سخنان پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==عمق کلام== | ==عمق کلام== | ||
*[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره سخنان خودش فرمود: {{عربی|" أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْکَلِمِ"}}؛<ref>شیخ طوسی، امالی، ج ۲، صص ۹۸ و ۹۹.</ref> [[خدا]] به من کلمات جامع داده است؛ [[خدا]] به من قدرتی داده است که با یک [[سخن]] کوچک یک [[دنیا]] مطلب میتوانم بگویم. در [[حدیث]] معروفی، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] فرمود: {{عربی|"نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا"}}؛ [[خدا]] خرم سازد چهره آن بندهای را که [[سخن]] مرا بشنود و ضبط کند و برساند به کسانی که آنها از من نشنیدهاند. بعد این جمله را اضافه فرمود: {{عربی|"فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَیْرُ فَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ"}}؛<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۹۲.</ref> فرق [[فقه]] با [[فهم]] این است که [[فهم]]، مطلق فهمیدن است و [[فقه]]، [[فهم]] عمیق را میگویند. وقتی که [[فقه]] به [[کلام]] اطلاق بشود، یعنی سخنی که عمق زیاد دارد. فرمود: بسا مردمی که حامل یک [[سخن]] عمیقاند ولی خودشان عمیق نیستند. جمله را همیشه [[نقل]] میکند، ولی خودش نمیتواند به عمق آن پی ببرد. باز فرمود: بسا مردمی که جملهای را، فقهی را حمل میکنند، یعنی جملهای را که از من شنیدهاند، حفظ دارند، [[فقیه]] هم هستند، ولی [[نقل]] میکند برای کسی که از خود او فقیهتر و عمیقتر است و عمق فکرش بیشتر است. او که وقتی برایش [[نقل]] میکند چیزهایی میفهمد که خود این که برای او [[نقل]] کرده نمیفهمد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۲ و ۴۳.</ref> | * [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره سخنان خودش فرمود: {{عربی|" أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْکَلِمِ"}}؛<ref>شیخ طوسی، امالی، ج ۲، صص ۹۸ و ۹۹.</ref> [[خدا]] به من کلمات جامع داده است؛ [[خدا]] به من قدرتی داده است که با یک [[سخن]] کوچک یک [[دنیا]] مطلب میتوانم بگویم. در [[حدیث]] معروفی، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] فرمود: {{عربی|"نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا"}}؛ [[خدا]] خرم سازد چهره آن بندهای را که [[سخن]] مرا بشنود و ضبط کند و برساند به کسانی که آنها از من نشنیدهاند. بعد این جمله را اضافه فرمود: {{عربی|"فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَیْرُ فَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ"}}؛<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۹۲.</ref> فرق [[فقه]] با [[فهم]] این است که [[فهم]]، مطلق فهمیدن است و [[فقه]]، [[فهم]] عمیق را میگویند. وقتی که [[فقه]] به [[کلام]] اطلاق بشود، یعنی سخنی که عمق زیاد دارد. فرمود: بسا مردمی که حامل یک [[سخن]] عمیقاند ولی خودشان عمیق نیستند. جمله را همیشه [[نقل]] میکند، ولی خودش نمیتواند به عمق آن پی ببرد. باز فرمود: بسا مردمی که جملهای را، فقهی را حمل میکنند، یعنی جملهای را که از من شنیدهاند، حفظ دارند، [[فقیه]] هم هستند، ولی [[نقل]] میکند برای کسی که از خود او فقیهتر و عمیقتر است و عمق فکرش بیشتر است. او که وقتی برایش [[نقل]] میکند چیزهایی میفهمد که خود این که برای او [[نقل]] کرده نمیفهمد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۲ و ۴۳.</ref> | ||
==سیری در سخنان== | ==سیری در سخنان== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
#نمیتوان همه را به [[مال]] [[راضی]] کرد، اما به [[حسن]] خلق، میتوان. | #نمیتوان همه را به [[مال]] [[راضی]] کرد، اما به [[حسن]] خلق، میتوان. | ||
#ناداری بلا است، از آن بدتر، بیماری تن، و از بیماری تن دشوارتر، بیماری [[دل]]. | #ناداری بلا است، از آن بدتر، بیماری تن، و از بیماری تن دشوارتر، بیماری [[دل]]. | ||
#[[مؤمن]]، همواره در جستوجوی [[حکمت]] است. | # [[مؤمن]]، همواره در جستوجوی [[حکمت]] است. | ||
#از نشر [[دانش]] نمیتوان جلوگیری کرد. | #از نشر [[دانش]] نمیتوان جلوگیری کرد. | ||
#[[مسلمان]] آن است که [[مسلمانان]] از دست و زبان او در [[آسایش]] باشند. | # [[مسلمان]] آن است که [[مسلمانان]] از دست و زبان او در [[آسایش]] باشند. | ||
#راهنمای به کار نیک، خود کننده آن کار است. | #راهنمای به کار نیک، خود کننده آن کار است. | ||
#هر دلسوختهای را [[عاقبت]] پاداشی است. | #هر دلسوختهای را [[عاقبت]] پاداشی است. | ||
#[[پروردگار]] همه یکی است و پدر همه یکی. همه [[فرزند]] آدمید و [[آدم]] از خاک است. گرامیترین شما نزد [[خداوند]]، [[پرهیزکارترین]] شما است. | # [[پروردگار]] همه یکی است و پدر همه یکی. همه [[فرزند]] آدمید و [[آدم]] از خاک است. گرامیترین شما نزد [[خداوند]]، [[پرهیزکارترین]] شما است. | ||
#از لجاج بپرهیزید که انگیزه آن، [[نادانی]] و حاصل آن، پشیمانی است. | #از لجاج بپرهیزید که انگیزه آن، [[نادانی]] و حاصل آن، پشیمانی است. | ||
#[[خشم]] مگیر و اگر گرفتی، لختی در [[قدرت]] کردگار بیندیش. | # [[خشم]] مگیر و اگر گرفتی، لختی در [[قدرت]] کردگار بیندیش. | ||
#به صورت متملقان، خاک بپاشید. | #به صورت متملقان، خاک بپاشید. | ||
#سختترین [[دشمن]] تو، همانا [[نفس]] اماره است که در میان دو پهلوی تو جا دارد. | #سختترین [[دشمن]] تو، همانا [[نفس]] اماره است که در میان دو پهلوی تو جا دارد. | ||
#دلاورترین [[مردم]] آن است که بر هوای [[نفس]]، غالب آید. | #دلاورترین [[مردم]] آن است که بر هوای [[نفس]]، غالب آید. | ||
#با هوای [[نفس]] خود [[نبرد]] کنید تا مالک وجود خود گردید. | #با هوای [[نفس]] خود [[نبرد]] کنید تا مالک وجود خود گردید. | ||
#[[راستی]] به [[دل]] [[آرامش]] میبخشد و از [[دروغ]]، [[شک]] و پریشانی میزاید. | # [[راستی]] به [[دل]] [[آرامش]] میبخشد و از [[دروغ]]، [[شک]] و پریشانی میزاید. | ||
#[[مؤمن]] آسان انس میگیرد و مأنوس دیگران میشود. | # [[مؤمن]] آسان انس میگیرد و مأنوس دیگران میشود. | ||
#[[مؤمنان]] همچو اجزای یک بنا، همدیگر را نگه میدارند. | # [[مؤمنان]] همچو اجزای یک بنا، همدیگر را نگه میدارند. | ||
#[[مردم]] مانند دندانههای شانه، با هم برابرند. | # [[مردم]] مانند دندانههای شانه، با هم برابرند. | ||
#فقری سختتر از [[نادانی]] و ثروتی بالاتر از [[خردمندی]] و عبادتی والاتر از [[تفکر]] نیست. | #فقری سختتر از [[نادانی]] و ثروتی بالاتر از [[خردمندی]] و عبادتی والاتر از [[تفکر]] نیست. | ||
#[[شرافت]] [[مؤمن]] در شب زندهداری و [[عزت]] او در [[بینیازی]] از دیگران است. | # [[شرافت]] [[مؤمن]] در شب زندهداری و [[عزت]] او در [[بینیازی]] از دیگران است. | ||
#[[دانشمندان]]، تشنه آموختناند. | # [[دانشمندان]]، تشنه آموختناند. | ||
#دلباختگی، کر و کور میکند. | #دلباختگی، کر و کور میکند. | ||
#دست [[خدا]] با [[جماعت]] است. | #دست [[خدا]] با [[جماعت]] است. | ||
#[[پرهیزکاری]]، [[جان]] و تن را [[آسایش]] میبخشد. | # [[پرهیزکاری]]، [[جان]] و تن را [[آسایش]] میبخشد. | ||
#با [[خانواده]] خود بهسر بردن، از گوشه [[مسجد]] گرفتن، نزد خداون پسندیدهتر است. | #با [[خانواده]] خود بهسر بردن، از گوشه [[مسجد]] گرفتن، نزد خداون پسندیدهتر است. | ||
#[[بهترین]] [[دوست]] شما آن است که معایب شما را به شما بنماید. | # [[بهترین]] [[دوست]] شما آن است که معایب شما را به شما بنماید. | ||
#[[دانش]] را به بند نوشتن درآورید. | # [[دانش]] را به بند نوشتن درآورید. | ||
#تا [[عقل]] کسی را نیازمودهاید، به [[اسلام]] آوردن او وقعی نگذارید. | #تا [[عقل]] کسی را نیازمودهاید، به [[اسلام]] آوردن او وقعی نگذارید. | ||
#هر [[صاحب]] خردی از [[امت]] مرا چهار چیز ضروری است: گوش دادن به [[علم]]، بهخاطر سپردن و منتشر ساختن [[دانش]] و بدان عمل کردن. | #هر [[صاحب]] خردی از [[امت]] مرا چهار چیز ضروری است: گوش دادن به [[علم]]، بهخاطر سپردن و منتشر ساختن [[دانش]] و بدان عمل کردن. | ||
#[[مؤمن]] از یک سوراخ، دو بار گزیده نمیشود. | # [[مؤمن]] از یک سوراخ، دو بار گزیده نمیشود. | ||
#من برای [[امت]] خود، از بیتدبیری [[بیم]] دارم نه از [[فقر]]. | #من برای [[امت]] خود، از بیتدبیری [[بیم]] دارم نه از [[فقر]]. | ||
#نیرومندی به [[زور]] بازو نیست، نیرومند کسی است که بر [[خشم]] خود غالب آید. | #نیرومندی به [[زور]] بازو نیست، نیرومند کسی است که بر [[خشم]] خود غالب آید. | ||
#[[بهترین]] [[مردم]]، سودمندترین آنان به حال دیگراناند. | # [[بهترین]] [[مردم]]، سودمندترین آنان به حال دیگراناند. | ||
#[[بهترین]] خانه شما آن است که یتیمی در آن به [[عزت]] زندگی کند. | # [[بهترین]] خانه شما آن است که یتیمی در آن به [[عزت]] زندگی کند. | ||
#چه خوب است [[ثروت]] [[حلال]] در دست مرد نیک. | #چه خوب است [[ثروت]] [[حلال]] در دست مرد نیک. | ||
#دوستیِ خود را به دوستت ظاهر کن تا رشته [[محبت]] محکمتر شود. | #دوستیِ خود را به دوستت ظاهر کن تا رشته [[محبت]] محکمتر شود. | ||
#[[مردم]] را از دوستانشان بشناسید؛ چه، [[انسان]] همخوی خود را به [[دوستی]] میگیرد. | # [[مردم]] را از دوستانشان بشناسید؛ چه، [[انسان]] همخوی خود را به [[دوستی]] میگیرد. | ||
#[[گناه]] پنهان، به [[صاحب]] [[گناه]] زیان میرساند؛ [[گناه]] آشکار، به [[جامعه]]. | # [[گناه]] پنهان، به [[صاحب]] [[گناه]] زیان میرساند؛ [[گناه]] آشکار، به [[جامعه]]. | ||
#در بهبودی کار [[دنیا]] بکوشید اما در کار [[آخرت]] چنان کنید که گویی فردا رفتنی باشید. | #در بهبودی کار [[دنیا]] بکوشید اما در کار [[آخرت]] چنان کنید که گویی فردا رفتنی باشید. | ||
#روزی را در قعر [[زمین]] بجویید. | #روزی را در قعر [[زمین]] بجویید. | ||
#چه بسا که از [[خودستایی]]، از [[قدر]] خود میکاهند و از [[فروتنی]]، بر [[مقام]] خود میافزایند. | #چه بسا که از [[خودستایی]]، از [[قدر]] خود میکاهند و از [[فروتنی]]، بر [[مقام]] خود میافزایند. | ||
#سنگینترین چیزی که در ترازوی اعمال گذارده میشود، خوشخویی است. | #سنگینترین چیزی که در ترازوی اعمال گذارده میشود، خوشخویی است. | ||
#[[مرگ]]، ما را از هر ناصحی بینیاز میکند. | # [[مرگ]]، ما را از هر ناصحی بینیاز میکند. | ||
#نفرین باد بر کسی که بار خود را به دوش دیگران بگذارد. | #نفرین باد بر کسی که بار خود را به دوش دیگران بگذارد. | ||
#[[زیبایی]] شخص، در گفتار او است. | # [[زیبایی]] شخص، در گفتار او است. | ||
#[[عبادت]]، هفت گونه است که از همه والاتر، طلب روزی [[حلال]] است. | # [[عبادت]]، هفت گونه است که از همه والاتر، طلب روزی [[حلال]] است. | ||
#از [[ناسزا]] گفتن، به جز [[کینه]] [[مردم]]، سودی نمیبری. | #از [[ناسزا]] گفتن، به جز [[کینه]] [[مردم]]، سودی نمیبری. | ||
#چون تو را [[ستایش]] کنند، بگو ای [[خدا]] مرا بهتر از آنچه گمان دارند بساز و آنچه را از من نمیدانند بر من ببخش و مرا [[مسئول]] آنچه میگویند قرار مده. | #چون تو را [[ستایش]] کنند، بگو ای [[خدا]] مرا بهتر از آنچه گمان دارند بساز و آنچه را از من نمیدانند بر من ببخش و مرا [[مسئول]] آنچه میگویند قرار مده. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
#کاری که نسنجیده انجام شود، بسا که احتمال زیان دارد. | #کاری که نسنجیده انجام شود، بسا که احتمال زیان دارد. | ||
#آن که از [[نعمت]] [[سازش]] با [[مردم]] محروم است، از نیکیها یکسره محروم خواهد بود. | #آن که از [[نعمت]] [[سازش]] با [[مردم]] محروم است، از نیکیها یکسره محروم خواهد بود. | ||
#[[خداوند]] [[دوست]] ندارد که بندهای را بین یارانش، با امتیاز مخصوص ببیند. | # [[خداوند]] [[دوست]] ندارد که بندهای را بین یارانش، با امتیاز مخصوص ببیند. | ||
#دست یکدیگر را به [[دوستی]] بفشارید که [[کینه]] را از [[دل]] میبرد. | #دست یکدیگر را به [[دوستی]] بفشارید که [[کینه]] را از [[دل]] میبرد. | ||
#هر که صبح کند و به [[فکر]] [[اصلاح]] کار [[مسلمانان]] نباشد، [[مسلمان]] نیست. | #هر که صبح کند و به [[فکر]] [[اصلاح]] کار [[مسلمانان]] نباشد، [[مسلمان]] نیست. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
#خوشا کسی که زیادی [[مال]] را به دیگران ببخشد و زیادی [[سخن]] را برای خود نگاه دارد. | #خوشا کسی که زیادی [[مال]] را به دیگران ببخشد و زیادی [[سخن]] را برای خود نگاه دارد. | ||
#تا [[دل]] درست نشود، [[ایمان]] درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، [[دل]] درست نخواهد شد. | #تا [[دل]] درست نشود، [[ایمان]] درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، [[دل]] درست نخواهد شد. | ||
#[[بهترین]] کار خیر، [[اصلاح]] بین [[مردم]] است. | # [[بهترین]] کار خیر، [[اصلاح]] بین [[مردم]] است. | ||
#خدایا، مرا به [[دانش]] توانگر ساز و به [[بردباری]] زینت بخش و به [[پرهیزگاری]] گرامی دار و به تندرستی [[زیبایی]] ده.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۰۷-۲۱۱</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۸۹ تا ۹۶.</ref> | #خدایا، مرا به [[دانش]] توانگر ساز و به [[بردباری]] زینت بخش و به [[پرهیزگاری]] گرامی دار و به تندرستی [[زیبایی]] ده.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۰۷-۲۱۱</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۸۹ تا ۹۶.</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:پیامبر خاتم]] | [[رده:پیامبر خاتم]] | ||
[[رده:سخنان پیامبر خاتم]] | [[رده:سخنان پیامبر خاتم]] |