←آیۀ 89 سورۀ نحل، آیۀ تبیان
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
* مفهوم «تبیان» و میزان دلالت «کل شىء» | * مفهوم «تبیان» و میزان دلالت «کل شىء» | ||
*برخى صابنظران معتقدند این آیه نشان از جامعیت مطلق قرآن دارد. آنان در توجیه بیان نشدن جزئیات در قرآن گفتهاند: اکنون که قرآن مجید به نام هر چیزى تصریح نکرده، حجم و تفصیلات آن به این اندازه رسیده است و اگر مىخواست به نام و جزئیات هر چیزى تصریح نماید، حجم آن بسیار بیشتر مىشد. در نگاه این دانشمندان هرچند قرآن به نام و جزئیات هر چیزى تصریح ننموده ولى آیاتى دارد که کلیات هر چیزى را مانند: احکام، عقائد، اخبار جهانى و... بیان مىکند و بیان جزئیات آنها به عهدۀ پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) نهاده شده است. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> از سوى دیگر تعبیر کل شىء، یک تعبیر عام است و ظاهر آیه مىرساند قرآن بیان کنندۀ تمام علوم و معارف و هر دانش و حتى علوم مادى و علومى که هنوز بشر به آن نرسیده است، مىباشد. قرآن کریم نسخهاى از لوح محفوظ و کتاب مبین و امام مبین است که طبق نص صریح قرآن، همه چیز در آن گرد آمده است. <ref>مانند آیات 12 سورۀ یس؛ آیۀ 3 سورۀ سبأ؛ آیۀ 59 سورۀ انعام؛ آیۀ 75 سورۀ نحل؛ آیۀ 22 سورۀ بروج .</ref> بنابراین، قرآن کریم تمام علوم اولین و آخرین را در بر گرفته و معارف قرآنى منحصر به مسائل تربیتى نیست و حتى علوم مادى را هم شامل مىشود. در قرآن آیاتى وجود دارد که تفکر در آنها مىتواند در این زمینه ما را یارى کند. در این آیهها با کنایه و تصریح گوشزد شده که به وسیلۀ قرآن مىتوان کارهاى خارق العادهاى انجام داد. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> | *برخى صابنظران معتقدند این آیه نشان از جامعیت مطلق قرآن دارد. آنان در توجیه بیان نشدن جزئیات در قرآن گفتهاند: اکنون که قرآن مجید به نام هر چیزى تصریح نکرده، حجم و تفصیلات آن به این اندازه رسیده است و اگر مىخواست به نام و جزئیات هر چیزى تصریح نماید، حجم آن بسیار بیشتر مىشد. در نگاه این دانشمندان هرچند قرآن به نام و جزئیات هر چیزى تصریح ننموده ولى آیاتى دارد که کلیات هر چیزى را مانند: احکام، عقائد، اخبار جهانى و... بیان مىکند و بیان جزئیات آنها به عهدۀ پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) نهاده شده است. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> از سوى دیگر تعبیر کل شىء، یک تعبیر عام است و ظاهر آیه مىرساند قرآن بیان کنندۀ تمام علوم و معارف و هر دانش و حتى علوم مادى و علومى که هنوز بشر به آن نرسیده است، مىباشد. قرآن کریم نسخهاى از لوح محفوظ و کتاب مبین و امام مبین است که طبق نص صریح قرآن، همه چیز در آن گرد آمده است. <ref>مانند آیات 12 سورۀ یس؛ آیۀ 3 سورۀ سبأ؛ آیۀ 59 سورۀ انعام؛ آیۀ 75 سورۀ نحل؛ آیۀ 22 سورۀ بروج .</ref> بنابراین، قرآن کریم تمام علوم اولین و آخرین را در بر گرفته و معارف قرآنى منحصر به مسائل تربیتى نیست و حتى علوم مادى را هم شامل مىشود. در قرآن آیاتى وجود دارد که تفکر در آنها مىتواند در این زمینه ما را یارى کند. در این آیهها با کنایه و تصریح گوشزد شده که به وسیلۀ قرآن مىتوان کارهاى خارق العادهاى انجام داد. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> | ||
برخى مفسران بر این عقیدهاند که پذیرش این استنباط ساده نیست و مىگویند چنین مطلبى شاید هم مربوط به بطون قرآن و یا آن حقیقت بسیط قرآنى که در لوح محفوظ است، باشد که هر دو از دسترس انسان عادى بیرون است. آنچه براى ما مىماند ظاهر قرآن است که مربوط به هدایت مردم و مسائل تربیتى است؛ و ما با توجه به گنجایش ذهن و اندازهى فهم خود، جامعیت قرآن و تبیان و تفصیل بودن آن را در همین مسائل درک مىکنیم؛ و این اندازه، ما را بس است و تکلیفى بالاتر از آن نداریم و تدبر در آیههاى قرآن هم ما را به همین مسائل رهنمون مىشود. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> پس جامعیت آیه، محدود به حیطۀ مورد انتظار و محدودۀ مسؤولیت قرآن است. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> به بیان دیگر، چون قرآن براى هدایت است، جامعیت مفهوم از آیه نیز در همین قلمرو قابل پذیرش است و نه بیشتر. علامه طباطبایى مىگوید: «تبیان » به معناى بیان است، و چون قرآن کریم کتاب هدایت براى همۀ مردم است و جز آن کار و شأنى ندارد، لذا ظاهراً مراد از «لِکلِّ شَیءٍ» همۀ آن چیزهایى است که برگشتش به هدایت باشد؛ از قبیل معارف حقیقى مربوط به مبدأ، معاد، اخلاق فاضله، شرایع الهى، قصص و مواعظى که مردم در راه یافتن به آن محتاجند؛ و قرآن تبیان همۀ اینهاست (نه اینکه تبیان همه علوم باشد). <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> | *برخى مفسران بر این عقیدهاند که پذیرش این استنباط ساده نیست و مىگویند چنین مطلبى شاید هم مربوط به بطون قرآن و یا آن حقیقت بسیط قرآنى که در لوح محفوظ است، باشد که هر دو از دسترس انسان عادى بیرون است. آنچه براى ما مىماند ظاهر قرآن است که مربوط به هدایت مردم و مسائل تربیتى است؛ و ما با توجه به گنجایش ذهن و اندازهى فهم خود، جامعیت قرآن و تبیان و تفصیل بودن آن را در همین مسائل درک مىکنیم؛ و این اندازه، ما را بس است و تکلیفى بالاتر از آن نداریم و تدبر در آیههاى قرآن هم ما را به همین مسائل رهنمون مىشود. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> پس جامعیت آیه، محدود به حیطۀ مورد انتظار و محدودۀ مسؤولیت قرآن است. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> به بیان دیگر، چون قرآن براى هدایت است، جامعیت مفهوم از آیه نیز در همین قلمرو قابل پذیرش است و نه بیشتر. علامه طباطبایى مىگوید: «تبیان » به معناى بیان است، و چون قرآن کریم کتاب هدایت براى همۀ مردم است و جز آن کار و شأنى ندارد، لذا ظاهراً مراد از «لِکلِّ شَیءٍ» همۀ آن چیزهایى است که برگشتش به هدایت باشد؛ از قبیل معارف حقیقى مربوط به مبدأ، معاد، اخلاق فاضله، شرایع الهى، قصص و مواعظى که مردم در راه یافتن به آن محتاجند؛ و قرآن تبیان همۀ اینهاست (نه اینکه تبیان همه علوم باشد). <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> | ||
*از اندیشمندان اسلامى بعضى تبیان را بیانگرى هر امر مشکلى مىدانند که از لحاظ شرعى مورد نیاز مردم باشد. هیچ چیزى نیست که از لحاظ دینى مورد نیاز مردم باشد و در قرآن کریم نیامده باشد یا ارجاع به بیان پیامبر و جانشینانش نداده باشد، یا به اجماع امت واگذار نشده باشد. بنابراین حکم، همۀ اینها از قرآن کریم استفاده مىشود. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> | *از اندیشمندان اسلامى بعضى تبیان را بیانگرى هر امر مشکلى مىدانند که از لحاظ شرعى مورد نیاز مردم باشد. هیچ چیزى نیست که از لحاظ دینى مورد نیاز مردم باشد و در قرآن کریم نیامده باشد یا ارجاع به بیان پیامبر و جانشینانش نداده باشد، یا به اجماع امت واگذار نشده باشد. بنابراین حکم، همۀ اینها از قرآن کریم استفاده مىشود. <ref>[[علی غضنفری|غضنفری، علی]]، [[پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن (مقاله)|پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن]]، [[پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن (نشریه)|دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن]]، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.</ref> | ||