پرش به محتوا

حذیفة بن یمان در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید'
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید')
خط ۵۶: خط ۵۶:
'''الف) [[جنگ بدر]]:''' حذیفه و پدرش در جنگ بدر حضور نداشتند؛ زیرا [[مشرکان]] از حذیفه [[بیعت]] گرفته بودند در [[جنگ]] حضور نیابد و او از پیامبر {{صل}} سؤال کرد که آیا من همراه شما باشم در حالی که قول داده ام با آنها مقابله نکنم؟ پیامبر {{صل}} به او فرمودند: به [[عهد]] خود [[وفادار]] باش<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۴۶۸؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۴، ص۵۴۹ و ۵۹۵.</ref>.
'''الف) [[جنگ بدر]]:''' حذیفه و پدرش در جنگ بدر حضور نداشتند؛ زیرا [[مشرکان]] از حذیفه [[بیعت]] گرفته بودند در [[جنگ]] حضور نیابد و او از پیامبر {{صل}} سؤال کرد که آیا من همراه شما باشم در حالی که قول داده ام با آنها مقابله نکنم؟ پیامبر {{صل}} به او فرمودند: به [[عهد]] خود [[وفادار]] باش<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۴۶۸؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۴، ص۵۴۹ و ۵۹۵.</ref>.


'''ب) [[غزوه]] حمراءالاسد''': حذیفه در [[غزوه]] حمراءالاسد حضور داشت که [[روز]] پس از [[جنگ اُحد]] و به قصد تعقیب قریش و [[تجدید]] [[روحیه]] مسلمانان انجام شد<ref>الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۰۱ - ۱۰۲.</ref>. [[طبری]] او را از کسانی می‌داند که [[ابوسفیان]] را دنبال کردند<ref>جامع البیان، ج ۴، ص ۲۳۶.</ref>. [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که به (فراخوان) خداوند و پیامبر پس از آسیب دیدن پاسخ گفتند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری ورزیده‌اند پاداشی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۲.</ref> از همراهان رسول خدا {{صل}} در این غزوه به [[نیکی]] و [[پاداش]] بزرگ برای آنان یاد می‌کند<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۸۸۸ - ۸۸۹.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ}}<ref>«کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم در برابر شما هم‌داستان شده‌اند، از آنها پروا کنید! اما بر ایمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس و او کارسازی نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.</ref> نیز از این [[مسلمانان]] [[تمجید]] می‌کند که چون خبر [[تصمیم]] دوباره [[قریش]] برای [[یورش]] به [[مدینه]] را شنیدند، نه تنها نترسیدند، بر ایمانشان افزوده شد و [[خدا]] را برای خود کافی دانستند<ref>نک: تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۲۵ - ۱۲۶؛ الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۰۱ - ۱۰۳.</ref>.
'''ب) [[غزوه]] حمراءالاسد''': حذیفه در [[غزوه]] حمراءالاسد حضور داشت که [[روز]] پس از [[جنگ اُحد]] و به قصد تعقیب قریش و تجدید [[روحیه]] مسلمانان انجام شد<ref>الدرالمنثور، ج ۲، ص ۱۰۱ - ۱۰۲.</ref>. [[طبری]] او را از کسانی می‌داند که [[ابوسفیان]] را دنبال کردند<ref>جامع البیان، ج ۴، ص ۲۳۶.</ref>. [[خدا]] در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کسانی که به (فراخوان) خداوند و پیامبر پس از آسیب دیدن پاسخ گفتند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری ورزیده‌اند پاداشی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۲.</ref> از همراهان رسول خدا {{صل}} در این غزوه به [[نیکی]] و [[پاداش]] بزرگ برای آنان یاد می‌کند<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۸۸۸ - ۸۸۹.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ}}<ref>«کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم در برابر شما هم‌داستان شده‌اند، از آنها پروا کنید! اما بر ایمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس و او کارسازی نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.</ref> نیز از این [[مسلمانان]] [[تمجید]] می‌کند که چون خبر [[تصمیم]] دوباره [[قریش]] برای [[یورش]] به [[مدینه]] را شنیدند، نه تنها نترسیدند، بر ایمانشان افزوده شد و [[خدا]] را برای خود کافی دانستند<ref>نک: تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۲۵ - ۱۲۶؛ الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۰۱ - ۱۰۳.</ref>.


پس از [[نبرد]] [[اُحد]]، [[یهود]] ساکن یثرب که به [[پندار]] خود، جایگاه [[پیامبر]] {{صل}} و مسلمانان را [[ضعیف]] می‌دانستند، درپی [[توطئه]] بر آمده، [[شکست]] ایشان از قریش را براثر عدم [[حقانیت]] پیامبر {{صل}} می‌شناساندند، از این رو برخی از یهود با خطاب به [[حذیفه]]، [[عمار]] و [[معاذ بن جبل]] از مسلمانان، با وسوسه‌های خود، در رویگردانی آنان از [[اسلام]] می‌کوشیدند؛ اما آنها به [[عهد]] خود با خدا بر [[کافر]] نشدن به پیامبر {{صل}} [[وفادار]] ماندند و آن [[حضرت]] را از این امر [[آگاه]] کردند و در پی آن، آیه {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref> فرود آمد<ref>اسباب النزول، ص ۱۱۱؛ الکشاف، ج ۱، ص ۳۷۲؛ روض الجنان، ج ۴، ص ۳۷۹.</ref>. [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> نیز در این مورد دانسته شده است<ref> اسباب النزول، ص ۳۸؛ الکشاف، ج ۱، ص ۱۷۶ - ۱۷۷؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۱۰۶ - ۱۰۷.</ref>. اما مسلمانان پس از نبرد [[احد]] در شرایطی نبودند که به آنها [[حسادت]] ورزند و نیز [[فرمان]] [[عفو و گذشت]] از [[مشرکان]] در آخر آیه که حاکی از موضع [[قدرت]] مسلمانان است همچنین وجود این آیه در نخستین سوره‌ای که در مدینه نازل شده است، نشان می‌دهند [[نزول]] این آیه پس از [[جنگ احد]] نمی‌تواند مقرون به صحت باشد.
پس از [[نبرد]] [[اُحد]]، [[یهود]] ساکن یثرب که به [[پندار]] خود، جایگاه [[پیامبر]] {{صل}} و مسلمانان را [[ضعیف]] می‌دانستند، درپی [[توطئه]] بر آمده، [[شکست]] ایشان از قریش را براثر عدم [[حقانیت]] پیامبر {{صل}} می‌شناساندند، از این رو برخی از یهود با خطاب به [[حذیفه]]، [[عمار]] و [[معاذ بن جبل]] از مسلمانان، با وسوسه‌های خود، در رویگردانی آنان از [[اسلام]] می‌کوشیدند؛ اما آنها به [[عهد]] خود با خدا بر [[کافر]] نشدن به پیامبر {{صل}} [[وفادار]] ماندند و آن [[حضرت]] را از این امر [[آگاه]] کردند و در پی آن، آیه {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref> فرود آمد<ref>اسباب النزول، ص ۱۱۱؛ الکشاف، ج ۱، ص ۳۷۲؛ روض الجنان، ج ۴، ص ۳۷۹.</ref>. [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> نیز در این مورد دانسته شده است<ref> اسباب النزول، ص ۳۸؛ الکشاف، ج ۱، ص ۱۷۶ - ۱۷۷؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۱۰۶ - ۱۰۷.</ref>. اما مسلمانان پس از نبرد [[احد]] در شرایطی نبودند که به آنها [[حسادت]] ورزند و نیز [[فرمان]] [[عفو و گذشت]] از [[مشرکان]] در آخر آیه که حاکی از موضع [[قدرت]] مسلمانان است همچنین وجود این آیه در نخستین سوره‌ای که در مدینه نازل شده است، نشان می‌دهند [[نزول]] این آیه پس از [[جنگ احد]] نمی‌تواند مقرون به صحت باشد.
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
حذیفه در [[عصر پیامبر]] {{صل}}: [[زمان]] [[تولد]] حذیفه مشخص نیست، اما [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ص۳۹۲.</ref> مکان آن را [[مدینه]] دانسته است. حذیفه و پدرش با [[هجرت رسول خدا]] {{صل}} به یثرب، [[مسلمان]] شدند، اما زمان دقیق آن مشخص نیست. مطابق گزارشی، بمان به اتفاق ده نفر از بنی عبس ([[سال دهم]]) نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمدند و مسلمان شدند<ref>ابن قتیبه، ص۲۶۳.</ref>. اما این گزارش با توجه به زمان [[سفر]] گروه عبسی‌ها به مدینه درست به نظر نمی‌رسد. گویند در پی [[اسلام]] یمان، وی در [[انتخاب]] یکی از دو طیف [[مهاجر]] و [[انصار]] که پیامبر {{صل}} وی را مخیر به [[گزینش]] یکی از آنها کرده بود، [[انصار]] را برگزید<ref>ابن قتیبه، ص۲۶۳؛ ابن حجر، ج۲، ص۴۰.</ref>. از [[حضور]] [[حذیفه]] در [[پیمان برادری]]، برمی آید که [[مسلمان]] شدن او باید در [[سال اول هجرت]] باشد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۵۲؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۳۶۲؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۹.</ref>. مطابق قول مشهور، [[پیامبران]] هنگام [[عقد برادری]] میان [[مهاجران]] و [[انصار]]، میان حذیفه و [[عمار بن یاسر]]<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۳۵۲.</ref> پیمان برادری بست. برخی از [[برادری]] او با [[سلمان فارسی]]<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج۳، ص۷۳.</ref>[[سخن]] گفته‌اند، حذیفه در همه [[غزوات]] [[رسول خدا]] {{صل}} به جز «[[بدر]]» حضور داشت<ref>ابن سعد، ج۷، ص۲۳۰.</ref>. او و پدرش، پیش از [[نبرد بدر]]، در مسیر بازگشت به یثرب از سوی [[قریش]] دستگیر شد و به شرط [[همراهی]] نکردن [[پیامبر]] در [[نبرد]]، [[آزاد]] شدند. آنان پس از رسیدن نزد رسول خدا {{صل}} بر این شرط خود [[وفادار]] ماندند و در بدر شرکت نکردند<ref>ذهبی، سیر اعلام، ج۲، ص۳۶۴؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۹.</ref>.  
حذیفه در [[عصر پیامبر]] {{صل}}: [[زمان]] [[تولد]] حذیفه مشخص نیست، اما [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ص۳۹۲.</ref> مکان آن را [[مدینه]] دانسته است. حذیفه و پدرش با [[هجرت رسول خدا]] {{صل}} به یثرب، [[مسلمان]] شدند، اما زمان دقیق آن مشخص نیست. مطابق گزارشی، بمان به اتفاق ده نفر از بنی عبس ([[سال دهم]]) نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمدند و مسلمان شدند<ref>ابن قتیبه، ص۲۶۳.</ref>. اما این گزارش با توجه به زمان [[سفر]] گروه عبسی‌ها به مدینه درست به نظر نمی‌رسد. گویند در پی [[اسلام]] یمان، وی در [[انتخاب]] یکی از دو طیف [[مهاجر]] و [[انصار]] که پیامبر {{صل}} وی را مخیر به [[گزینش]] یکی از آنها کرده بود، [[انصار]] را برگزید<ref>ابن قتیبه، ص۲۶۳؛ ابن حجر، ج۲، ص۴۰.</ref>. از [[حضور]] [[حذیفه]] در [[پیمان برادری]]، برمی آید که [[مسلمان]] شدن او باید در [[سال اول هجرت]] باشد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۵۲؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۳۶۲؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۹.</ref>. مطابق قول مشهور، [[پیامبران]] هنگام [[عقد برادری]] میان [[مهاجران]] و [[انصار]]، میان حذیفه و [[عمار بن یاسر]]<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۳۵۲.</ref> پیمان برادری بست. برخی از [[برادری]] او با [[سلمان فارسی]]<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج۳، ص۷۳.</ref>[[سخن]] گفته‌اند، حذیفه در همه [[غزوات]] [[رسول خدا]] {{صل}} به جز «[[بدر]]» حضور داشت<ref>ابن سعد، ج۷، ص۲۳۰.</ref>. او و پدرش، پیش از [[نبرد بدر]]، در مسیر بازگشت به یثرب از سوی [[قریش]] دستگیر شد و به شرط [[همراهی]] نکردن [[پیامبر]] در [[نبرد]]، [[آزاد]] شدند. آنان پس از رسیدن نزد رسول خدا {{صل}} بر این شرط خود [[وفادار]] ماندند و در بدر شرکت نکردند<ref>ذهبی، سیر اعلام، ج۲، ص۳۶۴؛ ابن حجر، ج۲، ص۳۹.</ref>.  


حذیفه در نبرد [[أحد]] (سال سوم) همراه [[پدر]] سالخورده و برادرش [[صفوان]] شرکت داشت که پدرش به [[اشتباه]] به دست یکی از [[مسلمانان]]<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۹۲.</ref> کشته شد و چون پیامبر خواست دیه او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۳۰.</ref>. حذیفه در [[غزوه حمراء الأسد]] که [[روز]] پس از نبرد أحد و به قصد تعقیب قریش و [[تجدید]] [[روحیه]] مسلمانان انجام شد، حضور داشت<ref>ذهبی، سیر اعلام، ج۳، ص۱۹۱؛ ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۱۹.</ref>. او را جزء کسانی دانسته‌اند که [[ابوسفیان]] را تعقیب کردند<ref>طبری، جامع البیان، ج۴، ص۱۷۲؛ ابوالفتوح، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. پس از نبرد أحد، [[یهود]] ساکن یثرب که [[شکست]] مسلمانان در أحد را ناشی از [[حقانیت]] نداشتن پیامبر تا معرفی کرده و موقعیت آن [[حضرت]] و مسلمانان را در پی این نبرد، [[ضعیف]] می‌دانستند، برخی از آنان در طی توطئه‌ای، با خطاب قرار دادن حذیفه و برخی مسلمانان دیگر، [[سعی]] در رویگردانی آنان از [[اسلام]] داشتند، اما آنها به [[عهد]] خود با [[خدا]] مبنی بر [[کافر]] نشدن به [[پیامبر]] {{صل}} [[وفادار]] مانده و آن [[حضرت]] را از وسوسه‌های [[یهود]] [[آگاه]] کردند. برخی [[مفسران]] [[نزول آیات]] {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹. ر. ک: واحدی نیشابوری، ص۷۱؛ زمخشری، ج۱، ص۳۰۴.</ref>. نیز: {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>. را درباره این دسته از [[مسلمانان]] دانسته‌اند<ref>بغوی، ج۱، ص۱۰۵؛ ثعلبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>.
حذیفه در نبرد [[أحد]] (سال سوم) همراه [[پدر]] سالخورده و برادرش [[صفوان]] شرکت داشت که پدرش به [[اشتباه]] به دست یکی از [[مسلمانان]]<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳؛ ابن هشام، ج۳، ص۹۲.</ref> کشته شد و چون پیامبر خواست دیه او را بپردازد، حذیفه آن را بخشید<ref>واقدی، ج۱، ص۲۳۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۵۳۰.</ref>. حذیفه در [[غزوه حمراء الأسد]] که [[روز]] پس از نبرد أحد و به قصد تعقیب قریش و تجدید [[روحیه]] مسلمانان انجام شد، حضور داشت<ref>ذهبی، سیر اعلام، ج۳، ص۱۹۱؛ ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۱۹.</ref>. او را جزء کسانی دانسته‌اند که [[ابوسفیان]] را تعقیب کردند<ref>طبری، جامع البیان، ج۴، ص۱۷۲؛ ابوالفتوح، ج۵، ص۱۶۱.</ref>. پس از نبرد أحد، [[یهود]] ساکن یثرب که [[شکست]] مسلمانان در أحد را ناشی از [[حقانیت]] نداشتن پیامبر تا معرفی کرده و موقعیت آن [[حضرت]] و مسلمانان را در پی این نبرد، [[ضعیف]] می‌دانستند، برخی از آنان در طی توطئه‌ای، با خطاب قرار دادن حذیفه و برخی مسلمانان دیگر، [[سعی]] در رویگردانی آنان از [[اسلام]] داشتند، اما آنها به [[عهد]] خود با [[خدا]] مبنی بر [[کافر]] نشدن به [[پیامبر]] {{صل}} [[وفادار]] مانده و آن [[حضرت]] را از وسوسه‌های [[یهود]] [[آگاه]] کردند. برخی [[مفسران]] [[نزول آیات]] {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹. ر. ک: واحدی نیشابوری، ص۷۱؛ زمخشری، ج۱، ص۳۰۴.</ref>. نیز: {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>. را درباره این دسته از [[مسلمانان]] دانسته‌اند<ref>بغوی، ج۱، ص۱۰۵؛ ثعلبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>.


[[حذیفه]] در [[نبرد خندق]] (سال پنجم) هنگامی که کندن قسمتی از [[خندق]] بر گروهی که حذیفه نیز از آنان بود، دشوار شد، ایشان، [[سلمان]] را نزد پیامبر {{صل}} فرستادند تا با دعای آن حضرت، حفر آن قسمت آسان شود<ref>ابن سعد، ج۴، ص۶۲؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۳، ص۴۱۹.</ref>. با طولانی شدن محاصره خندق از سوی [[احزاب]] و بروز [[اختلاف]] میان ایشان، [[رسول خدا]] {{صل}}، حذیفه را به منظور اشراف به [[کار]] ایشان، شبانه بر سراپرده [[سپاه]] [[شرک]] فرستاد و او پس از بازگشت، [[تصمیم]] جدی سران احزاب برای ترک [[مدینه]] را به اطلاع پیامبر {{صل}} رساند و این در حالی بود که کسی داوطلب این [[وظیفه]] حتی به شرط تضمین [[سلامتی]] و [[وعده]] [[بهشت]] از سوی رسول خدا {{صل}} نشده بود<ref>واقدی، ج۲، ص۴۸۸؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۴۲.</ref>. در بازگشت از [[غزوه تبوک]] (سال نهم) زمانی که برخی [[منافقان]] درصدد [[قتل]] غافلگیرانه پیامبر {{صل}} بودند و می‌خواستند با نزدیک شدن به آن حضرت شتر او را رم دهند، حذیفه به [[دستور]] رسول خدا {{صل}} آنان را دور کرد و از قول حضرت گفت اگر عقب نروند پیامبر آنها را با نام‌های پدرانشان صدا خواهد زد، از این رو، [[توطئه]] گران از [[ترس]] [[شناسایی]] شدن، خود را میان [[سپاه]] انداختند و به [[ظاهر]] رد گم کردند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۶۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۵، ص۲۵۶.</ref>. برخی [[مفسران]]، [[آیات]] ۶۵ و ۶۶<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۹۰؛ ماوردی، ج۲، ص۳۷۹؛ زمخشری، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و ۷۴ [[سوره توبه]] را درباره رخداد [[ترور]] نافرجام [[رسول خدا]] {{صل}} دانسته‌اند<ref>واحدی، ص۱۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۸۱-۸۲.</ref>. مشهور است که [[پیامبر]] را نام این [[منافقان]] را برای [[حذیفه]] بیان کرده بود، اما او به [[دستور]] آن [[حضرت]] از افشای نام آنان، خودداری می‌کرد<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۵؛ یعقوبی، ج۲، ص۶۸.</ref>. حذیفه از این رو که [[منافق]] شناس بود، به [[صاحب سر پیامبر]] {{صل}} معروف شد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۹۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۷۰۶؛ مجلسی، ج۱۰، ص۱۲۳.</ref>. در گزارش منحصر به فردی، حذیفه از [[ابوموسی اشعری]] به عنوان یکی از [[اصحاب عقبه]] و منافق یاد کرده است<ref>فسوی، ج۲، ص۷۷۱.</ref> که شاید این گزارش در اثر رقابت‌ها و نزاع‌های مذهبی ساخته شده باشد. در [[نقل]] واقدی<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۵.</ref>، [[عمر]] هر گاه می‌خواست بر جنازه‌ای [[نماز]] گزارد، درباره منافق بودن یا نبودن فرد فوت شده، به حذیفه مراجعه می‌کرد و نظر او را جویا می‌شد و بر هر جنازه ای که حذیفه [[حضور]] نمی‌یافت، [[خلیفه]] نیز از نماز بر او خودداری می‌کرد. حذیفه در [[حجة الوداع]] ([[سال دهم]]) نیز حاضر بود و از کسانی است که به دستور رسول خدا {{صل}} در [[غدیر خم]] به [[علی]] {{ع}} [[سلام]] به [[امارت]] دادند<ref>مفید، امالی، ص۱۹.</ref>. حذیفه را در زمره [[کاتبان]] رسول خدا {{صل}} برشمرده‌اند. صالحی شامی<ref>شامی، ج۱، ص۵۹.</ref> بابی با نام «استکتابة [[حذیفة]] الیمان» آورده است. به نقل از حذیفه: پیامبر {{صل}} از آنان خواست نام [[مسلمانان]] را بنویسند و آنان نام ۱۵۰۰ نفر را برای آن حضرت [[ثبت]] کردند (حمید [[الله]]، ۱۱۳). گویا این [[کار]] پس از [[عقد برادری]] (سال دوم) بوده است. حذیفه از این رو که آشنایی به [[کتابت]] داشت، کارشناس براورد محصولات بود و طبق گزارش‌هایی، پیش فروش با پیش خریاد برآورد [[نخل]] را می‌نوشت<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۵؛ ابن عبد ربه، ج۴، ص۲۱۲؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۱۰.</ref>. [[حذیفه]] مورد [[اعتماد]] [[پیامبر]] {{صل}} بود، از این رو، مأموریت‌هایی بد و محول می‌شد. بنا به گزارشی، قومی به [[نزاع]] برخاسته بودند و شکایتشان را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} بردند، آن [[حضرت]]، به حذیفه [[مأموریت]] داد و او میان ایشان [[داوری]] کرد که مورد [[تأیید]] [[پیامبران]] قرار گرفت. سهیلی ذیل [[آیه]] اول [[سوره مزمل]] آورده است: پیامبر به حذیفه در حین [[خواب]] فرمود: {{متن حدیث|یا نوهان}}؛ و این [[سخن]] از روی [[مهربانی]] صورت گرفت<ref>سهیلی، ص۳۵۶؛ ابن جماعه، ص۵۲۱.</ref> نیز ذیل آیه {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ}}<ref>«و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید می‌گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمی‌دانند» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>. از [[ابن عباس]] [[نقل]] است که مقصود از [[ایمان]] آورندگان، [[علی]] {{ع}}، حذیفه و تنی چند از [[صحابه]] خاص رسول خدا {{صل}} هستند<ref>حسکانی، ج۱، ص۹۳.</ref>.
[[حذیفه]] در [[نبرد خندق]] (سال پنجم) هنگامی که کندن قسمتی از [[خندق]] بر گروهی که حذیفه نیز از آنان بود، دشوار شد، ایشان، [[سلمان]] را نزد پیامبر {{صل}} فرستادند تا با دعای آن حضرت، حفر آن قسمت آسان شود<ref>ابن سعد، ج۴، ص۶۲؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۳، ص۴۱۹.</ref>. با طولانی شدن محاصره خندق از سوی [[احزاب]] و بروز [[اختلاف]] میان ایشان، [[رسول خدا]] {{صل}}، حذیفه را به منظور اشراف به [[کار]] ایشان، شبانه بر سراپرده [[سپاه]] [[شرک]] فرستاد و او پس از بازگشت، [[تصمیم]] جدی سران احزاب برای ترک [[مدینه]] را به اطلاع پیامبر {{صل}} رساند و این در حالی بود که کسی داوطلب این [[وظیفه]] حتی به شرط تضمین [[سلامتی]] و [[وعده]] [[بهشت]] از سوی رسول خدا {{صل}} نشده بود<ref>واقدی، ج۲، ص۴۸۸؛ ابن هشام، ج۳، ص۲۴۲.</ref>. در بازگشت از [[غزوه تبوک]] (سال نهم) زمانی که برخی [[منافقان]] درصدد [[قتل]] غافلگیرانه پیامبر {{صل}} بودند و می‌خواستند با نزدیک شدن به آن حضرت شتر او را رم دهند، حذیفه به [[دستور]] رسول خدا {{صل}} آنان را دور کرد و از قول حضرت گفت اگر عقب نروند پیامبر آنها را با نام‌های پدرانشان صدا خواهد زد، از این رو، [[توطئه]] گران از [[ترس]] [[شناسایی]] شدن، خود را میان [[سپاه]] انداختند و به [[ظاهر]] رد گم کردند<ref>یعقوبی، ج۲، ص۶۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۵، ص۲۵۶.</ref>. برخی [[مفسران]]، [[آیات]] ۶۵ و ۶۶<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۹۰؛ ماوردی، ج۲، ص۳۷۹؛ زمخشری، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و ۷۴ [[سوره توبه]] را درباره رخداد [[ترور]] نافرجام [[رسول خدا]] {{صل}} دانسته‌اند<ref>واحدی، ص۱۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۸۱-۸۲.</ref>. مشهور است که [[پیامبر]] را نام این [[منافقان]] را برای [[حذیفه]] بیان کرده بود، اما او به [[دستور]] آن [[حضرت]] از افشای نام آنان، خودداری می‌کرد<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۵؛ یعقوبی، ج۲، ص۶۸.</ref>. حذیفه از این رو که [[منافق]] شناس بود، به [[صاحب سر پیامبر]] {{صل}} معروف شد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۹۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۷۰۶؛ مجلسی، ج۱۰، ص۱۲۳.</ref>. در گزارش منحصر به فردی، حذیفه از [[ابوموسی اشعری]] به عنوان یکی از [[اصحاب عقبه]] و منافق یاد کرده است<ref>فسوی، ج۲، ص۷۷۱.</ref> که شاید این گزارش در اثر رقابت‌ها و نزاع‌های مذهبی ساخته شده باشد. در [[نقل]] واقدی<ref>واقدی، ج۳، ص۱۰۴۵.</ref>، [[عمر]] هر گاه می‌خواست بر جنازه‌ای [[نماز]] گزارد، درباره منافق بودن یا نبودن فرد فوت شده، به حذیفه مراجعه می‌کرد و نظر او را جویا می‌شد و بر هر جنازه ای که حذیفه [[حضور]] نمی‌یافت، [[خلیفه]] نیز از نماز بر او خودداری می‌کرد. حذیفه در [[حجة الوداع]] ([[سال دهم]]) نیز حاضر بود و از کسانی است که به دستور رسول خدا {{صل}} در [[غدیر خم]] به [[علی]] {{ع}} [[سلام]] به [[امارت]] دادند<ref>مفید، امالی، ص۱۹.</ref>. حذیفه را در زمره [[کاتبان]] رسول خدا {{صل}} برشمرده‌اند. صالحی شامی<ref>شامی، ج۱، ص۵۹.</ref> بابی با نام «استکتابة [[حذیفة]] الیمان» آورده است. به نقل از حذیفه: پیامبر {{صل}} از آنان خواست نام [[مسلمانان]] را بنویسند و آنان نام ۱۵۰۰ نفر را برای آن حضرت [[ثبت]] کردند (حمید [[الله]]، ۱۱۳). گویا این [[کار]] پس از [[عقد برادری]] (سال دوم) بوده است. حذیفه از این رو که آشنایی به [[کتابت]] داشت، کارشناس براورد محصولات بود و طبق گزارش‌هایی، پیش فروش با پیش خریاد برآورد [[نخل]] را می‌نوشت<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۴۵؛ ابن عبد ربه، ج۴، ص۲۱۲؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۱۰.</ref>. [[حذیفه]] مورد [[اعتماد]] [[پیامبر]] {{صل}} بود، از این رو، مأموریت‌هایی بد و محول می‌شد. بنا به گزارشی، قومی به [[نزاع]] برخاسته بودند و شکایتشان را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} بردند، آن [[حضرت]]، به حذیفه [[مأموریت]] داد و او میان ایشان [[داوری]] کرد که مورد [[تأیید]] [[پیامبران]] قرار گرفت. سهیلی ذیل [[آیه]] اول [[سوره مزمل]] آورده است: پیامبر به حذیفه در حین [[خواب]] فرمود: {{متن حدیث|یا نوهان}}؛ و این [[سخن]] از روی [[مهربانی]] صورت گرفت<ref>سهیلی، ص۳۵۶؛ ابن جماعه، ص۵۲۱.</ref> نیز ذیل آیه {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ}}<ref>«و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید می‌گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمی‌دانند» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>. از [[ابن عباس]] [[نقل]] است که مقصود از [[ایمان]] آورندگان، [[علی]] {{ع}}، حذیفه و تنی چند از [[صحابه]] خاص رسول خدا {{صل}} هستند<ref>حسکانی، ج۱، ص۹۳.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش