عدل در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
واژه [[عدالت]] یکی از واژههای پرکاربرد در [[علم]] [[فقه]] است. در ابواب زیادی از جمله شرایط مفتی، شرایط [[امام جماعت]]، شرایط [[بینه]] و [[شاهد]]، [[عدالت]] به کار رفته است. [[فقها]] [[عدالت]] را به سه صورت تعریف کردهاند. بسیاری از [[فقها]] [[عدالت]] را به عنوان یک [[ملکه]] تعریف کردهاند بدون اینکه [[افعال]] خارجی را در تعریف آن دخالت دهند<ref>علامه حلی، ارشاد الاذهان، ج۲، ص۱۵۶؛ فخر المحققین، ایضاح الفوائد، ج۴، ص۳۱۶؛ شهید اول، دروس، ج۲، ص۱۲۵؛ محقق سبزواری، ذخیرة المعاد، ج۱ و ۲، ص۳۰۳.</ref>؛ البته شکی نیست که این [[ملکه]] در [[رفتار]] و [[کردار]] [[آدمی]] اثر میگذارد به طوری که [[گناه کبیره]] انجام نمیدهد و بر [[گناه صغیره]] [[اصرار]] نمیورزد. برخی دیگر [[عدالت]] را [[ملکه]] فعل و ترک میدانند<ref>محقق نراقی این قول را از ظاهر کلام فقهای متقدم استفاده کرده است. (ر.ک: مستند الشیعة، ج۱۸، ص۷۰).</ref>. در این تعریف هر چند [[عدالت]] یک [[ملکه نفسانی]] است، ولی با [[افعال]] خارجی [[انسان]] [[ارتباط مستقیم]] دارد و ظاهر [[کلام]] برخی از فقهای پیشین این است که [[عدالت]] همان کارهای [[نیکی]] است که [[انسان]] انجام میدهد<ref>میرزای قمی، غنائم الایام، ج۲، ص۲۲؛ ر.ک: نراقی، مستند الشیعة، ج۱۸، ص۷۰.</ref>.[[عدالت]] طبق تعریف اول و دوم، صفت صفت [[نفسانی]] است. طبق این مبنا، [[عادل]] کسی است که در نفس خود نهادی داشته باشد که او را از اجتناب [[معاصی]] و شکستن حدود باز دارد؛ بنابراین، [[مرزداری]] عملی بدون استناد به چنین نهادی، [[عدالت]] نامیده نمیشود؛ ولی طبق تعریف سوم، صفت فعل [[انسان]] است. [[عادل]] به این معنی کسی است که خود مرزنگهدار و کارهایش مطابق [[موازین شرعی]] باشد، خواه به نهادی [[نفسانی]] مستند باشد یا نباشد. | واژه [[عدالت]] یکی از واژههای پرکاربرد در [[علم]] [[فقه]] است. در ابواب زیادی از جمله شرایط مفتی، شرایط [[امام جماعت]]، شرایط [[بینه]] و [[شاهد]]، [[عدالت]] به کار رفته است. [[فقها]] [[عدالت]] را به سه صورت تعریف کردهاند. بسیاری از [[فقها]] [[عدالت]] را به عنوان یک [[ملکه]] تعریف کردهاند بدون اینکه [[افعال]] خارجی را در تعریف آن دخالت دهند<ref>علامه حلی، ارشاد الاذهان، ج۲، ص۱۵۶؛ فخر المحققین، ایضاح الفوائد، ج۴، ص۳۱۶؛ شهید اول، دروس، ج۲، ص۱۲۵؛ محقق سبزواری، ذخیرة المعاد، ج۱ و ۲، ص۳۰۳.</ref>؛ البته شکی نیست که این [[ملکه]] در [[رفتار]] و [[کردار]] [[آدمی]] اثر میگذارد به طوری که [[گناه کبیره]] انجام نمیدهد و بر [[گناه صغیره]] [[اصرار]] نمیورزد. برخی دیگر [[عدالت]] را [[ملکه]] فعل و ترک میدانند<ref>محقق نراقی این قول را از ظاهر کلام فقهای متقدم استفاده کرده است. (ر. ک: مستند الشیعة، ج۱۸، ص۷۰).</ref>. در این تعریف هر چند [[عدالت]] یک [[ملکه نفسانی]] است، ولی با [[افعال]] خارجی [[انسان]] [[ارتباط مستقیم]] دارد و ظاهر [[کلام]] برخی از فقهای پیشین این است که [[عدالت]] همان کارهای [[نیکی]] است که [[انسان]] انجام میدهد<ref>میرزای قمی، غنائم الایام، ج۲، ص۲۲؛ ر. ک: نراقی، مستند الشیعة، ج۱۸، ص۷۰.</ref>.[[عدالت]] طبق تعریف اول و دوم، صفت صفت [[نفسانی]] است. طبق این مبنا، [[عادل]] کسی است که در نفس خود نهادی داشته باشد که او را از اجتناب [[معاصی]] و شکستن حدود باز دارد؛ بنابراین، [[مرزداری]] عملی بدون استناد به چنین نهادی، [[عدالت]] نامیده نمیشود؛ ولی طبق تعریف سوم، صفت فعل [[انسان]] است. [[عادل]] به این معنی کسی است که خود مرزنگهدار و کارهایش مطابق [[موازین شرعی]] باشد، خواه به نهادی [[نفسانی]] مستند باشد یا نباشد. | ||
این نکته نیز گفتنی است که بسیاری از [[فقها]] که [[عدالت]] را [[ملکه نفسانی]] میدانند، برای [[کشف]] آن به [[رفتار]] ظاهری اکتفا کرده، نوشتهاند: برای [[کشف]] [[عدالت]] [[حسن]] ظاهر کافی است، اگر چه [[انسان]] [[علم]] و حتی [[گمان]] هم پیدا نکند؛ از جمله [[امام خمینی]]<ref>حاشیة عروة الوثقی، ج۱، ص۲۶ و ج۳، ص۱۸۹.</ref> مرحوم خوانساری و مرحوم گلپایگانی<ref>حاشیة عروة الوثقی، ج۳، ص۱۸۹.</ref> در حاشیه عروه این قول را برگزیدهاند. روایاتی که از [[پیشوایان معصوم]] به دست ما رسیده نیز همین نظر را [[تأیید]] میکنند که [[حسن]] ظاهر و [[رفتار نیک]] کاشف از [[ملکه]] [[عدالت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ عَامَلَ النَّاسَ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ وَ حَدَّثَهُمْ فَلَمْ يَكْذِبْهُمْ وَ وَعَدَهُمْ فَلَمْ يُخْلِفْهُمْ كَانَ مِمَّنْ حُرِّمَتْ غِيبَتُهُ وَ كَمَلَتْ مُرُوءَتُهُ وَ ظَهَرَ عَدْلُهُ وَ وَجَبَتْ أُخُوَّتُهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۳۹.</ref>؛ کسی که در [[معامله]] به [[مردم]] [[ستم]] نکند به آنها [[دروغ]] نگوید و [[خلف وعده]] نکند، از کسانی است که غیبتش [[حرام]]، جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار و [[برادری]] با او [[واجب]] است. این مضمون با همین عبارت از [[امام رضا]]{{ع}} و از [[امام صادق]]{{ع}} با عبارت دیگری نیز [[روایت]] شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۵۱.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص53، 54.</ref> | این نکته نیز گفتنی است که بسیاری از [[فقها]] که [[عدالت]] را [[ملکه نفسانی]] میدانند، برای [[کشف]] آن به [[رفتار]] ظاهری اکتفا کرده، نوشتهاند: برای [[کشف]] [[عدالت]] [[حسن]] ظاهر کافی است، اگر چه [[انسان]] [[علم]] و حتی [[گمان]] هم پیدا نکند؛ از جمله [[امام خمینی]]<ref>حاشیة عروة الوثقی، ج۱، ص۲۶ و ج۳، ص۱۸۹.</ref> مرحوم خوانساری و مرحوم گلپایگانی<ref>حاشیة عروة الوثقی، ج۳، ص۱۸۹.</ref> در حاشیه عروه این قول را برگزیدهاند. روایاتی که از [[پیشوایان معصوم]] به دست ما رسیده نیز همین نظر را [[تأیید]] میکنند که [[حسن]] ظاهر و [[رفتار نیک]] کاشف از [[ملکه]] [[عدالت]] است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ عَامَلَ النَّاسَ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ وَ حَدَّثَهُمْ فَلَمْ يَكْذِبْهُمْ وَ وَعَدَهُمْ فَلَمْ يُخْلِفْهُمْ كَانَ مِمَّنْ حُرِّمَتْ غِيبَتُهُ وَ كَمَلَتْ مُرُوءَتُهُ وَ ظَهَرَ عَدْلُهُ وَ وَجَبَتْ أُخُوَّتُهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۳۹.</ref>؛ کسی که در [[معامله]] به [[مردم]] [[ستم]] نکند به آنها [[دروغ]] نگوید و [[خلف وعده]] نکند، از کسانی است که غیبتش [[حرام]]، جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار و [[برادری]] با او [[واجب]] است. این مضمون با همین عبارت از [[امام رضا]] {{ع}} و از [[امام صادق]] {{ع}} با عبارت دیگری نیز [[روایت]] شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۵۱.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص53، 54.</ref> | ||
==مقایسه اصطلاح [[فقهی]] با اصطلاح [[اخلاقی]]== | == مقایسه اصطلاح [[فقهی]] با اصطلاح [[اخلاقی]] == | ||
[[عدالت]] در [[فقه]] و [[اخلاق]] عبارت از نهادی [[نفسانی]] است که منشأ آثار عملی میشود؛ بنابراین، اصطلاح [[فقه]] و [[اخلاق]] در این معنی مشترک است. تنها تفاوتی که بین این دو اصطلاح وجود دارد، در دایره اعمالی است که از [[عدالت]] ناشی میشود. ملکهای که در [[فقه]] [[عدالت]] نامیده میشود، علاوه بر رفتارهای [[اجتماعی]] مثل [[احترام به حقوق]] دیگران، [[افعال]] شخصی [[انسان]] را نیز شامل میشود. در اصطلاح [[فقه]]، [[عادل]] کسی است که دارای ملکهای [[نفسانی]] است که او را از ارتکاب هر معصیتی باز میدارد حتی اگر به [[حقوق]] دیگران مربوط نباشد؛ بنابراین اگر کسی شراب بنوشد یا [[نماز]] را ترک کند، [[عادل]] نیست همانطور که اگر به [[حقوق]] دیگران [[تجاوز]] کند عدالتش ساقط میشود، ولی در [[علم اخلاق]] ملکهای [[عدالت]] نام دارد که [[انسان]] را فقط از [[تجاوز به حقوق دیگران]] باز میدارد؛ بنابراین از نظر [[اخلاقی]] [[نوشیدن]] شراب، [[ترک نماز]] و امثال آن به [[عدالت]] زیان نمیرساند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص53، 54.</ref> | [[عدالت]] در [[فقه]] و [[اخلاق]] عبارت از نهادی [[نفسانی]] است که منشأ آثار عملی میشود؛ بنابراین، اصطلاح [[فقه]] و [[اخلاق]] در این معنی مشترک است. تنها تفاوتی که بین این دو اصطلاح وجود دارد، در دایره اعمالی است که از [[عدالت]] ناشی میشود. ملکهای که در [[فقه]] [[عدالت]] نامیده میشود، علاوه بر رفتارهای [[اجتماعی]] مثل [[احترام به حقوق]] دیگران، [[افعال]] شخصی [[انسان]] را نیز شامل میشود. در اصطلاح [[فقه]]، [[عادل]] کسی است که دارای ملکهای [[نفسانی]] است که او را از ارتکاب هر معصیتی باز میدارد حتی اگر به [[حقوق]] دیگران مربوط نباشد؛ بنابراین اگر کسی شراب بنوشد یا [[نماز]] را ترک کند، [[عادل]] نیست همانطور که اگر به [[حقوق]] دیگران [[تجاوز]] کند عدالتش ساقط میشود، ولی در [[علم اخلاق]] ملکهای [[عدالت]] نام دارد که [[انسان]] را فقط از [[تجاوز به حقوق دیگران]] باز میدارد؛ بنابراین از نظر [[اخلاقی]] [[نوشیدن]] شراب، [[ترک نماز]] و امثال آن به [[عدالت]] زیان نمیرساند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج14، ص53، 54.</ref> | ||