مقام مخلَصین: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
(صفحهای تازه حاوی «==اخلاص در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل== اخلاص مؤمنین، بنا بر میزان ...» ایجاد کرد) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
*'''تعیین مصادیق مخلَصین در قرآن''': در میان انسانها، اولین گروهی که خداوند [[مقام امامت]] بر خلایق را به آنان عطا نموده است و قرآن اسامی آنان را نیز ذکر فرموده، [[انبیاء الهی]]{{عم}} هستند. آنان طبعاً باید در مقام یقین و [[اخلاص در ایمان]]، در مقام مخلَصین باشند؛ تا بتوانند [[رهبری]] [[امت]] را در هدایت به این مقام بر عهده گیرند؛ زیرا خداوند از یکسو، هدایت آنان را خود بر عهده گرفته و از سوی دیگر، [[عصمت]] آنان را تضمین نموده و سپس، امت را در [[سیر]] [[ایمان]] و یقین، به [[اقتدا]] به آنان امر نموده است. برای نمونه، در [[آیات]] ۸۲ تا ۹۰ [[سوره]] [[مبارکه]] [[اعراف]]، به اسامی برخی از آنان اشاره شده است و در پایان آمده: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref><ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ * وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ *وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ * وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ * وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}} «آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند * و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست * و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم * و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند * و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم * و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۲-۹۰.</ref>. در میان آنها، از حضرات [[موسی]] و [[یوسف]]{{عم}} صریحاً با [[وصف]] [[مخلَصین]] نام برده شده: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.</ref>. | *'''تعیین مصادیق مخلَصین در قرآن''': در میان انسانها، اولین گروهی که خداوند [[مقام امامت]] بر خلایق را به آنان عطا نموده است و قرآن اسامی آنان را نیز ذکر فرموده، [[انبیاء الهی]]{{عم}} هستند. آنان طبعاً باید در مقام یقین و [[اخلاص در ایمان]]، در مقام مخلَصین باشند؛ تا بتوانند [[رهبری]] [[امت]] را در هدایت به این مقام بر عهده گیرند؛ زیرا خداوند از یکسو، هدایت آنان را خود بر عهده گرفته و از سوی دیگر، [[عصمت]] آنان را تضمین نموده و سپس، امت را در [[سیر]] [[ایمان]] و یقین، به [[اقتدا]] به آنان امر نموده است. برای نمونه، در [[آیات]] ۸۲ تا ۹۰ [[سوره]] [[مبارکه]] [[اعراف]]، به اسامی برخی از آنان اشاره شده است و در پایان آمده: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref><ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ * وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ *وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ * وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ * وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}} «آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند * و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست * و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم * و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند * و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم * و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * آنان کسانی هستند که خداوند رهنماییشان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمیخواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۲-۹۰.</ref>. در میان آنها، از حضرات [[موسی]] و [[یوسف]]{{عم}} صریحاً با [[وصف]] [[مخلَصین]] نام برده شده: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.</ref>. | ||
*'''[[تعیین]] مصادیق مخلَصین بعد از [[پیامبر]]{{صل}} در [[قرآن]]''': همانطور که اشاره گردید، هرچند در قرآن، به دلائل خاصی که در اینجا مجال بحث آن نیست، اسامی [[امامان معصوم]]{{عم}} بهطور صریح بیان نشده، ولی [[خداوند حکیم]] با ذکر ویژگیهای خاص، مصادیق آنان را بیان نموده است؛ به گونهای که با اندکی [[تأمل]] و نیز با [[رجوع]] به [[شأن نزول آیات]] و وقایع [[تاریخی]]، به [[راحتی]] میتوان از بیان قرآن، مصادیق آنان را در طول [[تاریخ]] پیدا کرد. در اینجا، به لحاظ آنکه قلمرو بحث، محدود به [[امامت عامه]] است، صرفاً به بیان نمونهای از این روش [[قرآنی]] بسنده میگردد. تفصیل این بحث در مورد آیاتی از قرآن که در [[امامت حضرت علی]]{{ع}} مورد استناد قرار میگیرد، باید در مباحث [[امامت خاصه]] پیگیری شود. | *'''[[تعیین]] مصادیق مخلَصین بعد از [[پیامبر]]{{صل}} در [[قرآن]]''': همانطور که اشاره گردید، هرچند در قرآن، به دلائل خاصی که در اینجا مجال بحث آن نیست، اسامی [[امامان معصوم]]{{عم}} بهطور صریح بیان نشده، ولی [[خداوند حکیم]] با ذکر ویژگیهای خاص، مصادیق آنان را بیان نموده است؛ به گونهای که با اندکی [[تأمل]] و نیز با [[رجوع]] به [[شأن نزول آیات]] و وقایع [[تاریخی]]، به [[راحتی]] میتوان از بیان قرآن، مصادیق آنان را در طول [[تاریخ]] پیدا کرد. در اینجا، به لحاظ آنکه قلمرو بحث، محدود به [[امامت عامه]] است، صرفاً به بیان نمونهای از این روش [[قرآنی]] بسنده میگردد. تفصیل این بحث در مورد آیاتی از قرآن که در [[امامت حضرت علی]]{{ع}} مورد استناد قرار میگیرد، باید در مباحث [[امامت خاصه]] پیگیری شود. | ||
#[[امامان]] از [[امت اسلام]]، باید از [[نسل حضرت ابراهیم]]{{ع}} باشند؛ زیرا [[خداوند]] بعد از [[نصب]] آن [[حضرت]] به [[مقام امامت]]، [[وعده]] آن را در [[معصومین]] از فرزندانش به آن حضرت [[بشارت]] داد و فرمود: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | # [[امامان]] از [[امت اسلام]]، باید از [[نسل حضرت ابراهیم]]{{ع}} باشند؛ زیرا [[خداوند]] بعد از [[نصب]] آن [[حضرت]] به [[مقام امامت]]، [[وعده]] آن را در [[معصومین]] از فرزندانش به آن حضرت [[بشارت]] داد و فرمود: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | ||
#[[امام]] و [[هادی]] [[امت]] به [[مقام]] [[یقین]]، باید خود در عالیترین مرتبه از [[علم]] و یقین به [[کتاب الهی]] و [[معارف الهی]] باشد. [[خداوند]] در [[سوره واقعه]]، تنها [[مطهرین]] را [[آگاه]] به [[حقیقت قرآن]] و [[کتاب مکنون]] معرفی مینماید: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ * تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«که این قرآنی ارجمند است * در نوشتهای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست * فرو فرستادهای از سوی پروردگار جهانیان است» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۰.</ref>. او سپس وجود آنان را منحصر در [[امامان]] از [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}} بیان مینماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. | # [[امام]] و [[هادی]] [[امت]] به [[مقام]] [[یقین]]، باید خود در عالیترین مرتبه از [[علم]] و یقین به [[کتاب الهی]] و [[معارف الهی]] باشد. [[خداوند]] در [[سوره واقعه]]، تنها [[مطهرین]] را [[آگاه]] به [[حقیقت قرآن]] و [[کتاب مکنون]] معرفی مینماید: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ * تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«که این قرآنی ارجمند است * در نوشتهای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست * فرو فرستادهای از سوی پروردگار جهانیان است» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۰.</ref>. او سپس وجود آنان را منحصر در [[امامان]] از [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}} بیان مینماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. | ||
#در میان [[انبیاء الهی]]{{عم}}، [[مقام رسول خدا]]{{صل}} عقلاً و نقلاً از همه بالاتر است؛ زیرا اولاً، پیامبرِ امّتِ خاتم است و به تناسب [[رشد]] [[بشریت]]، میباید اکمل [[انبیاء]]{{عم}} باشد و ثانیاً، خداوند با تعابیر برجستهای از [[رسول]] خود{{صل}} یاد میکند که درباره هیچ [[پیامبر]] دیگری چنین تجلیلی صورت نگرفته است. پس میتوان گفت کسیکه با عنوان نفس [[رسول خدا]]{{صل}} در [[قرآن]] معرفی میشود، از همه انبیاء{{عم}} بالاتر است؛ علاوه براین، در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز با بیانهای گوناگون به این مطلب تصریح شده است<ref>{{عربی|عن أبی عبدالله{{ع}} قال: إن الله خلق أولی العزم من الرسل و فضّلهم بالعلم و أورثنا علمهم و فضّلنا علیهم فی علمهم و علم رسول الله{{صل}} ما لم یعلموا و علمنا علم الرسول{{صل}} و علمهم}} (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{صل}}، ج۱، ص۲۲۸).</ref>. | #در میان [[انبیاء الهی]]{{عم}}، [[مقام رسول خدا]]{{صل}} عقلاً و نقلاً از همه بالاتر است؛ زیرا اولاً، پیامبرِ امّتِ خاتم است و به تناسب [[رشد]] [[بشریت]]، میباید اکمل [[انبیاء]]{{عم}} باشد و ثانیاً، خداوند با تعابیر برجستهای از [[رسول]] خود{{صل}} یاد میکند که درباره هیچ [[پیامبر]] دیگری چنین تجلیلی صورت نگرفته است. پس میتوان گفت کسیکه با عنوان نفس [[رسول خدا]]{{صل}} در [[قرآن]] معرفی میشود، از همه انبیاء{{عم}} بالاتر است؛ علاوه براین، در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} نیز با بیانهای گوناگون به این مطلب تصریح شده است<ref>{{عربی|عن أبی عبدالله{{ع}} قال: إن الله خلق أولی العزم من الرسل و فضّلهم بالعلم و أورثنا علمهم و فضّلنا علیهم فی علمهم و علم رسول الله{{صل}} ما لم یعلموا و علمنا علم الرسول{{صل}} و علمهم}} (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{صل}}، ج۱، ص۲۲۸).</ref>. | ||
#اسامی یکایک [[ائمه هدی]]{{عم}} با ذکر [[القاب]] و خصوصیات آنان در بیانات گوناگون رسول خدا{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است<ref>{{عربی|عن جابر بن یزید الجعفی قال سمعت جابر بن عبد الله الأنصاری یقول لما انزل الله تبارک و تعالی علی نبیّه{{صل}}}} {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} {{عربی|قلتُ: یا رسول الله، قد عرفنا الله و رسوله، فمن أولو الأمر منکم الذین قرن الله طاعتهم بطاعتک؟ فقال{{صل}}: خلفائی و أئمة المسلمین بعدی، اولهم علی بن ابیطالب{{ع}} ثم الحسن{{ع}} ثم الحسین{{ع}} ثم علی بن الحسین{{ع}} ثم محمد بن علی المعروف فی التوراة بالباقر و ستدرکه یا جابر فإذا لقیته فأقرئه منی السلام ثم الصادق جعفر بن محمد{{ع}} ثم موسی بن جعفر{{ع}} ثم علی بن موسی{{ع}} ثم محمد بن علی{{ع}} ثم علی بن محمد{{ع}} ثم الحسن بن علی{{ع}} ثم سمیی و کنییی حجة الله فی أرضه و بقیّته فی عباده بن الحسن بن علی{{ع}} ذلک الذی یفتح الله تعالی ذکره علی یده مشارق الأرض ومغاربها. ذلک الذی یغیب عن شیعته و أولیائه غیبة لا یثبت فیها علی القول بإمامته الا من امتحن الله قلبه للایمان. قال جابر: فقلت یا رسول الله{{صل}} فهل لشیعته الانتفاع به؟ قال{{صل}} والذی بعثنی بالنبوة انهم لیستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کالانتفاع الناس بالشمس، إن سترها سحاب. یا جابر، هذا من مکنون سرّ الله و مخزون علم الله، فاکتمه الّا عن اهله}} (کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر{{عم}}، ص۵۴).</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۳۴۹.</ref> | #اسامی یکایک [[ائمه هدی]]{{عم}} با ذکر [[القاب]] و خصوصیات آنان در بیانات گوناگون رسول خدا{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است<ref>{{عربی|عن جابر بن یزید الجعفی قال سمعت جابر بن عبد الله الأنصاری یقول لما انزل الله تبارک و تعالی علی نبیّه{{صل}}}} {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} {{عربی|قلتُ: یا رسول الله، قد عرفنا الله و رسوله، فمن أولو الأمر منکم الذین قرن الله طاعتهم بطاعتک؟ فقال{{صل}}: خلفائی و أئمة المسلمین بعدی، اولهم علی بن ابیطالب{{ع}} ثم الحسن{{ع}} ثم الحسین{{ع}} ثم علی بن الحسین{{ع}} ثم محمد بن علی المعروف فی التوراة بالباقر و ستدرکه یا جابر فإذا لقیته فأقرئه منی السلام ثم الصادق جعفر بن محمد{{ع}} ثم موسی بن جعفر{{ع}} ثم علی بن موسی{{ع}} ثم محمد بن علی{{ع}} ثم علی بن محمد{{ع}} ثم الحسن بن علی{{ع}} ثم سمیی و کنییی حجة الله فی أرضه و بقیّته فی عباده بن الحسن بن علی{{ع}} ذلک الذی یفتح الله تعالی ذکره علی یده مشارق الأرض ومغاربها. ذلک الذی یغیب عن شیعته و أولیائه غیبة لا یثبت فیها علی القول بإمامته الا من امتحن الله قلبه للایمان. قال جابر: فقلت یا رسول الله{{صل}} فهل لشیعته الانتفاع به؟ قال{{صل}} والذی بعثنی بالنبوة انهم لیستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کالانتفاع الناس بالشمس، إن سترها سحاب. یا جابر، هذا من مکنون سرّ الله و مخزون علم الله، فاکتمه الّا عن اهله}} (کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر{{عم}}، ص۵۴).</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۳۴۹.</ref> |