عید غدیر در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۱۸: خط ۲۱۸:
سپس [[حدیث ثقلین]] بر لسان [[مبارک]] [[حضرت]] جاری شد و فرمودند: «من دو چیز گران‌بها در میان شما باقی می‌گذارم که اگر به این دو [[تمسک]] کنید هرگز [[گمراه]] نمی‌شوید: [[کتاب خدا]] و عترتم یعنی [[اهل]] بیتم».
سپس [[حدیث ثقلین]] بر لسان [[مبارک]] [[حضرت]] جاری شد و فرمودند: «من دو چیز گران‌بها در میان شما باقی می‌گذارم که اگر به این دو [[تمسک]] کنید هرگز [[گمراه]] نمی‌شوید: [[کتاب خدا]] و عترتم یعنی [[اهل]] بیتم».
اشاره‌ای هم داشتند به اینکه عده‌ای از همین [[اصحاب]] من [[روز قیامت]] به [[جهنم]] برده می‌شوند<ref>بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۱۳.</ref>.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۳۹۴.</ref>
اشاره‌ای هم داشتند به اینکه عده‌ای از همین [[اصحاب]] من [[روز قیامت]] به [[جهنم]] برده می‌شوند<ref>بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۱۳.</ref>.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۳۹۴.</ref>
==[[خطبه پیامبر]]{{صل}} در [[مسجد]] خیف==
در [[روز]] سوم از توقف در [[منی]]، بار دیگر حضرت [[فرمان]] دادند تا مردم در مسجد خیف اجتماع کنند. حضرت در مسجد خیف نیز خطابه‌ای ایراد فرمودند که ضمن آن صریحاً از مردم خواستند که گفته‌های ایشان را خوب به خاطر بسپارند و به غائبان برسانند.
در این [[خطبه]] به [[اخلاص]] عمل و [[دلسوزی]] برای [[امام]] [[مسلمین]] و [[تفرقه]] نینداختن سفارش فرمودند و [[تساوی]] همه [[مسلمانان]] در برابر [[حقوق]] و [[قوانین الهی]] را اعلام کردند. بعد از آن بار دیگر متعرض مسأله [[خلافت]] شدند و حدیث ثقلین بر لسان آن حضرت جاری شد، و بار دیگر برای [[غدیر]] زمینه را آماده کردند.
در این مقطع، [[منافقین]] کاملاً [[احساس]] خطر کردند و قضیه را جدی گرفتند و برنامه‌های خود را آغاز کردند و [[پیمان]] [[نامه]] نوشتند و هم قسم شدند که خلافت و [[جانشینی]] در [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} اتفاق نیفتد و برای [[قتل]] آن حضرت [[برنامه‌ریزی]] کردند<ref>بحار الأنوار، ج۳۷، ص۱۱۴.</ref>.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۳۹۵.</ref>
==[[اعلان]] رسمی برای حضور در غدیر==
با این که [[انتظار]] می‌رفت [[پیامبر خدا]]{{صل}} در اولین و آخرین سفرحج خود مدتی در [[مکه]] بمانند، ولی بلافاصله پس از اتمام [[حج]] به منادی خود [[بلال]]، دستور دادند تا به مردم اعلان کند: فردا کسی جز معلولان نباید باقی بماند، و همه باید حرکت کنند تا در وقت معین در [[غدیر خم]] حاضر باشند.
[[غدیر]] کمی قبل از [[جحفه]] است که به امر خاص [[الهی]] [[انتخاب]] شد. در این مکان، آبگیر و درختان [[کهن‌سالی]] وجود داشت. هم اکنون نیز، غدیر محل شناخته شده‌ای در دویست و بیست کیلومتری [[مکه]] و به فاصله دو میل قبل از جحفه به طرف مکه قرار دارد، و [[مسجد غدیر]] و محل [[نصب]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} محل [[عبادت]] و [[زیارت]] [[زائران]] است.
برای [[مردم]] بسیار جالب توجه بود که پیامبرشان بعد از ده سال دوری از مکه، بدون آن‌که مدتی اقامت کنند تا [[مسلمانان]] به دیدارشان بیایند و مسائل خود را مطرح کنند، بعد از اتمام [[مراسم حج]] فوراً از مکه خارج شدند و مردم را نیز به خروج از مکه و حضور در غدیر امر نمودند.
صبح آن [[روز]] که [[پیامبر]]{{صل}} از مکه حرکت کردند، سیل [[جمعیت]] که بیش از صد و بیست هزار نفر (و به قولی صد و چهل هزار، و به قول دیگر صد و هشتاد هزار نفر) تخمین زده می‌شدند، به همراه [[حضرت]] حرکت کردند. حتی عده‌ای حدود [[دوازده]] هزار نفر از [[اهل یمن]] که مسیرشان به سمت شمال نبود همراه حضرت تا غدیر آمدند.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۳۹۶.</ref>
==[[فرمان خدا]] در غدیر==
چون به [[غدیرخم]] رسیدند، پنج [[ساعت]] از روز گذشته بود که [[جبرئیل]] با فرمانی [[استوار]] و [[امان]] از مردم باز آمد و گفت: ای محمد! [[خدای عزوجل]] [[سلامت]] می‌رساند و چنین می‌فرماید:
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>.
در اینجا بود که به پیامبر{{صل}} [[وحی]] شد که [[خداوند]] او را از [[شر]] مردم محفوظ می‌دارد. از این‌رو فرمودند:
{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ أَنَا رَسُولُ اللَّهِ}}؛ ای [[مردم]]، [[دعوت]] کننده [[خدا]] را [[اجابت]] کنید که من [[پیام]] آور خدایم.
و این کنایه از آن بود که هنگام [[ابلاغ پیام]] مهمی فرا رسیده است. سپس [[فرمان]] دادند تا منادی ندا کند: «همه مردم متوقف شوند و آنان که پیش رفته‌اند بازگردند و آنان که پشت سر هستند توقف کنند». تا آهسته آهسته همه [[جمعیت]] در محل از پیش تعیین شده جمع گردند.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۳۹۶.</ref>
==توقف مردم در [[غدیر]]==
پس از این دستور همه مرکب‌ها متوقف شدند، و کسانی که پیشتر رفته بودند بازگشتند و همه مردم در منطقه غدیر پیاده شدند و هر یک برای خود جایی پیدا کردند، و کم کم آرام گرفتند.
شدت [[گرما]] در اثر حرارت [[آفتاب]] و داغی [[زمین]]، سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود [[حضرت]] گوشه‌ای از [[لباس]] خود را به سرانداخته و گوشه‌ای از آن را زیر پای خود قرار داده بودند، و عده‌ای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند<ref>بحار الأنوار، ج۳۷، ص۱۵۲.</ref>.
از سوی دیگر، [[پیامبر]]{{صل}} دستور دادند تا به محل درختان [[کهنسال]] بروند و آنجا را آماده کنند. آنها خارهای زیر درختان را کندند و سنگ‌های ناهموار را جمع کردند و زیر درختان را جاروب کردند و آب پاشیدند. در فاصله بین دو درخت روی شاخه‌ها پارچه‌ای انداختند تا سایبانی از آفتاب باشد، و آن محل برای برنامه سه روزه‌ای که حضرت در نظر داشتند کاملاً مساعد شود.
سپس در زیر سایبان، سنگ‌ها را روی هم چیدند و از رواندازهای شتران و سایر مرکب‌ها هم کمک گرفتند و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند و روی آن پارچه‌ای انداختند، و آن را طوری بر پا کردند که نسبت به دو طرف جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر{{صل}} هنگام [[سخنرانی]] مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد و همه او را ببینند<ref>بحارالأنوار، ج۳۷، ص۲۰۳.</ref>.<ref>[[حبیب‌الله فرحزاد|فرحزاد، حبیب‌الله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۳۹۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۵٬۹۴۶

ویرایش