سخنان پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| موضوع مرتبط = پیامبر خاتم | | موضوع مرتبط = پیامبر خاتم | ||
| عنوان مدخل = [[سخنان پیامبر خاتم]] | | عنوان مدخل = [[سخنان پیامبر خاتم]] | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = پیامبر خاتم (پرسش) | | پرسش مرتبط = پیامبر خاتم (پرسش) | ||
}} | }} | ||
== عمق کلام == | == عمق کلام == | ||
[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره سخنان خودش فرمود: {{عربی|" أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْکَلِمِ"}}؛<ref>شیخ طوسی، امالی، ج ۲، صص ۹۸ و ۹۹.</ref> [[خدا]] به من کلمات جامع داده است؛ [[خدا]] به من قدرتی داده است که با یک [[سخن]] کوچک یک [[دنیا]] مطلب میتوانم بگویم. در [[حدیث]] معروفی، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] فرمود: {{عربی|"نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا"}}؛ [[خدا]] خرم سازد چهره آن بندهای را که [[سخن]] مرا بشنود و ضبط کند و برساند به کسانی که آنها از من نشنیدهاند. بعد این جمله را اضافه فرمود: {{عربی|"فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَیْرُ فَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ"}}؛<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۹۲.</ref> فرق [[فقه]] با [[فهم]] این است که [[فهم]]، مطلق فهمیدن است و [[فقه]]، [[فهم]] عمیق را میگویند. وقتی که [[فقه]] به [[کلام]] اطلاق بشود، یعنی سخنی که عمق زیاد دارد. فرمود: بسا مردمی که حامل یک [[سخن]] عمیقاند ولی خودشان عمیق نیستند. جمله را همیشه [[نقل]] میکند، ولی خودش نمیتواند به عمق آن پی ببرد. باز فرمود: بسا مردمی که جملهای را، فقهی را حمل میکنند، یعنی جملهای را که از من شنیدهاند، حفظ دارند، [[فقیه]] هم هستند، ولی [[نقل]] میکند برای کسی که از خود او فقیهتر و عمیقتر است و عمق فکرش بیشتر است. او که وقتی برایش [[نقل]] میکند چیزهایی میفهمد که خود این که برای او [[نقل]] کرده نمیفهمد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۲ و ۴۳.</ref> | |||
== سیری در سخنان == | == سیری در سخنان == | ||
سخنان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[معجزه]] است؛ بهخصوص با توجه به سوابقی که آن حضرت داشت. کودکی که [[سرنوشت]]، او را یتیم قرار داد، دوران شیرخوارگیاش در بادیه گذشته است و در [[مکه]]، سرزمین بیسوادی، بزرگ شده و زیر دست هیچ معلم و مربیای کار نکرده است، مسافرتهایش به دو سفر کوچک محدود بوده، آن هم سفر بازرگانی به خارج جزیرةالعرب، و با هیچ [[فیلسوف]]، [[حکیم]] و دانشمندی برخورد نداشته است؛ با این حال [[قرآن]] به زبان او جاری میشود و بر [[قلب]] [[مقدس]] او نازل میشود و خود او سخنانی میگوید و آنچنان حکیمانه که با سخنان تمام حکمای عالم نه تنها [[برابری]] میکند، بلکه بر آنها [[برتری]] دارد. مثلاً شما ببینید در زمینه مسئولیتهای اجتماعی، این شخصیت بزرگ چگونه [[سخن]] میگوید؟ میفرماید: مردمی سوار کشتی شدند و دریایی پهناور را طی میکردند. یک نفر را دیدند که دارد جای خودش را سوراخ میکند. یک نفر از اینها نرفت دست او را بگیرد. چون دستش را نگرفتند، [[آب]] وارد کشتی شد و همه آنها غرق شدند، و این چنین است [[عاقبت]] [[فساد]]. توضیح اینکه؛ یک نفر در [[جامعه]] مشغول [[فساد]] میشود، مرتکب [[منکرات]] میشود. یکی نگاه میکند میگوید به من چه! دیگری میگوید من و او را که در یک قبر [[دفن]] نمیکنند. [[فکر]] نمیکند که مَثَل [[جامعه]]، مَثَل کشتی است. اگر در یک کشتی [[آب]] وارد بشود، ولو از [[جایگاه]] یک فرد وارد بشود، تنها آن فرد را غرق نمیکند، بلکه همه مسافران را یکجا غرق میکند. آیا درباره [[مساوات]] افراد بنیآدم، سخنی از این بالاتر میتوان گفت: {{عربی|"اَلنَّاسُ سَوَاءٌ کَأَسْنَانِ الْمُشْطِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۶۸.</ref> شانه را نگاه کنید، دندانههای آن را ببینید. آیا یکی از دندانههای آن از دندانه دیگر بلندتر هست؟ نه. [[انسانها]] مانند دندانههای شانه برابر یکدیگرند. ببینید در آن محیط و در آن زمان، انسانی این چنین درباره [[مساوات]] [[انسانها]] [[سخن]] میگوید که بعد از هزار و چهارصد سال هنوز کسی به این خوبی [[سخن]] نگفته است! این جمله را شنیدهاید: هیچ ملتی به [[مقام]] [[قداست]] نمیرسد مگر آنگاه که افراد ضعیفش بتوانند حقوقشان را از اقویا مطالبه کنند، بدون لکنت زبان.<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref> اگر کسی این [[توفیق]] را پیدا بکند که سخنان [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} را از متون کتب معتبر جمعآوری کند و هم [[توفیق]] پیدا کند که [[سیره]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} را به سبک [[سیره]] تحلیلی از روی مدارک معتبر، جمع و تجزیه و تحلیل بکند، آنوقت معلوم میشود که در همه [[جهان]]، شخصیتی مانند این شخص بزرگوار [[ظهور]] نکرده است. تمام وجود [[پیامبر]] {{صل}} [[اعجاز]] است. نه فقط قرآنش [[اعجاز]] است، بلکه تمام وجودش [[اعجاز]] است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]] مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۷۷-۲۸۸.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']]، ص ۸۹ تا ۹۶.</ref> | |||
== سخنانی کوتاه، اما بلند == | == سخنانی کوتاه، اما بلند == | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368969.jpg|22px]] [[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
[[رده:پیامبر خاتم]] | [[رده:پیامبر خاتم]] | ||