پرش به محتوا

آصف بن برخیا: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ ژوئن ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
آصف بن‌ برخیا بن شمعیا<ref>قصص الانبیاء، ص ۲۸۴.</ref> «شمعون»<ref>کشف‌ الأسرار، ج‌۷، ص‌۲۲۲.</ref> داماد، جانشین،<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۶۳.</ref> وزیر و به قولی کاتب<ref>الکشّاف، ج ۳، ص ۳۶۷.</ref> [[سلیمان‌ بن‌ داوود]]{{ع}} آصف از بنی‌ اسرائیل<ref>قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۳۶.</ref> و بر‌ اساس بعضی منابع<ref>سمرقندی، ج‌۲، ص‌۴۹۶.</ref> معلّم دوران کودکی سلیمان بوده است. برخی او را پسر خواهر<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۳۴۹.</ref>، پسر عمو<ref>قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۳۶.</ref> یا‌ پسر خاله<ref>قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۳۶.</ref> سلیمان می‌دانند. در تورات از شخصی به نام "اَساف بن‌ برکیا" نام برده شده که رهبری گروهی‌از سرود خوانان و سرایندگان داود را بر عهده داشته، و‌او را از فرزندان لاوی‌ بن‌ یعقوب بن اسحاق معرّفی کرده‌ است<ref> کتاب مقدّس، سفر اوّل تواریخ، ۱۵: ۱۷ و ۱۸، ۱۶: ۴ و ۵‌؛ موسوعة الکتاب المقدّس، ص‌۱۹.</ref> دوازده مزمور از مزامیر تورات به او نسبت داده شده است<ref>المدخل إلی العهد القدیم، ص‌۳۱۵.</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی| ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۱، ص: ۲۷۳ - ۲۷۶.]</ref>.
آصف بن‌ برخیا بن شمعیا<ref>قصص الانبیاء، ص ۲۸۴.</ref> «شمعون»<ref>کشف‌ الأسرار، ج‌۷، ص‌۲۲۲.</ref> داماد، جانشین،<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۶۳.</ref> وزیر و به قولی کاتب<ref>الکشّاف، ج ۳، ص ۳۶۷.</ref> [[سلیمان‌ بن‌ داوود]]{{ع}} آصف از بنی‌ اسرائیل<ref>قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۳۶.</ref> و بر‌ اساس بعضی منابع<ref>سمرقندی، ج‌۲، ص‌۴۹۶.</ref> معلّم دوران کودکی سلیمان بوده است. برخی او را پسر خواهر<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۳۴۹.</ref>، پسر عمو<ref>قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۳۶.</ref> یا‌ پسر خاله<ref>قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۳۶.</ref> سلیمان می‌دانند. در تورات از شخصی به نام "اَساف بن‌ برکیا" نام برده شده که رهبری گروهی‌از سرود خوانان و سرایندگان داود را بر عهده داشته، و‌او را از فرزندان لاوی‌ بن‌ یعقوب بن اسحاق معرّفی کرده‌ است<ref> کتاب مقدّس، سفر اوّل تواریخ، ۱۵: ۱۷ و ۱۸، ۱۶: ۴ و ۵‌؛ موسوعة الکتاب المقدّس، ص‌۱۹.</ref> دوازده مزمور از مزامیر تورات به او نسبت داده شده است<ref>المدخل إلی العهد القدیم، ص‌۳۱۵.</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی| ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۱، ص: ۲۷۳ - ۲۷۶.]</ref>.
==آورنده تخت بلقیس==
==آورنده تخت بلقیس==
*اغلب مفسّران در ذیل آیه ۴۰ سوره نمل که به داستان [[حضرت سلیمان]] و ملکه سبا پرداخته، از آصف‌ بن‌ برخیا نام برده‌اند. شرح داستان بر اساس آیات ۳۸ تا ۴۰ سوره نمل چنین است: سلیمان از یاران خود خواست که پیش از وارد شدن ملکه سبا، تخت او را در پیش‌گاه وی حاضر سازند. یکی از جنّیان مجلس گفت: من آن را پیش از آن که از مسند قضا که از بامداد تا ظهر ادامه داشته<ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۶۹.</ref> برخیزی، نزد تو می‌آورم و بر این کار نیرومند و امینم. [[حضرت سلیمان]] گفت: سریع‌تر می‌خواهم<ref>بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۲۶۹.</ref>. قرآن چنین ادامه می‌دهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ }}﴾}} <ref> آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه: ۴۰.</ref>.
*اغلب مفسّران در ذیل آیه ۴۰ سوره نمل که به داستان [[حضرت سلیمان]] و ملکه سبا پرداخته، از آصف‌ بن‌ برخیا نام برده‌اند. شرح داستان بر اساس آیات ۳۸ تا ۴۰ سوره نمل چنین است: سلیمان از یاران خود خواست که پیش از وارد شدن ملکه سبا، تخت او را در پیش‌گاه وی حاضر سازند. یکی از جنّیان مجلس گفت: من آن را پیش از آن که از مسند قضا که از بامداد تا ظهر ادامه داشته<ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۶۹.</ref> برخیزی، نزد تو می‌آورم و بر این کار نیرومند و امینم. [[حضرت سلیمان]] گفت: سریع‌تر می‌خواهم<ref>بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۲۶۹.</ref>. قرآن چنین ادامه می‌دهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ }}﴾}} <ref> آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه: ۴۰.</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی| ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۱، ص: ۲۷۳ - ۲۷۶.]</ref>.
*مفسّران درباره شخصی که چنین دانشی داشته و چنین پیشنهادی کرده، بر یک نظر نیستند و احتمال داده‌اند که او آصف‌ بن‌ برخیا، خضر، ضبّة‌ بن‌اد، مردی صالح از جزیره، یملیخا، ملیخا، تملیخا، بلیخا، بلخ، اسطوم، اسطوس، اسطوع، سلیمان، جبرئیل، یکی از فرشتگان، ذوالنّور<ref>کشف‌ الأسرار، ج‌۷، ص‌۲۲۲؛ مجمع‌ البیان، ج‌۷، ص‌۳۴۹؛ مفحمات‌ الاقران، ص‌۱۵۴.</ref>، یا هود بوده است؛ ولی بیش‌تر مفسّران با استناد به روایات بر این عقیده‌اند که این شخص، آصف‌ بن‌ برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتماد سلیمان بوده<ref>سمرقندی، ج‌۲، ص‌۴۹۷.</ref> که [[اسم اعظم]] پروردگار را می‌دانسته است؛ اسمی که هرگاه خداوند به آن خوانده شود، اجابت می‌کند<ref>مجمع‌ البیان، ج‌۷، ص‌۳۴۹.</ref>؛ از این‌ رو آصف‌ را مستجاب‌ الدعوه می‌دانند<ref>کشف‌ الأسرار، ج‌۷، ص‌۲۲۲.</ref>. روایات فراوانی از طریق [[اهل بیت]]{{عم}} آصف‌ بن‌ برخیا را وصیّ سلیمان معرّفی کرده و مقصود از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}} را همین شخص دانسته است. بر پایه روایتی، [[پیامبر|رسول گرامی]]{{صل}} می‌فرماید: آورنده تخت بلقیس، وصیّ برادرم سلیمان‌ بن‌ داود بود<ref>نور الثقلین، ج‌۴، ص‌۸۸‌.</ref>. بنا به نقلی، [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز در موردی که کار خارق‌العاده‌ای انجام داد و با شگفتی یاران مواجه شد، فرمود: آیا نمی‌دانید که آصف‌ بن‌ برخیا وصیّ سلیمان‌ بن‌ داود بود؟ و نتیجه می‌گیرد که چون [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} نزد خدا گرامی‌تر از سلیمان است، وصیّ او نیز از وصیّ سلیمان گرامی‌تر است<ref>البرهان، ج‌۴، ص‌۲۲۰.</ref>. مسعودی می‌نویسد: چون مرگ سلیمان فرا رسید، خداوند به او [[وحی]] کرد که آصف را وصیّ خود قرار دهد و میراث، نور و حکمت را به وی بسپارد<ref>اثبات الوصیه، ص‌۷۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=1 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج1، ص:۲۷۳ - ۲۷۴]</ref>.
*مفسّران درباره شخصی که چنین دانشی داشته و چنین پیشنهادی کرده، بر یک نظر نیستند و احتمال داده‌اند که او آصف‌ بن‌ برخیا، خضر، ضبّة‌ بن‌اد، مردی صالح از جزیره، یملیخا، ملیخا، تملیخا، بلیخا، بلخ، اسطوم، اسطوس، اسطوع، سلیمان، جبرئیل، یکی از فرشتگان، ذوالنّور<ref>کشف‌ الأسرار، ج‌۷، ص‌۲۲۲؛ مجمع‌ البیان، ج‌۷، ص‌۳۴۹؛ مفحمات‌ الاقران، ص‌۱۵۴.</ref>، یا هود بوده است؛ ولی بیش‌تر مفسّران با استناد به روایات بر این عقیده‌اند که این شخص، آصف‌ بن‌ برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتماد سلیمان بوده<ref>سمرقندی، ج‌۲، ص‌۴۹۷.</ref> که [[اسم اعظم]] پروردگار را می‌دانسته است؛ اسمی که هرگاه خداوند به آن خوانده شود، اجابت می‌کند<ref>مجمع‌ البیان، ج‌۷، ص‌۳۴۹.</ref>؛ از این‌ رو آصف‌ را مستجاب‌ الدعوه می‌دانند<ref>کشف‌ الأسرار، ج‌۷، ص‌۲۲۲.</ref>. روایات فراوانی از طریق [[اهل بیت]]{{عم}} آصف‌ بن‌ برخیا را وصیّ سلیمان معرّفی کرده و مقصود از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}} را همین شخص دانسته است. بر پایه روایتی، [[پیامبر|رسول گرامی]]{{صل}} می‌فرماید: آورنده تخت بلقیس، وصیّ برادرم سلیمان‌ بن‌ داود بود<ref>نور الثقلین، ج‌۴، ص‌۸۸‌.</ref>. بنا به نقلی، [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز در موردی که کار خارق‌العاده‌ای انجام داد و با شگفتی یاران مواجه شد، فرمود: آیا نمی‌دانید که آصف‌ بن‌ برخیا وصیّ سلیمان‌ بن‌ داود بود؟ و نتیجه می‌گیرد که چون [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} نزد خدا گرامی‌تر از سلیمان است، وصیّ او نیز از وصیّ سلیمان گرامی‌تر است<ref>البرهان، ج‌۴، ص‌۲۲۰.</ref>. مسعودی می‌نویسد: چون مرگ سلیمان فرا رسید، خداوند به او [[وحی]] کرد که آصف را وصیّ خود قرار دهد و میراث، نور و حکمت را به وی بسپارد<ref>اثبات الوصیه، ص‌۷۶.</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی| ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۱، ص: ۲۷۳ - ۲۷۶.]</ref>.
*جزایری در ذیل آیه ۱۴ سوره سبأ که به موضوع مرگ سلیمان پرداخته، می‌گوید: مدّتی که سلیمان در حال تکیه بر عصا قبض روح شده بود <ref>بر اساس‌ برخی‌ روایات، یک سال.</ref>آصف‌ بن‌ برخیا تدبیر امور را در دست داشت<ref>النور المبین، ص‌۳۸۵.</ref>. چون مرگ آصف نزدیک شد، به او [[وحی]] شد که فرزندش صفورا را جانشین خود کند و آن‌چه از نور و حکمت نزدش بود، به او واگذارد<ref>اثبات الوصیه، ص‌۷۶.</ref>. در تورات رَحُبعام فرزند سلیمان به عنوان جانشین وی دانسته شده است<ref>کتاب مقدّس، سفر دوم تواریخ، ۹: ۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=1 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج1، ص:۲۷۴]</ref>.
*جزایری در ذیل آیه ۱۴ سوره سبأ که به موضوع مرگ سلیمان پرداخته، می‌گوید: مدّتی که سلیمان در حال تکیه بر عصا قبض روح شده بود <ref>بر اساس‌ برخی‌ روایات، یک سال.</ref>آصف‌ بن‌ برخیا تدبیر امور را در دست داشت<ref>النور المبین، ص‌۳۸۵.</ref>. چون مرگ آصف نزدیک شد، به او [[وحی]] شد که فرزندش صفورا را جانشین خود کند و آن‌چه از نور و حکمت نزدش بود، به او واگذارد<ref>اثبات الوصیه، ص‌۷۶.</ref>. در تورات رَحُبعام فرزند سلیمان به عنوان جانشین وی دانسته شده است<ref>کتاب مقدّس، سفر دوم تواریخ، ۹: ۳۱.</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی| ناصحی، محمد حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۱، ص: ۲۷۳ - ۲۷۶.]</ref>.
 
==مقصود از کتاب==
==مقصود از کتاب==
*رأی مفسّران درباره کتابی که دانشِ بخشی از آن نزد آصف بود، گوناگون است. بعضی آن را [[لوح محفوظ]] و برخی نامه سلیمان به بلقیس می‌دانند و گروهی از جنس کتاب‌هایی که بر پیامبران نازل می‌شود و نیز جمعی آن را تورات شمرده‌اند؛ هم‌‌چنین گفته شده که مقصود از کتاب، [[اسم اعظم]] پروردگار متعالی است که دانشِ بخشی از آن نزد آصف بود<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۳۴۹.</ref>. درباره اسم اعظمی که آصف، خداوند را با آن خواند، برخی بر این عقیده‌اند که «یا‌حیّ یا قیّوم» بوده که به زبان عبری «آهیا شراهیا» است. بعضی گفته‌اند: «اللّه الرّحمن» بوده و مجاهد آن را «یاذا الجلال والإکرام» دانسته و زهری از «یا إلـهنا و إلـه کلّ شیء إلـهاً وحداً لا إلـه إلاّ أنت» نام برده است<ref> المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۶۳.</ref>. براساس روایتی، [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} سه روز پیش از شهادت، با خواندن اسم اعظمی که آصف خداوند را با آن خوانده بود، در یک چشم به هم زدن از زندان [[هارون‌ الرشید]] در بغداد به مدینه رفت تا عهد [[امامت]] و وصایت را به [[امام رضا|امام علی‌ بن موسی الرضا]]{{ع}} بسپارد<ref>عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج‌۱، ص‌۲۰۵.</ref>. هم‌چنین از روایات استفاده می‌شود که بهره آصف از [[اسم اعظم]]، اندک بوده است. [[شیخ کلینی]] از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام عسکری]]{{ع}} روایت کرده که [[اسم اعظم]] از ۷۳ حرف ترکیب یافته و آصف یک حرف از آن‌ها را می‌دانست که چون به آن تکلّم کرد، در یک چشم به هم زدن تخت بلقیس در دسترس قرار گرفت و ۷۲ حرف نزد [[امامان]]{{عم}} و علم یک حرف، نزد خداوند ثابت‌ است<ref>الکافی، ج‌۱، ص‌۲۸۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=1 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج1، ص:۲۷۴]</ref>.
*رأی مفسّران درباره کتابی که دانشِ بخشی از آن نزد آصف بود، گوناگون است. بعضی آن را [[لوح محفوظ]] و برخی نامه سلیمان به بلقیس می‌دانند و گروهی از جنس کتاب‌هایی که بر پیامبران نازل می‌شود و نیز جمعی آن را تورات شمرده‌اند؛ هم‌‌چنین گفته شده که مقصود از کتاب، [[اسم اعظم]] پروردگار متعالی است که دانشِ بخشی از آن نزد آصف بود<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۳۴۹.</ref>. درباره اسم اعظمی که آصف، خداوند را با آن خواند، برخی بر این عقیده‌اند که «یا‌حیّ یا قیّوم» بوده که به زبان عبری «آهیا شراهیا» است. بعضی گفته‌اند: «اللّه الرّحمن» بوده و مجاهد آن را «یاذا الجلال والإکرام» دانسته و زهری از «یا إلـهنا و إلـه کلّ شیء إلـهاً وحداً لا إلـه إلاّ أنت» نام برده است<ref> المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۶۳.</ref>. براساس روایتی، [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} سه روز پیش از شهادت، با خواندن اسم اعظمی که آصف خداوند را با آن خوانده بود، در یک چشم به هم زدن از زندان [[هارون‌ الرشید]] در بغداد به مدینه رفت تا عهد [[امامت]] و وصایت را به [[امام رضا|امام علی‌ بن موسی الرضا]]{{ع}} بسپارد<ref>عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج‌۱، ص‌۲۰۵.</ref>. هم‌چنین از روایات استفاده می‌شود که بهره آصف از [[اسم اعظم]]، اندک بوده است. [[شیخ کلینی]] از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام عسکری]]{{ع}} روایت کرده که [[اسم اعظم]] از ۷۳ حرف ترکیب یافته و آصف یک حرف از آن‌ها را می‌دانست که چون به آن تکلّم کرد، در یک چشم به هم زدن تخت بلقیس در دسترس قرار گرفت و ۷۲ حرف نزد [[امامان]]{{عم}} و علم یک حرف، نزد خداوند ثابت‌ است<ref>الکافی، ج‌۱، ص‌۲۸۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=1 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج1، ص:۲۷۴]</ref>.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش