پرش به محتوا

بحث:ذوی القربی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - 'سعیدبن' به 'سعید بن')
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
{{عربی|
{{عربی|
وَكَذَلِكَ قَوْلُهُ فِي إِيجَابِ الْمَوَدَّةِ لَهُمْ غَلَطٌ. فَقَدْ ثَبَتَ فِي الصَّحِيحِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ أَنَّ ابْنَ عَبَّاسٍ [رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا] سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، قَالَ: فَقُلْتُ: إِلَّا أَنْ تَوَدُّوا ذَوِي قُرْبَى مُحَمَّدٍ{{صل}}. فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: عَجَّلْتَ، إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ بَطْنٌ مِنْ قُرَيْشٍ إِلَّا لِرَسُولِ اللَّهِ{{صل}} مِنْهُمْ قَرَابَةٌ. فَقَالَ: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا أَنْ تَوَدُّونِي فِي الْقَرَابَةِ الَّتِي بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ. فَابْنُ عَبَّاسٍ كَانَ مِنْ كِبَارِ أَهْلِ الْبَيْتِ وَأَعْلَمِهِمْ بِتَفْسِيرِ الْقُرْآنِ، وَهَذَا تَفْسِيرُهُ الثَّابِتُ عَنْهُ. وَيَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ أَنَّهُ لَمْ يَقُلْ إِلَّا الْمَوَدَّةَ لِذَوِي الْقُرْبَى. وَلَكِنْ قَالَ: إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى أَلَا تَرَى أَنَّهُ لَمَّا أَرَادَ ذَوِي قُرْبَاهُ قَالَ: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>، وَلَا يُقَالُ: الْمَوَدَّةُ فِي ذَوِي الْقُرْبَى. وَإِنَّمَا يُقَالُ: الْمَوَدَّةُ لِذَوِي الْقُرْبَى. فَكَيْفَ وَقَدْ قَالَ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؟! وَيُبَيِّنُ ذَلِكَ أَنَّ الرَّسُولَ{{صل}} لَا يَسْأَلُ أَجْرًا أَصْلًا، إِنَّمَا أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، وَعَلَى الْمُسْلِمِينَ مُوَالَاةُ أَهْلِ الْبَيْتِ لَكِنْ بِأَدِلَّةٍ أُخْرَى غَيْرِ هَذِهِ الْآيَةِ، وَلَيْسَتْ مُوَالَاتُنَا لِأَهْلِ الْبَيْتِ مَنْ أَجْرِ النَّبِيِّ{{صل}} فِي شَيْءٍ. وَأَيْضًا فَإِنَّ هَذِهِ الْآيَةَ مَكِّيَّةٌ، وَلَمْ يَكُنْ عَلِيٌّ بَعْدُ [قَدْ] تَزَوَّجَ بِفَاطِمَةَ وَلَا وُلِدَ لَهُ أَوْلَادٌ}}<ref>منهاج السنة، ج۴، ص۱۲ - ۱۳.</ref>؛
وَكَذَلِكَ قَوْلُهُ فِي إِيجَابِ الْمَوَدَّةِ لَهُمْ غَلَطٌ. فَقَدْ ثَبَتَ فِي الصَّحِيحِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ أَنَّ ابْنَ عَبَّاسٍ [رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا] سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، قَالَ: فَقُلْتُ: إِلَّا أَنْ تَوَدُّوا ذَوِي قُرْبَى مُحَمَّدٍ{{صل}}. فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: عَجَّلْتَ، إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ بَطْنٌ مِنْ قُرَيْشٍ إِلَّا لِرَسُولِ اللَّهِ{{صل}} مِنْهُمْ قَرَابَةٌ. فَقَالَ: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا أَنْ تَوَدُّونِي فِي الْقَرَابَةِ الَّتِي بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ. فَابْنُ عَبَّاسٍ كَانَ مِنْ كِبَارِ أَهْلِ الْبَيْتِ وَأَعْلَمِهِمْ بِتَفْسِيرِ الْقُرْآنِ، وَهَذَا تَفْسِيرُهُ الثَّابِتُ عَنْهُ. وَيَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ أَنَّهُ لَمْ يَقُلْ إِلَّا الْمَوَدَّةَ لِذَوِي الْقُرْبَى. وَلَكِنْ قَالَ: إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى أَلَا تَرَى أَنَّهُ لَمَّا أَرَادَ ذَوِي قُرْبَاهُ قَالَ: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>، وَلَا يُقَالُ: الْمَوَدَّةُ فِي ذَوِي الْقُرْبَى. وَإِنَّمَا يُقَالُ: الْمَوَدَّةُ لِذَوِي الْقُرْبَى. فَكَيْفَ وَقَدْ قَالَ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؟! وَيُبَيِّنُ ذَلِكَ أَنَّ الرَّسُولَ{{صل}} لَا يَسْأَلُ أَجْرًا أَصْلًا، إِنَّمَا أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، وَعَلَى الْمُسْلِمِينَ مُوَالَاةُ أَهْلِ الْبَيْتِ لَكِنْ بِأَدِلَّةٍ أُخْرَى غَيْرِ هَذِهِ الْآيَةِ، وَلَيْسَتْ مُوَالَاتُنَا لِأَهْلِ الْبَيْتِ مَنْ أَجْرِ النَّبِيِّ{{صل}} فِي شَيْءٍ. وَأَيْضًا فَإِنَّ هَذِهِ الْآيَةَ مَكِّيَّةٌ، وَلَمْ يَكُنْ عَلِيٌّ بَعْدُ [قَدْ] تَزَوَّجَ بِفَاطِمَةَ وَلَا وُلِدَ لَهُ أَوْلَادٌ}}<ref>منهاج السنة، ج۴، ص۱۲ - ۱۳.</ref>؛
[[کلام]] او [[[علامه حلی]]] در [[وجوب]] [[مودّت اهل بیت]] غلط است؛ پس به تحقیق در [[روایت]] صحیحی از [[سعید بن جبیر]] ثابت شده است که از [[ابن عباس]] درباره [[آیه]] «{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} سؤال شد. سعید گوید: منظور آیه این نیست مگر اینکه [[خویشاوندان]] محمد{{صل}} را [[دوست]] بدارید. پس ابن عباس گفت: [[عجله]] کردی! همانا در میان [[قریش]] تیره‌ای نیست جز آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} با ایشان [[خویشی]] دارد و گفت: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}. پس ابن عباس از بزرگان [[اهل‌بیت]] و [[داناترین]] آنان به [[تفسیر قرآن]] بوده است و این [[تفسیر]] به [[یقین]] از او است. [همچنین دلیل دیگری که بر بطلان [[کلام]] [[علامه حلی]]] دلالت دارد آن است که [[خداوند]] نفرمود: {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؛ بلکه فرمود: {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}. آیا نمی‌بینی آنجا که خداوند [[خویشاوندان پیامبر]] را [[اراده]] کرده می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}} و گفته نمی‌شود: «الموده فی [[ذوی القربی]]»، بلکه گفته می‌شود: «الموده لذوی القربی»، پس چطور این‌گونه نباشد، در حالی که خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} و این نشان می‌دهد که رسول خدا{{صل}} هیچ اجری [[طلب]] نمی‌کند و تنها [[اجر]] او بر عهده خداوند است. بر [[مسلمانان]] [[موالات]] اهل‌بیت لازم است، لیکن به [[دلایل]] دیگری غیر از این آیه، [[دوست داشتن]] [[اهل بیت]] از سوی ما پرداخت اجر [[پیامبر]]{{صل}} به شمار نمی‌آید. همچنین این آیه مکی است و علی{{ع}} در هنگام [[نزول آیه]] با [[فاطمه]] [[ازدواج]] نکرده و اولادی برای او متولد نشده بود.
[[کلام]] او [[[علامه حلی]]] در [[وجوب]] [[مودّت اهل بیت]] غلط است؛ پس به تحقیق در [[روایت]] صحیحی از [[سعید بن جبیر]] ثابت شده است که از [[ابن عباس]] درباره [[آیه]] «{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} سؤال شد. سعید گوید: منظور آیه این نیست مگر اینکه [[خویشاوندان]] محمد{{صل}} را [[دوست]] بدارید. پس ابن عباس گفت: [[عجله]] کردی! همانا در میان [[قریش]] تیره‌ای نیست جز آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} با ایشان [[خویشی]] دارد و گفت: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}. پس ابن عباس از بزرگان [[اهل‌بیت]] و [[داناترین]] آنان به [[تفسیر قرآن]] بوده است و این [[تفسیر]] به [[یقین]] از او است. [همچنین دلیل دیگری که بر بطلان [[کلام]] [[علامه حلی]]] دلالت دارد آن است که [[خداوند]] نفرمود: {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؛ بلکه فرمود: {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}. آیا نمی‌بینی آنجا که خداوند [[خویشاوندان پیامبر]] را [[اراده]] کرده می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}} و گفته نمی‌شود: «الموده فی [[ذوی القربی]]»، بلکه گفته می‌شود: «الموده لذوی القربی»، پس چطور این‌گونه نباشد، در حالی که خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} و این نشان می‌دهد که رسول خدا{{صل}} هیچ اجری [[طلب]] نمی‌کند و تنها [[اجر]] او بر عهده خداوند است. بر [[مسلمانان]] [[موالات]] اهل‌بیت لازم است، لکن به [[دلایل]] دیگری غیر از این آیه، [[دوست داشتن]] [[اهل بیت]] از سوی ما پرداخت اجر [[پیامبر]]{{صل}} به شمار نمی‌آید. همچنین این آیه مکی است و علی{{ع}} در هنگام [[نزول آیه]] با [[فاطمه]] [[ازدواج]] نکرده و اولادی برای او متولد نشده بود.


همو در جای دیگر می‌نویسد:
همو در جای دیگر می‌نویسد:
خط ۲۳۶: خط ۲۳۶:
[[عبدالعزیز دهلوی]] نیز در تحفه [[اثنا عشریه]] می‌نویسد:
[[عبدالعزیز دهلوی]] نیز در تحفه [[اثنا عشریه]] می‌نویسد:
{{عربی|و منها قوله تعالى {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} فإنها لمّا نزلت قالوا يا [[رسول الله]]: من قرابتك الذين وجبت علينا مودّتهم؟ قال: علي و فاطمة و أبناهما...}}
{{عربی|و منها قوله تعالى {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} فإنها لمّا نزلت قالوا يا [[رسول الله]]: من قرابتك الذين وجبت علينا مودّتهم؟ قال: علي و فاطمة و أبناهما...}}
گویند که [[اهل‌بیت]] [[واجب]] المحبت‌اند و هرکه واجب المحبت است، علی واجب الاطاعت است و هو معنی الإمام و غیر علی [[واجب]] المحبت نیست، پس واجب الإطاعت هم نباشد. جواب از این [[استدلال]]: آنکه [[مفسرین]] را در مراد از این [[آیت]] [[اختلاف]] فاحش است. [[طبرانی]] و [[امام]] احمد از [[ابن عباس]] همین قسم [[روایت]] کرده‌اند، لیکن [[جمهور]] [[محدثان]] این روایت را [[تضعیف]] نموده‌اند؛ زیرا که این [[سوره]] یعنی [[سوره شوری]] بتمامها مکی است و در آنجا [[امام حسن]] و [[امام حسین]] نبودند و نه [[حضرت فاطمه]] را علاقه زوجیت با [[حضرت علی]] به‌هم رسیده بود. و در سلسله این روایت بعضی [[شیعه]] غالی واقع‌اند و کسی از محدثان آن شیعه غالی را [[وصف]] به [[صدق]] نموده بنابر ظاهر حال او نموده و از [[عقیده]] [[باطل]] او خبر نداشته و [[ظن]] غالب آن است که آن [[شیعی]] هم [[دروغ]] نگفته، بلکه روایت بالمعنی نموده، لفظ [[حدیث]] «[[اهل]] بیتی» خواهد بود. آن شیعی [[اهل بیت]] را در همین چهار کس [[حصر]] نمود، چنانکه [[بخاری]] از ابن عباس این روایت را «من» و «عن» آورده و در آن این لفظ واقع است که القربی من [[بینه]] و بین النبی{{صل}} قرابته.. و [[قتاده]] و [[سدی]] کبیر و [[سعید بن جبیر]] جزم کرده‌اند؛ با آنکه معنی آیت این است که سؤال نمی‌کنیم از شما بر [[دعوت]] و [[تبلیغ]] هیچ اجری را لیکن سؤال می‌کنم از شما [[دوستی]] را با خود به جهت قرابتی که با شما دارم. از ابن عباس نیز این روایت در بخاری موجود است و به تفصیل مذکور است که هیچ بطنی از بطون [[قریش]] نبود الا آن [[حضرت]]{{صل}} را با ایشان قرابتی بود. آن [[قرابت]] را یاد دهانیدند و [[ادای حقوق]] آن قرابت لااقل ترک ایذا که ادنی [[مراتب صله رحم]] است از ایشان درخواستند. پس استثنا منقطع است و امام [[فخر رازی]] و جمیع مفسرین متاخرین همین معنی را پسندیده‌اند؛ زیرا که معنی اول مناسب [[شأن نبوت]] نیست شمسیه طالبان دنیاست که کاری کنند و ثمره آن کار برای [[اولاد]] و [[اقارب]] خود خواهند واگر [[انبیا]] نیز این قسم اغراض را مدّنظر داشته باشند در میان ایشان و در میان دنیاداران فرقی نماند و موجب [[تهمت]] و التباس در اقوال و [[افعال]] ایشان گردد و [[نقض غرض]] [[بعثت]] لازم آید. و نیز معنی اول منافی [[آیات]] کثیره است قوله تعالی {{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ}}<ref>«بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست» سوره سبأ، آیه ۴۷.</ref> و قوله {{متن قرآن|أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ}}<ref>«یا مگر از ایشان پاداشی می‌خواهی که آنان از تاوانی گرانبارند؟» سوره طور، آیه ۴۰.</ref><ref>تحفه اثناعشریه، ص۲۰۴ - ۲۰۵.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۲۰۷.</ref>
گویند که [[اهل‌بیت]] [[واجب]] المحبت‌اند و هرکه واجب المحبت است، علی واجب الاطاعت است و هو معنی الإمام و غیر علی [[واجب]] المحبت نیست، پس واجب الإطاعت هم نباشد. جواب از این [[استدلال]]: آنکه [[مفسرین]] را در مراد از این [[آیت]] [[اختلاف]] فاحش است. [[طبرانی]] و [[امام]] احمد از [[ابن عباس]] همین قسم [[روایت]] کرده‌اند، لکن [[جمهور]] [[محدثان]] این روایت را [[تضعیف]] نموده‌اند؛ زیرا که این [[سوره]] یعنی [[سوره شوری]] بتمامها مکی است و در آنجا [[امام حسن]] و [[امام حسین]] نبودند و نه [[حضرت فاطمه]] را علاقه زوجیت با [[حضرت علی]] به‌هم رسیده بود. و در سلسله این روایت بعضی [[شیعه]] غالی واقع‌اند و کسی از محدثان آن شیعه غالی را [[وصف]] به [[صدق]] نموده بنابر ظاهر حال او نموده و از [[عقیده]] [[باطل]] او خبر نداشته و [[ظن]] غالب آن است که آن [[شیعی]] هم [[دروغ]] نگفته، بلکه روایت بالمعنی نموده، لفظ [[حدیث]] «[[اهل]] بیتی» خواهد بود. آن شیعی [[اهل بیت]] را در همین چهار کس [[حصر]] نمود، چنانکه [[بخاری]] از ابن عباس این روایت را «من» و «عن» آورده و در آن این لفظ واقع است که القربی من [[بینه]] و بین النبی{{صل}} قرابته.. و [[قتاده]] و [[سدی]] کبیر و [[سعید بن جبیر]] جزم کرده‌اند؛ با آنکه معنی آیت این است که سؤال نمی‌کنیم از شما بر [[دعوت]] و [[تبلیغ]] هیچ اجری را لکن سؤال می‌کنم از شما [[دوستی]] را با خود به جهت قرابتی که با شما دارم. از ابن عباس نیز این روایت در بخاری موجود است و به تفصیل مذکور است که هیچ بطنی از بطون [[قریش]] نبود الا آن [[حضرت]]{{صل}} را با ایشان قرابتی بود. آن [[قرابت]] را یاد دهانیدند و [[ادای حقوق]] آن قرابت لااقل ترک ایذا که ادنی [[مراتب صله رحم]] است از ایشان درخواستند. پس استثنا منقطع است و امام [[فخر رازی]] و جمیع مفسرین متاخرین همین معنی را پسندیده‌اند؛ زیرا که معنی اول مناسب [[شأن نبوت]] نیست شمسیه طالبان دنیاست که کاری کنند و ثمره آن کار برای [[اولاد]] و [[اقارب]] خود خواهند واگر [[انبیا]] نیز این قسم اغراض را مدّنظر داشته باشند در میان ایشان و در میان دنیاداران فرقی نماند و موجب [[تهمت]] و التباس در اقوال و [[افعال]] ایشان گردد و [[نقض غرض]] [[بعثت]] لازم آید. و نیز معنی اول منافی [[آیات]] کثیره است قوله تعالی {{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ}}<ref>«بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست» سوره سبأ، آیه ۴۷.</ref> و قوله {{متن قرآن|أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ}}<ref>«یا مگر از ایشان پاداشی می‌خواهی که آنان از تاوانی گرانبارند؟» سوره طور، آیه ۴۰.</ref><ref>تحفه اثناعشریه، ص۲۰۴ - ۲۰۵.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۲۰۷.</ref>


==بررسی اشکال‌ها==
==بررسی اشکال‌ها==
خط ۳۰۹: خط ۳۰۹:
پس اگر بنا باشد که أجر به معنایی که [[ابوجعفر]] ([[شیخ صدوق]]) [[گمان]] کرده است باشد، تناقض در [[قرآن]] پیش می‌آید،؛ چراکه معنای [[آیه]] ذوالقربی می‌شود: من از شما أجر می‌خواهم، در حالی‌که [[آیات]] دیگر می‌گوید: اجری برای من نیست مگر بر عهده [[خدا]]؛
پس اگر بنا باشد که أجر به معنایی که [[ابوجعفر]] ([[شیخ صدوق]]) [[گمان]] کرده است باشد، تناقض در [[قرآن]] پیش می‌آید،؛ چراکه معنای [[آیه]] ذوالقربی می‌شود: من از شما أجر می‌خواهم، در حالی‌که [[آیات]] دیگر می‌گوید: اجری برای من نیست مگر بر عهده [[خدا]]؛
از این‌رو أجر من هم بر عهده خدا است هم بر عهده [[مردم]] و این محال است و صحیح نیست که قرآن بر این معنا حمل شود.
از این‌رو أجر من هم بر عهده خدا است هم بر عهده [[مردم]] و این محال است و صحیح نیست که قرآن بر این معنا حمل شود.
اگر کسی بگوید پس معنای [[آیه شریفه]] چیست که خدا می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>؟ آیا از این [آیه] استفاده نمی‌شود که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[مودت اهل‌بیت]]{{عم}} را به صورت [[واجب]] و در ازای [[اجر]] رسالتش از آنان‌طلبیده است؟ در پاسخ به او گفته می‌شود: مطلب آن‌گونه که تو گمان می‌کنی نیست!؛ چراکه براساس [[براهین عقلی]] و [[قرآنی]] که پیشتر بیان کردیم، استثناء در اینجا متصل نیست، بلکه استثناء منقطع است و معنایش این‌گونه است که: بگو از شما برای آن اجری نمی‌خواهم، لیکن شما را ملزم می‌کنم به [[مودّت]] در [[قربی]] و آن را از شما می‌خواهم. پس عبارت {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا}} عبارت تام و کامل بوده و معنای آن مستوفی است و عبارت {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} [[کلامی]] ابتدائی و مستقل است و مفید این معناست که: [[مودت]] در قربی را از شما می‌خواهم، که این برداشت نظیر سخن [[خدای تعالی]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلَّا إِبْلِيسَ}}؛ پس همه [[ملائکه]] [[سجده]] کردند مگر [[ابلیس]]. معنای [الا ابلیس] در این آیه «لکنّ ابلیس» است و استثناء از جمله نیست و یا مانند این سخن خدا: {{متن قرآن|فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«اینان (همه) دشمن منند جز پروردگار جهانیان» سوره شعراء، آیه ۷۷.</ref>؛ که معنایش این است که لیکن [[پروردگار]] عالمیان [[دشمن]] من نیست. شاعر می‌گوید: و سرزمینی که در آن [[همدمی]] نیست مگر گوساله [[وحشی]] و شتران سفید مایل به سرخ.
اگر کسی بگوید پس معنای [[آیه شریفه]] چیست که خدا می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>؟ آیا از این [آیه] استفاده نمی‌شود که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[مودت اهل‌بیت]]{{عم}} را به صورت [[واجب]] و در ازای [[اجر]] رسالتش از آنان‌طلبیده است؟ در پاسخ به او گفته می‌شود: مطلب آن‌گونه که تو گمان می‌کنی نیست!؛ چراکه براساس [[براهین عقلی]] و [[قرآنی]] که پیشتر بیان کردیم، استثناء در اینجا متصل نیست، بلکه استثناء منقطع است و معنایش این‌گونه است که: بگو از شما برای آن اجری نمی‌خواهم، لکن شما را ملزم می‌کنم به [[مودّت]] در [[قربی]] و آن را از شما می‌خواهم. پس عبارت {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا}} عبارت تام و کامل بوده و معنای آن مستوفی است و عبارت {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} [[کلامی]] ابتدائی و مستقل است و مفید این معناست که: [[مودت]] در قربی را از شما می‌خواهم، که این برداشت نظیر سخن [[خدای تعالی]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلَّا إِبْلِيسَ}}؛ پس همه [[ملائکه]] [[سجده]] کردند مگر [[ابلیس]]. معنای [الا ابلیس] در این آیه «لکنّ ابلیس» است و استثناء از جمله نیست و یا مانند این سخن خدا: {{متن قرآن|فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«اینان (همه) دشمن منند جز پروردگار جهانیان» سوره شعراء، آیه ۷۷.</ref>؛ که معنایش این است که لکن [[پروردگار]] عالمیان [[دشمن]] من نیست. شاعر می‌گوید: و سرزمینی که در آن [[همدمی]] نیست مگر گوساله [[وحشی]] و شتران سفید مایل به سرخ.
چنان‌که پیشتر گذشت، براساس [[آیات]] مربوط به [[اجر رسالت]] و نیز به [[حکم]] روشن [[عقل]]، [[مردم]] هرگز نمی‌توانند [[پاداش]] و [[اجر]] [[رسالت پیامبر اکرم]]{{صل}} را بدهند و اجری که در [[آیه مودت]] خواسته شده است، چیزی نیست که نفعی برای [[رسول خدا]]{{صل}} داشته باشد؛ بلکه آن [[حضرت]] که [[رحمت واسعه]] الاهی است، اجر رسالتش را اتخاذ راهی به سوی [[پروردگار]] قرار داده است که این مهم جز با [[مودت اهل بیت]]{{عم}} صورت نمی‌پذیرد.
چنان‌که پیشتر گذشت، براساس [[آیات]] مربوط به [[اجر رسالت]] و نیز به [[حکم]] روشن [[عقل]]، [[مردم]] هرگز نمی‌توانند [[پاداش]] و [[اجر]] [[رسالت پیامبر اکرم]]{{صل}} را بدهند و اجری که در [[آیه مودت]] خواسته شده است، چیزی نیست که نفعی برای [[رسول خدا]]{{صل}} داشته باشد؛ بلکه آن [[حضرت]] که [[رحمت واسعه]] الاهی است، اجر رسالتش را اتخاذ راهی به سوی [[پروردگار]] قرار داده است که این مهم جز با [[مودت اهل بیت]]{{عم}} صورت نمی‌پذیرد.
مرحوم [[شیخ طوسی]] نیز می‌فرماید:
مرحوم [[شیخ طوسی]] نیز می‌فرماید:
خط ۳۳۲: خط ۳۳۲:
قلت: جعلوا مكانا للمودة ومقرا لها، كقولك: لي في [[آل]] فلان مودّة. ولى فيهم هوى وحبّ شديد، تريد: أحبهم [[وهم]] مكان حبّي ومحله، وليست فِي بصلة للمودّة، كاللام إذا قلت: إلا المودّة للقربى، إنما هي متعلقة بمحذوف تعلق الظرف به في قولك: المال في الكيس. وتقديره: إلا المودّة ثابتة في القربى ومتمكنة فيها. والقربى: مصدر كالزلفى والبشرى، بمعنى: قرابة. والمراد في [[أهل]] القربى. وروي أنها لما نزلت قيل: يا [[رسول الله]]، من قرابتك هؤلاء الذين وجبت علينا مودّتهم؟ قال: «عليّ وفاطمة وابناهما» ويدل عليه ما روي عن علي رضي [[الله]] عنه: شكوت إلى رسول الله{{صل}} [[حسد]] [[الناس]] لي. فقال {{متن حدیث|أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ رَابِعَ أَرْبَعَةٍ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَنَا وَ أَنْتَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ أَزْوَاجُنَا عَنْ أَيْمَانِنَا وَ شَمَائِلِنَا وَ ذُرِّيَّتُنَا خَلْفَ أَزْوَاجِنَا}}}}<ref>الکشاف عن حقائق التنزیل، ج۳، ص۴۶۶ - ۴۶۷.</ref>؛
قلت: جعلوا مكانا للمودة ومقرا لها، كقولك: لي في [[آل]] فلان مودّة. ولى فيهم هوى وحبّ شديد، تريد: أحبهم [[وهم]] مكان حبّي ومحله، وليست فِي بصلة للمودّة، كاللام إذا قلت: إلا المودّة للقربى، إنما هي متعلقة بمحذوف تعلق الظرف به في قولك: المال في الكيس. وتقديره: إلا المودّة ثابتة في القربى ومتمكنة فيها. والقربى: مصدر كالزلفى والبشرى، بمعنى: قرابة. والمراد في [[أهل]] القربى. وروي أنها لما نزلت قيل: يا [[رسول الله]]، من قرابتك هؤلاء الذين وجبت علينا مودّتهم؟ قال: «عليّ وفاطمة وابناهما» ويدل عليه ما روي عن علي رضي [[الله]] عنه: شكوت إلى رسول الله{{صل}} [[حسد]] [[الناس]] لي. فقال {{متن حدیث|أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ رَابِعَ أَرْبَعَةٍ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَنَا وَ أَنْتَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ أَزْوَاجُنَا عَنْ أَيْمَانِنَا وَ شَمَائِلِنَا وَ ذُرِّيَّتُنَا خَلْفَ أَزْوَاجِنَا}}}}<ref>الکشاف عن حقائق التنزیل، ج۳، ص۴۶۶ - ۴۶۷.</ref>؛
جایز است که استثناء متصل باشد، از این‌رو معنای [[آیه]] این می‌شود: «از شما اجری نمی‌خواهم جز اینکه به [[خویشان]] نزدیکم [[مودّت]] بورزید» و این در [[حقیقت]] [[اجر]] نیست؛ زیرا نزدیکی به او همان نزدیکی به ذوی‌القربای ایشان است، پس [[صله]] آنان از باب مروّت تمامی [[مسلمانان]] لازم است.
جایز است که استثناء متصل باشد، از این‌رو معنای [[آیه]] این می‌شود: «از شما اجری نمی‌خواهم جز اینکه به [[خویشان]] نزدیکم [[مودّت]] بورزید» و این در [[حقیقت]] [[اجر]] نیست؛ زیرا نزدیکی به او همان نزدیکی به ذوی‌القربای ایشان است، پس [[صله]] آنان از باب مروّت تمامی [[مسلمانان]] لازم است.
و نیز جایز است که استثنا منقطع باشد که در این صورت معنای آیه این می‌شود: «به تحقیق از شما اجری نمی‌خواهم، لیکن از شما درخواست دارم که به نزدیکانم که همان [[نزدیکان]] شما هستند [[مودت]] بورزید و آنان را [[اذیت]] نکنید». پس اگر بگویی که چرا در آیه گفته نشده است: «الا مودة القربی؟ و معنای آیه {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؟ می‌گویم: [[خویشاوندان]] مکان و محل استقرار [[موت]] قرار گرفته‌اند، مانند آنکه می‌گویی: برای من در آل فلانی مودتی است و برای من در ایشان [[عشق]] و [[محبت]] شدیدی وجود دارد و این‌گونه سخن‌گفتن به معنای آن است که ایشان را دوست دارم و ایشان مکان و محل [[محبت]] من هستند. «فی» مانند «[[لام]]» متعلق [[مودت]] محسوب نمی‌شود، از این‌رو فی در اینجا به مانند لام [[زائده]] نیست، زمانی که می‌گویی: «الا المودة للقربی».
و نیز جایز است که استثنا منقطع باشد که در این صورت معنای آیه این می‌شود: «به تحقیق از شما اجری نمی‌خواهم، لکن از شما درخواست دارم که به نزدیکانم که همان [[نزدیکان]] شما هستند [[مودت]] بورزید و آنان را [[اذیت]] نکنید». پس اگر بگویی که چرا در آیه گفته نشده است: «الا مودة القربی؟ و معنای آیه {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؟ می‌گویم: [[خویشاوندان]] مکان و محل استقرار [[موت]] قرار گرفته‌اند، مانند آنکه می‌گویی: برای من در آل فلانی مودتی است و برای من در ایشان [[عشق]] و [[محبت]] شدیدی وجود دارد و این‌گونه سخن‌گفتن به معنای آن است که ایشان را دوست دارم و ایشان مکان و محل [[محبت]] من هستند. «فی» مانند «[[لام]]» متعلق [[مودت]] محسوب نمی‌شود، از این‌رو فی در اینجا به مانند لام [[زائده]] نیست، زمانی که می‌گویی: «الا المودة للقربی».
همانا «فی» از باب ظرفیت، متعلق به محذوف است، مانند این سخن که می‌گویی: «المال فی الکیس» یعنی «[[مال]] در کیسه است» و با در نظر گرفتن محذوف، معنا در عبارت {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} چنین است؛ اجری نمی‌خواهم جز مودتی که در «[[قربی]]» ثابت و در او متمکن است و «قربی» در این مصدر است، همانند «زلفی» و «بشری» که به معنای نزدیکی است. و مراد از قربی خویشِ نزدیک است و [[روایت]] شده است که وقتی این [[آیه]] نازل گشت، گفته شد: ای [[رسول خدا]]! [[نزدیکان]] تو که مودتشان بر ما [[واجب]] شده است چه کسانی هستند؟
همانا «فی» از باب ظرفیت، متعلق به محذوف است، مانند این سخن که می‌گویی: «المال فی الکیس» یعنی «[[مال]] در کیسه است» و با در نظر گرفتن محذوف، معنا در عبارت {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} چنین است؛ اجری نمی‌خواهم جز مودتی که در «[[قربی]]» ثابت و در او متمکن است و «قربی» در این مصدر است، همانند «زلفی» و «بشری» که به معنای نزدیکی است. و مراد از قربی خویشِ نزدیک است و [[روایت]] شده است که وقتی این [[آیه]] نازل گشت، گفته شد: ای [[رسول خدا]]! [[نزدیکان]] تو که مودتشان بر ما [[واجب]] شده است چه کسانی هستند؟
فرمود: «علی، [[فاطمه]] و دو فرزندشان».
فرمود: «علی، [[فاطمه]] و دو فرزندشان».
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش