پرش به محتوا

جهاد در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


'''جهاد''' در لغت به معنای [[مشقت]] یا وسع و [[طاقت]] است. در اصطلاح [[شرعی]] نیز به معنای بذل نفس و [[مال]] خود در [[راه]] اعتلای [[دین اسلام]] و [[اقامه شعائر]] [[ایمان]] است<ref>{{عربی|و شرعا... فهو بذل النفس و المال لإعلاء كلمة الإسلام و إقامة شعائر الإيمان}} (سیوری حلی، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۳۴۰).</ref>. [[جهاد]] یکی از مفاهیمی است که هرچند [[قبل از ظهور اسلام]] نیز وجود داشته است، دین اسلام آن را به معنای جدیدی به کار برد و در نتیجه آن را به مفهومی [[دینی]] تبدیل کرد<ref>به این نوع مفاهیم، حقایق شرعی می‌گویند.</ref>. جهاد از حیث [[دشمنان]] یعنی افرادی که علیه آنها جهاد انجام می‌شود، به سه نوع تقسیم می‌شود: [[جهاد با اهل کتاب]]، [[جهاد با کفار]] غیر [[اهل کتاب]]، [[جهاد با اهل بغی]] (افرادی که بر [[حکومت اسلامی]] [[شورش]] می‌کنند). دسته‌بندی دیگری از جهاد در [[کتب فقهی]] وجود دارد که بر اساس غرض آن است: اگر غرض از جهاد [[دعوت به اسلام]] باشد، [[جهاد ابتدایی]] نام دارد. اگر غرض [[دفاع]] از [[سرزمین‌های اسلامی]] در مقابل [[حمله]] و خطر [[دشمن]] باشد، [[دفاعی]] نام دارد. اگر جهاد به غرض [[حفاظت]] از [[جان]] یا مال یا نوامیس افرادی که جان و مالشان محترم است، باشد<ref>محترم است؛ یعنی جان، مال و نوامیس آنها بر دیگران حرام است؛ به خلاف افرادی چون قاتلان که به حکم قصاص کشتنشان به دستور حاکم حلال است.</ref>، نوع دیگر جهاد است<ref>حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۸، ص۷-۸.</ref>. در این نوع جهاد، بحث درباره جواز [[مقاومت]] تا سرحد کشته شدن برای [[دفاع از مال]]، دفاع از جان و دفاع از نوامیس است. بحث اصلی کتب جهاد درباره دو نوع اول جهاد است. [[هدف]] و غرض از [[جهاد دفاعی]]، دفاع از [[مسلمین]] در مقابل حمله و خطرهای وارده است؛ اما در خصوص جهاد ابتدایی اهداف و اغراض متعددی بیان شده است. پیش از آنکه به صورت تفکیکی به این موارد پرداخته شود، دو اصطلاح [[جهاد اکبر]] و [[جهاد اصغر]] معنا می‌شود. در اصطلاح جهاد اکبر و اصغر از فرمایشی از [[رسول خدا]]{{صل}} گرفته شده است: [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند که [[پیامبر خدا]] گروه نظامی‌ای را [برای مأموریتی] فرستادند. آن‌گاه که این گروه برگشت، پیامبر خدا{{صل}} فرمود: آفرین بر قومی که جهاد اصغر را انجام داد و جهاد اکبر همچنان بر آنان باقی است. آن‌گاه پرسیدند: ای پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: [[جهاد با نفس]]. [[بهترین جهاد]]، جهادی است که [[انسان]] با نفس خود می‌کند<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} بَعَثَ سَرِيَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ وَ قَالَ{{ع}} أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ‏ الَّتِي‏ بَيْنَ‏ جَنْبَيْهِ‏}} (ابن بابویه (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۱۶۰).</ref>. آن‌گونه که در [[روایت]] فوق نیز عیان است، جهاد اکبر به [[مجاهدت]] با خواهش‌ها و هوس‌های [[نفسانی]] و جهاد اصغر به [[جهاد]] در جبهه‌های [[جنگ]] اطلاق می‌شود»<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۰.</ref>
'''جهاد''' در لغت به معنای [[مشقت]] یا وسع و [[طاقت]] است. در اصطلاح [[شرعی]] نیز به معنای بذل نفس و [[مال]] خود در [[راه]] اعتلای [[دین اسلام]] و [[اقامه شعائر]] [[ایمان]] است<ref>{{عربی|و شرعا... فهو بذل النفس و المال لإعلاء كلمة الإسلام و إقامة شعائر الإيمان}} (سیوری حلی، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۳۴۰).</ref>. [[جهاد]] یکی از مفاهیمی است که هرچند [[قبل از ظهور اسلام]] نیز وجود داشته است، دین اسلام آن را به معنای جدیدی به کار برد و در نتیجه آن را به مفهومی [[دینی]] تبدیل کرد<ref>به این نوع مفاهیم، حقایق شرعی می‌گویند.</ref>. جهاد از حیث [[دشمنان]] یعنی افرادی که علیه آنها جهاد انجام می‌شود، به سه نوع تقسیم می‌شود: [[جهاد با اهل کتاب]]، [[جهاد با کفار]] غیر [[اهل کتاب]]، [[جهاد با اهل بغی]] (افرادی که بر [[حکومت اسلامی]] [[شورش]] می‌کنند). دسته‌بندی دیگری از جهاد در [[کتب فقهی]] وجود دارد که بر اساس غرض آن است: اگر غرض از جهاد [[دعوت به اسلام]] باشد، [[جهاد ابتدایی]] نام دارد. اگر غرض [[دفاع]] از [[سرزمین‌های اسلامی]] در مقابل [[حمله]] و خطر [[دشمن]] باشد، [[دفاعی]] نام دارد. اگر جهاد به غرض [[حفاظت]] از [[جان]] یا مال یا نوامیس افرادی که جان و مالشان محترم است، باشد<ref>محترم است؛ یعنی جان، مال و نوامیس آنها بر دیگران حرام است؛ به خلاف افرادی چون قاتلان که به حکم قصاص کشتنشان به دستور حاکم حلال است.</ref>، نوع دیگر جهاد است<ref>حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۸، ص۷-۸.</ref>. در این نوع جهاد، بحث درباره جواز [[مقاومت]] تا سرحد کشته شدن برای [[دفاع از مال]]، دفاع از جان و دفاع از نوامیس است. بحث اصلی کتب جهاد درباره دو نوع اول جهاد است. [[هدف]] و غرض از [[جهاد دفاعی]]، دفاع از [[مسلمین]] در مقابل حمله و خطرهای وارده است؛ اما در خصوص جهاد ابتدایی اهداف و اغراض متعددی بیان شده است. پیش از آنکه به صورت تفکیکی به این موارد پرداخته شود، دو اصطلاح [[جهاد اکبر]] و [[جهاد اصغر]] معنا می‌شود. در اصطلاح جهاد اکبر و اصغر از فرمایشی از [[رسول خدا]] {{صل}} گرفته شده است: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند که [[پیامبر خدا]] گروه نظامی‌ای را [برای مأموریتی] فرستادند. آن‌گاه که این گروه برگشت، پیامبر خدا {{صل}} فرمود: آفرین بر قومی که جهاد اصغر را انجام داد و جهاد اکبر همچنان بر آنان باقی است. آن‌گاه پرسیدند: ای پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: [[جهاد با نفس]]. [[بهترین جهاد]]، جهادی است که [[انسان]] با نفس خود می‌کند<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} بَعَثَ سَرِيَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ وَ قَالَ {{ع}} أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ‏ الَّتِي‏ بَيْنَ‏ جَنْبَيْهِ‏}} (ابن بابویه (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۱۶۰).</ref>. آن‌گونه که در [[روایت]] فوق نیز عیان است، جهاد اکبر به [[مجاهدت]] با خواهش‌ها و هوس‌های [[نفسانی]] و جهاد اصغر به [[جهاد]] در جبهه‌های [[جنگ]] اطلاق می‌شود»<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۰.</ref>
==مقدمه==
== مقدمه ==
[[اسلام]] تا سالیان درازی با وجود [[آزار]] و [[اذیت]] فراوان [[مسلمانان]] به‌وسیله [[مشرکان]]، اجازه [[جنگ]] و [[جهاد]] نداده و [[پیروان]] خود را به [[صبر]] و [[استقامت]] در برابر [[مشکلات]] توصیه می‌کرد، اما زمانی که مسلمانان به [[مدینه]] [[هجرت]] و دولتی تأسیس کردند، اجازه یافتند تا در برابر [[تعدی]] و [[تجاوز]] مشرکان از [[سرزمین]]، [[دین]] و [[ایمان]]، [[اموال]] و حیثیت خویش [[دفاع]] کنند<ref>{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}} «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref>. [[جنگ بدر]] در [[سال دوم هجری]] که دفاع از موجودیت مسلمانان در برابر تجاوز مشرکان [[مکه]] بود، سرآغازی برای برخورد قدرتمندانه با کسانی بود که برای [[جان]] و [[مال]]، ایمان، [[عقیده]] و سرزمین دیگران ارزشی قائل نبوده و همگان را برده، [[بنده]] و فرمانبر خویش می‌پنداشتند. مسلمانان توانستند با جهاد هم از [[هویت]] خویش دفاع کنند و هم [[موانع رشد]] و [[پیشرفت]] اسلام را برطرف نمایند. [[قرآن کریم]] از جنگ بدر به‌عنوان حادثه‌ای یاد می‌کند که مسلمانان در پی [[ذلت]]، به [[پیروزی]] رسیدند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} «و بی‌گمان خداوند در “بدر” شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۴.</ref>
[[اسلام]] تا سالیان درازی با وجود [[آزار]] و [[اذیت]] فراوان [[مسلمانان]] به‌وسیله [[مشرکان]]، اجازه [[جنگ]] و [[جهاد]] نداده و [[پیروان]] خود را به [[صبر]] و [[استقامت]] در برابر [[مشکلات]] توصیه می‌کرد، اما زمانی که مسلمانان به [[مدینه]] [[هجرت]] و دولتی تأسیس کردند، اجازه یافتند تا در برابر [[تعدی]] و [[تجاوز]] مشرکان از [[سرزمین]]، [[دین]] و [[ایمان]]، [[اموال]] و حیثیت خویش [[دفاع]] کنند<ref>{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}} «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref>. [[جنگ بدر]] در [[سال دوم هجری]] که دفاع از موجودیت مسلمانان در برابر تجاوز مشرکان [[مکه]] بود، سرآغازی برای برخورد قدرتمندانه با کسانی بود که برای [[جان]] و [[مال]]، ایمان، [[عقیده]] و سرزمین دیگران ارزشی قائل نبوده و همگان را برده، [[بنده]] و فرمانبر خویش می‌پنداشتند. مسلمانان توانستند با جهاد هم از [[هویت]] خویش دفاع کنند و هم [[موانع رشد]] و [[پیشرفت]] اسلام را برطرف نمایند. [[قرآن کریم]] از جنگ بدر به‌عنوان حادثه‌ای یاد می‌کند که مسلمانان در پی [[ذلت]]، به [[پیروزی]] رسیدند<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} «و بی‌گمان خداوند در “بدر” شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید» سوره آل عمران، آیه ۱۲۳.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۴.</ref>


==معناشناسی جهاد==
== معناشناسی جهاد ==
جهاد در لغت، به معنای [[رنج]] و [[طاقت]]<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۵، ص۷۹۲۰؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۶۱؛ فقه القرآن، ج۱، ص۳۲۸.</ref>، [[جنگ با دشمنان]]<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۳۵.</ref>، [[جنگ در راه خدا]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۸۰۹.</ref> و به‌کارگیری تمام [[قدرت]] و [[توانایی]] برای [[دفع دشمنان]] است<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۴۰۵.</ref> و اصل آن از "جُهد" به معنای بذل توانایی و تلاش بی‌شائبه برای رسیدن به اهداف بزرگ است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۲۸.</ref>.  
جهاد در لغت، به معنای [[رنج]] و [[طاقت]]<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۵، ص۷۹۲۰؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۶۱؛ فقه القرآن، ج۱، ص۳۲۸.</ref>، [[جنگ با دشمنان]]<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۳۵.</ref>، [[جنگ در راه خدا]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۸۰۹.</ref> و به‌کارگیری تمام [[قدرت]] و [[توانایی]] برای [[دفع دشمنان]] است<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۴۰۵.</ref> و اصل آن از "جُهد" به معنای بذل توانایی و تلاش بی‌شائبه برای رسیدن به اهداف بزرگ است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۲۸.</ref>.  


خط ۱۷: خط ۱۷:
و به [[رزمنده]] [[راه خدا]] و [[جهادگر]]، [[مُجاهد فی‌سبیل‌الله]] اطلاق می‌شود که نزد [[خدا]] از مرتبه و فضیلتی والا برخوردار است: {{متن قرآن|فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً}}<ref>«خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref><ref>مسعود انصاری، جهاد، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۸۶۵-۸۶۷.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۱۳-۲۱۴.</ref>
و به [[رزمنده]] [[راه خدا]] و [[جهادگر]]، [[مُجاهد فی‌سبیل‌الله]] اطلاق می‌شود که نزد [[خدا]] از مرتبه و فضیلتی والا برخوردار است: {{متن قرآن|فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً}}<ref>«خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref><ref>مسعود انصاری، جهاد، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۸۶۵-۸۶۷.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۱۳-۲۱۴.</ref>


==مصادیق جهاد در اسلام==
== مصادیق جهاد در اسلام ==
[[اسلام]]، [[دینی]] است که برپایه [[صلح]] و [[صفا]] بنا شده و همواره در طول [[تاریخ]]، از پیشنهاد صلح استقبال نموده و جهاد را محدود به مواردی خاصّ، چون [[جهاد با مشرکان]]، [[اهل بغی]] و [[دشمنان دین خدا]] می‌داند<ref>نهج البلاغة، نامه ۵۳؛ شرایع الاسلام، ج۱، ص۳۱۰؛ شرح لمعه، ج۲، ص۳۸۶.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴.</ref>
[[اسلام]]، [[دینی]] است که برپایه [[صلح]] و [[صفا]] بنا شده و همواره در طول [[تاریخ]]، از پیشنهاد صلح استقبال نموده و جهاد را محدود به مواردی خاصّ، چون [[جهاد با مشرکان]]، [[اهل بغی]] و [[دشمنان دین خدا]] می‌داند<ref>نهج البلاغة، نامه ۵۳؛ شرایع الاسلام، ج۱، ص۳۱۰؛ شرح لمعه، ج۲، ص۳۸۶.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴.</ref>


==[[هدف از جهاد]]==
== [[هدف از جهاد]] ==
هدف از جهاد در اسلام، [[جلب خشنودی پروردگار]]، برقرار ساختن [[عدالت اجتماعی]]، پیاده کردن [[دستورات الهی]] و [[حمایت]] از افرادی است که در معرض [[گمراهی]] و خطر قرار گرفته‌اند<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴.</ref>.
هدف از جهاد در اسلام، [[جلب خشنودی پروردگار]]، برقرار ساختن [[عدالت اجتماعی]]، پیاده کردن [[دستورات الهی]] و [[حمایت]] از افرادی است که در معرض [[گمراهی]] و خطر قرار گرفته‌اند<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴.</ref>.


==اقسام جهاد==
== اقسام جهاد ==
[[جهاد]]، به [[جهاد با مال]] و [[جهاد با جان|جان]]، [[جهاد اصغر]] ([[جنگ با دشمن]]) <ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ}}؛ «آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۲۰.</ref> و [[جهاد اکبر]] ([[مبارزه با نفس]])، و نیز [[جهاد ابتدایی]] و [[جهاد دفاعی]] تقسیم شده است<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴.</ref>.
[[جهاد]]، به [[جهاد با مال]] و [[جهاد با جان|جان]]، [[جهاد اصغر]] ([[جنگ با دشمن]]) <ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ}}؛ «آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۲۰.</ref> و [[جهاد اکبر]] ([[مبارزه با نفس]])، و نیز [[جهاد ابتدایی]] و [[جهاد دفاعی]] تقسیم شده است<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴.</ref>.


خط ۳۳: خط ۳۳:
جهاد با دشمن ظاهری نیز به سه نوع تقسیم می‌شود<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۲۲۱.</ref>: [[جهاد دفاعی]] در برابر [[تجاوز مسلحانه بیگانه]]؛ [[جهاد آزادی‌بخش]] ([[جهاد ابتدایی|ابتدایی]]) برای [[دعوت به اسلام]]؛ [[جهاد داخلی]] یا [[جهاد با اهل بغی]]<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۱۳-۲۱۴.</ref>.
جهاد با دشمن ظاهری نیز به سه نوع تقسیم می‌شود<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۲۲۱.</ref>: [[جهاد دفاعی]] در برابر [[تجاوز مسلحانه بیگانه]]؛ [[جهاد آزادی‌بخش]] ([[جهاد ابتدایی|ابتدایی]]) برای [[دعوت به اسلام]]؛ [[جهاد داخلی]] یا [[جهاد با اهل بغی]]<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۱۳-۲۱۴.</ref>.


==جهاد در روابط سیاسی اسلام==
== جهاد در روابط سیاسی اسلام ==
یکی از موضوعاتی که گویای حضور اسلام در عرصه [[سیاست]] و [[حکومت]] است، مسئله [[جهاد]] با [[دشمنان]] و [[دفاع از سرزمین‌های اسلامی]] است. [[جنگ]] و جهاد، دفاع از [[جان]] و [[مال]] [[مردم]] و [[حریم]] [[کشور]]، [[صلح]] و [[آتش‌بس]] از [[شئون]] حکومت‌هاست، حجم قابل توجهی از [[کتب فقهی]] به این موضوع و [[احکام]] آن اختصاص دارد. معنا و مفهوم جهاد در [[اسلام]] و تفاوت آن با جنگ در فرهنگ‌های دیگر، اقسام جهاد، شرایط [[وجوب جهاد]] و دفاع، آنان که از جنگ و جهاد معافند، ضوابطی که باید در جنگ رعایت شود، آنان که جنگ با ایشان مجاز و آنان که جنگ با ایشان [[ممنوع]] است، مقررات جنگ و صلح، احکام برخورد با [[اسیران]] [[جنگی]]، [[حقوق]] مجروحان و اسیران، [[حقوق زنان]] و [[کودکان]] و سالخوردگان، احکام [[غنائم جنگی]] و ده‌ها مسئله دیگر که [[تصمیم‌گیری]] درباره بسیاری از آنها از شئون حکومت و [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] است، همگی نشانۀ حضور [[فقه]] در عرصه‌های گوناگون [[زندگی]] است.
یکی از موضوعاتی که گویای حضور اسلام در عرصه [[سیاست]] و [[حکومت]] است، مسئله [[جهاد]] با [[دشمنان]] و [[دفاع از سرزمین‌های اسلامی]] است. [[جنگ]] و جهاد، دفاع از [[جان]] و [[مال]] [[مردم]] و [[حریم]] [[کشور]]، [[صلح]] و [[آتش‌بس]] از [[شئون]] حکومت‌هاست، حجم قابل توجهی از [[کتب فقهی]] به این موضوع و [[احکام]] آن اختصاص دارد. معنا و مفهوم جهاد در [[اسلام]] و تفاوت آن با جنگ در فرهنگ‌های دیگر، اقسام جهاد، شرایط [[وجوب جهاد]] و دفاع، آنان که از جنگ و جهاد معافند، ضوابطی که باید در جنگ رعایت شود، آنان که جنگ با ایشان مجاز و آنان که جنگ با ایشان [[ممنوع]] است، مقررات جنگ و صلح، احکام برخورد با [[اسیران]] [[جنگی]]، [[حقوق]] مجروحان و اسیران، [[حقوق زنان]] و [[کودکان]] و سالخوردگان، احکام [[غنائم جنگی]] و ده‌ها مسئله دیگر که [[تصمیم‌گیری]] درباره بسیاری از آنها از شئون حکومت و [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] است، همگی نشانۀ حضور [[فقه]] در عرصه‌های گوناگون [[زندگی]] است.


خط ۴۰: خط ۴۰:
غیر از مباحث رایج در [[کتب فقهی]]<ref>[[فقیهان]] [[شیعه]] و [[سنی]] با استفاده از [[آیات]] متعدد [[قرآن]] در موضوع [[جهاد]]، کتاب مستقلی با عنوان “کتاب الجهاد” یا “کتاب السِیَر” به عناوین قطور [[فقه]] افزوده و در آن اقسام جهاد با [[مشرکان]]، [[جهاد ابتدایی]]، [[جهاد دفاعی]]، جهاد آزادی‌بخش، [[جهاد با اهل کتاب]] و بُغات، احکامِ جهاد، [[صلح]] و [[آتش‌بس]]، چگونگی برخورد با [[اسیران]] [[جنگی]]، مجروحان و کشتگان در میدان [[جنگ]]، [[احکام]] [[شهید]]، فرار از میدان جنگ، گروه‌های مستثنای از جنگ، [[تعیین]] [[تکلیف]] [[غنائم جنگی]]، [[عقد]] صلح، [[امان]]، عقد [[ذمّه]]، و ده‌ها مسئله دیگر را تشریح کرده‌اند.</ref>، با توجه به [[روابط بین‌الملل]] و مرزهای جغرافیایی میان [[کشورهای اسلامی]]، مباحث جدیدی از سوی صاحب‌نظران [[اهل‌سنت]] و [[امامیه]] مطرح شده مبنی بر اینکه [[روابط]] خارجی [[دولت اسلامی]] با دولت‌های [[اسلامی]] و غیراسلامی چگونه است؟ آیا بر صلح و [[همزیستی مسالمت‌آمیز]] [[استوار]] است یا بر جنگ و جهاد؟ مراد از [[جهاد دعوت]] و نسبت آن با [[آزادی عقیده]] و [[حق]] [[تعیین سرنوشت]] چیست؟ روابط با دولت‌های اسلامی، دولت‌های [[متخاصم]] و غیرمتخاصم چگونه است؟ جهاد، [[دفاع]] از [[سرزمین‌های اسلامی]] و عملیات شهادت‌طلبانه در [[عصر غیبت]]، مجاز است یا نه؟ و ده‌ها [[پرسش]] جدید.
غیر از مباحث رایج در [[کتب فقهی]]<ref>[[فقیهان]] [[شیعه]] و [[سنی]] با استفاده از [[آیات]] متعدد [[قرآن]] در موضوع [[جهاد]]، کتاب مستقلی با عنوان “کتاب الجهاد” یا “کتاب السِیَر” به عناوین قطور [[فقه]] افزوده و در آن اقسام جهاد با [[مشرکان]]، [[جهاد ابتدایی]]، [[جهاد دفاعی]]، جهاد آزادی‌بخش، [[جهاد با اهل کتاب]] و بُغات، احکامِ جهاد، [[صلح]] و [[آتش‌بس]]، چگونگی برخورد با [[اسیران]] [[جنگی]]، مجروحان و کشتگان در میدان [[جنگ]]، [[احکام]] [[شهید]]، فرار از میدان جنگ، گروه‌های مستثنای از جنگ، [[تعیین]] [[تکلیف]] [[غنائم جنگی]]، [[عقد]] صلح، [[امان]]، عقد [[ذمّه]]، و ده‌ها مسئله دیگر را تشریح کرده‌اند.</ref>، با توجه به [[روابط بین‌الملل]] و مرزهای جغرافیایی میان [[کشورهای اسلامی]]، مباحث جدیدی از سوی صاحب‌نظران [[اهل‌سنت]] و [[امامیه]] مطرح شده مبنی بر اینکه [[روابط]] خارجی [[دولت اسلامی]] با دولت‌های [[اسلامی]] و غیراسلامی چگونه است؟ آیا بر صلح و [[همزیستی مسالمت‌آمیز]] [[استوار]] است یا بر جنگ و جهاد؟ مراد از [[جهاد دعوت]] و نسبت آن با [[آزادی عقیده]] و [[حق]] [[تعیین سرنوشت]] چیست؟ روابط با دولت‌های اسلامی، دولت‌های [[متخاصم]] و غیرمتخاصم چگونه است؟ جهاد، [[دفاع]] از [[سرزمین‌های اسلامی]] و عملیات شهادت‌طلبانه در [[عصر غیبت]]، مجاز است یا نه؟ و ده‌ها [[پرسش]] جدید.


علاوه بر کتاب الجهاد که در [[میراث فقهی]] [[شیعه]] به چشم می‌خورد، در برخی از مقاطع [[تاریخی]] به خاطر [[ضرورت]] زمانه و نیاز [[جامعه]] رساله‌های مستقلی در موضوع جهاد و مباحث مرتبط با آن نوشته شده و [[تکلیف]] مردم و [[زمامداران]] وقت را در این موضوع روشن کرده‌اند. از آن جمله می‌توان به رساله‌ها و فتاوای جهادیۀ [[فقیهان]] در عصر قاجار اشاره کرد که به تناسب [[تجاوز]] روس و [[انگلیس]] به [[ایران]]، [[عراق]]، و دیگر [[کشورهای اسلامی]] و ضرورت دفاع از سرزمین‌های اسلامی از سوی فقیهان به رشته تحریر درآمده است<ref>برای نمونه ر.ک: میرزای قمی، جامع الشتات، کتاب الجهاد؛ کاشف الغطاء، کشف الغطاء، کتاب الجهاد؛ (جهادیه فتاوای جهادیه علما و مراجع عظام در جنگ جهانی اول)، به کوشش کاووسی و صالحی.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۴.</ref>
علاوه بر کتاب الجهاد که در [[میراث فقهی]] [[شیعه]] به چشم می‌خورد، در برخی از مقاطع [[تاریخی]] به خاطر [[ضرورت]] زمانه و نیاز [[جامعه]] رساله‌های مستقلی در موضوع جهاد و مباحث مرتبط با آن نوشته شده و [[تکلیف]] مردم و [[زمامداران]] وقت را در این موضوع روشن کرده‌اند. از آن جمله می‌توان به رساله‌ها و فتاوای جهادیۀ [[فقیهان]] در عصر قاجار اشاره کرد که به تناسب [[تجاوز]] روس و [[انگلیس]] به [[ایران]]، [[عراق]]، و دیگر [[کشورهای اسلامی]] و ضرورت دفاع از سرزمین‌های اسلامی از سوی فقیهان به رشته تحریر درآمده است<ref>برای نمونه ر. ک: میرزای قمی، جامع الشتات، کتاب الجهاد؛ کاشف الغطاء، کشف الغطاء، کتاب الجهاد؛ (جهادیه فتاوای جهادیه علما و مراجع عظام در جنگ جهانی اول)، به کوشش کاووسی و صالحی.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۸۴.</ref>


==جهاد در فقه سیاسی اسلام==
== جهاد در فقه سیاسی اسلام ==
برای اینکه بتوانیم معنای [[جهاد]] و [[فلسفه]] [[تشریع]] آن را در [[اسلام]] و [[سیاست خارجی]] آن دریابیم، ابتدا باید مفهوم [[ملّت]] و ملّیّت و نیز [[حاکمیّت]] ملی را روشن کنیم، زیرا جهاد، دخالت [[جامعه اسلامی]] و [[عدالت‌گستر]] و [[خداپرست]] در قلمرو حاکمیّت دولت‌های [[جائر]] و [[کافر]] است و امروزه در اصطلاح [[حقوقی]] [[غرب]] آن را به عنوان “مداخله” یک [[کشور]] در امور داخلی کشور دیگر محکوم می‌کنند.
برای اینکه بتوانیم معنای [[جهاد]] و [[فلسفه]] [[تشریع]] آن را در [[اسلام]] و [[سیاست خارجی]] آن دریابیم، ابتدا باید مفهوم [[ملّت]] و ملّیّت و نیز [[حاکمیّت]] ملی را روشن کنیم، زیرا جهاد، دخالت [[جامعه اسلامی]] و [[عدالت‌گستر]] و [[خداپرست]] در قلمرو حاکمیّت دولت‌های [[جائر]] و [[کافر]] است و امروزه در اصطلاح [[حقوقی]] [[غرب]] آن را به عنوان “مداخله” یک [[کشور]] در امور داخلی کشور دیگر محکوم می‌کنند.
اینها البته که [[خرافه]] هستند، اما ناشی از برداشتی است که از “ملّیّت و حاکمیّت ملی” شده است. حقوقدانان [[نظام سرمایه‌داری]] غرب، ملّیّت را براساس [[ناسیونالیسم]] و قومیت [[تفسیر]] کرده و [[دولت]] را در برابر ملّت، اصالت می‌دهند و نتیجه این، در [[حقوق]] بین‌الملل و سیاست خارجی کشورها به این صورت ظاهر می‌شود که: هیچ کشوری [[حق]] دخالت در امور داخلی کشور دیگر را ندارد. هرچند که آن کشور در داخل خود، حقوق ملّت را پایمال کرده و از [[پشتیبانی]] مردمی برخوردار نباشد، زیرا این به اصطلاح “مداخله” است.
اینها البته که [[خرافه]] هستند، اما ناشی از برداشتی است که از “ملّیّت و حاکمیّت ملی” شده است. حقوقدانان [[نظام سرمایه‌داری]] غرب، ملّیّت را براساس [[ناسیونالیسم]] و قومیت [[تفسیر]] کرده و [[دولت]] را در برابر ملّت، اصالت می‌دهند و نتیجه این، در [[حقوق]] بین‌الملل و سیاست خارجی کشورها به این صورت ظاهر می‌شود که: هیچ کشوری [[حق]] دخالت در امور داخلی کشور دیگر را ندارد. هرچند که آن کشور در داخل خود، حقوق ملّت را پایمال کرده و از [[پشتیبانی]] مردمی برخوردار نباشد، زیرا این به اصطلاح “مداخله” است.
خط ۵۷: خط ۵۷:
در واقع، این خود آن [[دولت]] [[بریده]] از [[حق]] و ملّت است که با ممانعت از [[دعوت]] [[مسالمت‌آمیز]] [[اسلامی]] و [[اعمال]] [[قهر]] و [[قدرت]]، [[رهبری اسلامی]] را وادار به [[دفاع]] می‌سازد و دعوت مسالمت‌آمیز تبدیل به برخورد مسلحانه و نظامی می‌شود.
در واقع، این خود آن [[دولت]] [[بریده]] از [[حق]] و ملّت است که با ممانعت از [[دعوت]] [[مسالمت‌آمیز]] [[اسلامی]] و [[اعمال]] [[قهر]] و [[قدرت]]، [[رهبری اسلامی]] را وادار به [[دفاع]] می‌سازد و دعوت مسالمت‌آمیز تبدیل به برخورد مسلحانه و نظامی می‌شود.
٢. جایگاه جهاد در [[استراتژی]] ارشادی [[اسلام]]
٢. جایگاه جهاد در [[استراتژی]] ارشادی [[اسلام]]
اسلام به عنوان یک [[دین]] و [[آیین]] [[اجتماعی]] و [[عقیدتی]] و به عنوان یک [[رسالت]] و [[پیام]] [[خدا]] به [[انسان‌ها]] باید به گوش همه جهانیان برسد و [[ابلاغ]] شود. اساس رسالت [[پیامبران]] [[خاصه]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} همین بوده؛ یعنی رساندن پیام خدا به گوش همه انسان‌ها، بعد از ابلاغ، [[پیامبر]] موظف نیست که آنها را [[متدین]] به اسلام سازد؛ خودشان اسلام را [[انتخاب]] می‌کنند. [[خداوند]] در [[قرآن مجید]] خطاب به پیامبرش می‌فرماید:
اسلام به عنوان یک [[دین]] و [[آیین]] [[اجتماعی]] و [[عقیدتی]] و به عنوان یک [[رسالت]] و [[پیام]] [[خدا]] به [[انسان‌ها]] باید به گوش همه جهانیان برسد و [[ابلاغ]] شود. اساس رسالت [[پیامبران]] [[خاصه]] [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} همین بوده؛ یعنی رساندن پیام خدا به گوش همه انسان‌ها، بعد از ابلاغ، [[پیامبر]] موظف نیست که آنها را [[متدین]] به اسلام سازد؛ خودشان اسلام را [[انتخاب]] می‌کنند. [[خداوند]] در [[قرآن مجید]] خطاب به پیامبرش می‌فرماید:
{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«و آن (قرآن) را راستین فرو فرستاده‌ایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref>.
{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«و آن (قرآن) را راستین فرو فرستاده‌ایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref>.


خط ۶۴: خط ۶۴:


اهداف نهایی اسلام در سطح جهانی عبارتند از:
اهداف نهایی اسلام در سطح جهانی عبارتند از:
# [[تبلیغ]] [[جهان‌بینی]] [[توحید]] بر اساس آخرین [[وحی الهی]] به [[محمد بن عبدالله]]{{صل}} ([[قرآن]] و [[سنّت]])؛
# [[تبلیغ]] [[جهان‌بینی]] [[توحید]] بر اساس آخرین [[وحی الهی]] به [[محمد بن عبدالله]] {{صل}} ([[قرآن]] و [[سنّت]])؛
# [[اعتقاد]] به [[کرامت انسان]] به عنوان [[خلیفه الهی]] در روی [[زمین]]؛
# [[اعتقاد]] به [[کرامت انسان]] به عنوان [[خلیفه الهی]] در روی [[زمین]]؛
#انهدام و [[تخریب]] مبانی [[تفکر]] [[نژادپرستی]] و نژادگرایی و از بین بردن تبعیضات قومی و [[نژادی]]؛
# انهدام و [[تخریب]] مبانی [[تفکر]] [[نژادپرستی]] و نژادگرایی و از بین بردن تبعیضات قومی و [[نژادی]]؛
# [[نفی]] تجزیه [[بشریت]] از طریق مرزهای جغرافیایی و اقلیمی؛
# [[نفی]] تجزیه [[بشریت]] از طریق مرزهای جغرافیایی و اقلیمی؛
#نابودی هرگونه [[ظلم و ستم]] و برقراری [[نظام]] [[عدل و قسط]] و [[برادری]] و [[اخوت]]؛
# نابودی هرگونه [[ظلم و ستم]] و برقراری [[نظام]] [[عدل و قسط]] و [[برادری]] و [[اخوت]]؛
#تأسیس [[حکومت واحد جهانی]] بر مبنای [[شریعت]] و [[قوانین اجتماعی]] [[اسلام]].
# تأسیس [[حکومت واحد جهانی]] بر مبنای [[شریعت]] و [[قوانین اجتماعی]] [[اسلام]].


[[جامه]] عمل [[پوشیدن]] اصول فوق، [[هدف]] [[تاریخی]] اسلام در [[جامعه جهانی]] است و برای رسیدن به آن [[استراتژی]] ویژه‌ای دارد که خود ناشی از اصول تفکر و [[عقیده]] [[اسلامی]] می‌باشد و این همان چیزی است که ما آن را “استراتژی ارشادی اسلام” می‌نامیم. این استراتژی، طی تاکتیک‌هایی می‌خواهد اولاً بُعد [[الهی]] وجود [[انسان]] را علیه بُعد خاکی و [[فاسد]] او بشوراند و [[عقل]] را بر نفس، [[ایمان]] را بر [[شهوت]] [[غلبه]] دهد و به اصطلاح [[قرآن]]، انسان را بیدار ساخته و در درونش با [[شیطان]] گلاویز نماید و به [[مبارزه]] مستمر و دایمی و [[پیروز]] وادارد.
[[جامه]] عمل [[پوشیدن]] اصول فوق، [[هدف]] [[تاریخی]] اسلام در [[جامعه جهانی]] است و برای رسیدن به آن [[استراتژی]] ویژه‌ای دارد که خود ناشی از اصول تفکر و [[عقیده]] [[اسلامی]] می‌باشد و این همان چیزی است که ما آن را “استراتژی ارشادی اسلام” می‌نامیم. این استراتژی، طی تاکتیک‌هایی می‌خواهد اولاً بُعد [[الهی]] وجود [[انسان]] را علیه بُعد خاکی و [[فاسد]] او بشوراند و [[عقل]] را بر نفس، [[ایمان]] را بر [[شهوت]] [[غلبه]] دهد و به اصطلاح [[قرآن]]، انسان را بیدار ساخته و در درونش با [[شیطان]] گلاویز نماید و به [[مبارزه]] مستمر و دایمی و [[پیروز]] وادارد.


آری، اسلام با [[انسان‌شناسی]] خاصی – که انسان را از لحاظ ترکیب [[تمایلات]] وجودی، به “نفس لوامه” و “نفس اماره” تقسیم می‌کند. ابتدا از خود انسان [[کافر]] و [[مشرک]] و [[ظالم]]، علیه خود او مدد می‌گیرد و در صورت عدم انتاج این تاکتیک [[تبلیغی]]، به سراغ دیگر اصول تبلیغی و ارشادی می‌رود، به عنوان مثال می‌بینیم [[خداوند]] در مورد [[شخصیت]] ساقط و فاسد شده شخصی چون [[فرعون]] نیز از این شیوه استفاده می‌کند؛ به [[موسی]] و [[هارون]] [[دستور]] می‌دهد که به سوی فرعون [[طاغی]] و ظالم رفته و ابتدا او را [[موعظه]] و [[دعوت]] نمایند و تنها زمانی که دستگاه فرعون با [[خشونت]] و [[قهر]] و [[غضب]] وارد معرکه می‌شود، موسی{{ع}} نیز شیوه موعظه را [[تغییر]] می‌دهد.
آری، اسلام با [[انسان‌شناسی]] خاصی – که انسان را از لحاظ ترکیب [[تمایلات]] وجودی، به “نفس لوامه” و “نفس اماره” تقسیم می‌کند. ابتدا از خود انسان [[کافر]] و [[مشرک]] و [[ظالم]]، علیه خود او مدد می‌گیرد و در صورت عدم انتاج این تاکتیک [[تبلیغی]]، به سراغ دیگر اصول تبلیغی و ارشادی می‌رود، به عنوان مثال می‌بینیم [[خداوند]] در مورد [[شخصیت]] ساقط و فاسد شده شخصی چون [[فرعون]] نیز از این شیوه استفاده می‌کند؛ به [[موسی]] و [[هارون]] [[دستور]] می‌دهد که به سوی فرعون [[طاغی]] و ظالم رفته و ابتدا او را [[موعظه]] و [[دعوت]] نمایند و تنها زمانی که دستگاه فرعون با [[خشونت]] و [[قهر]] و [[غضب]] وارد معرکه می‌شود، موسی {{ع}} نیز شیوه موعظه را [[تغییر]] می‌دهد.
همین‌طور نامه‌های دعوت [[توحیدی]] که [[حضرت محمد]]{{صل}} به سران و [[پادشاهان]] آن [[زمان]]، فرستاده ناشی از این است که اساس شیوه ارشادی اسلام، بر موعظه و دعوت [[مسالمت‌آمیز]] می‌باشد.
همین‌طور نامه‌های دعوت [[توحیدی]] که [[حضرت محمد]] {{صل}} به سران و [[پادشاهان]] آن [[زمان]]، فرستاده ناشی از این است که اساس شیوه ارشادی اسلام، بر موعظه و دعوت [[مسالمت‌آمیز]] می‌باشد.


مرحله ارشادی بعد از “موعظه”، مرحله [[مناظره]]، [[مباحثه]] و [[مجادله]] می‌باشد؛ [[خداوند]] در [[قرآن]] می‌فرماید:
مرحله ارشادی بعد از “موعظه”، مرحله [[مناظره]]، [[مباحثه]] و [[مجادله]] می‌باشد؛ [[خداوند]] در [[قرآن]] می‌فرماید:
خط ۸۰: خط ۸۰:
پس، حلقه اول از [[استراتژی]] ارشادی [[اسلام]] و اصل اول از اصول [[دعوت اسلامی]]، [[سخن گفتن]] با [[حکمت]] و [[موعظه]] است و حلقۀ بعدی “مجادله” می‌باشد که معمولاً در حضور عموم و یا کثیری از [[مردم]]، صورت می‌گیرد.
پس، حلقه اول از [[استراتژی]] ارشادی [[اسلام]] و اصل اول از اصول [[دعوت اسلامی]]، [[سخن گفتن]] با [[حکمت]] و [[موعظه]] است و حلقۀ بعدی “مجادله” می‌باشد که معمولاً در حضور عموم و یا کثیری از [[مردم]]، صورت می‌گیرد.
اما “موعظه” حالت فردی دارد. باتوجه به برخی از حساسیت‌ها و نکات [[روانی]]، ابتدا باید به صورت فردی و دور از چشم همگان، به شخص [[ظالم]] و [[کافر]]، [[پند]] و موعظه داد، در صورت [[لجاجت]] او، [[مبارزه سیاسی]] آغاز می‌شود. آغاز مبارزه سیاسی، با اتخاذ روش “مجادله” صورت می‌گیرد. [[مجادله]] برای این است که چهره دوم فرد ظالم معلوم و [[دروغ]] او آشکار گردد و [[باطل]] بودنش برای عموم [[ثابت]] شود.
اما “موعظه” حالت فردی دارد. باتوجه به برخی از حساسیت‌ها و نکات [[روانی]]، ابتدا باید به صورت فردی و دور از چشم همگان، به شخص [[ظالم]] و [[کافر]]، [[پند]] و موعظه داد، در صورت [[لجاجت]] او، [[مبارزه سیاسی]] آغاز می‌شود. آغاز مبارزه سیاسی، با اتخاذ روش “مجادله” صورت می‌گیرد. [[مجادله]] برای این است که چهره دوم فرد ظالم معلوم و [[دروغ]] او آشکار گردد و [[باطل]] بودنش برای عموم [[ثابت]] شود.
[[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در دعوت اسلامی و [[مبارزه]] خود با دستگاه [[منحرف]] و [[مشرک]] [[نمرود]]، از چنین شیوه‌ای استفاده کرده است.
[[حضرت ابراهیم]] {{ع}} در دعوت اسلامی و [[مبارزه]] خود با دستگاه [[منحرف]] و [[مشرک]] [[نمرود]]، از چنین شیوه‌ای استفاده کرده است.
[[حضرت]] ابتدا نمرود و نمرودیان را با پند و موعظه [[دعوت]] به [[توبه]] کرد و سپس [[بت‌ها]] را در هم [[شکست]] و عجز آنها را ثابت نمود، اما نمرود و نمرودیان [[مسخ]] شده از او نپذیرفتند. پس از [[نجات]] از اعدام و [[آتش]]؛ روش “مجادله” را در پیش گرفت. مجادله با شخص نمرود که خود را به عنوان [[خالق]] و [[خدا]]، بر گُرده [[مردمان]] [[جاهل]] سوار کرده بود.
[[حضرت]] ابتدا نمرود و نمرودیان را با پند و موعظه [[دعوت]] به [[توبه]] کرد و سپس [[بت‌ها]] را در هم [[شکست]] و عجز آنها را ثابت نمود، اما نمرود و نمرودیان [[مسخ]] شده از او نپذیرفتند. پس از [[نجات]] از اعدام و [[آتش]]؛ روش “مجادله” را در پیش گرفت. مجادله با شخص نمرود که خود را به عنوان [[خالق]] و [[خدا]]، بر گُرده [[مردمان]] [[جاهل]] سوار کرده بود.


خط ۹۱: خط ۹۱:
[[موسی]] [[پیامبر]] نیز در دعوت [[فرعون]] این مراحل را طی کرد و در آخرین مرحله که فرعون قصد [[جان]] او را کرده بود، دست به [[جهاد نظامی]] و [[دفاع از خود]] زد.
[[موسی]] [[پیامبر]] نیز در دعوت [[فرعون]] این مراحل را طی کرد و در آخرین مرحله که فرعون قصد [[جان]] او را کرده بود، دست به [[جهاد نظامی]] و [[دفاع از خود]] زد.
پس، [[جهاد]] در چارچوب [[استراتژی]] ارشادی اسلام، آخرین حلقه و مرحله است.
پس، [[جهاد]] در چارچوب [[استراتژی]] ارشادی اسلام، آخرین حلقه و مرحله است.
چنان که [[سیره]] و [[سنت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} نیز آن را [[تأیید]] می‌کند، [[جهاد]] در این مرحله به این دلیل [[واجب]] می‌شود که شخص “داعی” باید از خود [[دفاع]] کند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۶۱-۳۶۷.</ref>
چنان که [[سیره]] و [[سنت]] [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} نیز آن را [[تأیید]] می‌کند، [[جهاد]] در این مرحله به این دلیل [[واجب]] می‌شود که شخص “داعی” باید از خود [[دفاع]] کند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۶۱-۳۶۷.</ref>


==انواع جهاد==
== انواع جهاد ==
بعضی از [[فقها]] تقسیم‌بندی‌های مفصّلی برای [[جهاد]] [[اسلامی]] انجام داده‌اند، اما قاطبه فقها آن را به دو قسمت کلی تقسیم نموده‌اند.
بعضی از [[فقها]] تقسیم‌بندی‌های مفصّلی برای [[جهاد]] [[اسلامی]] انجام داده‌اند، اما قاطبه فقها آن را به دو قسمت کلی تقسیم نموده‌اند.
[[شهید]] ثانی در کتاب شرح لمعه در تقسیم جهاد چنین نوشته است:
[[شهید]] ثانی در کتاب شرح لمعه در تقسیم جهاد چنین نوشته است:
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
# [[جهاد ابتدایی]] (آزادی‌بخش) که به منظور [[دعوت]] [[کفّار]] و [[مشرکان]] به [[دین اسلام]] انجام می‌گیرد.
# [[جهاد ابتدایی]] (آزادی‌بخش) که به منظور [[دعوت]] [[کفّار]] و [[مشرکان]] به [[دین اسلام]] انجام می‌گیرد.
# [[جهاد]] با کفّار مهاجم، یعنی جهاد با آن دسته از [[کافران]] که به [[مسلمانان]] حمله‌ور شده باشند و احتمال برود که بر [[اراضی]] و شهرهای مسلمانان [[استیلا]] و [[تسلط]] پیدا کنند یا مالشان را بگیرند و یا کاری مانند آن را انجام بدهند، [[واجب]] می‌باشد.
# [[جهاد]] با کفّار مهاجم، یعنی جهاد با آن دسته از [[کافران]] که به [[مسلمانان]] حمله‌ور شده باشند و احتمال برود که بر [[اراضی]] و شهرهای مسلمانان [[استیلا]] و [[تسلط]] پیدا کنند یا مالشان را بگیرند و یا کاری مانند آن را انجام بدهند، [[واجب]] می‌باشد.
#جهاد با مصمم به [[قتل نفس محترمه]]؛ اگر کسی قصد و [[اراده]] کند که نفس محترمی را بکشد و یا [[مال]] او را به [[زور]] [[تصرف]] نماید و با او را به [[بردگی]] و [[اسارت]] بگیرد، بر مسلمانان واجب می‌شود که با چنین کسی جهاد نمایند؛ جهاد [[مسلمانی]] که [[اسیر]] [[دست]] کفّار باشد از این باب است، اما برخی از فقها گفته‌اند که این را باید “دفاع” نامید و نه جهاد و گویا این تعبیر رساتر و بهتر است.
# جهاد با مصمم به [[قتل نفس محترمه]]؛ اگر کسی قصد و [[اراده]] کند که نفس محترمی را بکشد و یا [[مال]] او را به [[زور]] [[تصرف]] نماید و با او را به [[بردگی]] و [[اسارت]] بگیرد، بر مسلمانان واجب می‌شود که با چنین کسی جهاد نمایند؛ جهاد [[مسلمانی]] که [[اسیر]] [[دست]] کفّار باشد از این باب است، اما برخی از فقها گفته‌اند که این را باید “دفاع” نامید و نه جهاد و گویا این تعبیر رساتر و بهتر است.
# [[جهاد با بغات]] ([[اهل بغی]]) و آنان کسانی هستند که بر [[امام]]{{ع}} (و یا [[نایب]] بر [[حق]] و [[عادل]] او) خروج کنند و مسلحانه بشورند”<ref>شرح لمعة، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.
# [[جهاد با بغات]] ([[اهل بغی]]) و آنان کسانی هستند که بر [[امام]] {{ع}} (و یا [[نایب]] بر [[حق]] و [[عادل]] او) خروج کنند و مسلحانه بشورند”<ref>شرح لمعة، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.
این تقسیم‌بندی شهید ثانی را می‌توان در دو قسمت زیر خلاصه کرد:
این تقسیم‌بندی شهید ثانی را می‌توان در دو قسمت زیر خلاصه کرد:
#جهاد ابتدایی (آزادی‌بخش)؛
# جهاد ابتدایی (آزادی‌بخش)؛
# [[جهاد دفاعی]].
# [[جهاد دفاعی]].


چون جهاد با مصممان به [[قتل]] [[نفوس]] محترمه و کفّار مهاجم به حوزه [[اسلام]] و [[جهاد با اهل بغی]] و [[شورشیان]] مسلح داخلی در واقع، همه جنبه “دفاعی” دارند و می‌توانند زیر یک عنوان در آیند. چنان‌که [[فقیه]] [[مجدد]]، انقلابگر و [[ستم]] [[ستیز]] [[زمان]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] -[[قدس سره]] – در کتاب تحریر الوسیله همه این مطالب و مسائل را تحت عنوان “فصل فی الدفاع” مورد بحث قرار داده است<ref>تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۵.</ref>. همچنین در کتاب “الفقه [[علی]] آراء [[فقهاء]] الاسلام” که چکیده و خلاصه آرا و نظریات [[فقها]] در ابواب و فصول گوناگون [[فقهی]] بوده و موارد [[اختلاف]] فقها (اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]) را شامل می‌شود نیز روی این تقسیم‌بندی، تأکید و تکیه شده است<ref>الفقه علی آراء فقهاء الاسلام، ص۸۷.</ref>.
چون جهاد با مصممان به [[قتل]] [[نفوس]] محترمه و کفّار مهاجم به حوزه [[اسلام]] و [[جهاد با اهل بغی]] و [[شورشیان]] مسلح داخلی در واقع، همه جنبه “دفاعی” دارند و می‌توانند زیر یک عنوان در آیند. چنان‌که [[فقیه]] [[مجدد]]، انقلابگر و [[ستم]] [[ستیز]] [[زمان]] [[حضرت]] [[امام خمینی]] -[[قدس سره]] – در کتاب تحریر الوسیله همه این مطالب و مسائل را تحت عنوان “فصل فی الدفاع” مورد بحث قرار داده است<ref>تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۵.</ref>. همچنین در کتاب “الفقه [[علی]] آراء [[فقهاء]] الاسلام” که چکیده و خلاصه آرا و نظریات [[فقها]] در ابواب و فصول گوناگون [[فقهی]] بوده و موارد [[اختلاف]] فقها (اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]) را شامل می‌شود نیز روی این تقسیم‌بندی، تأکید و تکیه شده است<ref>الفقه علی آراء فقهاء الاسلام، ص۸۷.</ref>.
[[فقهای اسلام]] [[جهاد ابتدایی]] و آزادی‌بخش را مشروط به [[حضور امام معصوم]]{{ع}} می‌دانند و معتقدند که در [[زمان غیبت]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} و [[ولایت]] فقها، [[مسلمانان]] می‌توانند [[جهاد دفاعی]] بکنند؛ یعنی اگر [[منافع]] مسلمانان و [[کیان اسلام]] در خطر افتاد، جهاد دفاعی بر همگان [[واجب]] می‌شود اما مادامی که [[کفّار]]، منافع مسلمانان را به خطر نیانداخته و [[اراضی]] و یا شهرهای آنها را اشغال نکرده‌اند و برنامه اشغالی نیز ندارند، نباید با آنان جنگید<ref>شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.
[[فقهای اسلام]] [[جهاد ابتدایی]] و آزادی‌بخش را مشروط به [[حضور امام معصوم]] {{ع}} می‌دانند و معتقدند که در [[زمان غیبت]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و [[ولایت]] فقها، [[مسلمانان]] می‌توانند [[جهاد دفاعی]] بکنند؛ یعنی اگر [[منافع]] مسلمانان و [[کیان اسلام]] در خطر افتاد، جهاد دفاعی بر همگان [[واجب]] می‌شود اما مادامی که [[کفّار]]، منافع مسلمانان را به خطر نیانداخته و [[اراضی]] و یا شهرهای آنها را اشغال نکرده‌اند و برنامه اشغالی نیز ندارند، نباید با آنان جنگید<ref>شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.


بنابر این، در [[زمان]] [[غیبت امام زمان]]{{ع}} فقط جهاد دفاعی مجاز می‌باشد. اما شکل جهاد دفاعی چگونه است؟ در جهاد ابتدایی که مخصوص زمان و [[حضور معصوم]] می‌باشد،[[جهاد]] بر [[زنان]] واجب نیست، اما در جهاد دفاعی اولاً [[اذن]] و اجازه امام معصوم و یا [[نایب خاص]] و عام او ([[فقیه]]) شرط نمی‌باشد و نیازی به اینها نیست، به محض [[احساس]] خطر برای [[اسلام]] و [[مملکت اسلامی]] باید علیه کفّار مهاجم خارجی و [[شورشیان]] [[ستمگر]] و مسلح داخلی ([[اهل بغی]]) جنگید؛ این [[جنگ]] بر هر مکلفی (اعم از [[زن]] و مرد) واجب است<ref>تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۵؛ شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.
بنابر این، در [[زمان]] [[غیبت امام زمان]] {{ع}} فقط جهاد دفاعی مجاز می‌باشد. اما شکل جهاد دفاعی چگونه است؟ در جهاد ابتدایی که مخصوص زمان و [[حضور معصوم]] می‌باشد، [[جهاد]] بر [[زنان]] واجب نیست، اما در جهاد دفاعی اولاً [[اذن]] و اجازه امام معصوم و یا [[نایب خاص]] و عام او ([[فقیه]]) شرط نمی‌باشد و نیازی به اینها نیست، به محض [[احساس]] خطر برای [[اسلام]] و [[مملکت اسلامی]] باید علیه کفّار مهاجم خارجی و [[شورشیان]] [[ستمگر]] و مسلح داخلی ([[اهل بغی]]) جنگید؛ این [[جنگ]] بر هر مکلفی (اعم از [[زن]] و مرد) واجب است<ref>تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۵؛ شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۵.</ref>.
در جهاد دفاعی شرط است که مهاجم یا [[کافر]] و [[مشرک]] باشد و یا از مسلمانان [[اهل بدعت]] و [[منحرف]]<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۶۷.</ref>
در جهاد دفاعی شرط است که مهاجم یا [[کافر]] و [[مشرک]] باشد و یا از مسلمانان [[اهل بدعت]] و [[منحرف]]<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۶۷.</ref>


==شرایط وجوب جهاد==
== شرایط وجوب جهاد ==
شرط [[وجوب]] [[جهاد ابتدایی]] [[حضور امام معصوم]]{{ع}} می‌باشد که حداقل سالی یک‌بار [[واجب]] می‌شود و کسانی می‌توانند در آن شرکت نمایند که دارای شرایط زیر باشند: [[بلوغ]]؛ [[عقل]]؛ [[آزادی]]؛ [[مرد بودن]]؛ پیر و از کار افتاده نباشد؛ فلج و از دست و پا معلول نباشد؛ [[نابینا]] نباشد؛ دارای [[بیماری]] مانع از تحرک و [[جنگیدن]] نباشد؛ [[امام]] یا [[نماینده]] ویژه او [[دعوت]] کرده باشد<ref>تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ص۷۹.</ref>.
شرط [[وجوب]] [[جهاد ابتدایی]] [[حضور امام معصوم]] {{ع}} می‌باشد که حداقل سالی یک‌بار [[واجب]] می‌شود و کسانی می‌توانند در آن شرکت نمایند که دارای شرایط زیر باشند: [[بلوغ]]؛ [[عقل]]؛ [[آزادی]]؛ [[مرد بودن]]؛ پیر و از کار افتاده نباشد؛ فلج و از دست و پا معلول نباشد؛ [[نابینا]] نباشد؛ دارای [[بیماری]] مانع از تحرک و [[جنگیدن]] نباشد؛ [[امام]] یا [[نماینده]] ویژه او [[دعوت]] کرده باشد<ref>تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ص۷۹.</ref>.
اما در [[جهاد دفاعی]] این شرایط سنگین وجود ندارد بلکه اگر [[خوف]] گسترش [[نفوذ]] و [[تسلط]] [[کفّار]] بر کشورها و شهرهای [[مسلمانان]] برود، جهاد دفاعی بر تمام مکلّفان و [[مسلمین]] اعم از [[زن]] و مرد و پیر و [[جوان]] و کوچک و بزرگ واجب می‌شود تا به هر وسیله‌ای که بتوانند، [[دفاع]] نمایند.
اما در [[جهاد دفاعی]] این شرایط سنگین وجود ندارد بلکه اگر [[خوف]] گسترش [[نفوذ]] و [[تسلط]] [[کفّار]] بر کشورها و شهرهای [[مسلمانان]] برود، جهاد دفاعی بر تمام مکلّفان و [[مسلمین]] اعم از [[زن]] و مرد و پیر و [[جوان]] و کوچک و بزرگ واجب می‌شود تا به هر وسیله‌ای که بتوانند، [[دفاع]] نمایند.
باتوجه به این [[حقیقت]] [[فقهی]] باید گفت: اکنون [[جهاد]] بر همه مسلمین واجب است، چراکه [[اکثریت]] [[قاطع]] بلاد و [[کشورهای اسلامی]]، زیر [[سلطه بیگانگان]] و کفّار به‌ویژه [[آمریکا]] قرار دارند. مضافاً بر اینکه [[فلسطین]] اشغالی نیز در [[غصب]] و [[تصرف]] عدوانی [[یهودیان]] [[صهیونیست]] می‌باشد.
باتوجه به این [[حقیقت]] [[فقهی]] باید گفت: اکنون [[جهاد]] بر همه مسلمین واجب است، چراکه [[اکثریت]] [[قاطع]] بلاد و [[کشورهای اسلامی]]، زیر [[سلطه بیگانگان]] و کفّار به‌ویژه [[آمریکا]] قرار دارند. مضافاً بر اینکه [[فلسطین]] اشغالی نیز در [[غصب]] و [[تصرف]] عدوانی [[یهودیان]] [[صهیونیست]] می‌باشد.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
دفاع نیز دو گونه است: یکی دفاع از اساس و حوزه اسلام و دیگری دفاع از [[جان]] و [[مال]] و [[ناموس]] در صورتی که مورد تعرّض و [[تجاوز]] قرار گیرند و هر دو بدون نیاز به کسب اجازه از [[امام]] [[واجب]] می‌باشند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۶۹.</ref>
دفاع نیز دو گونه است: یکی دفاع از اساس و حوزه اسلام و دیگری دفاع از [[جان]] و [[مال]] و [[ناموس]] در صورتی که مورد تعرّض و [[تجاوز]] قرار گیرند و هر دو بدون نیاز به کسب اجازه از [[امام]] [[واجب]] می‌باشند<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۶۹.</ref>


==با چه کسانی باید جهاد کرد؟==
== با چه کسانی باید جهاد کرد؟ ==
در پاسخ این [[پرسش]] باید گفت: [[جهاد ابتدایی]] علیه دو گروه [[واجب]] است:
در پاسخ این [[پرسش]] باید گفت: [[جهاد ابتدایی]] علیه دو گروه [[واجب]] است:
# [[اهل کتاب]]؛ مانند: [[یهود]]، [[نصارا]]، [[مجوس]] و... تا این که حاضر به [[قرارداد ذمه]] شوند و یا [[اسلام]] را بپذیرند.
# [[اهل کتاب]]؛ مانند: [[یهود]]، [[نصارا]]، [[مجوس]] و... تا این که حاضر به [[قرارداد ذمه]] شوند و یا [[اسلام]] را بپذیرند.
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
طایفه دوم؛ [[اهل]] کتابند و ایشان نیز دو قومند: [[قوم]] اول جماعتی‌اند که کتابی در دست دارند و [[پیامبر]] داشته‌اند، مانند جهودان ([[یهودیان]]) که [[تورات]]، کتاب ایشان است و [[موسی کلیم]] – علیه التحیّة والتسلیم – پیامبر ایشان و همچنین [[نصارا]].
طایفه دوم؛ [[اهل]] کتابند و ایشان نیز دو قومند: [[قوم]] اول جماعتی‌اند که کتابی در دست دارند و [[پیامبر]] داشته‌اند، مانند جهودان ([[یهودیان]]) که [[تورات]]، کتاب ایشان است و [[موسی کلیم]] – علیه التحیّة والتسلیم – پیامبر ایشان و همچنین [[نصارا]].


قوم دوم آنکه کتابی ندارند و [[پیامبری]] نداشته‌اند، اما به شبه کتاب و پیامبری قایلند؛ مانند مجوسان که می‌گویند کتابی موسوم به ژند و پاژند (منظور [[اوستا]] می‌باشد) دارند و پیامبری [[زرتشت]] نام داشته‌اند و در [[احادیث]] وارد شده که ایشان کتابی داشته‌اند و آن را سوزانده‌اند و پیامبری داشته‌اند که او را کشته‌اند و پیامبر ایشان، کتابی بدیشان آورده بود که بر پوست دوازده‌هزار گاو نوشته بودند. و جهاد با این دو [[فرقه]] واجب است تا آنکه مسلمان شوند و یا جزیه قبول کنند با شرایط و... <ref>جامع عباسی، ص۱۵۳ و ۱۵۵ و نیز ر.ک: تبصرة المتعلمین، ص۸۰.</ref>.
قوم دوم آنکه کتابی ندارند و [[پیامبری]] نداشته‌اند، اما به شبه کتاب و پیامبری قایلند؛ مانند مجوسان که می‌گویند کتابی موسوم به ژند و پاژند (منظور [[اوستا]] می‌باشد) دارند و پیامبری [[زرتشت]] نام داشته‌اند و در [[احادیث]] وارد شده که ایشان کتابی داشته‌اند و آن را سوزانده‌اند و پیامبری داشته‌اند که او را کشته‌اند و پیامبر ایشان، کتابی بدیشان آورده بود که بر پوست دوازده‌هزار گاو نوشته بودند. و جهاد با این دو [[فرقه]] واجب است تا آنکه مسلمان شوند و یا جزیه قبول کنند با شرایط و... <ref>جامع عباسی، ص۱۵۳ و ۱۵۵ و نیز ر. ک: تبصرة المتعلمین، ص۸۰.</ref>.


طایفه سوم؛ که قتال کردن با ایشان واجب است؛ مانند [[یاغیان]] و [[خوارج]] که از [[امام زمان]] روی‌گردان و [[یاغی]] شده باشند و...”<ref>جامع عباسی، ص۱۵۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۷۴.</ref>
طایفه سوم؛ که قتال کردن با ایشان واجب است؛ مانند [[یاغیان]] و [[خوارج]] که از [[امام زمان]] روی‌گردان و [[یاغی]] شده باشند و... ”<ref>جامع عباسی، ص۱۵۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۷۴.</ref>


==[[آداب جهاد]]==
== [[آداب جهاد]] ==


==جهاد در بایسته‌های فقه سیاسی==
== جهاد در بایسته‌های فقه سیاسی ==
[[فقها]] معمولاً در تقسیم‌بندی [[جهاد]]، اهداف جهاد را ملاک قرار داده و بر اساس آن اقسام جهاد را مورد بررسی قرار می‌دهند، به طوری که تقسیم‌بندی جهاد [[مبیّن]] اهداف و عوامل [[مشروعیت]] آن نیز می‌باشد.
[[فقها]] معمولاً در تقسیم‌بندی [[جهاد]]، اهداف جهاد را ملاک قرار داده و بر اساس آن اقسام جهاد را مورد بررسی قرار می‌دهند، به طوری که تقسیم‌بندی جهاد [[مبیّن]] اهداف و عوامل [[مشروعیت]] آن نیز می‌باشد.
[[فقیه]] بزرگ، مرحوم [[کاشف الغطاء]]، جهاد را به همین لحاظ به پنج نوع تقسیم کرده است<ref>کشف الغطاء، کتاب جهاد، باب اول، مبحث اول، چ سنگی (بدون شماره صفحه).</ref>.
[[فقیه]] بزرگ، مرحوم [[کاشف الغطاء]]، جهاد را به همین لحاظ به پنج نوع تقسیم کرده است<ref>کشف الغطاء، کتاب جهاد، باب اول، مبحث اول، چ سنگی (بدون شماره صفحه).</ref>.
#جهاد برای [[حفظ]] موجودیت [[اسلام]]: هرگاه [[کفار]] قصد تهاجم بر [[بلاد اسلامی]] را داشته به طوری که آماده [[سرکوب]] [[مسلمین]] و [[استیلا]] بر اسلام و [[تحکیم]] [[سلطه]] بر مسلمین باشند و آثار و شعارهای [[کفر]] بر [[شعائر اسلامی]] تفوق یابد، [[واجب]] است هر کس به مقدار [[قدرت]] و امکاناتی که دارد برای جهاد [[هجرت]] نماید و هر کس که [[قادر]] به [[فرماندهی]] است و می‌تواند نیروهای [[رزمنده]] اسلام را جمع‌آوری نماید واجب است فرماندهی [[دفاع]] را بر عهده گیرد و او می‌تواند از [[اموال مسلمین]] به [[میزان]] مورد احتیاج برای جهاد استفاده کند چه در [[حضور امام]] و عدم حاکمیتش و چه در [[غیبت امام]] و حضور [[فقیه جامع الشرایط]] و چه در [[غیبت]] او، بر [[مردم]] واجب است که از او [[اطاعت]] کنند.
# جهاد برای [[حفظ]] موجودیت [[اسلام]]: هرگاه [[کفار]] قصد تهاجم بر [[بلاد اسلامی]] را داشته به طوری که آماده [[سرکوب]] [[مسلمین]] و [[استیلا]] بر اسلام و [[تحکیم]] [[سلطه]] بر مسلمین باشند و آثار و شعارهای [[کفر]] بر [[شعائر اسلامی]] تفوق یابد، [[واجب]] است هر کس به مقدار [[قدرت]] و امکاناتی که دارد برای جهاد [[هجرت]] نماید و هر کس که [[قادر]] به [[فرماندهی]] است و می‌تواند نیروهای [[رزمنده]] اسلام را جمع‌آوری نماید واجب است فرماندهی [[دفاع]] را بر عهده گیرد و او می‌تواند از [[اموال مسلمین]] به [[میزان]] مورد احتیاج برای جهاد استفاده کند چه در [[حضور امام]] و عدم حاکمیتش و چه در [[غیبت امام]] و حضور [[فقیه جامع الشرایط]] و چه در [[غیبت]] او، بر [[مردم]] واجب است که از او [[اطاعت]] کنند.
#جهاد برای حفظ دماء، [[اعراض]] و [[اموال مسلمانان]]: در شرایطی که [[جان]] و [[مال]] و اعراض [[مسلمانان]] در معرض هتک و تعرض است اگر کسی بتواند [[ریاست]] [[جامعه اسلامی]] را به‌عهده بگیرد که مسلمانان از وی اطاعت نمایند واجب است [[وظیفه]] جهاد را برای [[حفظ حقوق]] جامعه اسلامی بر عهده بگیرد و تا آن میزان که برای رسیدن به اهداف این نوع جهاد لازم است از اموال مسلمانان بگیرد اگر از [[مجتهد]] [[عادل]] هم اجازه بگیرد بهتر است.
# جهاد برای حفظ دماء، [[اعراض]] و [[اموال مسلمانان]]: در شرایطی که [[جان]] و [[مال]] و اعراض [[مسلمانان]] در معرض هتک و تعرض است اگر کسی بتواند [[ریاست]] [[جامعه اسلامی]] را به‌عهده بگیرد که مسلمانان از وی اطاعت نمایند واجب است [[وظیفه]] جهاد را برای [[حفظ حقوق]] جامعه اسلامی بر عهده بگیرد و تا آن میزان که برای رسیدن به اهداف این نوع جهاد لازم است از اموال مسلمانان بگیرد اگر از [[مجتهد]] [[عادل]] هم اجازه بگیرد بهتر است.
#جهاد برای کمک به گرود مسلمانان: جهاد برای کمک به گروه و ملتی از مسلمانان که با کفار درگیر شده و احتمال می‌رود [[شکست]] بخورد و کفار بر آنها استیلا پیدا کنند.
# جهاد برای کمک به گرود مسلمانان: جهاد برای کمک به گروه و ملتی از مسلمانان که با کفار درگیر شده و احتمال می‌رود [[شکست]] بخورد و کفار بر آنها استیلا پیدا کنند.
#جهاد برای بازگرداندن [[حاکمیت اسلام]]: بلاد و سرزمین‌هایی که به دست [[کفار]] افتاده و تحت استیلای آنان قرار گرفته و در شرایطی که [[ملت]] یا ملت‌هایی از [[مسلمانان]] تحت [[سلطه بیگانگان]] قرار گرفته‌اند و [[اسلام]] موجودیتش بر اثر استیلای [[کفر]] موهون گشته {{عربی|اصلاح بیضة الاسلام بعد کسرها و اصلاحها بعد ثلمها}} بر مسلمانان حاضر و غایب در سراسر [[جهان]] [[واجب]] است که [[خانواده]] و [[اموال]] خود را رها کنند و برای [[جهاد]] [[مهاجرت]] نمایند، آنها که [[نفوذ]] و [[قدرت]] [[اجتماعی]] دارند از نفوذ و قدرتشان و آنها که صاحب ثروت‌اند از اموالشان و آنان که [[سلاح]] دارند از سلاحشان و کسانی که قدرت [[تدبیر]] و [[سیاست]] دارند از [[فکر]] و تدبیرشان استفاده کنند و [[دشمن]] را دفع و [[حاکمیت]] و [[سیادت اسلام]] را بازگردانند. این نوع جهاد با فضیلت‌ترین انواع جهاد است و نزدیک‌ترین وسیله برای [[قرب]] [[حضرت حق]]. کسی که در [[راه]] این چهار قسم از جهاد کشته شود [[روز جزا]] با [[شهدا]] است و او بالاترین [[شهید]] است که در زمره [[شهدای کربلا]] محسوب می‌شود، [[بهشت]] برای او آذین‌بندی می‌شود و [[فرشتگان]] به استقبالش می‌شتابند و در واپسین [[روز]] او میهمان [[سید]] الانبیاست: “کسی که بر خود واجب می‌داند سخن مرا بپذیرد و [[وظایف]] خود را از من بیاموزد و عمل کند او باید امروز سلاح خود بگیرد و با صدای بلند [[رزمندگان]] غیور اسلام را [[دعوت]] کند آنان را که طالب آثارند و خواهان کمک به [[شریعت پیامبر خاتم]]{{صل}} می‌باشند، آنها که می‌خواهند جانشان را با [[خدا]] [[معامله]] کنند، آنان که به دنبال رضای [[رب]] هستند، آنان که یک [[عمر]] آرزوی [[همکاری]] با [[یاران]] [[حسین]]{{ع}} دارند و آنان که [[روایت]] شده که اکثر یاران [[صاحب الامر]]{{ع}} از [[عجم]] می‌باشند”.
# جهاد برای بازگرداندن [[حاکمیت اسلام]]: بلاد و سرزمین‌هایی که به دست [[کفار]] افتاده و تحت استیلای آنان قرار گرفته و در شرایطی که [[ملت]] یا ملت‌هایی از [[مسلمانان]] تحت [[سلطه بیگانگان]] قرار گرفته‌اند و [[اسلام]] موجودیتش بر اثر استیلای [[کفر]] موهون گشته {{عربی|اصلاح بیضة الاسلام بعد کسرها و اصلاحها بعد ثلمها}} بر مسلمانان حاضر و غایب در سراسر [[جهان]] [[واجب]] است که [[خانواده]] و [[اموال]] خود را رها کنند و برای [[جهاد]] [[مهاجرت]] نمایند، آنها که [[نفوذ]] و [[قدرت]] [[اجتماعی]] دارند از نفوذ و قدرتشان و آنها که صاحب ثروت‌اند از اموالشان و آنان که [[سلاح]] دارند از سلاحشان و کسانی که قدرت [[تدبیر]] و [[سیاست]] دارند از [[فکر]] و تدبیرشان استفاده کنند و [[دشمن]] را دفع و [[حاکمیت]] و [[سیادت اسلام]] را بازگردانند. این نوع جهاد با فضیلت‌ترین انواع جهاد است و نزدیک‌ترین وسیله برای [[قرب]] [[حضرت حق]]. کسی که در [[راه]] این چهار قسم از جهاد کشته شود [[روز جزا]] با [[شهدا]] است و او بالاترین [[شهید]] است که در زمره [[شهدای کربلا]] محسوب می‌شود، [[بهشت]] برای او آذین‌بندی می‌شود و [[فرشتگان]] به استقبالش می‌شتابند و در واپسین [[روز]] او میهمان [[سید]] الانبیاست: “کسی که بر خود واجب می‌داند سخن مرا بپذیرد و [[وظایف]] خود را از من بیاموزد و عمل کند او باید امروز سلاح خود بگیرد و با صدای بلند [[رزمندگان]] غیور اسلام را [[دعوت]] کند آنان را که طالب آثارند و خواهان کمک به [[شریعت پیامبر خاتم]] {{صل}} می‌باشند، آنها که می‌خواهند جانشان را با [[خدا]] [[معامله]] کنند، آنان که به دنبال رضای [[رب]] هستند، آنان که یک [[عمر]] آرزوی [[همکاری]] با [[یاران]] [[حسین]] {{ع}} دارند و آنان که [[روایت]] شده که اکثر یاران [[صاحب الامر]] {{ع}} از [[عجم]] می‌باشند”.
#جهاد برای [[دعوت به اسلام]]: این نوع جهاد از خصایص [[مقام نبوت]] و [[امام]] [[معصوم]]{{عم}} و [[نایب خاص]] او می‌باشد و [[فقها]] که [[نواب]] عامند بهره‌ای از آن ندارند.
# جهاد برای [[دعوت به اسلام]]: این نوع جهاد از خصایص [[مقام نبوت]] و [[امام]] [[معصوم]] {{عم}} و [[نایب خاص]] او می‌باشد و [[فقها]] که [[نواب]] عامند بهره‌ای از آن ندارند.


چهار نوع اول جهاد، اختصاص به [[حضور معصوم]]{{عم}} و حتی اجازه ندارد و بر [[مردم]] [[واجب]] است از کسی که به انجام آن [[قیام]] نموده [[پیروی]] نمایند ولی همه انواع پنج‌گانه [[جهاد]] در [[اجر]] و موعودهای [[اخروی]] مشترکند و [[حکم]] [[شهید]] را دارند و در [[امور دنیوی]] [[امتیاز]] [[سقوط]] حکم [[وجوب]] تغسیل و تحفیظ و تکفین را دارند و با لباسی که شهید شده‌اند [[دفن]] می‌شوند، هرگاه در [[جبهه]] به [[شهادت]] رسیده باشند.
چهار نوع اول جهاد، اختصاص به [[حضور معصوم]] {{عم}} و حتی اجازه ندارد و بر [[مردم]] [[واجب]] است از کسی که به انجام آن [[قیام]] نموده [[پیروی]] نمایند ولی همه انواع پنج‌گانه [[جهاد]] در [[اجر]] و موعودهای [[اخروی]] مشترکند و [[حکم]] [[شهید]] را دارند و در [[امور دنیوی]] [[امتیاز]] [[سقوط]] حکم [[وجوب]] تغسیل و تحفیظ و تکفین را دارند و با لباسی که شهید شده‌اند [[دفن]] می‌شوند، هرگاه در [[جبهه]] به [[شهادت]] رسیده باشند.


نوع پنجم از جهاد [[احکام]] ویژه‌ای دارد که بدان وسیله از چهار نوع اول متمایز می‌شود.
نوع پنجم از جهاد [[احکام]] ویژه‌ای دارد که بدان وسیله از چهار نوع اول متمایز می‌شود.
# [[حضور امام معصوم]] یا [[نایب خاص امام]] [[معصوم]]{{عم}}.
# [[حضور امام معصوم]] یا [[نایب خاص امام]] [[معصوم]] {{عم}}.
#کسانی که از جهاد به معنی پنجم از [[حکم جهاد]] استثنا هستند، عبارتند از: [[بیماران]] [[ناتوان]]، فقرای فاقد هزینه، پیاده‌های ناتوان از حضور در جبهه، [[زنان]]، بدهکاران مطالبه شده، کسی که باید به [[حج]] برود، [[فرزندان]] بدون اجازه [[والدین]].
# کسانی که از جهاد به معنی پنجم از [[حکم جهاد]] استثنا هستند، عبارتند از: [[بیماران]] [[ناتوان]]، فقرای فاقد هزینه، پیاده‌های ناتوان از حضور در جبهه، [[زنان]]، بدهکاران مطالبه شده، کسی که باید به [[حج]] برود، [[فرزندان]] بدون اجازه [[والدین]].
# [[التزام]] به عهود و قراردادهای [[هدنه]]، [[امان]] و [[عهد]]، [[توسل]] به [[حیله]] یا [[دروغ]] و [[نیرنگ]] در نوع پنجم جهاد جایز نیست، ولی در انواع چهارگانه گذشته در صورت [[لزوم]] جایز است.
# [[التزام]] به عهود و قراردادهای [[هدنه]]، [[امان]] و [[عهد]]، [[توسل]] به [[حیله]] یا [[دروغ]] و [[نیرنگ]] در نوع پنجم جهاد جایز نیست، ولی در انواع چهارگانه گذشته در صورت [[لزوم]] جایز است.
#نوع پنجم از جهاد اختصاص به [[مبارزه با کفار]] دارد، در صورتی که در انواع دیگر ممکن است جهاد با [[مسلمین]] انجام گیرد؛ زیرا اقسام چهارگانه در مواردی که [[مسلمانان]] و [[مؤمنان]] مقاصدی چون مقاصد کنار داشته باشند و به خاطر [[طمع]] [[دنیوی]] یا [[ریاست‌طلبی]] زمینه [[جهاد دفاعی]] را فراهم آورند، بر دیگران واجب است که به جهاد بر علیه [[متجاوزین]] [[مسلمان]] قیام نمایند.
# نوع پنجم از جهاد اختصاص به [[مبارزه با کفار]] دارد، در صورتی که در انواع دیگر ممکن است جهاد با [[مسلمین]] انجام گیرد؛ زیرا اقسام چهارگانه در مواردی که [[مسلمانان]] و [[مؤمنان]] مقاصدی چون مقاصد کنار داشته باشند و به خاطر [[طمع]] [[دنیوی]] یا [[ریاست‌طلبی]] زمینه [[جهاد دفاعی]] را فراهم آورند، بر دیگران واجب است که به جهاد بر علیه [[متجاوزین]] [[مسلمان]] قیام نمایند.
# [[کفار]] از دو برابر بیشتر نباشند. در اقسام گذشته این شرط هم لازم المراعاة نیست.
# [[کفار]] از دو برابر بیشتر نباشند. در اقسام گذشته این شرط هم لازم المراعاة نیست.
#در [[ماه‌های حرام]] این نوع جهاد [[حرام]] است.
# در [[ماه‌های حرام]] این نوع جهاد [[حرام]] است.
#در هر سال یکبار واجب است ولی در اقسام گذشته [[محدودیت]] زمانی وجود ندارد.
# در هر سال یکبار واجب است ولی در اقسام گذشته [[محدودیت]] زمانی وجود ندارد.
#قبل از آغاز جهاد باید کفار را به [[اسلام]] [[دعوت]] کنند و در صورت [[امتناع]] می‌توانند به جهاد [[اقدام]] نمایند.
# قبل از آغاز جهاد باید کفار را به [[اسلام]] [[دعوت]] کنند و در صورت [[امتناع]] می‌توانند به جهاد [[اقدام]] نمایند.
# [[امام]] مسلمین نمی‌تواند در این نوع جهاد، [[مالی]] را به [[زور]] از مسلمانان بگیرد ولی در موارد دیگر می‌تواند.
# [[امام]] مسلمین نمی‌تواند در این نوع جهاد، [[مالی]] را به [[زور]] از مسلمانان بگیرد ولی در موارد دیگر می‌تواند.
#این نوع [[جهاد]]، ناقض قراردادهای فیمابین [[مسلمانان]] و غیرمسلمانان نیست ولی انواع دیگر جهاد خود به خود [[قراردادها]] را نقض می‌کند.
# این نوع [[جهاد]]، ناقض قراردادهای فیمابین [[مسلمانان]] و غیرمسلمانان نیست ولی انواع دیگر جهاد خود به خود [[قراردادها]] را نقض می‌کند.
#پرداخت [[مال]] به مقداری که به [[معیشت]] [[مسلمان]] زیان می‌رساند در این نوع جهاد [[واجب]] نیست ولی در اقسام گذشته واجب است.
# پرداخت [[مال]] به مقداری که به [[معیشت]] [[مسلمان]] زیان می‌رساند در این نوع جهاد [[واجب]] نیست ولی در اقسام گذشته واجب است.
# [[غنایم]] جهاد به معنی پنجم فقط بین [[مجاهدان]] تقسیم می‌شود، ولی در اقسام دیگر صرف امور [[دفاعی]] می‌شود.
# [[غنایم]] جهاد به معنی پنجم فقط بین [[مجاهدان]] تقسیم می‌شود، ولی در اقسام دیگر صرف امور [[دفاعی]] می‌شود.
#استفاده از سلاح‌های شیمیایی و [[شبیخون]] زدن و غافلگیری در این نوع جهاد [[شایسته]] نیست ولی در انواع دیگر این نوع محدودیت‌ها وجود ندارد.
# استفاده از سلاح‌های شیمیایی و [[شبیخون]] زدن و غافلگیری در این نوع جهاد [[شایسته]] نیست ولی در انواع دیگر این نوع محدودیت‌ها وجود ندارد.
#اگر جهاد به معنی پنجم بدون اجازه [[امام]] [[معصوم]]{{عم}} باشد، غنایم آن متعلق به امام{{ع}} است<ref>کشف الغطاء، کتاب جهاد، باب اول، مبحث اول، چ سنگی (بدون شماره صفحه).</ref> و<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک: فقه سیاسی، ج۵، ص۳۴۰-۳۶۰.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده، ابراهیم]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۲۳۱.</ref>
# اگر جهاد به معنی پنجم بدون اجازه [[امام]] [[معصوم]] {{عم}} باشد، غنایم آن متعلق به امام {{ع}} است<ref>کشف الغطاء، کتاب جهاد، باب اول، مبحث اول، چ سنگی (بدون شماره صفحه).</ref> و<ref>برای مطالعه بیشتر ر. ک: فقه سیاسی، ج۵، ص۳۴۰-۳۶۰.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده، ابراهیم]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۲۳۱.</ref>


اقسام چهارگانه [[جهاد]]، دارای [[احکام]] ویژه‌ای است که از آن جمله موارد زیر است:
اقسام چهارگانه [[جهاد]]، دارای [[احکام]] ویژه‌ای است که از آن جمله موارد زیر است:
#هزینه کردن [[صدقات]] [[واجب]] مانند [[زکوة]] [[مال]] و زکوة فطرة و [[مظالم العباد]] و [[مجهول المالک]] و [[مالی]] که [[نذر]] شده برای [[خدا]] (جهاد [[قربی]]) و صدقات [[مستحب]] برای موارد انواع چهارگانه جهاد جایز است بلکه نسبت به دیگر مصارف زکوة [[اولویت]] دارد.
# هزینه کردن [[صدقات]] [[واجب]] مانند [[زکوة]] [[مال]] و زکوة فطرة و [[مظالم العباد]] و [[مجهول المالک]] و [[مالی]] که [[نذر]] شده برای [[خدا]] (جهاد [[قربی]]) و صدقات [[مستحب]] برای موارد انواع چهارگانه جهاد جایز است بلکه نسبت به دیگر مصارف زکوة [[اولویت]] دارد.
# [[فرمانده]] و [[رئیس]] [[مطاع]] [[مسلمین]] می‌تواند از [[اراضی]] و باغات و مزارع [[خراج]] بگیرد و [[هزینه جهاد]] نماید.
# [[فرمانده]] و [[رئیس]] [[مطاع]] [[مسلمین]] می‌تواند از [[اراضی]] و باغات و مزارع [[خراج]] بگیرد و [[هزینه جهاد]] نماید.
#فرمانده و رئیس مطاع مسلمین می‌تواند از محل درآمدهای [[دولت اسلامی]] حتی [[مظالم]] به [[کفار]] [[جهت]] [[تألیف قلوب]] بپردازد و همچنین به بعضی از مسلمین، تا از آنها بر علیه [[دشمن]] [[متجاوز]] [[یاری]] بجوید.
# فرمانده و رئیس مطاع مسلمین می‌تواند از محل درآمدهای [[دولت اسلامی]] حتی [[مظالم]] به [[کفار]] [[جهت]] [[تألیف قلوب]] بپردازد و همچنین به بعضی از مسلمین، تا از آنها بر علیه [[دشمن]] [[متجاوز]] [[یاری]] بجوید.
#فرمانده و رئیس مطاع مسلمین می‌تواند [[مردم]] را بر جهاد مجبور نماید و بر [[یاری دادن]] به مسؤولین [[دفاع]] وادارشان سازد و از بازگشتشان از [[جبهه]] به [[خانه]] و کار ممانعت نماید.
# فرمانده و رئیس مطاع مسلمین می‌تواند [[مردم]] را بر جهاد مجبور نماید و بر [[یاری دادن]] به مسؤولین [[دفاع]] وادارشان سازد و از بازگشتشان از [[جبهه]] به [[خانه]] و کار ممانعت نماید.
#استفاده از آلات [[لهو و لعب]] و اموری که در [[بسیج]] نیروها مؤثر است و در [[نظم]] بخشیدن به [[سپاه]] لازم است جایز می‌باشد.
# استفاده از آلات [[لهو و لعب]] و اموری که در [[بسیج]] نیروها مؤثر است و در [[نظم]] بخشیدن به [[سپاه]] لازم است جایز می‌باشد.
#نمازهای تمام را می‌توان در صورت [[ضرورت]] در حال [[راه رفتن]] بخواند.
# نمازهای تمام را می‌توان در صورت [[ضرورت]] در حال [[راه رفتن]] بخواند.
#اگر نتوانست [[لباس]] و [[بدن]] خود را از [[نجاست]] [[پاک]] کند با همان لباس و بدن [[نجس]] می‌تواند [[نماز]] بخواند.
# اگر نتوانست [[لباس]] و [[بدن]] خود را از [[نجاست]] [[پاک]] کند با همان لباس و بدن [[نجس]] می‌تواند [[نماز]] بخواند.
#می‌تواند با چیزهایی که در حال عادی نماز را [[باطل]] می‌کند نماز بخواند.
# می‌تواند با چیزهایی که در حال عادی نماز را [[باطل]] می‌کند نماز بخواند.
#از همه راه‌های ممکن برای [[دفع دشمن]] می‌توان استفاده کرد مانند آب باز کردن به روی دشمن، نامه‌های [[فریبنده]]، تله و دام گذاردن، [[آتش]] زدن، استفاده از سلاح‌های شیمیایی، ولی [[جنگ]] با شیوه‌های معمولی بهتر است.
# از همه راه‌های ممکن برای [[دفع دشمن]] می‌توان استفاده کرد مانند آب باز کردن به روی دشمن، نامه‌های [[فریبنده]]، تله و دام گذاردن، [[آتش]] زدن، استفاده از سلاح‌های شیمیایی، ولی [[جنگ]] با شیوه‌های معمولی بهتر است.
#اگر در میان دشمن [[مسلمانی]] نیز وجود دارد و جدا کردن آن ممکن نیست چه به [[اختیار]] خود در جبهه شرکت کرده باشند و چه با [[اکراه]] و [[اجبار]] به کشتن آنها جایز است.
# اگر در میان دشمن [[مسلمانی]] نیز وجود دارد و جدا کردن آن ممکن نیست چه به [[اختیار]] خود در جبهه شرکت کرده باشند و چه با [[اکراه]] و [[اجبار]] به کشتن آنها جایز است.
#اگر راه‌های [[مسالمت‌آمیز]] و [[تهدید]] در [[جهاد دفاعی]] مؤثر باشد، مقدّم بر راه‌های [[خشونت]] و [[جنگ]] است.
# اگر راه‌های [[مسالمت‌آمیز]] و [[تهدید]] در [[جهاد دفاعی]] مؤثر باشد، مقدّم بر راه‌های [[خشونت]] و [[جنگ]] است.
#اگر با [[پناه]] گرفتن می‌توانند از [[شرّ]] [[دشمن]] در [[امان]] باشند در موارد چهارگانه [[جهاد]] باید [[اقدام]] به جنگ نمایند و پناه گرفتنشان جایز نیست.
# اگر با [[پناه]] گرفتن می‌توانند از [[شرّ]] [[دشمن]] در [[امان]] باشند در موارد چهارگانه [[جهاد]] باید [[اقدام]] به جنگ نمایند و پناه گرفتنشان جایز نیست.
# [[علماء]] باید [[رئیس]] را که به امر جهاد پرداخته [[یاری]] نمایند و [[مردم]] را از طریق [[وعظ]]، [[ارشاد]] و [[حق]]، برای رفتن به [[جبهه]] [[تشویق]] نمایند. آنها را که از رفتن به جبهه خودداری می‌کنند [[تعزیر]] نمایند و در میان [[مسلمانان]] با صدای بلند بگویند.
# [[علماء]] باید [[رئیس]] را که به امر جهاد پرداخته [[یاری]] نمایند و [[مردم]] را از طریق [[وعظ]]، [[ارشاد]] و [[حق]]، برای رفتن به [[جبهه]] [[تشویق]] نمایند. آنها را که از رفتن به جبهه خودداری می‌کنند [[تعزیر]] نمایند و در میان [[مسلمانان]] با صدای بلند بگویند.
# [[فرمانده]] و رئیس [[مطاع]] [[مسلمین]] را باید با [[نقد]] و ارشاد یاری دهند.
# [[فرمانده]] و رئیس [[مطاع]] [[مسلمین]] را باید با [[نقد]] و ارشاد یاری دهند.
#برای وی مشاورانی تهیه ببیند.
# برای وی مشاورانی تهیه ببیند.
# [[یاران]] فرمانده و رئیس مطاع مسلمین و [[رزمندگان]] با روی گشاده استقبال شود و با متخلفین برخورد شود.
# [[یاران]] فرمانده و رئیس مطاع مسلمین و [[رزمندگان]] با روی گشاده استقبال شود و با متخلفین برخورد شود.
#وعاظی [[تعیین]] شوند که در امر جهاد و [[احکام دین]] رزمندگان را [[تعلیم]] دهند و به جهاد تشویق کنند.
# وعاظی [[تعیین]] شوند که در امر جهاد و [[احکام دین]] رزمندگان را [[تعلیم]] دهند و به جهاد تشویق کنند.
#دیدبانی برای [[حراست]] از قرارگاه‌ها و اردوگاه‌های [[سپاه]] بگمارند تا از تهاجم دشمن و غافلگیر شدن جلوگیری نمایند.
# دیدبانی برای [[حراست]] از قرارگاه‌ها و اردوگاه‌های [[سپاه]] بگمارند تا از تهاجم دشمن و غافلگیر شدن جلوگیری نمایند.
#دشمن را با هر وسیله‌ای که ممکن است زمین‌گیر نمایند و امکانات را از او بگیرند و [[تضعیف]] کنند، چه با [[تبلیغات]] و چه از راه‌های [[تخریب]] و نابود کردن منابع [[اقتصادی]] و مراکز [[قدرت]].
# دشمن را با هر وسیله‌ای که ممکن است زمین‌گیر نمایند و امکانات را از او بگیرند و [[تضعیف]] کنند، چه با [[تبلیغات]] و چه از راه‌های [[تخریب]] و نابود کردن منابع [[اقتصادی]] و مراکز [[قدرت]].
# [[بیعت گرفتن]] از سپاه و رزمندگان که تا پایان جنگ و حصول [[پیروزی]] بر عهده و پیمانشان باقی بمانند.
# [[بیعت گرفتن]] از سپاه و رزمندگان که تا پایان جنگ و حصول [[پیروزی]] بر عهده و پیمانشان باقی بمانند.
#تا امکان به دست آوردن پیروزی وجود دارد باید جهاد کنند و [[محدودیت]] از نظر تعداد و [[زمان]] وجود ندارد.
# تا امکان به دست آوردن پیروزی وجود دارد باید جهاد کنند و [[محدودیت]] از نظر تعداد و [[زمان]] وجود ندارد.
#در صورت [[لزوم]] کشتن [[زنان]]، [[کودکان]]، دیوانه‌ها، پیر زنان و پیرمردان اگر مورد استفاده کنار باشند؛ جایز است.
# در صورت [[لزوم]] کشتن [[زنان]]، [[کودکان]]، دیوانه‌ها، پیر زنان و پیرمردان اگر مورد استفاده کنار باشند؛ جایز است.
#اگر از وجود مسلمانان به عنوان سپر [[دفاعی]] استفاده کنند، کشتن آنها هم - در صورت لزوم - جایز است و دیه هر کس که در جنگ شرکت کرده و کشته شود اگر بی‌گناه باشد از [[بیت‌المال]] پرداخت می‌شود.
# اگر از وجود مسلمانان به عنوان سپر [[دفاعی]] استفاده کنند، کشتن آنها هم - در صورت لزوم - جایز است و دیه هر کس که در جنگ شرکت کرده و کشته شود اگر بی‌گناه باشد از [[بیت‌المال]] پرداخت می‌شود.
# [[دفن]] کردن مسلمانان مقتول [[واجب]] است.
# [[دفن]] کردن مسلمانان مقتول [[واجب]] است.
# [[مرزداری]] و دیدبانی واجب است. کمترین آن سه [[روز]] و بیشترین آن [[چهل]] روز می‌باشد و اجازه گرفتن از [[امام]]{{ع}} یا [[فقیه]] لازم نیست.
# [[مرزداری]] و دیدبانی واجب است. کمترین آن سه [[روز]] و بیشترین آن [[چهل]] روز می‌باشد و اجازه گرفتن از [[امام]] {{ع}} یا [[فقیه]] لازم نیست.
# [[فرماندهان]] و مسؤولین [[جهاد]] باید [[اوامر و نواهی]] خود را طبق [[موازین اسلامی]] صادر نمایند و [[حسن]] [[رفتار]] آنها نمایشگر [[نمایندگی]] آنها از طرف صاحب امر{{ع}} باشد.
# [[فرماندهان]] و مسؤولین [[جهاد]] باید [[اوامر و نواهی]] خود را طبق [[موازین اسلامی]] صادر نمایند و [[حسن]] [[رفتار]] آنها نمایشگر [[نمایندگی]] آنها از طرف صاحب امر {{ع}} باشد.
#کسی که به خاطر صلاحیتش [[اطمینان]] دارد که [[مأذون]] می‌باشد می‌تواند افراد [[ناصالح]] را از حوزه مسئولیت‌های جهاد خارج کند؛ زیرا دخالت نا اهلان موجب [[ظلم]] نسبت به کسانی می‌شود که در جهاد [[جان]] خود را از دست می‌دهند و چه بسا موجب، اختلال در [[نظام]] جهاد شده و ضربه‌ای به حیثیت [[اسلام]] وارد آورد.
# کسی که به خاطر صلاحیتش [[اطمینان]] دارد که [[مأذون]] می‌باشد می‌تواند افراد [[ناصالح]] را از حوزه مسئولیت‌های جهاد خارج کند؛ زیرا دخالت نا اهلان موجب [[ظلم]] نسبت به کسانی می‌شود که در جهاد [[جان]] خود را از دست می‌دهند و چه بسا موجب، اختلال در [[نظام]] جهاد شده و ضربه‌ای به حیثیت [[اسلام]] وارد آورد.
# [[مجاهدان]] باید با [[توکل به خدا]] و [[اعتماد]] و اطمینان به [[رحمت الهی]] و [[نصرت]] [[وعده]] داده شده [[الهی]]، [[آمادگی]] خود را بیشتر کنند و بدانند که در جهاد و [[پیروزی]] نمی‌توان به [[سلاح]] و نیرو تکیه کرد.
# [[مجاهدان]] باید با [[توکل به خدا]] و [[اعتماد]] و اطمینان به [[رحمت الهی]] و [[نصرت]] [[وعده]] داده شده [[الهی]]، [[آمادگی]] خود را بیشتر کنند و بدانند که در جهاد و [[پیروزی]] نمی‌توان به [[سلاح]] و نیرو تکیه کرد.
# [[مسؤولان]] و فرماندهان جهاد باید [[عدالت]] و [[انصاف]] و [[برابری]] را [[نصب]] العین قرار داده و از [[استخدام]] افراد ناصالح خودداری کنند و بدانند که [[اداره امور]] کشوری و لشکری بر عهده [[انبیاء]] و [[معصومین]]{{عم}} است و فرماندهان کار آنها را انجام می‌دهند و همه [[اعمال]] آنها مورد [[محاسبه]] الهی قرار خواهد گرفت و به اندازه‌ای حتی کم، اجازه [[خیانت]] در [[اموال]] به کسی ندهند.
# [[مسؤولان]] و فرماندهان جهاد باید [[عدالت]] و [[انصاف]] و [[برابری]] را [[نصب]] العین قرار داده و از [[استخدام]] افراد ناصالح خودداری کنند و بدانند که [[اداره امور]] کشوری و لشکری بر عهده [[انبیاء]] و [[معصومین]] {{عم}} است و فرماندهان کار آنها را انجام می‌دهند و همه [[اعمال]] آنها مورد [[محاسبه]] الهی قرار خواهد گرفت و به اندازه‌ای حتی کم، اجازه [[خیانت]] در [[اموال]] به کسی ندهند.
#فرماندهان و مسؤولان جهاد همواره باید در [[تهذیب]] نیروها و ایجاد [[خلوص نیت]] در آنها بکوشند و آنها را به سلاح [[دعا]] مجهز گردانند.
# فرماندهان و مسؤولان جهاد همواره باید در [[تهذیب]] نیروها و ایجاد [[خلوص نیت]] در آنها بکوشند و آنها را به سلاح [[دعا]] مجهز گردانند.
#باید [[کینه‌ها]] و [[نفاق]] از میان نیروهای اسلام ریشه‌کن شود و همگی یکدل و یک جان به [[آینده]] [[فکر]] کنند، گویی هم اکنون به [[دنیا]] آمده و سابقه‌ای با یکدیگر نداشته‌اند.
# باید [[کینه‌ها]] و [[نفاق]] از میان نیروهای اسلام ریشه‌کن شود و همگی یکدل و یک جان به [[آینده]] [[فکر]] کنند، گویی هم اکنون به [[دنیا]] آمده و سابقه‌ای با یکدیگر نداشته‌اند.
#دعای به موقع و [[برخورد با دشمن]] را فراموش نکنند.
# دعای به موقع و [[برخورد با دشمن]] را فراموش نکنند.
#فرار از [[جبهه]] بعد از تلاقی، [[حرام]] است حتی اگر [[شک]] در پیروزی داشته باشند.
# فرار از [[جبهه]] بعد از تلاقی، [[حرام]] است حتی اگر [[شک]] در پیروزی داشته باشند.


منظور از اصول و [[قواعد الزامی جنگ]] در [[اسلام]]، دستورالعمل‌هایی است که [[فرماندهان]] و نیروهای [[رزمنده]] از آغاز [[جنگ]] تا پایان آن موظف به اجرای صحیح آنها بوده و موارد اقدامات مجاز را مشخص می‌سازند.
منظور از اصول و [[قواعد الزامی جنگ]] در [[اسلام]]، دستورالعمل‌هایی است که [[فرماندهان]] و نیروهای [[رزمنده]] از آغاز [[جنگ]] تا پایان آن موظف به اجرای صحیح آنها بوده و موارد اقدامات مجاز را مشخص می‌سازند.
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
# [[فرماندهی]] کل قوا: [[تعیین]] فرماندهان نظامی و [[تأیید]] طرح و برنامه عملیات رزمی با امام و [[ولیّ]] امر می‌باشد.
# [[فرماندهی]] کل قوا: [[تعیین]] فرماندهان نظامی و [[تأیید]] طرح و برنامه عملیات رزمی با امام و [[ولیّ]] امر می‌باشد.
# [[بسیج]] نیروها و [[فرمان جهاد]]: آغاز [[جهاد]] تنها با [[فرمان امام]] و ولی امر انجام می‌گیرد و جز در موارد دفاع شخصی و یا شرایط ضروری بدون [[فرمان]] رسمی ولی امر بسیج نیروها انجام نمی‌پذیرد.
# [[بسیج]] نیروها و [[فرمان جهاد]]: آغاز [[جهاد]] تنها با [[فرمان امام]] و ولی امر انجام می‌گیرد و جز در موارد دفاع شخصی و یا شرایط ضروری بدون [[فرمان]] رسمی ولی امر بسیج نیروها انجام نمی‌پذیرد.
#توجیه نیروهای رزمنده: قبل از هر اقدامی [[کلیه]] فرماندهان و نیروهای رزمنده و دست‌اندرکاران امر جهاد باید توسط امام و [[ولی امر مسلمین]] توجیه گردند و این امر نه در شکل یک تشریفات صوری بلکه به صورت کاملاً جدی و منطقی با استفاده از کلیه امکانات [[معنوی]] و [[تبلیغی]] توسط [[امام]] و [[ولی امر]] انجام می‌پذیرد و [[هدف]] این [[مراسم]]، توجیه اهداف [[جهاد]] و تبیین اصول و [[قواعد]] کلی است که کلیه دست‌اندرکاران عملیات رزمی باید از آنها مطلع گردند و در عمل به کار گیرند. این اصل را می‌توان از [[سیره عملی]] [[پیامبر]]{{صل}} به هنگام اعزام نیرو به دست آورد که [[رسول خدا]]{{صل}} پیوسته در مواقع اعزام نیرو، [[فرماندهان]] و [[آحاد]] [[رزمندگان]] را به حضور می‌طلبید و آنها را در پیش روی خود و فرماندهانشان را در کنار خویش می‌نشانید و سپس آنها را با مسائل جهاد آشنا می‌نمود و نسبت به وظایفی که بر عهده خواهند گرفت توجیهشان می‌فرمود<ref>ر.ک: جامع الاحادیث، ج۱۳، ص۱۱۶؛ الاسیر، ص۲۷.</ref>. به ویژه فرماندهان را مخاطب قرار داده و آنها را به رعایت [[تقوا]] امر می‌نمود<ref>جامع الاحادیث، ج۱۳، ص۱۱۶.</ref>.
# توجیه نیروهای رزمنده: قبل از هر اقدامی [[کلیه]] فرماندهان و نیروهای رزمنده و دست‌اندرکاران امر جهاد باید توسط امام و [[ولی امر مسلمین]] توجیه گردند و این امر نه در شکل یک تشریفات صوری بلکه به صورت کاملاً جدی و منطقی با استفاده از کلیه امکانات [[معنوی]] و [[تبلیغی]] توسط [[امام]] و [[ولی امر]] انجام می‌پذیرد و [[هدف]] این [[مراسم]]، توجیه اهداف [[جهاد]] و تبیین اصول و [[قواعد]] کلی است که کلیه دست‌اندرکاران عملیات رزمی باید از آنها مطلع گردند و در عمل به کار گیرند. این اصل را می‌توان از [[سیره عملی]] [[پیامبر]] {{صل}} به هنگام اعزام نیرو به دست آورد که [[رسول خدا]] {{صل}} پیوسته در مواقع اعزام نیرو، [[فرماندهان]] و [[آحاد]] [[رزمندگان]] را به حضور می‌طلبید و آنها را در پیش روی خود و فرماندهانشان را در کنار خویش می‌نشانید و سپس آنها را با مسائل جهاد آشنا می‌نمود و نسبت به وظایفی که بر عهده خواهند گرفت توجیهشان می‌فرمود<ref>ر. ک: جامع الاحادیث، ج۱۳، ص۱۱۶؛ الاسیر، ص۲۷.</ref>. به ویژه فرماندهان را مخاطب قرار داده و آنها را به رعایت [[تقوا]] امر می‌نمود<ref>جامع الاحادیث، ج۱۳، ص۱۱۶.</ref>.
#انجام مراسم [[دعا]]: در عصر [[نبوی]] این مراسم همواره توسط خود پیامبر{{صل}} انجام می‌گرفت و [[سیره]] آن [[حضرت]] به هنگام اعزام نیرو چنین بود که: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِذَا بَعَثَ‏ سَرِيَّةً}}، هنگامی که نیرویی برای انجام عملیات رزمی اعزام می‌نمود بر آنها دعا می‌کرد. مشابه این عمل در مورد [[امام علی]]{{ع}} نیز نقل شده است. این [[دعاها]] نشانگر هدف مشخص این مراسم به ظاهر صوری است که از طریق دعا، نیروهای [[رزمنده]] به نیروی لایزال [[الهی]] می‌پیوندند و [[توجه به خدا]] آنان را در برابر [[مشکلات]] [[پایدار]] و در پیروزی‌ها مانع از [[تجاوز]] از حدود و [[مقررات الهی]] می‌گردد و گاه این مراسم توسعه می‌یافت و به رزمندگان [[تعلیم]] داده می‌شد که خود دعاهای خاصی را بر زبان آورده و در تمامی حالات رزم آن را از خدای [[قادر]] مسألت نمایند. از آن جمله دعایی است که امیرالمؤمنین علی{{ع}} به فرماندهان و رزمندگان خود آموخت که همواره بگویند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ‏ ذَاتَ‏ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ‏ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مِنْهُمْ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِىَ عَنْ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۶.</ref>.
# انجام مراسم [[دعا]]: در عصر [[نبوی]] این مراسم همواره توسط خود پیامبر {{صل}} انجام می‌گرفت و [[سیره]] آن [[حضرت]] به هنگام اعزام نیرو چنین بود که: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِذَا بَعَثَ‏ سَرِيَّةً}}، هنگامی که نیرویی برای انجام عملیات رزمی اعزام می‌نمود بر آنها دعا می‌کرد. مشابه این عمل در مورد [[امام علی]] {{ع}} نیز نقل شده است. این [[دعاها]] نشانگر هدف مشخص این مراسم به ظاهر صوری است که از طریق دعا، نیروهای [[رزمنده]] به نیروی لایزال [[الهی]] می‌پیوندند و [[توجه به خدا]] آنان را در برابر [[مشکلات]] [[پایدار]] و در پیروزی‌ها مانع از [[تجاوز]] از حدود و [[مقررات الهی]] می‌گردد و گاه این مراسم توسعه می‌یافت و به رزمندگان [[تعلیم]] داده می‌شد که خود دعاهای خاصی را بر زبان آورده و در تمامی حالات رزم آن را از خدای [[قادر]] مسألت نمایند. از آن جمله دعایی است که امیرالمؤمنین علی {{ع}} به فرماندهان و رزمندگان خود آموخت که همواره بگویند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ‏ ذَاتَ‏ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ‏ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مِنْهُمْ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِىَ عَنْ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۶.</ref>.


بی‌شک رزمنده‌ای که از عمق [[جان]] و صادقانه از [[خدا]] می‌خواهد که از ریخته شدن [[خون]] او و خون دشمنش جلوگیری نماید و [[صلح]] را به‌جای [[جنگ]] بر [[روابط]] فیمابین دو طرف برقرار سازد و آن دسته از نیروهای [[دشمن]] که ندانسته و نا آگاهانه به مصاف آمده‌اند را [[هدایت]] نماید و دسته دیگری را که آگاهانه در غرقاب [[گمراهی]] و [[تجاوز]] فرو رفته‌اند [[نجات]] بخشد، چنین نیرویی با چنین حال و هوای [[معنوی]] و [[فکری]] هرگز نمی‌تواند صحنه [[جهاد]] را به [[کشتار]] و ویرانگری تبدیل سازد.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده، ابراهیم]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۲۳۴-۲۳۹.</ref>
بی‌شک رزمنده‌ای که از عمق [[جان]] و صادقانه از [[خدا]] می‌خواهد که از ریخته شدن [[خون]] او و خون دشمنش جلوگیری نماید و [[صلح]] را به‌جای [[جنگ]] بر [[روابط]] فیمابین دو طرف برقرار سازد و آن دسته از نیروهای [[دشمن]] که ندانسته و نا آگاهانه به مصاف آمده‌اند را [[هدایت]] نماید و دسته دیگری را که آگاهانه در غرقاب [[گمراهی]] و [[تجاوز]] فرو رفته‌اند [[نجات]] بخشد، چنین نیرویی با چنین حال و هوای [[معنوی]] و [[فکری]] هرگز نمی‌تواند صحنه [[جهاد]] را به [[کشتار]] و ویرانگری تبدیل سازد.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده، ابراهیم]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۲۳۴-۲۳۹.</ref>


==جهاد در دانشنامه فقه سیاسی==
== جهاد در دانشنامه فقه سیاسی ==
[[بذل جان]] و [[مال]] در [[راه خدا]] در [[جنگ با دشمن]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]].
[[بذل جان]] و [[مال]] در [[راه خدا]] در [[جنگ با دشمن]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]].


خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
موضوع بیشتر کتاب‌های [[فقهی]] در باب جهاد، جهاد ابتدایی است و از [[جهاد دفاعی]] به مناسبت بحث کرده‌اند.
موضوع بیشتر کتاب‌های [[فقهی]] در باب جهاد، جهاد ابتدایی است و از [[جهاد دفاعی]] به مناسبت بحث کرده‌اند.


===[[جهاد ابتدایی]]===
=== [[جهاد ابتدایی]] ===


===[[جهاد دفاعی]]===
=== [[جهاد دفاعی]] ===


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
{{پرسش وابسته}}
{{پرسش وابسته}}
* [[جهاد در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]]
* [[جهاد در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]]
خط ۲۴۷: خط ۲۴۷:
# [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']]
# [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']]
# [[پرونده: 1100770.jpg|22px]] [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|'''کلیات فقه سیاسی''']]
# [[پرونده: 1100770.jpg|22px]] [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|'''کلیات فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1100759.jpg |22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|'''بایسته‌های فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1100759.jpg |22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|'''بایسته‌های فقه سیاسی''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش