی، قدیانی، تهران، ۱۳۷۰؛ لغتنامه، علیاکبر دهخدا، دانشگاه تهران، ۱۳۶۷.
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «مصیبت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۰۷.