پرش به محتوا

ولایت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۵: خط ۹۵:
ولایت به لحاظ نوعی، [[تکوینی]] است یا [[تشریعی]]؛ چراکه امور [[جهان]] [[حقیقی]] است یا اعتباری. امور حقیقی اموری است که عمل اختیاری [[انسان]] در بود و نبود آنها دخیل نباشد و منظور از امور اعتباری اموری است که در حوزه [[حیات انسانی]] یافت می‌شود، به گونه‌ای که اگر انسان نباشد نباشد از آنها خبری نیست. مانند ملکیت، [[ریاست]]، زوجیت و اموری از این سنخ که انسان برای گذران [[زندگی]] خود آنها را اعتبار کرده است<ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[توحید در قرآن - جوادی آملی (کتاب)|توحید در قرآن]]، ص۴۳۳.</ref>.
ولایت به لحاظ نوعی، [[تکوینی]] است یا [[تشریعی]]؛ چراکه امور [[جهان]] [[حقیقی]] است یا اعتباری. امور حقیقی اموری است که عمل اختیاری [[انسان]] در بود و نبود آنها دخیل نباشد و منظور از امور اعتباری اموری است که در حوزه [[حیات انسانی]] یافت می‌شود، به گونه‌ای که اگر انسان نباشد نباشد از آنها خبری نیست. مانند ملکیت، [[ریاست]]، زوجیت و اموری از این سنخ که انسان برای گذران [[زندگی]] خود آنها را اعتبار کرده است<ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[توحید در قرآن - جوادی آملی (کتاب)|توحید در قرآن]]، ص۴۳۳.</ref>.
   
   
==== ولایت تکوینی ====
{{اصلی|ولایت تکوینی}}
==== [[ولایت تکوینی]] ====  
==== [[ولایت تکوینی]] ====  
واژه‌ «تکوین» مصدر باب تفعیل از ریشه «کَوَّنَ» گرفته شده به معنای به وجود آوردن و به هستی درآوردن<ref>فرهنگ ابجدی الفبایی عربی فارسی: ترجمه کامل المنجد الابجدی، ص۲۵۳.</ref> اِحداث، گردانیدن، [[آفریدن]]، نوپدیدی، ساختن و صورت دادن است. پس [[تکوین]] شی‏ء، عملی است که به موجب آن، شی‏ء [[احداث]] می‏‌شود و به حالت موجود می‏‌رسد و یا به معنی مجموع صوری است که نسبت به شرایطی که برای نمود شی‏ء لازم است، پی در پی بر شی‏ء وارد می‏‌شود. از این قبیل است تکوین موجودات، تکوین [[وظایف]]، تکوین مؤسسات و غیره<ref>صلیبا، جمیل و صانعی دره بیدی، منوچهر، فرهنگ فلسفه، ۱۳۶۶ش، ص۲۵۲.</ref>. «ولایت تکوینی»، به معنای [[تصرف در امور]] [[تکوینی]] است به گونه‌ای که حقیقتی را به [[حقیقت]] دیگر یا صورتی را به صورت دیگر بدون اسباب طبیعی تبدیل نماید و تفصیلا به تمام مشخصات شیء مورد [[تصرف]] و اسباب آن [[علم]] داشته باشد و از همه جهات شیء مورد تصرف در [[اختیار]] [[صاحب ولایت]] باشد<ref>{{عربی|ولایة التصرف فی الأمور التکوینیة تبدیلا من حقیقة إلی أخری، أو من صورة إلی غیرها، بغیر أسباب طبیعیة متعارفة، مع علم المتصرف بکل تفاصیل المتصرف وأسبابه، من غیر تحدی ونبوة، بحیث تکون اختیاراتها بید المتصرف فیها من هذه الجهات}}؛ سید ‌علی عاشور، الولایة التکوینیة لآل محمد{{ع}}، ص۲۷.</ref>. چنین [[ولایتی]]، اصالتاً از آنِ خداست؛ زیرا تمام موجودات، تحت [[اراده]] و [[قدرت]] او هستند. اصل پیدایش و تغییرات و بقای همۀ موجودات به دست خداست؛ ازاین‌رو بر تمام موجودات عالم ولایت تکوینی دارد<ref> [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[حکیمانه‌ترین حکومت (کتاب)|حکیمانه‌ترین حکومت]]، ص۴۴.</ref>.
واژه‌ «تکوین» مصدر باب تفعیل از ریشه «کَوَّنَ» گرفته شده به معنای به وجود آوردن و به هستی درآوردن<ref>فرهنگ ابجدی الفبایی عربی فارسی: ترجمه کامل المنجد الابجدی، ص۲۵۳.</ref> اِحداث، گردانیدن، [[آفریدن]]، نوپدیدی، ساختن و صورت دادن است. پس [[تکوین]] شی‏ء، عملی است که به موجب آن، شی‏ء [[احداث]] می‏‌شود و به حالت موجود می‏‌رسد و یا به معنی مجموع صوری است که نسبت به شرایطی که برای نمود شی‏ء لازم است، پی در پی بر شی‏ء وارد می‏‌شود. از این قبیل است تکوین موجودات، تکوین [[وظایف]]، تکوین مؤسسات و غیره<ref>صلیبا، جمیل و صانعی دره بیدی، منوچهر، فرهنگ فلسفه، ۱۳۶۶ش، ص۲۵۲.</ref>. «ولایت تکوینی»، به معنای [[تصرف در امور]] [[تکوینی]] است به گونه‌ای که حقیقتی را به [[حقیقت]] دیگر یا صورتی را به صورت دیگر بدون اسباب طبیعی تبدیل نماید و تفصیلا به تمام مشخصات شیء مورد [[تصرف]] و اسباب آن [[علم]] داشته باشد و از همه جهات شیء مورد تصرف در [[اختیار]] [[صاحب ولایت]] باشد<ref>{{عربی|ولایة التصرف فی الأمور التکوینیة تبدیلا من حقیقة إلی أخری، أو من صورة إلی غیرها، بغیر أسباب طبیعیة متعارفة، مع علم المتصرف بکل تفاصیل المتصرف وأسبابه، من غیر تحدی ونبوة، بحیث تکون اختیاراتها بید المتصرف فیها من هذه الجهات}}؛ سید ‌علی عاشور، الولایة التکوینیة لآل محمد{{ع}}، ص۲۷.</ref>. چنین [[ولایتی]]، اصالتاً از آنِ خداست؛ زیرا تمام موجودات، تحت [[اراده]] و [[قدرت]] او هستند. اصل پیدایش و تغییرات و بقای همۀ موجودات به دست خداست؛ ازاین‌رو بر تمام موجودات عالم ولایت تکوینی دارد<ref> [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[حکیمانه‌ترین حکومت (کتاب)|حکیمانه‌ترین حکومت]]، ص۴۴.</ref>.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش