جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[سوره]] [[برائت]] به اتفاق همه [[مفسران]] [[مدنی]] است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۲۹ - ۳۲. </ref> بعضی [[آیات]] {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش | [[سوره]] [[برائت]] به اتفاق همه [[مفسران]] [[مدنی]] است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۲۹ - ۳۲. </ref> بعضی [[آیات]] {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز بنا به وعدهای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بیگمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.</ref> را مکّی دانستهاند <ref>الاتقان، ج ۱، ص۴۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۰۸. </ref> و برخی آیات {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}<ref>«پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.</ref> را نیز بر آن افزودهاند؛<ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۹۰؛ الاتقان، ج ۱، ص۴۴. </ref> ولی این نظر نادرست است؛ زیرا روایاتی این آیات را مدنی بلکه آخرین آیات نازل شده بر [[پیامبر]] معرفی میکنند <ref>الاتقان، ج ۱، ص۴۴، ۸۸؛ التهمید، ج ۱، ص۲۳۲؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۵ - ۱۴۶. </ref> و نیز اصل در مکّی و مدنی بودن آیات، ثبت طبیعی آنهاست و این دو [[آیه]] در سورهای مدنی به ویژه در اواخر آن ثبت شدهاند. <ref>التمهید، ج ۱، ص۲۳۲. </ref> | ||
[[سوره]] برائت در ترتیب [[مصحف]]، نهمین سوره و برپایه [[روایات]] [[ترتیب نزول]]، صد و سیزدهمین <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱. </ref> یا صد و چهاردهمین <ref>الاتقان، ج ۱، ص۳۰، ۳۲؛ التهمید، ج ۱، ص۱۳۸؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۷. </ref> سوره نازل شده است. | [[سوره]] برائت در ترتیب [[مصحف]]، نهمین سوره و برپایه [[روایات]] [[ترتیب نزول]]، صد و سیزدهمین <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱. </ref> یا صد و چهاردهمین <ref>الاتقان، ج ۱، ص۳۰، ۳۲؛ التهمید، ج ۱، ص۱۳۸؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۷. </ref> سوره نازل شده است. | ||
روایات درباره سوره پایانی [[قرآن]] سه دستهاند: دستهای [[سوره نصر]] و برخی سوره برائت و بعضی [[سوره مائده]] <ref>الاتقان، ج ۱، ص۸۹. </ref> را آخرین سوره معرفی کردهاند. مفسران، مفاد دسته سوم را به آخرین سوره نازل شده درباره [[حلال و حرام]]، [[تأویل]] کردهاند <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۲، ۲۹۷؛ الاتقان، ج ۱، ص۵۹ - ۶۰؛ تاریخ قرآن، ص۵۹۳ - ۵۹۴. </ref> و درباره دو دسته اول برخی چنین جمع کردهاند که سوره نصر از آنجا که به [[فتح]] [[بشارت]] میدهد، قبل از [[فتح مکه]] یا در [[مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] و پیش از [[سوره]] [[برائت]] نازل شده است، بنابراین آخرین سوره به اعتبار افتتاح سوره، [[سوره]] برائت است و [[سوره نصر]] آخرین سورهای است که کامل بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است؛<ref>التمهید، ج ۱، ص۱۲۸. </ref> | روایات درباره سوره پایانی [[قرآن]] سه دستهاند: دستهای [[سوره نصر]] و برخی سوره برائت و بعضی [[سوره مائده]] <ref>الاتقان، ج ۱، ص۸۹. </ref> را آخرین سوره معرفی کردهاند. مفسران، مفاد دسته سوم را به آخرین سوره نازل شده درباره [[حلال و حرام]]، [[تأویل]] کردهاند <ref>البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۲، ۲۹۷؛ الاتقان، ج ۱، ص۵۹ - ۶۰؛ تاریخ قرآن، ص۵۹۳ - ۵۹۴. </ref> و درباره دو دسته اول برخی چنین جمع کردهاند که سوره نصر از آنجا که به [[فتح]] [[بشارت]] میدهد، قبل از [[فتح مکه]] یا در [[مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] و پیش از [[سوره]] [[برائت]] نازل شده است، بنابراین آخرین سوره به اعتبار افتتاح سوره، [[سوره]] برائت است و [[سوره نصر]] آخرین سورهای است که کامل بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل شده است؛<ref>التمهید، ج ۱، ص۱۲۸. </ref> | ||
امّا بیشتر [[مفسران]] با تقویت [[روایات]] دسته اول، سوره نصر را آخرین سوره نازل شده دانستهاند. <ref>البرهان، ج ۱، ص۶۹؛ تاریخ قرآن، ص۵۹۴. </ref> برای این سوره تا ۱۴ اسم ذکر کردهاند <ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۷۲ - ۱۷۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰۵۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵ - ۹۷. </ref> که نامهای برائت و [[توبه]] مشهورترند. <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۶. </ref> در بیشتر روایات، مصاحف و [[تفاسیر]] قدیم از این سوره با نام برائت یاد شده است <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵. </ref> که برگرفته از [[آیه]] {{متن قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.</ref> است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳. </ref> نام «توبه» نیز که در بعضی روایات، مصاحف و تفاسیر قدیم دیده میشود <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۵. </ref> اخیراً متداول شده، در مصاحف و تفاسیر جدید بیشتر این نام به کار میرود. | امّا بیشتر [[مفسران]] با تقویت [[روایات]] دسته اول، سوره نصر را آخرین سوره نازل شده دانستهاند. <ref>البرهان، ج ۱، ص۶۹؛ تاریخ قرآن، ص۵۹۴. </ref> برای این سوره تا ۱۴ اسم ذکر کردهاند <ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۷۲ - ۱۷۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰۵۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵ - ۹۷. </ref> که نامهای برائت و [[توبه]] مشهورترند. <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۶. </ref> در بیشتر روایات، مصاحف و [[تفاسیر]] قدیم از این سوره با نام برائت یاد شده است <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۰، ص۹۵. </ref> که برگرفته از [[آیه]] {{متن قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.</ref> است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳. </ref> نام «توبه» نیز که در بعضی روایات، مصاحف و تفاسیر قدیم دیده میشود <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۵. </ref> اخیراً متداول شده، در مصاحف و تفاسیر جدید بیشتر این نام به کار میرود. | ||
وجه نامگذاری این سوره به توبه، [[آیات]] متعدد آن درباره توبه است؛ به ویژه آیات {{متن قرآن|لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند | وجه نامگذاری این سوره به توبه، [[آیات]] متعدد آن درباره توبه است؛ به ویژه آیات {{متن قرآن|لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref> که درباره توبه [[خداوند]] بر پیامبر {{صل}} [[مهاجران]] و [[انصار]] و نیز سه متخلّف از [[غزوه تبوک]] است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۵۹. </ref> | ||
دیگر نامهای این سوره که بیشتر صفتی برای برخی از مضامین مهم آناند <ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۶. </ref> عبارتاند از: «الفاضحة: [[رسوا]] کننده»، «المبعثرة: کاونده»، «المنقرة: افشا کننده»، «المثیرة: برانگیزاننده»، «الحافرة: آشکار کننده»، «المدمدمة: نابود کننده»، «المخزیة = [[خوار]] کننده»، «المشرّدة = پراکننده»، «المنکلة: [[عذاب]] کننده»<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱. </ref> و «البَحوث: کاونده و پژوهنده»؛ زیرا رسوا کننده [[اسرار]] [[منافقان]]، افشاء کننده زشتیهای آنان و عیان کننده پستیهایشان است و از منافقان بحث میکند و [[اسرار]] پنهان آنها را از دلهایشان بیرون میکشد و آنان را [[خوار]] و [[ذلیل]] کرده، وسیله [[عذاب]] و [[هلاکت]] آنهاست،<ref>المنیر، ج ۱۰، ص۹۱؛ تفسیر قاسمی، ج ۸، ص۱۲۱. </ref> «المقشقشة: رها کننده»، چون هرکس را که به آن [[ایمان]] آورد و عمل کند، از [[نفاق]] دور میکند و «[[سوره]] العذاب»؛ زیرا برای عذاب [[کافران]] نازل شده است. <ref> الاتقان، ج ۱، ص۱۷۲ - ۱۷۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۵۹. </ref> | دیگر نامهای این سوره که بیشتر صفتی برای برخی از مضامین مهم آناند <ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۶. </ref> عبارتاند از: «الفاضحة: [[رسوا]] کننده»، «المبعثرة: کاونده»، «المنقرة: افشا کننده»، «المثیرة: برانگیزاننده»، «الحافرة: آشکار کننده»، «المدمدمة: نابود کننده»، «المخزیة = [[خوار]] کننده»، «المشرّدة = پراکننده»، «المنکلة: [[عذاب]] کننده»<ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱. </ref> و «البَحوث: کاونده و پژوهنده»؛ زیرا رسوا کننده [[اسرار]] [[منافقان]]، افشاء کننده زشتیهای آنان و عیان کننده پستیهایشان است و از منافقان بحث میکند و [[اسرار]] پنهان آنها را از دلهایشان بیرون میکشد و آنان را [[خوار]] و [[ذلیل]] کرده، وسیله [[عذاب]] و [[هلاکت]] آنهاست،<ref>المنیر، ج ۱۰، ص۹۱؛ تفسیر قاسمی، ج ۸، ص۱۲۱. </ref> «المقشقشة: رها کننده»، چون هرکس را که به آن [[ایمان]] آورد و عمل کند، از [[نفاق]] دور میکند و «[[سوره]] العذاب»؛ زیرا برای عذاب [[کافران]] نازل شده است. <ref> الاتقان، ج ۱، ص۱۷۲ - ۱۷۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۵۹. </ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
[[سوره]] [[برائت]] از سورههای سبع طوال است و ۱۲۹ [[آیه]] و ۲۵۰۵ کلمه دارد. <ref>المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۳۱۳. </ref> قرّای [[بصری]]، شامی و حجازی به ترتیب با [[وقف]] بر {{متن قرآن|بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> سوره توبه، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref> سوره توبه، آیه ۳۹.</ref> و {{متن قرآن|وَعَادٍ وَثَمُودَ}} را دو آیه به شمار آورده و عدد آیات سوره را ۱۳۰ آیه گزارش کردهاند. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ جمال القراء، ج ۱، ص۴۴۰ - ۴۴۱. </ref> | [[سوره]] [[برائت]] از سورههای سبع طوال است و ۱۲۹ [[آیه]] و ۲۵۰۵ کلمه دارد. <ref>المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۳۱۳. </ref> قرّای [[بصری]]، شامی و حجازی به ترتیب با [[وقف]] بر {{متن قرآن|بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> سوره توبه، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref> سوره توبه، آیه ۳۹.</ref> و {{متن قرآن|وَعَادٍ وَثَمُودَ}} را دو آیه به شمار آورده و عدد آیات سوره را ۱۳۰ آیه گزارش کردهاند. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳؛ جمال القراء، ج ۱، ص۴۴۰ - ۴۴۱. </ref> | ||
درباره پیوند این سوره با [[سوره انفال]] گفته شده است که سوره انفال درباره [[عهد]] و پیمانهاست و سوره برائت درباره [[نقض]] [[پیمانها]] <ref>روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۸. </ref> و نیز هر دو سوره از [[قتال]] با [[مشرکان]] [[سخن]] میگویند؛<ref>تناسق الدرر، ص۹۰؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۸. </ref> همچنین سوره انفال با دستور به برائت و [[بیزاری]] [[مؤمنان]] از کافران و مشرکان پایان مییابد و سوره برائت با [[اعلام بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} از مشرکان آغاز میشود. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> بعضی نیز افزودهاند که در سوره انفال مسئله تقسیم [[غنایم]] و اختصاص [[خمس]] آن به ۵ صنف و در سوره برائت مسئله [[زکات]] و [[صدقات]] و اختصاص آن به ۸ دسته بیان شده است،<ref>تناسق الدرر، ص۹۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰. </ref> به هرروی، [[ارتباط]] تنگاتنگ این دو سوره به اندازهای است که آن دو را «قرینتین» نام نهاده <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱. </ref> و حتی برخی آنها را یک [[سوره]] دانستهاند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۲. </ref> | درباره پیوند این سوره با [[سوره انفال]] گفته شده است که سوره انفال درباره [[عهد]] و پیمانهاست و سوره برائت درباره [[نقض]] [[پیمانها]] <ref>روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۸. </ref> و نیز هر دو سوره از [[قتال]] با [[مشرکان]] [[سخن]] میگویند؛<ref>تناسق الدرر، ص۹۰؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۴۸. </ref> همچنین سوره انفال با دستور به برائت و [[بیزاری]] [[مؤمنان]] از کافران و مشرکان پایان مییابد و سوره برائت با [[اعلام بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} از مشرکان آغاز میشود. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> بعضی نیز افزودهاند که در سوره انفال مسئله تقسیم [[غنایم]] و اختصاص [[خمس]] آن به ۵ صنف و در سوره برائت مسئله [[زکات]] و [[صدقات]] و اختصاص آن به ۸ دسته بیان شده است،<ref>تناسق الدرر، ص۹۳؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۰. </ref> به هرروی، [[ارتباط]] تنگاتنگ این دو سوره به اندازهای است که آن دو را «قرینتین» نام نهاده <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱. </ref> و حتی برخی آنها را یک [[سوره]] دانستهاند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۲. </ref> | ||
درباره ۸ [[آیه]] از این سوره ادعای [[نسخ]] شده است؛ ولی محققان آن را رد کردهاند. <ref>جمال القراء، ج ۲، ص۶۵ - ۷۱؛ التمهید، ج ۲، ص۳۵۴ - ۳۵۸. </ref> این ادعا درباره ۴ آیه مهمتر درخور بحث است: بعضی گفته اند: [[آیات]] {{متن قرآن|إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر رهسپار نگردید (خداوند) شما را به عذابی دردناک دچار میکند و قومی دیگر را به جای شما میآورد و شما هیچ زیانی به او نمیتوانید رساند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره توبه، آیه ۳۹.</ref>، | درباره ۸ [[آیه]] از این سوره ادعای [[نسخ]] شده است؛ ولی محققان آن را رد کردهاند. <ref>جمال القراء، ج ۲، ص۶۵ - ۷۱؛ التمهید، ج ۲، ص۳۵۴ - ۳۵۸. </ref> این ادعا درباره ۴ آیه مهمتر درخور بحث است: بعضی گفته اند: [[آیات]] {{متن قرآن|إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر رهسپار نگردید (خداوند) شما را به عذابی دردناک دچار میکند و قومی دیگر را به جای شما میآورد و شما هیچ زیانی به او نمیتوانید رساند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره توبه، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید؛ این، اگر بدانید برای شما بهتر است» سوره توبه، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> نسخ شدهاند، در حالی که ظاهر دو آیه [[وجوب جهاد]] بر کسانی است که بدان امر میشوند و به [[وجوب]] [[جهاد ابتدایی]] بر همه [[مسلمانان]] ربطی ندارد. افزون بر این، این مورد تخصیص عام است نه نسخ. <ref>البیان، ص۳۵۶ - ۳۵۷؛ التمهید، ج ۲، ص۳۵۶. </ref> | ||
برخی گفتهاند: آیه {{متن قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.</ref> با آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند؛ کسانی که از تو اجازه میگیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.</ref> نسخ شده است؛ امّا در اینجا نیز تعارضی میان دو آیه نیست؛ زیرا صریح آیه نخست، منع از [[اذن]] خواستن و اذن دادن در مورد [[منافقین]] است، پیش از آنکه [[راستگویان]] از [[دروغگویان]] شناخته شوند؛ اما زمانی که وضعیت افراد شناخته شده است (آیه [[سوره نور]]) اذن خواستن و اذن دادن مجاز دانسته شده است. <ref>البیان، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸. </ref> به [[باور]] عدهای آیه {{متن قرآن|مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«مردم مدینه و تازیان بیاباننشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جانهای خودشان را از جان او دوستتر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمیرسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمینهند و هیچ زیانی به دشمنی نمیزنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته میشود؛ بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref> با آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> نسخ شده است؛ ولی چون آیه دوم، قرینهای متصل برای آیه اول است، نتیجه مفهوم دو آیه وجوب کفایی [[جهاد]] است که در صورت [[قیام]] بعضی از [[مسلمانان]] به آن از دیگران ساقط میشود و حکمی [[نسخ]] نشده است. <ref>البیان، ص۳۵۸. </ref> | برخی گفتهاند: آیه {{متن قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>«خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.</ref> با آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند؛ کسانی که از تو اجازه میگیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.</ref> نسخ شده است؛ امّا در اینجا نیز تعارضی میان دو آیه نیست؛ زیرا صریح آیه نخست، منع از [[اذن]] خواستن و اذن دادن در مورد [[منافقین]] است، پیش از آنکه [[راستگویان]] از [[دروغگویان]] شناخته شوند؛ اما زمانی که وضعیت افراد شناخته شده است (آیه [[سوره نور]]) اذن خواستن و اذن دادن مجاز دانسته شده است. <ref>البیان، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸. </ref> به [[باور]] عدهای آیه {{متن قرآن|مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«مردم مدینه و تازیان بیاباننشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جانهای خودشان را از جان او دوستتر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمیرسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمینهند و هیچ زیانی به دشمنی نمیزنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته میشود؛ بیگمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمیسازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.</ref> با آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref> نسخ شده است؛ ولی چون آیه دوم، قرینهای متصل برای آیه اول است، نتیجه مفهوم دو آیه وجوب کفایی [[جهاد]] است که در صورت [[قیام]] بعضی از [[مسلمانان]] به آن از دیگران ساقط میشود و حکمی [[نسخ]] نشده است. <ref>البیان، ص۳۵۸. </ref> | ||
[[برائت]]، تنها [[سوره]] [[قرآن کریم]] است که با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> شروع نشده است. احتمالات گوناگونی در بیان علّت ترک [[بسمله]] در آغاز این سوره از جانب [[مفسران]] ذکر شده است. [[فخر رازی]] ۶ وجه برای آن بر شمرده است: <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵ - ۲۱۶. </ref> | [[برائت]]، تنها [[سوره]] [[قرآن کریم]] است که با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> شروع نشده است. احتمالات گوناگونی در بیان علّت ترک [[بسمله]] در آغاز این سوره از جانب [[مفسران]] ذکر شده است. [[فخر رازی]] ۶ وجه برای آن بر شمرده است: <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵ - ۲۱۶. </ref> | ||
#بعضی گفتهاند: [[عثمان]] هنگام گردآوری مصاحف و [[نوشتن]] [[مصحف]] واحد به دلیل مناسبت بسیار میان دو [[سوره انفال]] و [[برائت]] و تعیین نکردن [[پیامبر]]{{صل}} [[گمان]] کرد این دو سوره واحدند و آن دو را بدون بسمله کنار هم نهاد. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴. </ref> این [[روایت]]، گرچه میان مفسران متقدّم از [[اهل سنت]] شهرتی دارد، افزون بر [[ضعف سند]] و محتوایش <ref>تاریخ قرآن، ص۴۲۹. </ref> با مفاد روایاتی که بر پایه آنها پیامبر{{صل}} مکان هر [[آیه]] و سوره را تعیین میفرمود، ناسازگار است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵ - ۲۱۶. </ref> | # بعضی گفتهاند: [[عثمان]] هنگام گردآوری مصاحف و [[نوشتن]] [[مصحف]] واحد به دلیل مناسبت بسیار میان دو [[سوره انفال]] و [[برائت]] و تعیین نکردن [[پیامبر]] {{صل}} [[گمان]] کرد این دو سوره واحدند و آن دو را بدون بسمله کنار هم نهاد. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴. </ref> این [[روایت]]، گرچه میان مفسران متقدّم از [[اهل سنت]] شهرتی دارد، افزون بر [[ضعف سند]] و محتوایش <ref>تاریخ قرآن، ص۴۲۹. </ref> با مفاد روایاتی که بر پایه آنها پیامبر {{صل}} مکان هر [[آیه]] و سوره را تعیین میفرمود، ناسازگار است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۵ - ۲۱۶. </ref> | ||
#برخی دیگر گفتهاند: [[صحابه]] در [[وحدت]] و عدم وحدت [[سوره انفال]] و | # برخی دیگر گفتهاند: [[صحابه]] در [[وحدت]] و عدم وحدت [[سوره انفال]] و [[سوره برائت]] [[اختلاف]] کردند، بنابراین برای رعایت [[معتقدان]] به وحدت، در آغاز سوره برائت {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> ننوشتند و برای رعایت پذیرندگان عدم وحدت، میان دو سوره فاصله گذاشتند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶؛ روح المعانی، ص۱۰، ص۶۰ - ۶۱. </ref> | ||
#طبق روایتی از [[اُبیّ بن کعب]] به دلیل مناسبت زیاد میان دو سوره انفال و برائت، [[اصحاب]] آن دو را یک سوره پنداشتند، پس آن دو را بدون بسمله کنار هم نهادند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | # طبق روایتی از [[اُبیّ بن کعب]] به دلیل مناسبت زیاد میان دو سوره انفال و برائت، [[اصحاب]] آن دو را یک سوره پنداشتند، پس آن دو را بدون بسمله کنار هم نهادند. <ref>الکشاف، ج ۲، ص۲۴۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | ||
#سوره انفال با دستور به [[مؤمنان]] به [[دوستی]] با یکدیگر و [[قطع رابطه]] با [[کافران]] پایان گرفته و در ابتدای سوره برائت به [[بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} از کافران تصریح شده، بنابراین [[بسمله]] ذکر نشده است تا نشان دهد این تصریح، عین [[کلام]] گذشته است و فاصله گذاشته شد تا علامت تغایر این دو [[سوره]] باشد. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | # سوره انفال با دستور به [[مؤمنان]] به [[دوستی]] با یکدیگر و [[قطع رابطه]] با [[کافران]] پایان گرفته و در ابتدای سوره برائت به [[بیزاری]] [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} از کافران تصریح شده، بنابراین [[بسمله]] ذکر نشده است تا نشان دهد این تصریح، عین [[کلام]] گذشته است و فاصله گذاشته شد تا علامت تغایر این دو [[سوره]] باشد. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۶. </ref> | ||
#از آنجا که [[خداوند]] میدانست در جزء سوره بودن بسمله [[اختلاف]] میشود، [[امر]] کرد در آغاز این سوره بسمله نوشته نشود، تا دانسته شود بسمله جزء هر سوره است و جزء این سوره نیست. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۷. </ref> | # از آنجا که [[خداوند]] میدانست در جزء سوره بودن بسمله [[اختلاف]] میشود، [[امر]] کرد در آغاز این سوره بسمله نوشته نشود، تا دانسته شود بسمله جزء هر سوره است و جزء این سوره نیست. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۲۱۷. </ref> | ||
# [[امام علی]]{{ع}} فرمود: در آغاز سوره [[برائت]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> نازل نشده است؛ زیرا {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> برای [[امان]] و [[رحمت]] است؛ ولی سوره برائت برای برداشتن امان (از [[مشرکان]]) با [[شمشیر]] نازل شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱. </ref> در [[تفاسیر شیعه]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که [[انفال]] و برائت یک سورهاند،<ref> تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۲، ص۳۱۸. </ref> حتی برخی برای سازگار کردن این دو [[روایت]] گفتهاند: این دو سوره واحدند، بنابراین در آغاز [[سوره توبه]] بسمله نیامده است؛ ولی چون [[آیات]] ابتدایی سوره برائت به [[تنهایی]] و به منزله یک سوره و [[نامه]] برای فرستادن به [[مکّه]] نازل شد، توهم گشت آن گونه که معمولاً در [[نامهها]] مینویسند، بهتر است این آیات نیز با بسمله آغاز شوند، پس فرموده [[حضرت امیر]]{{ع}} برای بر داشتن این توهم است؛<ref>کنز الدقائق، ج ۴، ص۳۸۸. </ref> لکن روایت [[حضرت علی]]{{ع}} استوراتر و پذیرفته بیشتر [[مفسران شیعه]] و [[سنّی]] است. <ref> روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱؛ تاریخ قرآن، ص۴۳۰. </ref> آیات ابتدایی سوره برائت بخش پایانی نازل شده از این سورهاند که پس از [[غزوه تبوک]] و پیش از ایام [[حج]] [[سال نهم هجری]] فرود آمدند <ref>کنز الدقائق، ج ۵، ص۳۸۹؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۸ - ۹۹. </ref> و وضع بقیه مشرکان را مشخص و پیمانهای آنها با [[پیامبر]]{{صل}} را [[لغو]] کردند، در حالی که تا آن [[زمان]] [[مشرکان]] طبق [[سنن]] [[جاهلی]] خود به [[حج]] و [[طواف]] میپرداختند. | # [[امام علی]] {{ع}} فرمود: در آغاز سوره [[برائت]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> نازل نشده است؛ زیرا {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> برای [[امان]] و [[رحمت]] است؛ ولی سوره برائت برای برداشتن امان (از [[مشرکان]]) با [[شمشیر]] نازل شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱. </ref> در [[تفاسیر شیعه]] از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده است که [[انفال]] و برائت یک سورهاند،<ref> تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۳؛ الصافی، ج ۲، ص۳۱۸. </ref> حتی برخی برای سازگار کردن این دو [[روایت]] گفتهاند: این دو سوره واحدند، بنابراین در آغاز [[سوره توبه]] بسمله نیامده است؛ ولی چون [[آیات]] ابتدایی سوره برائت به [[تنهایی]] و به منزله یک سوره و [[نامه]] برای فرستادن به [[مکّه]] نازل شد، توهم گشت آن گونه که معمولاً در [[نامهها]] مینویسند، بهتر است این آیات نیز با بسمله آغاز شوند، پس فرموده [[حضرت امیر]] {{ع}} برای بر داشتن این توهم است؛<ref>کنز الدقائق، ج ۴، ص۳۸۸. </ref> لکن روایت [[حضرت علی]] {{ع}} استوراتر و پذیرفته بیشتر [[مفسران شیعه]] و [[سنّی]] است. <ref> روح المعانی، ج ۱۰، ص۶۱؛ تاریخ قرآن، ص۴۳۰. </ref> آیات ابتدایی سوره برائت بخش پایانی نازل شده از این سورهاند که پس از [[غزوه تبوک]] و پیش از ایام [[حج]] [[سال نهم هجری]] فرود آمدند <ref>کنز الدقائق، ج ۵، ص۳۸۹؛ التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۹۸ - ۹۹. </ref> و وضع بقیه مشرکان را مشخص و پیمانهای آنها با [[پیامبر]] {{صل}} را [[لغو]] کردند، در حالی که تا آن [[زمان]] [[مشرکان]] طبق [[سنن]] [[جاهلی]] خود به [[حج]] و [[طواف]] میپرداختند. | ||
[[مفسران]] <ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۲ - ۱۲۵. </ref> و مورّخان <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص۵۴۵؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۹۲؛ ج ۲، ص۳۸۴؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۸. </ref> تصریح کردهاند که هنگام [[نزول]] این [[آیات]] ابتدا [[پیامبر]]{{صل}} [[ابوبکر]] را فرستاد تا آنها را در موسم حج بر [[مردم]] بخواند؛ اما پس از [[نزول جبرئیل]] و وحیِ قدسی {{متن حدیث| لاَ يُؤَدِّي عَنْكَ إِلاَّ أَنْتَ أَوْ رَجُلٌ مِنْكَ }} (این [[مأموریت]] را کسی انجام نمیدهد مگر خودت یا مردی که از توست) [[پیامبر]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} [[امر]] کرد تا آیات را از ابوبکر بگیرد و در [[مراسم حج]] به همه مردم [[ابلاغ]] کند هرچند جزئیات این واقعه متفاوت نقل شدهاند، این مأموریت فضیلتی بزرگ و منحصر به فرد برای [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و انکارناپذیر است؛ زیرا اولاً آن چنان که برخی <ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۶۱. </ref> ادّعا کردهاند ابلاغی ساده مانند [[تبلیغ]] [[احکام]] و [[دستورات]] [[دینی]] نبود که همه [[مؤمنان]] [[شایسته]] میتوانند عهده دار آن شوند، بلکه به دلالت جمله [[وحی]]، این ابلاغ از سنخ رسالتهای ابتدایی بود که فقط [[وظیفه پیامبر]] است و هیچ کس جز او یا کسی که از اوست شایسته آن نیست. <ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰، ۱۷۳. </ref> ثانیاً این گفته برخی مفسران که سبب [[برگزیدن]] علی{{ع}} برای این مأموریت، رعایت رسم [[عرب]] بوده است که [[لغو]] [[پیمانها]] باید به دست خود شخص یا یکی از [[خویشان]] او ابلاغ گردد،<ref> الکشاف، ج ۲، ص۲۴۴؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۵۵. </ref> پذیرفتنی نیست، چون گذشته از اینکه این مأموریت به [[دستور خداوند]] بوده است، چنین سنتی اگر از [[آداب]] [[عرب جاهلی]] بوده، [[اسلام]] اکثر این عادات را [[نسخ]] کرده و اگر از رسومی است که اسلام آن را [[تأیید]] کرده [[غفلت]] پیامبر از چنین رسمی متصوّر نیست. افزون بر این، مدرکی [[تاریخی]] بر وجود چنین رسم و عادتی در [[عرب]] وجود ندارد و بر فرض وجود، با آنکه دیگر [[خویشان]] [[حضرت رسول]]{{صل}} آنجا حاضر بودند، ایشان علی{{ع}} را برای این کار برگزیدند،<ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰ - ۱۷۱. </ref> حتی طبق بعضی [[روایات]]، [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} تصریح فرمود که اگر تو این کار را نکنی، خودم باید عهده دار آن شوم<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۵؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۵؛ المیزان، ج ۹، ص۱۶۶. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | [[مفسران]] <ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۵۴ - ۱۵۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۲ - ۱۲۵. </ref> و مورّخان <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص۵۴۵؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص۴۹۲؛ ج ۲، ص۳۸۴؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص۳۸. </ref> تصریح کردهاند که هنگام [[نزول]] این [[آیات]] ابتدا [[پیامبر]] {{صل}} [[ابوبکر]] را فرستاد تا آنها را در موسم حج بر [[مردم]] بخواند؛ اما پس از [[نزول جبرئیل]] و وحیِ قدسی {{متن حدیث| لاَ يُؤَدِّي عَنْكَ إِلاَّ أَنْتَ أَوْ رَجُلٌ مِنْكَ }} (این [[مأموریت]] را کسی انجام نمیدهد مگر خودت یا مردی که از توست) [[پیامبر]] {{صل}} به [[علی]] {{ع}} [[امر]] کرد تا آیات را از ابوبکر بگیرد و در [[مراسم حج]] به همه مردم [[ابلاغ]] کند هرچند جزئیات این واقعه متفاوت نقل شدهاند، این مأموریت فضیلتی بزرگ و منحصر به فرد برای [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و انکارناپذیر است؛ زیرا اولاً آن چنان که برخی <ref>تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۶۱. </ref> ادّعا کردهاند ابلاغی ساده مانند [[تبلیغ]] [[احکام]] و [[دستورات]] [[دینی]] نبود که همه [[مؤمنان]] [[شایسته]] میتوانند عهده دار آن شوند، بلکه به دلالت جمله [[وحی]]، این ابلاغ از سنخ رسالتهای ابتدایی بود که فقط [[وظیفه پیامبر]] است و هیچ کس جز او یا کسی که از اوست شایسته آن نیست. <ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰، ۱۷۳. </ref> ثانیاً این گفته برخی مفسران که سبب [[برگزیدن]] علی {{ع}} برای این مأموریت، رعایت رسم [[عرب]] بوده است که [[لغو]] [[پیمانها]] باید به دست خود شخص یا یکی از [[خویشان]] او ابلاغ گردد،<ref> الکشاف، ج ۲، ص۲۴۴؛ تفسیر المنار، ج ۱۰، ص۱۵۵. </ref> پذیرفتنی نیست، چون گذشته از اینکه این مأموریت به [[دستور خداوند]] بوده است، چنین سنتی اگر از [[آداب]] [[عرب جاهلی]] بوده، [[اسلام]] اکثر این عادات را [[نسخ]] کرده و اگر از رسومی است که اسلام آن را [[تأیید]] کرده [[غفلت]] پیامبر از چنین رسمی متصوّر نیست. افزون بر این، مدرکی [[تاریخی]] بر وجود چنین رسم و عادتی در [[عرب]] وجود ندارد و بر فرض وجود، با آنکه دیگر [[خویشان]] [[حضرت رسول]] {{صل}} آنجا حاضر بودند، ایشان علی {{ع}} را برای این کار برگزیدند،<ref> المیزان، ج ۹، ص۱۷۰ - ۱۷۱. </ref> حتی طبق بعضی [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} به علی {{ع}} تصریح فرمود که اگر تو این کار را نکنی، خودم باید عهده دار آن شوم<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۵؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۱۲۵؛ المیزان، ج ۹، ص۱۶۶. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | ||
==فضای [[نزول]] و غرض [[سوره]]== | == فضای [[نزول]] و غرض [[سوره]] == | ||
تقریباً همه [[مفسران]] گفتهاند که [[سوره توبه]] در [[سال نهم هجری]] نازل شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳. </ref> اگرچه مطابق پارهای روایات، این سوره به یکباره بر پیامبر{{صل}} نازل شده است،<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴. </ref> دقّت در محتوای [[آیات]] آن [[درستی]] [[عقیده]] بیشتر مفسران را روشن میسازد که همان نزول تدریجی این سوره در سال نهم هجری است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴. </ref> با مراجعه به آیات، روشن میشود قسمتی از آیات این سوره پیش از [[جنگ تبوک]]، قسمتی به هنگام [[آمادگی]] و عزیمت به [[جنگ]] و بخشی پس از مراجعت از آن نازل شدهاند. | تقریباً همه [[مفسران]] گفتهاند که [[سوره توبه]] در [[سال نهم هجری]] نازل شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۳. </ref> اگرچه مطابق پارهای روایات، این سوره به یکباره بر پیامبر {{صل}} نازل شده است،<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴. </ref> دقّت در محتوای [[آیات]] آن [[درستی]] [[عقیده]] بیشتر مفسران را روشن میسازد که همان نزول تدریجی این سوره در سال نهم هجری است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴. </ref> با مراجعه به آیات، روشن میشود قسمتی از آیات این سوره پیش از [[جنگ تبوک]]، قسمتی به هنگام [[آمادگی]] و عزیمت به [[جنگ]] و بخشی پس از مراجعت از آن نازل شدهاند. | ||
آیات ابتدایی سوره نیز قبل از ایام [[حج]] سال نهم هجری فرود آمدهاند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴ - ۱۵۶۵. </ref> پس از [[فتح مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] و [[شکست]] [[قدرت]] [[قریش]] و درپی هزیمت [[سپاه]] [[هوازن]] و ثقیف که از [[قبایل]] قدرتمند [[جزیرة العرب]] به شمار میآمدند، [[اسلام]] یگانه قدرت [[حاکم]] آنجا شد و [[حکومت]] [[توانمند]] [[اسلامی]] در سراسر شبه جزیره شکل گرفت. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۶. </ref> از سوی دیگر با [[مسلمان]] شدن گروه فراوانی از [[مردم]] در حالی که هنوز [[تربیت ایمانی]] نیافته بودند، موج جدیدی از [[نفاق]] در میان [[مسلمانان]] پدید آمد؛<ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۶. </ref> به طوری که در [[سال نهم هجری]] فعالیت [[منافقان]] به اوج خود رسید <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۸ - ۱۵۷۹. </ref> و این اوضاع [[اجتماعی]]، [[قواعد]] و [[قوانین]] جدیدی را برای [[حفظ]] و [[گسترش اسلام]] و اداره [[حکومت اسلامی]] میطلبید و [[سوره توبه]] پاسخی از [[خداوند]] به این نیاز بود. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴، ۱۵۷۰. </ref> | آیات ابتدایی سوره نیز قبل از ایام [[حج]] سال نهم هجری فرود آمدهاند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴ - ۱۵۶۵. </ref> پس از [[فتح مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] و [[شکست]] [[قدرت]] [[قریش]] و درپی هزیمت [[سپاه]] [[هوازن]] و ثقیف که از [[قبایل]] قدرتمند [[جزیرة العرب]] به شمار میآمدند، [[اسلام]] یگانه قدرت [[حاکم]] آنجا شد و [[حکومت]] [[توانمند]] [[اسلامی]] در سراسر شبه جزیره شکل گرفت. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۶. </ref> از سوی دیگر با [[مسلمان]] شدن گروه فراوانی از [[مردم]] در حالی که هنوز [[تربیت ایمانی]] نیافته بودند، موج جدیدی از [[نفاق]] در میان [[مسلمانان]] پدید آمد؛<ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۶. </ref> به طوری که در [[سال نهم هجری]] فعالیت [[منافقان]] به اوج خود رسید <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۷۸ - ۱۵۷۹. </ref> و این اوضاع [[اجتماعی]]، [[قواعد]] و [[قوانین]] جدیدی را برای [[حفظ]] و [[گسترش اسلام]] و اداره [[حکومت اسلامی]] میطلبید و [[سوره توبه]] پاسخی از [[خداوند]] به این نیاز بود. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۴، ۱۵۷۰. </ref> | ||
در [[آیات]] نخست [[سوره]] تا [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید | در [[آیات]] نخست [[سوره]] تا [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بینیاز میگرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref> با امر به [[نبرد]] با [[مشرکان]] و قطع پیوند ظاهری و [[عاطفی]] با آنان، به نابودی آنان به هر شکل ممکن و در بخش دوم به [[جنگ با اهل کتاب]] [[فرمان]] میدهد و در مورد چگونگی [[ارتباط]] با آنان یکی از دو راهِ [[مسلمان]] شدن یا [[جزیه]] دادن و تحت [[امان]] حکومت اسلامی قرار گرفتن را پیش روی آنان مینهد. | ||
در بخش دیگر با افشای [[اسرار]] و توطئههای منافقان به [[سختگیری]] با آنان دستور داده، [[مؤمنان]] را از افتادن به ورطه [[نفاق]] بر [[حذر]] میدارد و در قسمت پایانی با ذکر دستهبندی موجود میان [[مسلمانان]] از نظر [[ایمان]]، همگان را به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]{{صل}} فرا میخواند <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۵ - ۱۵۷۰. </ref> و همچنین برای تأمین منابع [[مالی]] جهت اداره [[امور اقتصادی]] [[جامعه]] [[زکات]] را [[واجب]] و [[موارد مصرف]] آن را تعیین میکند. <ref>نمونه، ج ۷، ص۲۷۳. </ref> [[مبارزه]] با موج [[دنیادوستی]] و [[راحتطلبی]] را نیز که به شکلی محسوس میان مسلمانان [[مدینه]] [[نفوذ]] کرده بود و سبب کندی آنان در [[امتثال]] فرمانهای [[خدا]] و رسول{{صل}} میشد، میتوان از اغراض این سوره به شمار آورد<ref>روح المعانی، ج ۱۰، ص۱۳۸. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | در بخش دیگر با افشای [[اسرار]] و توطئههای منافقان به [[سختگیری]] با آنان دستور داده، [[مؤمنان]] را از افتادن به ورطه [[نفاق]] بر [[حذر]] میدارد و در قسمت پایانی با ذکر دستهبندی موجود میان [[مسلمانان]] از نظر [[ایمان]]، همگان را به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] {{صل}} فرا میخواند <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۵ - ۱۵۷۰. </ref> و همچنین برای تأمین منابع [[مالی]] جهت اداره [[امور اقتصادی]] [[جامعه]] [[زکات]] را [[واجب]] و [[موارد مصرف]] آن را تعیین میکند. <ref>نمونه، ج ۷، ص۲۷۳. </ref> [[مبارزه]] با موج [[دنیادوستی]] و [[راحتطلبی]] را نیز که به شکلی محسوس میان مسلمانان [[مدینه]] [[نفوذ]] کرده بود و سبب کندی آنان در [[امتثال]] فرمانهای [[خدا]] و رسول {{صل}} میشد، میتوان از اغراض این سوره به شمار آورد<ref>روح المعانی، ج ۱۰، ص۱۳۸. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | ||
==محتوای آیات== | == محتوای آیات == | ||
بخش نخست سوره توبه که [[روابط مسلمانان]] با مشرکان را محدود میکند <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۵. </ref> با [[اعلام بیزاری]] خدا و رسول{{صل}} از مشرکان آغاز میشود و با برداشتن امان از مشرکان [[عهد]] شکن که [[پیمان]] [[صلح حدیبیه]] را شکسته <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۸۶، ۱۵۸۸ - ۱۵۸۹. </ref> و مستقیم یا غیر مستقیم با [[مسلمانان]] به [[جنگ]] پرداخته بودند، از [[روز]] دهم [[ذی حجّه]] <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۶۰۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۵؛ المیزان، ج ۹، ص۱۴۹، ۱۷۹ - ۱۸۰. </ref> ۴ ماه مهلت میدهد تا [[توبه]] کنند و [[ایمان]] آورند؛ ولی به [[مشرکان]] [[وفادار]] به [[پیمان]] در صورت مدّت دار بودن پیمانشان <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۹۷، ۱۶۰۰ - ۱۶۰۱. </ref> تا پایان مدّت آن پیمان مهلت میدهد. | بخش نخست سوره توبه که [[روابط مسلمانان]] با مشرکان را محدود میکند <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۵. </ref> با [[اعلام بیزاری]] خدا و رسول {{صل}} از مشرکان آغاز میشود و با برداشتن امان از مشرکان [[عهد]] شکن که [[پیمان]] [[صلح حدیبیه]] را شکسته <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۸۶، ۱۵۸۸ - ۱۵۸۹. </ref> و مستقیم یا غیر مستقیم با [[مسلمانان]] به [[جنگ]] پرداخته بودند، از [[روز]] دهم [[ذی حجّه]] <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۶۰۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۵؛ المیزان، ج ۹، ص۱۴۹، ۱۷۹ - ۱۸۰. </ref> ۴ ماه مهلت میدهد تا [[توبه]] کنند و [[ایمان]] آورند؛ ولی به [[مشرکان]] [[وفادار]] به [[پیمان]] در صورت مدّت دار بودن پیمانشان <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۹۷، ۱۶۰۰ - ۱۶۰۱. </ref> تا پایان مدّت آن پیمان مهلت میدهد. | ||
از سویی [[پیامبر]]{{صل}} را موظف میکند که اگر مشرکی به او [[پناهنده]] شد تا از [[تعالیم اسلام]] [[آگاه]] شود، به وی [[پناه]] دهد تا [[کلام خدا]] را بشنود و سپس تا رساندن به وطنش [[امان]] دهد. <ref>المیزان، ج ۹، ص۱۵۴. </ref> علل این [[حکم]] شدید را این گونه بیان کرده که مشرکان بعد از [[نقض پیمان]] خود دیگر عهدی نزد [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} ندارند و گر چه با چرب زبانی برای [[راضی]] کردن شما میکوشند، در [[باطن]] از شما بیزارند و اگر بر شما چیره شوند، هیچ گونه رابطه [[خویشاوندی]] یا پیمان را مراعات نمیکنند. | از سویی [[پیامبر]] {{صل}} را موظف میکند که اگر مشرکی به او [[پناهنده]] شد تا از [[تعالیم اسلام]] [[آگاه]] شود، به وی [[پناه]] دهد تا [[کلام خدا]] را بشنود و سپس تا رساندن به وطنش [[امان]] دهد. <ref>المیزان، ج ۹، ص۱۵۴. </ref> علل این [[حکم]] شدید را این گونه بیان کرده که مشرکان بعد از [[نقض پیمان]] خود دیگر عهدی نزد [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} ندارند و گر چه با چرب زبانی برای [[راضی]] کردن شما میکوشند، در [[باطن]] از شما بیزارند و اگر بر شما چیره شوند، هیچ گونه رابطه [[خویشاوندی]] یا پیمان را مراعات نمیکنند. | ||
در ادامه [[حق]] آباد کردن [[مسجدالحرام]] را از مشرکان سلب کرده، تنها [[مؤمنان]] را [[شایسته]] این کار میداند و کارهایی چون آب دادن به [[حاجیان]] و تعمیر [[مسجد الحرام]] را که افتخاری بزرگ در میان [[عرب]] و در انحصار عده ای خاص بود <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۱۴۴ - ۱۴۵. </ref> بدون [[روح ایمان]]، بیارزش میداند و مقایسه چنین اعمالی را با ایمان و [[جهاد در راه خدا]] مردود میشمارد. <ref>المیزان، ج ۹، ص۲۰۴ - ۲۰۵. </ref> | در ادامه [[حق]] آباد کردن [[مسجدالحرام]] را از مشرکان سلب کرده، تنها [[مؤمنان]] را [[شایسته]] این کار میداند و کارهایی چون آب دادن به [[حاجیان]] و تعمیر [[مسجد الحرام]] را که افتخاری بزرگ در میان [[عرب]] و در انحصار عده ای خاص بود <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۱۴۴ - ۱۴۵. </ref> بدون [[روح ایمان]]، بیارزش میداند و مقایسه چنین اعمالی را با ایمان و [[جهاد در راه خدا]] مردود میشمارد. <ref>المیزان، ج ۹، ص۲۰۴ - ۲۰۵. </ref> | ||
در [[آیات]] بعدی، پس از برحذر داشتن مؤمنان از [[محبّت]] به [[پدران]] و [[برادران]] کافرشان و ترجیح [[خانواده]]، [[قبیله]]، [[اموال]]، [[تجارت]] و [[خانه]] خود بر خدا و رسول و جهاد در راه خدا، [[یاری]] [[خداوند]] به آنان در موارد متعدد از جمله [[غزوه حنین]] را به ایشان یادآوری میکند؛ زمانی که [[مسلمانان]] با نخستین [[حمله]] [[دشمن]] و [[شکست]] مقدمه [[سپاه اسلام]] فرار کردند <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۱۵۶؛ المیزان، ج ۹، ص۲۲۴. </ref> اما خدای متعالی [[آرامش]] [[قلبی]] و [[امدادهای غیبی]] خویش را بر [[پیامبر]]{{صل}} و [[مؤمنان]] [[وفادار]] به او نازل کرد <ref>المیزان، ج ۹، ص۲۲۳ - ۲۲۶. </ref> و مسلمانان فراری با شنیدن ندای منادی پیامبر{{صل}} به میدان [[نبرد]] بازگشته، [[کافران]] را شکست دادند. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۲۸ - ۳۰؛ الدر المنثور، ج ۴، ص۱۵۸ - ۱۶۳؛ المیزان، ج ۹، ص۲۲۶. </ref> در پایان این بخش ضمن [[پلید]] شمردن کافران، ورود [[مشرکان]] را به [[مسجد الحرام]] [[ممنوع]] اعلام میکند و بدین ترتیب سخن را درباره مشرکان به پایان میبرد. | در [[آیات]] بعدی، پس از برحذر داشتن مؤمنان از [[محبّت]] به [[پدران]] و [[برادران]] کافرشان و ترجیح [[خانواده]]، [[قبیله]]، [[اموال]]، [[تجارت]] و [[خانه]] خود بر خدا و رسول و جهاد در راه خدا، [[یاری]] [[خداوند]] به آنان در موارد متعدد از جمله [[غزوه حنین]] را به ایشان یادآوری میکند؛ زمانی که [[مسلمانان]] با نخستین [[حمله]] [[دشمن]] و [[شکست]] مقدمه [[سپاه اسلام]] فرار کردند <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۰، ص۱۵۶؛ المیزان، ج ۹، ص۲۲۴. </ref> اما خدای متعالی [[آرامش]] [[قلبی]] و [[امدادهای غیبی]] خویش را بر [[پیامبر]] {{صل}} و [[مؤمنان]] [[وفادار]] به او نازل کرد <ref>المیزان، ج ۹، ص۲۲۳ - ۲۲۶. </ref> و مسلمانان فراری با شنیدن ندای منادی پیامبر {{صل}} به میدان [[نبرد]] بازگشته، [[کافران]] را شکست دادند. <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۲۸ - ۳۰؛ الدر المنثور، ج ۴، ص۱۵۸ - ۱۶۳؛ المیزان، ج ۹، ص۲۲۶. </ref> در پایان این بخش ضمن [[پلید]] شمردن کافران، ورود [[مشرکان]] را به [[مسجد الحرام]] [[ممنوع]] اعلام میکند و بدین ترتیب سخن را درباره مشرکان به پایان میبرد. | ||
در بخش دوم [[سوره]] به بیان چگونگی رابطه با [[اهل کتاب]] پرداخته، سه راه [[اسلام آوردن]]، تن به [[جنگ]] دادن یا [[جزیه]] دادن را پیش روی آنان مینهد. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۶۲۰. </ref> از علل این [[حکم]] با عناوین عدم [[ایمان به خدا]] و [[روز جزا]]، [[حرام]] نکردن حرام [[خدا]] و [[رسول]] یا [[رسولان]] او <ref>المیزان، ج ۹، ص۲۳۹. </ref> و [[پیروی]] نکردن از [[دین حق]] ([[اسلام]]) یاد میکند. <ref> المیزان، ج ۹، ص۲۴۱. </ref> در توضیح این علل، برخی از [[انحرافات]] بزرگ [[اعتقادی]] و عملی آنان <ref> فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۶۲۱؛ المیزان، ج ۹، ص۲۳۷. </ref> را برمی شمرد: [[یهود]] «عُزَیر» را و [[نصارا]] «[[مسیح]]» را [[پسر خدا]] میخوانند و [[دانشمندان]] و [[راهبان]] را ارباب خود قرار داده، [[چشم]] و گوش بسته از آنان [[فرمان]] میبرند و بسیاری از دانشمندان یهود و راهبان [[مسیحی]] به گردآوری و ذخیرهسازی [[اموال]] به صورت گنجهای طلا و نقره پرداخته، با [[انفاق]] نکردن آنها [[نظام اقتصادی]] [[جامعه]] را مختل میکنند<ref>المیزان، ج ۹، ص۲۵۰ - ۲۵۱، ۲۶۳ - ۲۶۵. </ref> اما همین گنجها، مایه [[عذاب]] آنان در [[آخرت]] خواهد شد. | در بخش دوم [[سوره]] به بیان چگونگی رابطه با [[اهل کتاب]] پرداخته، سه راه [[اسلام آوردن]]، تن به [[جنگ]] دادن یا [[جزیه]] دادن را پیش روی آنان مینهد. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۶۲۰. </ref> از علل این [[حکم]] با عناوین عدم [[ایمان به خدا]] و [[روز جزا]]، [[حرام]] نکردن حرام [[خدا]] و [[رسول]] یا [[رسولان]] او <ref>المیزان، ج ۹، ص۲۳۹. </ref> و [[پیروی]] نکردن از [[دین حق]] ([[اسلام]]) یاد میکند. <ref> المیزان، ج ۹، ص۲۴۱. </ref> در توضیح این علل، برخی از [[انحرافات]] بزرگ [[اعتقادی]] و عملی آنان <ref> فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۶۲۱؛ المیزان، ج ۹، ص۲۳۷. </ref> را برمی شمرد: [[یهود]] «عُزَیر» را و [[نصارا]] «[[مسیح]]» را [[پسر خدا]] میخوانند و [[دانشمندان]] و [[راهبان]] را ارباب خود قرار داده، [[چشم]] و گوش بسته از آنان [[فرمان]] میبرند و بسیاری از دانشمندان یهود و راهبان [[مسیحی]] به گردآوری و ذخیرهسازی [[اموال]] به صورت گنجهای طلا و نقره پرداخته، با [[انفاق]] نکردن آنها [[نظام اقتصادی]] [[جامعه]] را مختل میکنند<ref>المیزان، ج ۹، ص۲۵۰ - ۲۵۱، ۲۶۳ - ۲۶۵. </ref> اما همین گنجها، مایه [[عذاب]] آنان در [[آخرت]] خواهد شد. | ||
در ادامه در دو [[آیه]] با تأکید بر اینکه مطابق با [[نظام آفرینش]]،<ref>المیزان، ج ۹، ص۲۶۸. </ref> هر سال ۱۲ ماه است، سنتی را که [[اعراب]] از [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به [[ارث]] برده بودند و ۴ ماه [[ذیقعده]]، ذیحجّه، [[محرم]] و [[رجب]] را [[ماههای حرام]] نام نهاده و [[جنگ]] و [[خون ریزی]] در آنها را [[ممنوع]] کرده بودند،<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴۵؛ المیزان، ج ۹، ص۲۶۸. </ref> [[تأیید]] و تثبیت میکند و در ضمن به [[نکوهش]] از [[سنت]] [[جاهلی]] «نسی ء» پرداخته، آن را موجب زیادتی در [[کفر]] میشمارد. | در ادامه در دو [[آیه]] با تأکید بر اینکه مطابق با [[نظام آفرینش]]،<ref>المیزان، ج ۹، ص۲۶۸. </ref> هر سال ۱۲ ماه است، سنتی را که [[اعراب]] از [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} به [[ارث]] برده بودند و ۴ ماه [[ذیقعده]]، ذیحجّه، [[محرم]] و [[رجب]] را [[ماههای حرام]] نام نهاده و [[جنگ]] و [[خون ریزی]] در آنها را [[ممنوع]] کرده بودند،<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۴۵؛ المیزان، ج ۹، ص۲۶۸. </ref> [[تأیید]] و تثبیت میکند و در ضمن به [[نکوهش]] از [[سنت]] [[جاهلی]] «نسی ء» پرداخته، آن را موجب زیادتی در [[کفر]] میشمارد. | ||
مراد از «نسئ» در [[آیه]] به تأخیر انداختن ماههای حرام است <ref>المیزان، ج ۹، ص۲۷۱ - ۲۷۲. </ref> که [[اعراب جاهلی]] برای [[رفع ممنوعیت]] [[جنگ]] و [[غارت]] در سه ماه متوالی [[حرام]]، [[حرمت]] ماه [[محرّم]] به ماه بعدی منتقل کرده، به جنگ و غارت میپرداختند، تا هم به [[منافع]] خود دست یابند و هم سنت قومی خود را نگه دارند <ref>الدر المنثور، ج ۴، ص۱۸۸ - ۱۸۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴۵. </ref> | مراد از «نسئ» در [[آیه]] به تأخیر انداختن ماههای حرام است <ref>المیزان، ج ۹، ص۲۷۱ - ۲۷۲. </ref> که [[اعراب جاهلی]] برای [[رفع ممنوعیت]] [[جنگ]] و [[غارت]] در سه ماه متوالی [[حرام]]، [[حرمت]] ماه [[محرّم]] به ماه بعدی منتقل کرده، به جنگ و غارت میپرداختند، تا هم به [[منافع]] خود دست یابند و هم سنت قومی خود را نگه دارند <ref>الدر المنثور، ج ۴، ص۱۸۸ - ۱۸۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴۵. </ref> | ||
در چهارمین بخش [[سوره]] که طولانیترین قسمت است، ضمن بیان احوال، صفات و ویژگیهای [[منافقان]] و افشای [[توطئهها]] و اسرارشان چگونگی [[رفتار]] با آنها را بیان میکند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۷ - ۱۵۶۸، ۱۶۶۱ - ۱۶۶۳. </ref> ابتدا [[مسلمانان]] را به سبب کُندی در حرکت برای [[غزوه تبوک]] و ترجیح [[حیات]] بیارزش [[دنیا]] بر [[آخرت]] [[سرزنش]] کرده، پس از دستور عمومی برای کوچ، به آنان در صورت ادامه این وضع [[عذاب]] را [[وعده]] و [[یاری پیامبر]] به دست قومی دیگر را نوید میدهد و خدای والا را [[یاور]] همیشگی [[پیامبر]] میخواند و برای نمونه [[نصرت خداوند]] به پیامبر{{صل}} در جریان [[هجرت]] از [[مکّه]] به [[مدینه]]، پنهان شدن [[حضرت]] در [[غار ثور]] [[نزول]] [[آرامش]] بر [[قلب]] پیامبر، [[امداد]] پیامبر{{صل}} با [[جنود]] نامرئی و [[برتری]] [[سخن]] خدای متعالی (یاری پیامبر و [[سیطره]] [[دین]] او) بر نقشه [[کافران]] ([[قتل پیامبر]] و برچیدن [[دین]]) را یاد آوردی میکند. <ref> المیزان، ج ۹، ص۲۷۹ - ۲۸۳. </ref> پس از این یادآوری، در مقابل مؤمنانی که مشتاقانه با [[جان]] و [[مال]] خود به [[جهاد]] میشتابند، [[منافقان]] را افرادی سود [[جود]] مینامد که به دلیل [[سختی]] [[سفر]] و دوری مسافت با بهانه جوییهای مختلف از جهاد [[سرپیچی]] میورزند سپس آنها را به جهت وجود [[شک و تردید]] در قلبشان منشأ [[اختلاف]]، [[فتنه]] انگیزی و [[جاسوسی]] در صفوف [[مسلمانان]] معرفی میکند. | در چهارمین بخش [[سوره]] که طولانیترین قسمت است، ضمن بیان احوال، صفات و ویژگیهای [[منافقان]] و افشای [[توطئهها]] و اسرارشان چگونگی [[رفتار]] با آنها را بیان میکند. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۷ - ۱۵۶۸، ۱۶۶۱ - ۱۶۶۳. </ref> ابتدا [[مسلمانان]] را به سبب کُندی در حرکت برای [[غزوه تبوک]] و ترجیح [[حیات]] بیارزش [[دنیا]] بر [[آخرت]] [[سرزنش]] کرده، پس از دستور عمومی برای کوچ، به آنان در صورت ادامه این وضع [[عذاب]] را [[وعده]] و [[یاری پیامبر]] به دست قومی دیگر را نوید میدهد و خدای والا را [[یاور]] همیشگی [[پیامبر]] میخواند و برای نمونه [[نصرت خداوند]] به پیامبر {{صل}} در جریان [[هجرت]] از [[مکّه]] به [[مدینه]]، پنهان شدن [[حضرت]] در [[غار ثور]] [[نزول]] [[آرامش]] بر [[قلب]] پیامبر، [[امداد]] پیامبر {{صل}} با [[جنود]] نامرئی و [[برتری]] [[سخن]] خدای متعالی (یاری پیامبر و [[سیطره]] [[دین]] او) بر نقشه [[کافران]] ([[قتل پیامبر]] و برچیدن [[دین]]) را یاد آوردی میکند. <ref> المیزان، ج ۹، ص۲۷۹ - ۲۸۳. </ref> پس از این یادآوری، در مقابل مؤمنانی که مشتاقانه با [[جان]] و [[مال]] خود به [[جهاد]] میشتابند، [[منافقان]] را افرادی سود [[جود]] مینامد که به دلیل [[سختی]] [[سفر]] و دوری مسافت با بهانه جوییهای مختلف از جهاد [[سرپیچی]] میورزند سپس آنها را به جهت وجود [[شک و تردید]] در قلبشان منشأ [[اختلاف]]، [[فتنه]] انگیزی و [[جاسوسی]] در صفوف [[مسلمانان]] معرفی میکند. | ||
آنگاه برخی منافقان را که به بهانه [[مشقّت]] [[جنگ]] <ref>المیزان، ج۹، ص۳۰۵؛ الدر المنثور، ج۴، ص۲۱۵. </ref> یا به [[گناه]] افتادن <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۹۱ - ۱۹۲؛ الدر المنثور، ج ۴، ص۲۱۳ - ۲۱۵. </ref> برای [[ترک جهاد]] [[اذن]] میخواستند، [[توبیخ]] میکند و آنان را [[سقوط]] کرده در فتنه و [[دوزخ]] خوانده،<ref>المیزان، ج ۹، ص۳۰۸. </ref> سپس [[پیامبر]] را از [[شگفتی]] در برابر زیادی [[اموال]] و [[فرزندان]] آنان برحذر میدارد و [[ثروت]] و فرزندان آنان را مایه [[عذاب]] آنها در [[دنیا]] و بیرون رفتن جانشان در حال [[کفر]] معرفی میکند. <ref> المیزان، ج ۹، ص۳۰۸. </ref> منافقان را در [[باطن]] [[کافر]] و [[اظهار اسلام]] و ایمانشان را از روی [[ترس]] میداند و گروهی از آنان را که به پیامبر به دلیل تقسیم [[زکات]] و [[صدقات]] بین [[فقرا]] خرده میگرفتند ملامت میکند. <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۰۰ - ۲۰۲؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص۳۲۶۲۹۸. </ref> در ادامه به افشای [[توطئه]] گروهی از منافقان برای کشتن [[رسول خدا]]{{صل}} در بازگشت از [[غزوه تبوک]] <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۹۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۷۱؛ المیزان، ج ۹، ص۳۲۵ - ۳۲۶. </ref> پرداخته، با اشاره به ترس آنان از [[نزول]] [[سوره]] ای که اسرارشان را فاش کند، عذرتراشی آنها و [[پوزش]] خواهی شان را [[بیهوده]] میخواند؛ آن گاه منافقان را [[جامعه]] ای واحد به شمار میآورد <ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۵ - ۳۳۶. </ref> و از ویژگیهای عمومی آنان با عناوین «[[امر به منکر]]، [[نهی از معروف]]، خود داری از [[انفاق]]، فراموش کردن [[خدا]] و [[فسق]]» یاد کرده، ضمن [[تشبیه]] ایشان به [[اقوام]] [[کافر]] گذشته مانند [[قوم نوح]]، [[عاد]]، [[ثمود]]، [[قوم ابراهیم]]، [[اصحاب مدین]] و [[قوم لوط]] که با وجود [[قدرت]]، [[اموال]] و [[اولاد]] بیشتر بر اثر [[نافرمانی خداوند]] گرفتار [[عذاب الهی]] شدند، آنان را نیز به [[عذاب ابدی]] [[تهدید]] میکند. | آنگاه برخی منافقان را که به بهانه [[مشقّت]] [[جنگ]] <ref>المیزان، ج۹، ص۳۰۵؛ الدر المنثور، ج۴، ص۲۱۵. </ref> یا به [[گناه]] افتادن <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۹۱ - ۱۹۲؛ الدر المنثور، ج ۴، ص۲۱۳ - ۲۱۵. </ref> برای [[ترک جهاد]] [[اذن]] میخواستند، [[توبیخ]] میکند و آنان را [[سقوط]] کرده در فتنه و [[دوزخ]] خوانده،<ref>المیزان، ج ۹، ص۳۰۸. </ref> سپس [[پیامبر]] را از [[شگفتی]] در برابر زیادی [[اموال]] و [[فرزندان]] آنان برحذر میدارد و [[ثروت]] و فرزندان آنان را مایه [[عذاب]] آنها در [[دنیا]] و بیرون رفتن جانشان در حال [[کفر]] معرفی میکند. <ref> المیزان، ج ۹، ص۳۰۸. </ref> منافقان را در [[باطن]] [[کافر]] و [[اظهار اسلام]] و ایمانشان را از روی [[ترس]] میداند و گروهی از آنان را که به پیامبر به دلیل تقسیم [[زکات]] و [[صدقات]] بین [[فقرا]] خرده میگرفتند ملامت میکند. <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۲۰۰ - ۲۰۲؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص۳۲۶۲۹۸. </ref> در ادامه به افشای [[توطئه]] گروهی از منافقان برای کشتن [[رسول خدا]] {{صل}} در بازگشت از [[غزوه تبوک]] <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۹۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۷۱؛ المیزان، ج ۹، ص۳۲۵ - ۳۲۶. </ref> پرداخته، با اشاره به ترس آنان از [[نزول]] [[سوره]] ای که اسرارشان را فاش کند، عذرتراشی آنها و [[پوزش]] خواهی شان را [[بیهوده]] میخواند؛ آن گاه منافقان را [[جامعه]] ای واحد به شمار میآورد <ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۵ - ۳۳۶. </ref> و از ویژگیهای عمومی آنان با عناوین «[[امر به منکر]]، [[نهی از معروف]]، خود داری از [[انفاق]]، فراموش کردن [[خدا]] و [[فسق]]» یاد کرده، ضمن [[تشبیه]] ایشان به [[اقوام]] [[کافر]] گذشته مانند [[قوم نوح]]، [[عاد]]، [[ثمود]]، [[قوم ابراهیم]]، [[اصحاب مدین]] و [[قوم لوط]] که با وجود [[قدرت]]، [[اموال]] و [[اولاد]] بیشتر بر اثر [[نافرمانی خداوند]] گرفتار [[عذاب الهی]] شدند، آنان را نیز به [[عذاب ابدی]] [[تهدید]] میکند. | ||
در مقابل، [[مؤمنان]] را جامعهای دیگر دانسته،<ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۸ - ۳۳۷. </ref> از ویژگیهای عمومی ایشان با عناوین «[[امر به معروف]]، [[نهی از منکر]]، [[اقامه نماز]]، پرداخت [[زکات]] و [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]» یاد میکند و به آنان [[بهشت]] جاویدان و [[رضوان]] [[خداوند]] را [[وعده]] میدهد. سپس به [[پیامبر]]{{صل}} [[فرمان جهاد]] و [[سختگیری]] بر [[منافقان]] را داده، به سخنان [[کفرآمیز]] و [[کفر]] [[باطنی]] و [[توطئه]] نافرجام آنها [[ضد]] او اشاره میکند <ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۸ - ۳۳۹. </ref> و به آنها وعده [[عذاب]] میدهد، هرچند راه [[توبه]] را نیز به رویشان باز میگذارد. | در مقابل، [[مؤمنان]] را جامعهای دیگر دانسته،<ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۸ - ۳۳۷. </ref> از ویژگیهای عمومی ایشان با عناوین «[[امر به معروف]]، [[نهی از منکر]]، [[اقامه نماز]]، پرداخت [[زکات]] و [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]» یاد میکند و به آنان [[بهشت]] جاویدان و [[رضوان]] [[خداوند]] را [[وعده]] میدهد. سپس به [[پیامبر]] {{صل}} [[فرمان جهاد]] و [[سختگیری]] بر [[منافقان]] را داده، به سخنان [[کفرآمیز]] و [[کفر]] [[باطنی]] و [[توطئه]] نافرجام آنها [[ضد]] او اشاره میکند <ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۸ - ۳۳۹. </ref> و به آنها وعده [[عذاب]] میدهد، هرچند راه [[توبه]] را نیز به رویشان باز میگذارد. | ||
در پنجمین بخش از [[سوره]] به تبیین اصناف موجود میان [[مسلمانان]] از نظر شدت و [[ضعف ایمان]] میپردازد؛<ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۸ - ۱۵۶۹، ۱۶۹۲ - ۱۶۹۳، ۱۶۹۸ - ۱۶۹۹. </ref> ابتدا کفر و [[نفاق]] [[اعراب بادیه]] نشین را به سبب دوری آنان از [[تمدن]] <ref>المیزان، ج ۹، ص۳۷۰. </ref> بیش از سایر منافقان دانسته، آنان را به جهت خسارت دانستن انفاق و [[بدخواهی]] نسبت به مؤمنان [[مذمت]] میکند و در مقابل، گروهی دیگر از ایشان را به [[ایمان]] و انفاقشان میستاید. سپس مسلمانان را به ۴ گروه قسمت میکند: گروهی مؤمنان راستیناند که شامل بعضی از [[مهاجران]] و [[انصار]] نخستین قبل از [[جنگ بدر]] <ref>المیزان، ج۹، ص۳۷۲ - ۳۷۴. </ref> و مؤمنانی میشود که به نیکویی از ایشان [[پیروی]] کردند. اینان از خدا [[خشنود]] و مورد [[رضایت خدا]] و [[شایسته]] بهشتاند. گروه دوم منافقانی هستند که به نفاق خو کرده، سزاوار عذابی دوبارهاند. گروه سوم آناناند که اعمالشان آمیخته ای از [[نیک]] و بد است؛ امّا به [[گناه]] خویش اعتراف دارند، پس [[امید]] است که [[خداوند]] از ایشان در گذرد. چهارمین گروه آن هایند که در برزخی میان [[نیکوکاران]] و بدکاران گرفتارند و عاقبتشان اعم از [[عذاب]] یا [[مغفرت]]، بسته به [[اراده]] خدای والاست. <ref>المیزان، ج۹، ص۳۸۰ - ۳۸۱. </ref> | در پنجمین بخش از [[سوره]] به تبیین اصناف موجود میان [[مسلمانان]] از نظر شدت و [[ضعف ایمان]] میپردازد؛<ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۸ - ۱۵۶۹، ۱۶۹۲ - ۱۶۹۳، ۱۶۹۸ - ۱۶۹۹. </ref> ابتدا کفر و [[نفاق]] [[اعراب بادیه]] نشین را به سبب دوری آنان از [[تمدن]] <ref>المیزان، ج ۹، ص۳۷۰. </ref> بیش از سایر منافقان دانسته، آنان را به جهت خسارت دانستن انفاق و [[بدخواهی]] نسبت به مؤمنان [[مذمت]] میکند و در مقابل، گروهی دیگر از ایشان را به [[ایمان]] و انفاقشان میستاید. سپس مسلمانان را به ۴ گروه قسمت میکند: گروهی مؤمنان راستیناند که شامل بعضی از [[مهاجران]] و [[انصار]] نخستین قبل از [[جنگ بدر]] <ref>المیزان، ج۹، ص۳۷۲ - ۳۷۴. </ref> و مؤمنانی میشود که به نیکویی از ایشان [[پیروی]] کردند. اینان از خدا [[خشنود]] و مورد [[رضایت خدا]] و [[شایسته]] بهشتاند. گروه دوم منافقانی هستند که به نفاق خو کرده، سزاوار عذابی دوبارهاند. گروه سوم آناناند که اعمالشان آمیخته ای از [[نیک]] و بد است؛ امّا به [[گناه]] خویش اعتراف دارند، پس [[امید]] است که [[خداوند]] از ایشان در گذرد. چهارمین گروه آن هایند که در برزخی میان [[نیکوکاران]] و بدکاران گرفتارند و عاقبتشان اعم از [[عذاب]] یا [[مغفرت]]، بسته به [[اراده]] خدای والاست. <ref>المیزان، ج۹، ص۳۸۰ - ۳۸۱. </ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
در [[آیات]] پسین، [[پیامبر]] را به [[گرفتن زکات]] از [[مسلمانان]] و [[دعا کردن]] بر ایشان [[فرمان]] میدهد و [[زکات]] را سبب [[پاکیزگی]] قلبها و پر [[برکت]] شدن اموالشان <ref>المیزان، ج۹، ص۳۷۷. </ref> و [[دعای پیامبر]] را مایه [[آرامش]] ایشان میداند. سپس برای [[ترغیب]] [[مردم]] به زکات دادن، خداوند را گیرنده [[صدقات]] و زکات آنان <ref>المیزان، ج۹، ص۳۷۷ - ۳۷۸. </ref> و [[خدا]]، [[رسول]] و [[مؤمنان]] را [[شاهد]] [[اعمال نیک]] آنها معرفی میکند. | در [[آیات]] پسین، [[پیامبر]] را به [[گرفتن زکات]] از [[مسلمانان]] و [[دعا کردن]] بر ایشان [[فرمان]] میدهد و [[زکات]] را سبب [[پاکیزگی]] قلبها و پر [[برکت]] شدن اموالشان <ref>المیزان، ج۹، ص۳۷۷. </ref> و [[دعای پیامبر]] را مایه [[آرامش]] ایشان میداند. سپس برای [[ترغیب]] [[مردم]] به زکات دادن، خداوند را گیرنده [[صدقات]] و زکات آنان <ref>المیزان، ج۹، ص۳۷۷ - ۳۷۸. </ref> و [[خدا]]، [[رسول]] و [[مؤمنان]] را [[شاهد]] [[اعمال نیک]] آنها معرفی میکند. | ||
در ادامه [[توطئه]] گروهی از [[منافقان]] را افشا میکند که [[مسجد ضرار]] را ساخته، آن را پایگاه ایجاد [[تفرقه]] میان مسلمانان و [[ترویج]] [[کفر]] و [[نفاق]] کرده بودند <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۱۰؛ المیزان، ج ۹، ص۳۸۹ - ۳۹۰. </ref> و در [[پوشش]] [[کار خیر]] به [[دسیسه]] ضدّ مسلمانان پرداخته و بنا بر [[روایات]] [[سبب نزول]]، در [[انتظار]] [[ابوعامر راهب]] بودند که قرار بود با لشکری از [[روم]] به سوی آنها بیاید و به کمک آنان پیامبر را از [[مدینه]] بیرون کنند. <ref>اسباب النزول، ص۲۱۴ - ۲۱۵. </ref> پیامبر{{صل}} را از [[نماز خواندن]] در آن [[مسجد]] باز میدارد. <ref> فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۱۰؛ المیزان، ج ۹، ص۳۹۰. </ref> | در ادامه [[توطئه]] گروهی از [[منافقان]] را افشا میکند که [[مسجد ضرار]] را ساخته، آن را پایگاه ایجاد [[تفرقه]] میان مسلمانان و [[ترویج]] [[کفر]] و [[نفاق]] کرده بودند <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۱۰؛ المیزان، ج ۹، ص۳۸۹ - ۳۹۰. </ref> و در [[پوشش]] [[کار خیر]] به [[دسیسه]] ضدّ مسلمانان پرداخته و بنا بر [[روایات]] [[سبب نزول]]، در [[انتظار]] [[ابوعامر راهب]] بودند که قرار بود با لشکری از [[روم]] به سوی آنها بیاید و به کمک آنان پیامبر را از [[مدینه]] بیرون کنند. <ref>اسباب النزول، ص۲۱۴ - ۲۱۵. </ref> پیامبر {{صل}} را از [[نماز خواندن]] در آن [[مسجد]] باز میدارد. <ref> فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۱۰؛ المیزان، ج ۹، ص۳۹۰. </ref> | ||
بخش پایانی [[سوره توبه]] بیانگر حدود [[تکالیف]] مسلمانان درباره [[جهاد]] و [[لزوم]] [[اطاعت از خدا]] و رسول و دوری از [[مشرکان]] است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۹، ۱۷۱۳-۱۷۱۶. </ref> نخست بهای جهاد و کشته شدن در [[راه خدا]] را [[بهشت]] قرار داده، مؤمنان را به [[توبه]]، [[عبادت]]، [[ستایش خدا]]، [[روزهداری]]،<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۰۲ - ۲۰۳. </ref>[[رکوع]]، [[سجود]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[حفظ]] [[حدود الهی]] میستاید. سپس [[مؤمنان]] را از [[استغفار]] برای [[خویشان]] [[مشرک]] خود بعد از آنکه دانستهاند آنان [[اهل]] دوزخاند، [[نهی]] میکند و استغفار ابراهیم{{ع}} برای [[پدر]] خواندهاش را به سبب وعدهای میداند که ابراهیم{{ع}} به او پیش از روشن شدن عداوتش با [[خدا]] داده بود. | بخش پایانی [[سوره توبه]] بیانگر حدود [[تکالیف]] مسلمانان درباره [[جهاد]] و [[لزوم]] [[اطاعت از خدا]] و رسول و دوری از [[مشرکان]] است. <ref>فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۵۶۹، ۱۷۱۳-۱۷۱۶. </ref> نخست بهای جهاد و کشته شدن در [[راه خدا]] را [[بهشت]] قرار داده، مؤمنان را به [[توبه]]، [[عبادت]]، [[ستایش خدا]]، [[روزهداری]]،<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۰۲ - ۲۰۳. </ref>[[رکوع]]، [[سجود]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[حفظ]] [[حدود الهی]] میستاید. سپس [[مؤمنان]] را از [[استغفار]] برای [[خویشان]] [[مشرک]] خود بعد از آنکه دانستهاند آنان [[اهل]] دوزخاند، [[نهی]] میکند و استغفار ابراهیم {{ع}} برای [[پدر]] خواندهاش را به سبب وعدهای میداند که ابراهیم {{ع}} به او پیش از روشن شدن عداوتش با [[خدا]] داده بود. | ||
درباره [[سبب نزول]] این [[آیات]] {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش | درباره [[سبب نزول]] این [[آیات]] {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند» سوره توبه، آیه ۱۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش جز بنا به وعدهای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بیگمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.</ref> سه دسته [[روایت]] هست که مایه [[اختلاف]] دیدگاه [[مفسران]] در این مورد شده است<ref>جامع البیان، ج ۱۱، ص۵۶ - ۵۹؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۳۰۰ - ۳۰۳؛ اسنی المطالب، ص۴۶. </ref>. بعضی از [[مفسران اهل سنت]] معتقدند این دو [[آیه]] هنگام [[وفات]] [[ابوطالب]] پس از آنکه [[پیامبر]] {{صل}} قصد استغفار برای او داشت نازل شدند؛<ref>جامع البیان، ج ۱۱، ص۵۶ - ۵۷؛ روح المعانی، ج ۱۱، ص۴۸۴۷. </ref> ولی این نظر صحیح نیست؛ به دلیل تردیدناپذیر بودن [[ایمان ابوطالب]]، به [[ادله]] ای از جمله دلالت صریح [[احادیث]] فراوان از [[ائمه اهل بیت]] {{عم}}،<ref>الکافی، ج ۱، ص۴۴۸ - ۴۴۹، ۴۵۲ - ۴۵۳؛ البرهان، ج ۲، ص۴۶، ۶۷۲، ۷۱۹. </ref> دلالت ضمنی و بعضاً صریح [[روایات]] فراوانی از [[اهل سنت]]، به ویژه آنچه درباره حمایتهای بیدریغ وی از پیامبر {{صل}} در برابر [[قریش]] نقل شده است <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۳۱؛ المنتظم، ج ۲، ص۳۶۸ - ۳۷۰؛ التمهید، ج ۱، ص۲۳۰. </ref> و مضمون اشعاری که از طرق صحیح به وی منتسب است <ref>المیزان، ج ۹، ص۴۰۶؛ التمهید، ج ۱، ص۲۳۰. </ref> و نیز با در نظر گرفتن [[ناسازگاری]] [[زمان]] آن با زمان [[نزول آیه]] یعنی [[سال نهم هجری]] <ref>تفسیر المنار، ج ۱۱، ص۵۸، ۵۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص۴۴؛ الکشاف، ج ۲، ص۳۱۵. </ref> و مردود بودن قاعده تکرار [[نزول]] <ref>روح البیان، ج ۳، ص۵۲۳؛ تفسیر المنار، ج ۱۱، ص۵۸. </ref> که از جانب بعضی برای توجیه این مشکل مطرح شده است. <ref>الاتقان، ج ۱، ص۱۰۶. </ref> | ||
گروهی دیگر گفتهاند: آیه زمانی نازل شد که [[پیامبر]] هنگام [[زیارت]] [[مزار]] مادرش [[آمنه]] {{ع}} در [[عمره]] [[حدیبیه]] در [[سال هفتم هجری]] <ref>تفسیر المنار، ج ۱۱، ص۵۸. </ref> یا [[فتح مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] <ref>الکشاف، ج ۲، ص۳۱۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۰۸. </ref> یا بازگشت از [[غزوه تبوک]] در [[سال نهم هجری]]، میخواست برای [[مادر]] خویش [[استغفار]] کند. <ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۳۰۲؛ تفسیر المنار، ج ۱۱، ۵۸، ۵۹. </ref> این دیدگاه را نیز [[مفسران شیعه]] و بسیاری از محقّقان [[اهل سنت]] نپذیرفتهاند،<ref>روح المعانی، ج ۷، ص۴۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص۴۴؛ روح البیان، ج ۳، ص۵۲۳. </ref> زیرا افزون بر تشتت زمانی وضعف این دسته از [[روایات]]، [[ایمان]] [[والدین]] پیامبر{{صل}} به استناد روایات صحیح از [[شیعه]] و اهل سنت [[قطعی]] است. <ref>روح المعانی، ج ۷، ص۲۸۳؛ التمهید، ج ۱، ص۲۳۰ - ۲۳۱. </ref> | گروهی دیگر گفتهاند: آیه زمانی نازل شد که [[پیامبر]] هنگام [[زیارت]] [[مزار]] مادرش [[آمنه]] {{ع}} در [[عمره]] [[حدیبیه]] در [[سال هفتم هجری]] <ref>تفسیر المنار، ج ۱۱، ص۵۸. </ref> یا [[فتح مکّه]] در [[سال هشتم هجری]] <ref>الکشاف، ج ۲، ص۳۱۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۲۰۸. </ref> یا بازگشت از [[غزوه تبوک]] در [[سال نهم هجری]]، میخواست برای [[مادر]] خویش [[استغفار]] کند. <ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۳۰۲؛ تفسیر المنار، ج ۱۱، ۵۸، ۵۹. </ref> این دیدگاه را نیز [[مفسران شیعه]] و بسیاری از محقّقان [[اهل سنت]] نپذیرفتهاند،<ref>روح المعانی، ج ۷، ص۴۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص۴۴؛ روح البیان، ج ۳، ص۵۲۳. </ref> زیرا افزون بر تشتت زمانی وضعف این دسته از [[روایات]]، [[ایمان]] [[والدین]] پیامبر {{صل}} به استناد روایات صحیح از [[شیعه]] و اهل سنت [[قطعی]] است. <ref>روح المعانی، ج ۷، ص۲۸۳؛ التمهید، ج ۱، ص۲۳۰ - ۲۳۱. </ref> | ||
نظر صحیح در [[سبب نزول]] [[آیات]] یاد شده آن است که گروهی از [[مسلمانان]] برای [[مردگان]] [[مشرک]] خود استغفار میکردند و در برابر [[نهی]] دیگران، به استغفار ابراهیم{{ع}} برای [[پدر]] خواندهاش [[احتجاج]] میکردند، تا جایی که از پیامبر{{صل}} نیز خواهان استغفار بودند، پس این دو [[آیه]] نازل شد و آنان را از این عمل بازداشت. <ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۳۰۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۲۱؛ التهمید، ج ۱، ص۲۳۱ - ۲۳۲. </ref> | نظر صحیح در [[سبب نزول]] [[آیات]] یاد شده آن است که گروهی از [[مسلمانان]] برای [[مردگان]] [[مشرک]] خود استغفار میکردند و در برابر [[نهی]] دیگران، به استغفار ابراهیم {{ع}} برای [[پدر]] خواندهاش [[احتجاج]] میکردند، تا جایی که از پیامبر {{صل}} نیز خواهان استغفار بودند، پس این دو [[آیه]] نازل شد و آنان را از این عمل بازداشت. <ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۳۰۰؛ فی ظلال القرآن، ج ۳، ص۱۷۲۱؛ التهمید، ج ۱، ص۲۳۱ - ۲۳۲. </ref> | ||
در ادامه آیات با تأکید بر [[مالکیت مطلق خداوند]] بر [[جهان هستی]] و [[مرگ]] و [[حیات]]، ضمن اشاره به بازگشت [[خداوند]] با [[رحمت]] <ref>المیزان، ج ۹، ص۴۰۰. </ref> بر پیامبر و [[مهاجران]] و [[انصار]] که به هنگام [[سختی]] از او [[پیروی]] کردند، از [[قبول توبه]] سه نفر از متخلفان از غزوه تبوک یعنی [[کعب بن مالک]]، [[مرارة بن ربیع]] و [[هلال بن امیه]] <ref>الدر المنثور، ج ۴، ص۳۰۹ - ۳۱۴. </ref> خبر میدهد که نه از روی [[نفاق]] بلکه به جهت [[سستی]] و [[سهل]] انگاری در [[جهاد]] شرکت نکردند و سپس پشیمان شدند و [[توبه]] کردند. | در ادامه آیات با تأکید بر [[مالکیت مطلق خداوند]] بر [[جهان هستی]] و [[مرگ]] و [[حیات]]، ضمن اشاره به بازگشت [[خداوند]] با [[رحمت]] <ref>المیزان، ج ۹، ص۴۰۰. </ref> بر پیامبر و [[مهاجران]] و [[انصار]] که به هنگام [[سختی]] از او [[پیروی]] کردند، از [[قبول توبه]] سه نفر از متخلفان از غزوه تبوک یعنی [[کعب بن مالک]]، [[مرارة بن ربیع]] و [[هلال بن امیه]] <ref>الدر المنثور، ج ۴، ص۳۰۹ - ۳۱۴. </ref> خبر میدهد که نه از روی [[نفاق]] بلکه به جهت [[سستی]] و [[سهل]] انگاری در [[جهاد]] شرکت نکردند و سپس پشیمان شدند و [[توبه]] کردند. | ||
در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> که به «[[آیه صادقین]]» معروف است، همه [[مؤمنان]] را به [[تقوا]] و [[پیروی]] از [[صادقان]] در گفتار و [[رفتار]] فرا میخواند. <ref>المیزان، ج ۹، ص۴۰۲. </ref> برپایه [[روایات]] بسیاری از [[شیعه]] مراد از [[صادقین]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} اویند. <ref>کنز الدقائق، ج ۵، ص۵۶۸ - ۵۷۰. </ref> روایاتی از [[اهل سنت]] نیز صادقین را [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} خواندهاند. <ref>الدر المنثور، ج ۴، ص۳۱۶. </ref> سپس [[اهل]] [[مدینه]] و اطراف آن را از [[همراهی]] نکردن پیامبر{{صل}} در [[جنگها]] برحذر داشته، میفرماید: [[خداوند]] به آنان در برابر هر [[سختی]] که در [[راه خدا]] متحمل میشوند و نیز هر انفاقی که در راه او میکنند [[پاداش]] میدهد و با تأکید بر [[لزوم]] [[هجرت]] گروهی از مؤمنان سایر [[شهرها]] به مدینه برای فرا گرفتن [[معارف دینی]] از پیامبر{{صل}} و انتقال آنها به [[قوم]] خود و [[انذار]] آنها، مجددا به [[جهاد]] و [[خشونت]] با [[کافران]] [[فرمان]] میدهد تا [[مسلمانان]] را سرسخت و باصلابت بیابند. | در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> که به «[[آیه صادقین]]» معروف است، همه [[مؤمنان]] را به [[تقوا]] و [[پیروی]] از [[صادقان]] در گفتار و [[رفتار]] فرا میخواند. <ref>المیزان، ج ۹، ص۴۰۲. </ref> برپایه [[روایات]] بسیاری از [[شیعه]] مراد از [[صادقین]]، [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} اویند. <ref>کنز الدقائق، ج ۵، ص۵۶۸ - ۵۷۰. </ref> روایاتی از [[اهل سنت]] نیز صادقین را [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} خواندهاند. <ref>الدر المنثور، ج ۴، ص۳۱۶. </ref> سپس [[اهل]] [[مدینه]] و اطراف آن را از [[همراهی]] نکردن پیامبر {{صل}} در [[جنگها]] برحذر داشته، میفرماید: [[خداوند]] به آنان در برابر هر [[سختی]] که در [[راه خدا]] متحمل میشوند و نیز هر انفاقی که در راه او میکنند [[پاداش]] میدهد و با تأکید بر [[لزوم]] [[هجرت]] گروهی از مؤمنان سایر [[شهرها]] به مدینه برای فرا گرفتن [[معارف دینی]] از پیامبر {{صل}} و انتقال آنها به [[قوم]] خود و [[انذار]] آنها، مجددا به [[جهاد]] و [[خشونت]] با [[کافران]] [[فرمان]] میدهد تا [[مسلمانان]] را سرسخت و باصلابت بیابند. | ||
باز به گفت و گو از [[منافقان]] پرداخته، ضمن تصویر حالت [[شک و تردید]] ایشان به هنگام [[نزول]] [[آیات قرآن]]، فرود آمدن [[قرآن]] را سبب ازدیاد [[ایمان]] مؤمنان و [[گمراهی]] بیش از پیش منافقان میخواند و سرانجام در پایان [[سوره]] برای تأکید سفارش به [[اطاعت از رسول خدا]]{{صل}} او را چنین [[وصف]] میکند که [[پیامبری]] همنوع شماست و از خسارت و نابودی شما [[رنج]] میبرد و در [[خیرخواهی]] برایتان و در [[نجات]] شما، چه [[مؤمن]] و چه غیر مؤمن، [[حریص]] است و در خصوص مؤمنان، [[مهربان]]؛<ref>المیزان، ج ۹، ص۴۱۱ - ۴۱۲. </ref> آن گاه با توصیه پیامبر به [[توکل]] بر خداوند در امر [[هدایت مردم]] <ref>المیزان، ج ۹، ص۴۱۳. </ref>[[سوره]] را پایان میدهد. | باز به گفت و گو از [[منافقان]] پرداخته، ضمن تصویر حالت [[شک و تردید]] ایشان به هنگام [[نزول]] [[آیات قرآن]]، فرود آمدن [[قرآن]] را سبب ازدیاد [[ایمان]] مؤمنان و [[گمراهی]] بیش از پیش منافقان میخواند و سرانجام در پایان [[سوره]] برای تأکید سفارش به [[اطاعت از رسول خدا]] {{صل}} او را چنین [[وصف]] میکند که [[پیامبری]] همنوع شماست و از خسارت و نابودی شما [[رنج]] میبرد و در [[خیرخواهی]] برایتان و در [[نجات]] شما، چه [[مؤمن]] و چه غیر مؤمن، [[حریص]] است و در خصوص مؤمنان، [[مهربان]]؛<ref>المیزان، ج ۹، ص۴۱۱ - ۴۱۲. </ref> آن گاه با توصیه پیامبر به [[توکل]] بر خداوند در امر [[هدایت مردم]] <ref>المیزان، ج ۹، ص۴۱۳. </ref>[[سوره]] را پایان میدهد. | ||
[[آیات]] مشهور و دارای نام این سوره عبارتاند از: | [[آیات]] مشهور و دارای نام این سوره عبارتاند از: | ||
# [[آیه سیف]] <ref>الاتقان، ج ۲، ص۷۰۶ - ۷۰۷. </ref> یا [[قتال]] ([[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید | # [[آیه سیف]] <ref>الاتقان، ج ۲، ص۷۰۶ - ۷۰۷. </ref> یا [[قتال]] ([[آیه]] {{متن قرآن|فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.</ref>) <ref>بحارالانوار، ج ۱۹، ص۱۱۴؛ التمهید، ج ۲، ص۳۵۱. </ref>، | ||
# [[آیه سقایة الحاج]] آیه {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار دادهاید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref>.<ref>نهج الحق، ص۱۸۲. </ref>، | # [[آیه سقایة الحاج]] آیه {{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار دادهاید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref>.<ref>نهج الحق، ص۱۸۲. </ref>، | ||
# [[آیه نجاسة المشرکین]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید | # [[آیه نجاسة المشرکین]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بینیاز میگرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref>.<ref>الذریعه، ج ۴، ص۳۳۳. </ref> | ||
# [[آیه جزیه]] آیه {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کردهاند حرام نمیدانند و به دین حق نمیگروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری | # [[آیه جزیه]] آیه {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کردهاند حرام نمیدانند و به دین حق نمیگروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref>.<ref>ناسخ القرآن و منسوخه، ص۴۱۴. </ref> | ||
# [[آیه کنز]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۹، ص۲۵۹. </ref> | # [[آیه کنز]] آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۹، ص۲۵۹. </ref> | ||
# [[آیه غار]] آیه {{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref>.<ref>الصحیح من سیره النبی، ج ۴، ص۲۳. </ref> | # [[آیه غار]] آیه {{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref>.<ref>الصحیح من سیره النبی، ج ۴، ص۲۳. </ref> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
# [[آیه نفر]] آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref>.<ref>کفایة الاصول، ص۲۹۸. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | # [[آیه نفر]] آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}}<ref>«و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref>.<ref>کفایة الاصول، ص۲۹۸. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | ||
==[[فضیلت سوره]] [[توبه]]== | == [[فضیلت سوره]] [[توبه]] == | ||
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هرکس سورههای [[انفال]] و [[برائت]] را در هر ماه بخواند، هیچ گاه [[نفاق]] در [[قلب]] او [[نفوذ]] نمیکند و از [[شیعیان]] [[حقیقی]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} خواهد بود و در [[روز قیامت]] تا [[زمان]] [[فراغت]] [[مردم]] از حساب، از [[نعمتهای بهشتی]] میخورد. <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۳؛ ثواب الاعمال، ص۲۲۴. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: هرکس سورههای [[انفال]] و [[برائت]] را در هر ماه بخواند، هیچ گاه [[نفاق]] در [[قلب]] او [[نفوذ]] نمیکند و از [[شیعیان]] [[حقیقی]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} خواهد بود و در [[روز قیامت]] تا [[زمان]] [[فراغت]] [[مردم]] از حساب، از [[نعمتهای بهشتی]] میخورد. <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۷۳؛ ثواب الاعمال، ص۲۲۴. </ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[سوره توبه - دشتی (مقاله)| مقاله «سوره توبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref> | ||
==سوره توبه در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | == سوره توبه در دانشنامه معاصر قرآن کریم == | ||
نهمین [[سوره]] [[قرآن]] و سیزدهمین آن به [[ترتیب نزول]]، نازل شده در [[مدینه]] با محتوای [[بیزاری]] از [[مشرکین]] و [[مبارزه]] با آنان، مشهورترین نام سوره نهم قرآن «[[توبه]]» است. علت نامگذاری این سوره به «توبه»، فراوانی کاربرد کلمه «توبه» و مشتقات آن در این سوره نسبت به دیگر [[سورههای قرآن]] [[کریم]] و شرح سرگذشت درسآموز توبه ۳ تن از متخلفان [[غزوه تبوک]] در این سوره است. دومین نام مشهور این سوره «[[برائت]]» است که از کلمه آغازین سوره برگرفته شده است. این دو اسم در [[صحیح بخاری]] به نقل از [[زید بن ثابت]] آمده است و از هر دو اسم، در قرآنهای موجود استفاده میشود. | نهمین [[سوره]] [[قرآن]] و سیزدهمین آن به [[ترتیب نزول]]، نازل شده در [[مدینه]] با محتوای [[بیزاری]] از [[مشرکین]] و [[مبارزه]] با آنان، مشهورترین نام سوره نهم قرآن «[[توبه]]» است. علت نامگذاری این سوره به «توبه»، فراوانی کاربرد کلمه «توبه» و مشتقات آن در این سوره نسبت به دیگر [[سورههای قرآن]] [[کریم]] و شرح سرگذشت درسآموز توبه ۳ تن از متخلفان [[غزوه تبوک]] در این سوره است. دومین نام مشهور این سوره «[[برائت]]» است که از کلمه آغازین سوره برگرفته شده است. این دو اسم در [[صحیح بخاری]] به نقل از [[زید بن ثابت]] آمده است و از هر دو اسم، در قرآنهای موجود استفاده میشود. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
این سوره دستور [[قطعی]] برای قطع [[ارتباط با مشرکان]] و [[منافقان]] است، آنها را [[نجس]] میخواند، در عین حال راه توبه را برای آنان باز گذاشته و به [[تقابل]] ارزشی و کارکردی [[متقین]] و کافرین، دو گروه شخصیتی متفاوت از جهت [[ایمانی]] و [[اجتماعی]]، [[عافیت]] طلبان و مجاهدین، [[مسجد ضرار]] ساخته شده توسط [[منافقین]]، [[نهضت]] [[پیامبران]]، [[جهاد]] و [[مهاجرت]] اشاره شده است. | این سوره دستور [[قطعی]] برای قطع [[ارتباط با مشرکان]] و [[منافقان]] است، آنها را [[نجس]] میخواند، در عین حال راه توبه را برای آنان باز گذاشته و به [[تقابل]] ارزشی و کارکردی [[متقین]] و کافرین، دو گروه شخصیتی متفاوت از جهت [[ایمانی]] و [[اجتماعی]]، [[عافیت]] طلبان و مجاهدین، [[مسجد ضرار]] ساخته شده توسط [[منافقین]]، [[نهضت]] [[پیامبران]]، [[جهاد]] و [[مهاجرت]] اشاره شده است. | ||
==مقاصد سوره== | == مقاصد سوره == | ||
[[سوره توبه]] با [[اعلان برائت]] و بیزاری از مشرکین و بیان تفاوت [[حق و باطل]]، [[ایمان]] و [[شرک]]، [[اسلام]] و [[نفاق]] و [[اهل]] هر گروه از آنها، [[هدف]] کلی [[سوره]] را بیان کرده است که در [[آیات]] آغازین نیز به آن پرداخته شده است. | [[سوره توبه]] با [[اعلان برائت]] و بیزاری از مشرکین و بیان تفاوت [[حق و باطل]]، [[ایمان]] و [[شرک]]، [[اسلام]] و [[نفاق]] و [[اهل]] هر گروه از آنها، [[هدف]] کلی [[سوره]] را بیان کرده است که در [[آیات]] آغازین نیز به آن پرداخته شده است. | ||
[[سوره توبه]] برخی [[اسماء]] و نامهای نیکوی [[خداوند]] و صفات برجسته او را یادآوری کرده است. به عنوان: [[خبیر]]، [[قدیر]]، [[غفور]] [[رحیم]]، [[علیم]] [[حکیم]]، [[عزیز]] حکیم، [[سمیع]] علیم، [[تواب]] رحیم، [[رئوف]] رحیم، {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}}، {{متن قرآن|رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}. | [[سوره توبه]] برخی [[اسماء]] و نامهای نیکوی [[خداوند]] و صفات برجسته او را یادآوری کرده است. به عنوان: [[خبیر]]، [[قدیر]]، [[غفور]] [[رحیم]]، [[علیم]] [[حکیم]]، [[عزیز]] حکیم، [[سمیع]] علیم، [[تواب]] رحیم، [[رئوف]] رحیم، {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ}}، {{متن قرآن|رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}. | ||
افزون بر یادآوری [[اسمای الهی]] در این سوره، برخی موضوعات دیگر هم بیان و یا به آنها اشاره شده است. نمونههایی از این موضوعات عبارتند از: [[اصول عقاید]]، [[ایمان]]، [[کمال توحید]]، حصول [[یقین]]، [[توکل بر خدا]]، [[نصرت الهی]]، متلازم بودن [[خشنودی]] و رضای خداوند با خشنودی [[رسول الله]]، جایگاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[برتری]] آن، هشدار نسبت به [[تخلف]] [[دستورات]] [[خدا]] و [[رسول خدا]]{{صل}}، هشدار نسبت به [[ترک جهاد]] و [[انفاق در راه خدا]]، بیان کامل بودن [[دین اسلام]]، یادآوری [[نسخ ادیان]] پس از [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، بیان [[وجوب]] [[اقامه نماز]] و پرداخت [[زکات]] و اهمیت آنها، تأکید بر [[برابری]] [[زنان]] و مردان نسبت به [[ولایت]] [[ایمانی]]، فواید پرداخت زکات، تأکید بر اهمیت [[جهاد در راه خدا]] و هشدار نسبت به ترک کنندگان آن، بیان [[پیمانها]] و [[معاهدات بینالمللی]]، [[مذمت]] [[کفار]] و [[منافقین]] و [[ستایش]] و [[مدح]] [[اهل تقوا]] و مجاهدین. | افزون بر یادآوری [[اسمای الهی]] در این سوره، برخی موضوعات دیگر هم بیان و یا به آنها اشاره شده است. نمونههایی از این موضوعات عبارتند از: [[اصول عقاید]]، [[ایمان]]، [[کمال توحید]]، حصول [[یقین]]، [[توکل بر خدا]]، [[نصرت الهی]]، متلازم بودن [[خشنودی]] و رضای خداوند با خشنودی [[رسول الله]]، جایگاه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[برتری]] آن، هشدار نسبت به [[تخلف]] [[دستورات]] [[خدا]] و [[رسول خدا]] {{صل}}، هشدار نسبت به [[ترک جهاد]] و [[انفاق در راه خدا]]، بیان کامل بودن [[دین اسلام]]، یادآوری [[نسخ ادیان]] پس از [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، بیان [[وجوب]] [[اقامه نماز]] و پرداخت [[زکات]] و اهمیت آنها، تأکید بر [[برابری]] [[زنان]] و مردان نسبت به [[ولایت]] [[ایمانی]]، فواید پرداخت زکات، تأکید بر اهمیت [[جهاد در راه خدا]] و هشدار نسبت به ترک کنندگان آن، بیان [[پیمانها]] و [[معاهدات بینالمللی]]، [[مذمت]] [[کفار]] و [[منافقین]] و [[ستایش]] و [[مدح]] [[اهل تقوا]] و مجاهدین. | ||
==[[آیات نامدار]] و مشهور سوره== | == [[آیات نامدار]] و مشهور سوره == | ||
#{{متن قرآن|وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است | #{{متن قرآن|وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.</ref> | ||
#{{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار دادهاید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref> | #{{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار دادهاید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref> | ||
#{{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافتهاند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که میورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> | #{{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیدهاند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافتهاند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که میورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> | ||
#{{متن قرآن|يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref>«برآنند که نور خداوند را با دهانهاشان | #{{متن قرآن|يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref>«برآنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش گردانند و خداوند جز این نمیخواهد که نورش را کمال بخشد هر چند کافران نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۲.</ref> | ||
#{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref> | #{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref> | ||
#{{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> | #{{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
#{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref> | #{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref> | ||
#{{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و هیچ هزینهای چه خرد چه کلان نمیکنند و هیچ درّهای را نمیپیمایند مگر آنکه برای آنان نوشته میشود تا خداوند نیکوتر از آنچه میکردهاند به آنان پاداش دهد» سوره توبه، آیه ۱۲۱.</ref> | #{{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و هیچ هزینهای چه خرد چه کلان نمیکنند و هیچ درّهای را نمیپیمایند مگر آنکه برای آنان نوشته میشود تا خداوند نیکوتر از آنچه میکردهاند به آنان پاداش دهد» سوره توبه، آیه ۱۲۱.</ref> | ||
#{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار | #{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref> | ||
#{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ}}<ref>«و اگر آنها به آنچه خداوند و پیامبرش به آنان دادهاند خرسند میشدند و میگفتند:» سوره توبه، آیه ۵۹.</ref> | #{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ}}<ref>«و اگر آنها به آنچه خداوند و پیامبرش به آنان دادهاند خرسند میشدند و میگفتند:» سوره توبه، آیه ۵۹.</ref> | ||