معروف بن خربوذ قرشی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از معروف بن خربوذ)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

از آنجا که خاندان وی از موالی آل عثمان بن عفان بوده‌اند، آنان را (قرشی) خوانده‌اند، سفیان بن عیینه نام پدر او را (مُسکان) دانسته، امّا مزی چنین سخنی را نادرست خوانده است. داستان زیر که کشی آن را از زبان فضل بن شاذان نقل کرده است، بیان‌گر عبادت و تهجّد اوست:

روزی نزد محمد بن ابی‌عمیر رفتم و او را در حال سجده یافتم. سجده‌اش به درازا کشید. پس از سر برداشتن، کسی به او گفت: چه قدر سجده‌ات دراز بود. گفت: پس اگر جمیل بن دراج را می‌‌دیدی چه می‌‌گفتی! یک بار خودم در حالی که جمیل به سجده رفته بود، نزدش رفتم و پس از سر برداشتن، درازی سجده‌اش را به او گوش زد کردم و او گفت: کاش معروف را می‌‌دیدی!.

ذهبی او را شیعه دانسته است و از برخی گزارش‌ها چنین برمی آید که وی به (قَدَر) گرایش داشته یا در باره آن سخن می‌‌گفته، امّا با واکنش و برخورد هشدارآمیز امام باقر(ع) رو به رو شده و از آن توبه کرده است. [۱] ابن حجر او را اخباری[۲] علامه دانسته است. و از آن چه که کشّی گزارش کرده است، بر می‌‌آید که در حفظ و خواندنشعر دیگران نیز چیره دست بوده است[۳].

نیز کشّی وی را در شمار کسانی دانسته است که بزرگان شیعه بر راست گویی و فقاهت‌شان هم عقیده‌اند و آنان را (افقه الاوّلین) می‌‌دانند[۴].

کشّی روایت‌های متعارضی را که برخی برستایش و پاره‌ای بر سرزنش او دلالت دارند، گزارش کرده از یکی از آنها چنین برمی آید که او باوری ژرف به سخنان امام صادق(ع)نداشته و با تردید به آنها می‌‌نگریسته است[۵].

بیش‌تر رجالیون شیعی او را که از طبقه پنجم راویان است، ستوده‌اند. در میان رجالیون اهل سنّت تنها ابن معین او را تضعیف کرده است. ابو حاتم حدیث‌های او را نوشتنی دانسته، ابن حبّان توثیق‌اش کرده است. ذهبی و ابن حجر او را بسیار راست گو خوانده‌اند. برقی او را تنها در شمار صحابیان امام باقر(ع) یاد کرده، امّا شیخ طوسی افزون بر این، نام او را در شمار صحابیان امام سجّاد(ع) و امام صادق(ع)نیز آورده است.

معروف، از ابو طفیل عامر بن واثله، محمد بن عمرو بن عتبه، ابوعبداللّه (عکرمه) غلام ابن عبّاس و عبداللّه بن بریده روایت کرده است و کسانی چون: جعفر بن زیاد، سعد بن صلت بجلی، ابو داوود طیالسی، وکیع بن جراح، یحیی بن علاء، ابوبکر بن عیاش، حنان بن سدیر، عبداللّه بن سنان و مالک بن عطیه از او روایت کرده‌اند.

ذهبی او را قلیل الحدیث خوانده و آیة اللّه خوئی او را راوی یازده حدیث دانسته است. حدیث‌های او در کافی، تهذیب الاحکام، صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداوود و سنن ابن ماجه آمده است. وی از امام علی(ع) روایت می‌‌کند که فرمود: (پارسایی در دنیا همانا کوتاه کردن آرزو، سپاس گزاری هر نعمت و پاک داشتن دامن از هر چیزی است که خدای - عزّ و جل - حرام فرموده است[۶].

کسی به تاریخ درگذشت او نپرداخته، امّا از نقل کشّی[۷] چنین برمی‌آید که وی تا سال‌های پیش از دست‌گیری عبداللّه بن حسن بن حسن(ع)- که در سال ۱۴۴ ﻫ.ق رخ داد - زنده بوده است. بدین ترتیب، باید تاریخ درگذشت او حدود ۱۴۰ ﻫ.ق باشد.[۸]

منابع

پانویس

  1. قاموس الرجال ۹/ ۵۲ و تهذیب الکمال ۲۸/.
  2. زبیدی، اخباری را به معنای مورّخ دانسته است، امّا سمعانی و ابن اثیر آن را به معنای کسی که داستان‌ها و سرگذشت‌های شگفت انگیز را گزارش می‌‌کند، تفسیر کرده‌اند. (نک: الانساب ۱/ ۹۴؛ اللباب فی تهذیب الانساب ۱/ ۳۴ و تاج العروس،ماده (خ ب ر».
  3. رجال کشّی / ش ۳۷۵.
  4. رجال کشّی / ش ۴۳۱.
  5. رجال کشّی / ح ۳۵۹، مامقانی این روایت‌ها را نقل وآنها را که زبانی سرزنش کننده دارند، توجیه یا رد کرده است.
  6. الکافی ۵/ ۷۱.
  7. رجال کشّی / ش ۳۷۶.
  8. عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ج۲، ص 135.