پرش به محتوا

حرام بن ملحان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
وی از تیره [[بنی حرام]]، از [[قبیله]] [[بنی نجار]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۰؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ج۳، ص۹۰؛ ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۵.</ref>. نام [[ملحان]]، [[مالک]] است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۹۵.</ref>. نام مادرش [[ملیکه]]، دختر [[مالک بن عدی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۰.</ref> و نام خواهرش، [[ام سلیم]] بود<ref>ابن ماکولا، الاکمال، ج۲، ص۴۱۳؛ ابن حجر، ج۸، ص۴۰۸.</ref>. او دایی [[انس بن مالک]] بود<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۷۱۲.</ref>. حرام بن ملحان همراه برادرش سلیم در [[غزوه بدر]]<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۶۴.</ref>، [[أحد]] و سریه بئر معونه شرکت داشت و آن دو در [[سال چهارم هجری]] در سریه بئر معونه به [[شهادت]] رسیدند<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۱.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} هفتاد نفر و به [[نقل]] مشهور چهل نفر را همراه [[ابوبراء عامر بن مالک کلابی]]، معروف به ملاعب الأسنه که درخواست مبلغ از آن [[حضرت]] کرده بود، فرستاد. زمانی که به بئر معونه رسیدند (میان [[سرزمین]] [[بنی عامر]] و [[حره]] [[بنی سلیم]] که به بنی سلیم نزدیک بودند)، حرام بن ملحان [[نامه]] رسول خدا{{صل}} را نزد [[عامر بن طفیل]] از بزرگان [[قبیله بنی عامر]] برد و بی‌آنکه نامه را بخواند [[حرام]] را کشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۱۹۴؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۴۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۴۶؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ج۱، ص۲۳۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۶۲، ص۱۰۷.</ref> (یا آنکه گفته‌اند که مردی با نیزه‌اش به شکم او زد<ref>طبرانی، المعجم الصغیر، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. به هر حال، حرام نخستین کسی بود که در این واقعه به شکم او نیزه خورد<ref>ابن ابی عاصم، الأوائل، ص۱۰۰؛ طبرانی، الاوائل، ص۱۰۲.</ref> و [[شهید]] شد. [[ابوبراء]] در نجد به بنی عامر گفته بود: آنان در جوار و [[پناه]] من هستند کسی متعرض آنان نشود و قبیله بنی عامر پذیرفتند، اما عامر بن طفیل از [[قبایل]] بنی سلیم، عصیه و [[رعل]] کمک گرفت و به سوی [[مسلمانان]] آمد. مسلمانان که از تأخیر [[دوست]] خود نگران بودند، به [[فرماندهی]] [[منذر بن عمر ساعدی]] به مقابله آنان پرداختند و همه [[شهید]] شدند و فقط [[منذر]]<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۳۴۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۰-۴۱.</ref>، یا [[کعب بن زید]] مجروح شد و زنده ماند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۱۹۴؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۳۵۷.</ref>. از دایی او [[انس]] [[نقل]] شده که وقتی نیزه به حرام بن ملحان خورد و [[خون]] از او جاری شد بر سر و صورتش پاشید و گفت: به خدای [[کعبه]] [[رستگار]] شدم<ref>عبدالله بن المبارک، ص۱۰۰؛ یعقوبی، ج۲، ص۷۲؛ صنعانی، المصنف، ج۵، ص۲۶۷ و ۳۸۳.</ref>. برای او و برادرش [[سلیم]] نسلی [[باقی]] نمانده است<ref>ابن ابی عاصم، الأحاد، ج۳، ص۲۱۳.</ref>. گفته‌اند [[آیه]] {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ می‌کنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref>. درباره شهدای [[بدر]] یا [[أحد]] یا بئر معونه نازل شده است<ref>طبرسی، ج۲، ص۴۴۰؛ ابن جوزی، ج۲، ص۵۵</ref><ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۳ (کتاب)|مقاله «حرام بن ملحان»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۳، ص۲۹-۳۰.</ref>.
وی از تیره [[بنی حرام]]، از [[قبیله]] [[بنی نجار]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۰؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ج۳، ص۹۰؛ ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۵.</ref>. نام «ملحان»، «مالک» است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۹۵.</ref>. نام مادرش [[ملیکه بنت مالک بن عدی|ملیکه دختر مالک بن عدی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۰.</ref> و نام خواهرش، [[ام سلیم بنت ملحان|ام سلیم]] بود<ref>ابن ماکولا، الاکمال، ج۲، ص۴۱۳؛ ابن حجر، ج۸، ص۴۰۸.</ref>. او دایی [[انس بن مالک]] بود<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۷۱۲.</ref>. حرام بن ملحان همراه برادرش [[سلیم بن ملحان]] در [[غزوه بدر]]<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۶۴.</ref>، [[أحد]] و [[سریه منذر بن عمرو ساعدی|سریه بئر معونه]] شرکت داشت و آن دو در [[سال چهارم هجری]] در سریه بئر معونه به [[شهادت]] رسیدند <ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۵۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۱.</ref>.
 
[[رسول خدا]]{{صل}} هفتاد نفر و به [[نقل]] مشهور چهل نفر را همراه [[ابوبراء عامر بن مالک کلابی]]، معروف به [[ملاعب الأسنه]] که درخواست مبلغ از آن [[حضرت]] کرده بود، فرستاد. زمانی که به بئر معونه رسیدند (میان [[سرزمین]] [[بنی عامر]] و [[حره]] [[بنی سلیم]] که به بنی سلیم نزدیک بودند)، حرام بن ملحان [[نامه]] رسول خدا{{صل}} را نزد [[عامر بن طفیل]] از بزرگان [[قبیله بنی عامر]] برد و بی‌آنکه نامه را بخواند حرام را کُشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۱۹۴؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۴۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۴۶؛ ابن حبان، کتاب الثقات، ج۱، ص۲۳۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۶۲، ص۱۰۷.</ref> (یا آنکه گفته‌اند که مردی با نیزه‌اش به شکم او زد)<ref>طبرانی، المعجم الصغیر، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. به هر حال، حرام نخستین کسی بود که در این واقعه به شکم او نیزه خورد<ref>ابن ابی عاصم، الأوائل، ص۱۰۰؛ طبرانی، الاوائل، ص۱۰۲.</ref> و [[شهید]] شد. [[ابوبراء]] در نجد به بنی عامر گفته بود: آنان در جوار و [[پناه]] من هستند کسی متعرض آنان نشود و قبیله بنی عامر پذیرفتند، اما عامر بن طفیل از [[قبایل]] بنی سلیم، «عصیه» و «رعل» کمک گرفت و به سوی [[مسلمانان]] آمد. مسلمانان که از تأخیر [[دوست]] خود نگران بودند، به [[فرماندهی]] [[منذر بن عمر ساعدی]] به مقابله آنان پرداختند و همه [[شهید]] شدند و فقط منذر<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۳۴۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۰-۴۱.</ref>، یا [[کعب بن زید]] مجروح شد و زنده ماند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۱۹۴؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۳۵۷.</ref>. از دایی او انس [[نقل]] شده که وقتی نیزه به حرام بن ملحان خورد و [[خون]] از او جاری شد بر سر و صورتش پاشید و گفت: به خدای [[کعبه]] [[رستگار]] شدم <ref>عبدالله بن المبارک، ص۱۰۰؛ یعقوبی، ج۲، ص۷۲؛ صنعانی، المصنف، ج۵، ص۲۶۷ و ۳۸۳.</ref>. برای او و برادرش «سلیم» نسلی [[باقی]] نمانده است<ref>ابن ابی عاصم، الأحاد، ج۳، ص۲۱۳.</ref>.
 
گفته‌اند [[آیه]] {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref>. درباره شهدای [[بدر]] یا [[أحد]] یا [[بئر معونه]] نازل شده است<ref>طبرسی، ج۲، ص۴۴۰؛ ابن جوزی، ج۲، ص۵۵</ref>.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۳ (کتاب)|مقاله «حرام بن ملحان»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۳، ص۲۹-۳۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل‌های وابسته}}
*[[بنی حرام]] (قبیله)
* [[بنی نجار]] (قبیله)
* [[بنی نجار]] (قبیله)
* [[ملیکه بن عدی]] (مادر)
* [[ملیکه بنت مالک بن عدی]] (مادر)
* [[ام سلیم بن ملحان]] (خواهر)
* [[ام سلیم بن ملحان]] (خواهر)
* [[انس بن مالک]] (خواهر زاده)
* [[سلیم بن ملحان]] (برادر)
* [[سلیم بن ملحان]] (برادر)


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش