عید غدیر در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۰: | ||
پس از آن [[مردم]] دسته دسته در [[خیمه]] [[پیامبر]]{{صل}} حضور مییافتند و با آن [[حضرت]] بیعت نموده و به ایشان تبریک و تهنیت میگفتند. سپس در خیمه مخصوص امیرالمؤمنین{{ع}} حاضر میشدند و به عنوان [[امام]] و [[خلیفه]] بعد از پیامبرشان با آن حضرت بیعت میکردند و به عنوان امیرالمؤمنین برایشان [[سلام]] میکردند، و این [[مقام]] والا را به آن حضرت تبریک و تهنیت میگفتند. | پس از آن [[مردم]] دسته دسته در [[خیمه]] [[پیامبر]]{{صل}} حضور مییافتند و با آن [[حضرت]] بیعت نموده و به ایشان تبریک و تهنیت میگفتند. سپس در خیمه مخصوص امیرالمؤمنین{{ع}} حاضر میشدند و به عنوان [[امام]] و [[خلیفه]] بعد از پیامبرشان با آن حضرت بیعت میکردند و به عنوان امیرالمؤمنین برایشان [[سلام]] میکردند، و این [[مقام]] والا را به آن حضرت تبریک و تهنیت میگفتند. | ||
برنامه بیعت و تهنیت تا سه [[روز]] ادامه داشت، و این مدت را حضرت در [[غدیر]] اقامت داشتند<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۹۹؛ الغدیر، ج۱، ص۲۷۱.</ref>.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۴۰۱.</ref> | برنامه بیعت و تهنیت تا سه [[روز]] ادامه داشت، و این مدت را حضرت در [[غدیر]] اقامت داشتند<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۹۹؛ الغدیر، ج۱، ص۲۷۱.</ref>.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۴۰۱.</ref> | ||
==بیعت [[بیعتشکنان]]== | |||
نکته جالب توجه اینجاست که نخستین کسانی که در غدیر با امیرالمؤمنین{{ع}} بیعت نمودند و در این کار پیشگام شدند، همانهایی بودند که زودتر از همه آن را شکستند و پیش از همه [[پیمان]] خود را زیر پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]، [[طلحه]] و [[زبیر]]، که بعد از پیامبر{{صل}} یکی پس از دیگری رو در روی امیرالمؤمنین{{ع}} ایستادند. جالبتر اینکه عمر بعد از بیعت این کلمات را بر زبان میراند: | |||
{{متن حدیث|بَخْ بَخْ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَا كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ}}<ref>الطرائف، ج۱، ص۱۴۷؛ الإرشاد، ج۱، ص۱۷۷.</ref>؛ [[افتخار]] برایت باد، گوارایت باد، ای پسر [[ابی طالب]]! اکنون تو مولای من و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی شدهای! | |||
همه مردم بدون چون و چرا با امیرالمؤمنین{{ع}} بیعت میکردند، ولی ابوبکر و عمر با آنکه پیش از همه خود را برای بیعت به میان انداخته بودند، قبل از بیعت به صورت [[اعتراض]] گفتند: آیا این امر از طرف [[خداوند]] است یا از طرف رسولش (یعنی: یا از جانب خود میگویی؟) حضرت فرمودند: از طرف خداست<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۸۲۹.</ref>.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۴۰۲.</ref> | |||
==بیعت [[زنان]]== | |||
پیامبر{{صل}} دستور دادند تا ظرف آبی آوردند، و پردهای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر آن در سوی دیگر قرار بگیرد، تا زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب، و قرار دادن [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دستشان را در سوی دیگر با [[حضرت]] [[بیعت]] کنند؛ به این صورت بیعت [[زنان]] هم انجام گرفت. | |||
همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگویند، و این دستور را درباره [[همسران]] خویش مؤکد داشتند<ref>الغدیر، ج۱، ص۲۷۱؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.</ref>. | |||
یادآور میشود که بانوی بزرگ [[اسلام]]، [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} از حاضرین در [[غدیر]] بودند. همچنین همه [[همسران پیامبر]]{{صل}} در آن [[مراسم]] حضور داشتند<ref>الغدیر، ج۱، ص۲۷۱؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۶.</ref>.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۴۰۲.</ref> | |||
==[[عمامه]] [[سحاب]]== | |||
[[پیامبر]]{{صل}} در این مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت، به عنوان تاج [[افتخار]] بر سر امیرالمؤمنین{{ع}} قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویزان نمودند و فرمودند: «عمامه تاج [[عرب]] است»<ref>مکارم الأخلاق، ص۱۱۹.</ref>. | |||
خود امیرالمؤمنین{{ع}} در این باره چنین فرمودهاند: | |||
[[پیامبر خدا]]{{صل}} در [[روز]] [[غدیرخم]] عمامهای بر سرم بستند و یک طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند: [[خداوند]] در روز [[بدر]] و حنین، مرا به وسیله فرشتگانی که چنین عمامهای به سر داشتند باری نمود<ref>الغدیر، ج۱، ص۲۹۱. </ref>.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۴۰۳.</ref> | |||
==[[ظهور]] [[جبرئیل]] در غدیر== | |||
مسأله دیگری که پس از [[خطبه پیامبر]]{{صل}} پیش آمد و بار دیگر [[حجت]] را بر همگان تمام کرد، این بود که مردی [[زیبا]] صورت و خوشبوی را دیدند که در کنار [[مردم]] ایستاده بود و میگفت: | |||
{{متن حدیث|لَقَدْ عَقَدَ هَذَا الرَّسُولُ لِهَذَا الرَّجُلِ عُقْدَةً لَا يَحُلُّهَا بَعْدَهُ إِلَّا كَافِرٌ}}؛ این پیامبر برای این مرد پیمانی بست که بعد از او جز [[کافر]] آن را بر هم نمیزند. | |||
[[عمر]] نزد او آمد و گفت: ای [[بنده]] [[خدا]] تو کیستی؟ پاسخی نداد. نزد پیامبر{{صل}} رفت و گفت: مردی را در کنار مردم دیدم که چنین میگفت! حضرت فرمودند: او جبرئیل بود. تو مواظب باش این [[پیمان]] را نشکنی!<ref>قرب الإسناد، ص۶۱.</ref>.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۴۰۳.</ref> | |||
==سروده [[حسان]] درباره غدیر== | |||
بخش دیگری از مراسم پرشور غدیر، درخواست [[حسان بن ثابت]] بود. او به حضور [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و عرضه داشت: آیا اجازه میدهید در این باره اشعاری به عرض برسانم که [[خدا]] از آنها [[راضی]] باشد؟ فرمودند: [[به نام خدا]] بگو! [[حسان]] در جای بلندی قرار گرفت و [[مسلمانها]] هم همچنان آماده گوش دادن بودند. وی این چنین سرود: | |||
{{متن حدیث|يُنَادِيهِمْ يَوْمَ الْغَدِيرِ نَبِيُّهُمْ بِخُمٍّ وَ أَسْمِعْ بِالرَّسُولِ مُنَادِياً | |||
وَ قَالَ فَمَنْ مَوْلَاكُمْ وَ وَلِيُّكُمْ فَقَالُوا وَ لَمْ يَبْدُوا هُنَاكَ التَّعَادِيَا | |||
إِلَهُكَ مَوْلَانَا وَ أَنْتَ وَلِيُّنَا وَ لَنْ تَجِدَنَّ مِنَّا لَكَ الْيَوْمَ عَاصِياً | |||
فَقَالَ لَهُ قُمْ يَا عَلِيُّ فَإِنَّنِي رَضِيتُكَ مِنْ بَعْدِي إِمَاماً وَ هَادِياً | |||
فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا وَلِيُّهُ فَكُونُوا لَهُ أَنْصَارَ صِدْقٍ مُوَالِياً | |||
هُنَاكَ دَعَا اللَّهُمَّ وَالِ وَلِيَّهُ وَ كُنْ لِلَّذِي عَادَى عَلِيّاً مُعَادِياً}} | |||
در [[روز غدیر خم]] [[پیامبر]] [[مسلمانان]] را گرد آورد و به آنها خطاب کرد و گفت: مولا و ولی شما کیست؟ | |||
آنها بدون آنکه اظهار [[نفاق]] و [[دشمنی]] نمایند، پاسخ دادند: خدای ما مولای ما و توهم ولی ما هستی و امروز به هیچ وجه از ما [[سرکشی]] نخواهی دید. | |||
آنگاه فرمود: [[یا علی]]، از جای برخیز که من پس از خود به [[امامت]] و [[هدایت]] تو خرسندم. | |||
و اضافه کرد: کسی که من مولای او هستم علی ولی اوست و شما هم به [[راستی]] [[یاور]] و [[دوست]] او باشید! | |||
در اینجا شروع کرد به [[دعا]] نمودن که پروردگارا، دوست او را دوست بدار و با دشمنش دشمنی کن! | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} از سرودههای او به وجد آمد و فرمود: | |||
{{متن حدیث|لَا تَزَالُ يَا حَسَّانُ مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ مَا نَصَرْتَنَا بِلِسَانِكَ}}<ref>الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۷۷.</ref>؛ ای حسان، تا وقتی که ما را به زبان خود [[یاری]] میکنی، [[روح القدس]] یاور و مؤید تو باشد! | |||
اشعار [[حسان بن ثابت]] به عنوان یک سند [[تاریخی]] از [[غدیر]] ثبت شد و به یادگار ماند.<ref>[[حبیبالله فرحزاد|فرحزاد، حبیبالله]]، [[غدیر برترین پیام آسمانی (کتاب)|غدیر برترین پیام آسمانی]]، ص ۴۰۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |