وحی نفسی
معناشناسی
وحی نفسی مسأله ای است که غرب امروز، در تفسیر وحی به آن پناه برده و میخواهد از این طریق، وحی نازل بر پیامبران را توجیه و تفسیر کند و حاصل سخن آنان این است که: پیامبران بر اثر انقطاع از مردم و توجه به خدا، در خلوت و تنهایی، پیرامون آرمانهای عالی و بشردوستانه به تفکر نشستهاند. آنان فکر میکردند که امت خود را از طریق برنامههایی که خدا در اختیارشان میگذارد، اصلاح کنند یک چنین اندیشه مداوم، آن هم در مکان خلوت سبب میشود که قوه تخیل، قوی و نیرومند گردد و پیامبران آنچه را فکر میکردند، در برابر دیدگان عقل خود حاضر و آماده میدیدند. ناگهان صدائی میشنیدند که میگوید: تو رسول خدا هستی و در این حال تصویری را در برابر خود مشاهده کرده و چنین تلقی میکردند که او آورنده وحی از جانب خدا است، و با شنیدن جملههای موزون گمان میکردند آن کلام خداست که بر قلب آنان نازل شده است، در حقیقت آنان فکر میکردند که همه این مطالب از عالم بالا بر آنان فرو فرستاده شده است. غافل از این که این نفس و قوه تخیل آنها است که افاضه میکند و این مسائل را در برابر آنان مجسم میسازد. خلاصه، کلیه رویاها و صورتهائی که مشاهده میکردند معلول تصورات ذهنی آنان بوده است که به نفس پیامبر قوه میبخشید که آنچه را در سالیان دراز آرزو میکرد، در مقابل خود مشاهده کند.[۱].
نقد و بررسی
پیامبران آسمانی خردمندترین، دلسوزترین، و واقع گراترین مردم جهان بودند که پیوسته از طریق پند و نصیحت و عقل و برهان به هدایت مردم میپرداختهاند و یک چنین افرادی نمیتوانند بسان انسانهای گوشه گیر و زاویه نشین باشند که در اثر بریدن از مردم، مخزن خیال را تقویت کنند تا بر اثر بالا آمدن قوه تخیل، آرزوهای خود را حاضر و ناظر ببینند. قرآن مجید در برخی از آیات تلویحا این نظریه را نقد کرده و میفرماید: ﴿ما کذب الفواد ما رای* افتمارونه علی ما یری* ولقد راه نزلة اخری* عند سدرة المنتهی* عندها جنة الماوی* اذ یغشی السدرة ما یغشی* مازاغ البصر و ما طغی* لقد رای من آیات ربه الکبری﴾ [۲]. اگر در این نظریه تمام آنچه را که پیامبر دیده و شنیده، غیر واقعی و محصول نفس او میداند و برای آنها واقعیتی قائل نیست، قرآن برای همه آنها حقیقت قائل شده و معتقد است که ابزار شناخت پیامبر، اعم از حواس (چشم) و عقل، هیچیک دچار خطا و اشتباه نشده است. و به دیگر سخن: تفسیر وحی از طریق وحی نفسی تعبیر محترمانه ای است از جنون که پیوسته مخالفان انبیا آنان را به آن متهم میکردهاند، چیزی که هست انسان گذشته، عریان و بیپرده سخن میگفت. و عصر کنونی، عصر خدعهها و حیلهها است و تلخترین و کشندهترین افکار و اندیشهها را با زیرکی و آب و رنگ خاصی به خورد جامعه میدهند[۳].
منابع
پانویس
- ↑ سبحانی، جعفر، منشور جاوید ج۱۰، ص۲۲۷.
- ↑ سوره نجم، آیه ۱۱-۱۸.
- ↑ سبحانی، جعفر، منشور جاوید ج۱۰، ص۲۲۷.