پرش به محتوا

آزادی شعائر دینی اقلیت‌های دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'احداث' به 'احداث'
جز (جایگزینی متن - 'کلیه' به 'کلیه')
جز (جایگزینی متن - 'احداث' به 'احداث')
خط ۱۷: خط ۱۷:
اکثر [[فقها]] آزادی [[عبادات]] و [[شعائر]] [[دینی]] [[اقلیت‌ها]] را [[تأیید]] کرده‌اند<ref>ر. ک: محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۷۰.</ref>. [[امام خمینی]] در این باره می‌فرماید: تمام [[اقلیت‌های مذهبی]] در [[حکومت اسلامی]] می‌توانند به کلیه [[فرایض]] [[مذهب]] خود آزادانه عمل کنند و حکومت اسلامی موظف است از [[حقوق]] آنان به [[بهترین]] وجه [[حفاظت]] کند<ref>صحیفه نور، ج۳، ص۲۳ و ۷۵ مورخه ۱۶/۹/۵۷.</ref>.
اکثر [[فقها]] آزادی [[عبادات]] و [[شعائر]] [[دینی]] [[اقلیت‌ها]] را [[تأیید]] کرده‌اند<ref>ر. ک: محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۷۰.</ref>. [[امام خمینی]] در این باره می‌فرماید: تمام [[اقلیت‌های مذهبی]] در [[حکومت اسلامی]] می‌توانند به کلیه [[فرایض]] [[مذهب]] خود آزادانه عمل کنند و حکومت اسلامی موظف است از [[حقوق]] آنان به [[بهترین]] وجه [[حفاظت]] کند<ref>صحیفه نور، ج۳، ص۲۳ و ۷۵ مورخه ۱۶/۹/۵۷.</ref>.


آنچه در [[فقه]] در این خصوص محل مناقشه است [[احداث]] [[کلیسا]] و کنیسه و آتشکده و به صدا در آوردن ناقوس کلیساست. فقها در نگه‌داری و اداره کلیسا و کنیسه که پیش از [[قرارداد]] وجود داشته است، [[اتفاق نظر]] دارند، اما اکثر آنان [[مخالف]] احداث کلیسا بعد از قرارداد [[معاهده]] هستند و ابن‌زهره در الغنیه مدعی [[اجماع]] شده است<ref>ر. ک: ابن زهره، الغنیه، به نقل از: علی اصغر مروارید، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۱۵۳؛ و ابن حمزه، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۱۵۹؛ و محقق حلی، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۲۱۳؛ و همو، المختصر النافع، ج۹، ص۲۲۶؛ علامه حلی، قواعد الاحکام، ص۲۴۵؛ محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۷۰ و ۲۸۰.</ref>. برخی مانند [[محقق حلی]] قائل به تفصیل شده‌اند و در سرزمین‌هایی که با [[جنگ]] به [[تصرف]] مسلمانان در آمده، احداث کلیسا را مجاز نمی‌دانند و در سرزمین‌هایی که با [[صلح]] [[فتح]] شده است احداث کلیسا را جایز دانسته‌اند<ref>ر. ک: محقق حلی، المختصر النافع، به نقل از: علی اصغر مروارید، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۲۱۴؛ و محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۸۲. بعضی قائلان به تفصیل درباره اراضی صلح نیز مجدداً معتقد به تفصیل شده‌اند و احداث کلیسا را در آن قسم از اراضی صلحی می‌دانند که مالکیت اهل کتاب بر آن اراضی محفوظ مانده است. (ر. ک: محقق حلی، الشرائع الاسلام، به نقل از: علی اصغر مروارید، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۲۱۴).</ref>.
آنچه در [[فقه]] در این خصوص محل مناقشه است احداث [[کلیسا]] و کنیسه و آتشکده و به صدا در آوردن ناقوس کلیساست. فقها در نگه‌داری و اداره کلیسا و کنیسه که پیش از [[قرارداد]] وجود داشته است، [[اتفاق نظر]] دارند، اما اکثر آنان [[مخالف]] احداث کلیسا بعد از قرارداد [[معاهده]] هستند و ابن‌زهره در الغنیه مدعی [[اجماع]] شده است<ref>ر. ک: ابن زهره، الغنیه، به نقل از: علی اصغر مروارید، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۱۵۳؛ و ابن حمزه، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۱۵۹؛ و محقق حلی، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۲۱۳؛ و همو، المختصر النافع، ج۹، ص۲۲۶؛ علامه حلی، قواعد الاحکام، ص۲۴۵؛ محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۷۰ و ۲۸۰.</ref>. برخی مانند [[محقق حلی]] قائل به تفصیل شده‌اند و در سرزمین‌هایی که با [[جنگ]] به [[تصرف]] مسلمانان در آمده، احداث کلیسا را مجاز نمی‌دانند و در سرزمین‌هایی که با [[صلح]] [[فتح]] شده است احداث کلیسا را جایز دانسته‌اند<ref>ر. ک: محقق حلی، المختصر النافع، به نقل از: علی اصغر مروارید، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۲۱۴؛ و محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۸۲. بعضی قائلان به تفصیل درباره اراضی صلح نیز مجدداً معتقد به تفصیل شده‌اند و احداث کلیسا را در آن قسم از اراضی صلحی می‌دانند که مالکیت اهل کتاب بر آن اراضی محفوظ مانده است. (ر. ک: محقق حلی، الشرائع الاسلام، به نقل از: علی اصغر مروارید، الینابیع الفقهیه، ج۹، ص۲۱۴).</ref>.
بعضی دیگر مانند [[صاحب جواهر]] مقتضای اصول و [[قواعد]] را جواز [[احداث]] ذکر می‌کنند، اما دغدغه وی [[اجماع]] ادعایی ابن [[زهره]] است<ref>ر. ک: محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۷۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۷۰؛ محمدحسین فضل‌الله، من وحی القرآن، ج۱۶، ص۸۴.</ref>.
بعضی دیگر مانند [[صاحب جواهر]] مقتضای اصول و [[قواعد]] را جواز احداث ذکر می‌کنند، اما دغدغه وی [[اجماع]] ادعایی ابن [[زهره]] است<ref>ر. ک: محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۷۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۷۰؛ محمدحسین فضل‌الله، من وحی القرآن، ج۱۶، ص۸۴.</ref>.
[[محقق کرکی]] [[معتقد]] است نفس [[قرارداد]] و اجازه [[زندگی]] در پرتو [[حکومت اسلامی]]، [[شاهد]] و دلیل بر [[آزادی]] احداث [[معبد]] است، زیرا عادتاً زندگی متدینان بدون معبد ممتنع است<ref>ر. ک: جامع المقاصد، ج۳، ص۴۶۲.</ref>. [[علامه حلی]] نیز احتمال می‌دهد احداث معبد موجب [[نقض]] قرارداد نمی‌شود، چرا که مقتضای زندگی [[اهل کتاب]]، وجود معبد است<ref>ر. ک: جامع المقاصد، ج۳، ص۴۶۲.</ref>.
[[محقق کرکی]] [[معتقد]] است نفس [[قرارداد]] و اجازه [[زندگی]] در پرتو [[حکومت اسلامی]]، [[شاهد]] و دلیل بر [[آزادی]] احداث [[معبد]] است، زیرا عادتاً زندگی متدینان بدون معبد ممتنع است<ref>ر. ک: جامع المقاصد، ج۳، ص۴۶۲.</ref>. [[علامه حلی]] نیز احتمال می‌دهد احداث معبد موجب [[نقض]] قرارداد نمی‌شود، چرا که مقتضای زندگی [[اهل کتاب]]، وجود معبد است<ref>ر. ک: جامع المقاصد، ج۳، ص۴۶۲.</ref>.


خط ۲۵: خط ۲۵:


این [[آیه]] تصریح می‌کند [[خداوند]] با عوامل گوناگونی با دفع [[شر]] [[مردم]]، کلیساها و کنیسه‌ها و [[مساجد]] را از آفت [[تخریب]] و نابودی [[حفظ]] می‌کند. آیه فوق به دلالت مفهومی بقای [[معابد]] را یک [[ارزش]] محسوب می‌کند؛ همان طور که برخی از [[مفسران]] بر آن تأکید می‌کنند<ref>ر. ک: محمدحسین فضل‌الله، من وحی القرآن، ج۱۶، ص۸۴؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۷۰.</ref>.
این [[آیه]] تصریح می‌کند [[خداوند]] با عوامل گوناگونی با دفع [[شر]] [[مردم]]، کلیساها و کنیسه‌ها و [[مساجد]] را از آفت [[تخریب]] و نابودی [[حفظ]] می‌کند. آیه فوق به دلالت مفهومی بقای [[معابد]] را یک [[ارزش]] محسوب می‌کند؛ همان طور که برخی از [[مفسران]] بر آن تأکید می‌کنند<ref>ر. ک: محمدحسین فضل‌الله، من وحی القرآن، ج۱۶، ص۸۴؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۶، ص۷۰.</ref>.
اما [[ادله]] [[مخالفان]] جواز [[احداث]] معابد، [[روایات]] و [[اجماع]] ادعایی ابن [[زهره]] است که تحلیل آن در حوصله این [[پژوهش]] نیست. اما اینجا به این نکته اشاره می‌کنیم که [[سند]] روایاتی که بر [[نهی]] از احداث [[کلیسا]] دلالت می‌کند<ref>ر. ک: میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۰۰.</ref>، [[ضعیف]] است، از اینرو [[صاحب جواهر]] روایات را نه به عنوان دلیل بلکه به عنوان مؤید اجماع ذکر می‌کند<ref>ر. ک: جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۸۲.</ref> و تأکید می‌کند مقتضای اصول و [[قواعد]] جواز احداث است<ref>{{عربی|فإن تم ذلك [الإجماع] كان هو الحجة و إلا كان مقتضي الأصل والإطلاق جواز ما كان جائزاً في شرعهم الذي أمرنا بإقرارهم عليه بل عقد الذمة يقتضيه}} (محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۹۰).</ref>.
اما [[ادله]] [[مخالفان]] جواز احداث معابد، [[روایات]] و [[اجماع]] ادعایی ابن [[زهره]] است که تحلیل آن در حوصله این [[پژوهش]] نیست. اما اینجا به این نکته اشاره می‌کنیم که [[سند]] روایاتی که بر [[نهی]] از احداث [[کلیسا]] دلالت می‌کند<ref>ر. ک: میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۰۰.</ref>، [[ضعیف]] است، از اینرو [[صاحب جواهر]] روایات را نه به عنوان دلیل بلکه به عنوان مؤید اجماع ذکر می‌کند<ref>ر. ک: جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۸۲.</ref> و تأکید می‌کند مقتضای اصول و [[قواعد]] جواز احداث است<ref>{{عربی|فإن تم ذلك [الإجماع] كان هو الحجة و إلا كان مقتضي الأصل والإطلاق جواز ما كان جائزاً في شرعهم الذي أمرنا بإقرارهم عليه بل عقد الذمة يقتضيه}} (محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۹۰).</ref>.
اما درباره اجماع می‌توان گفت آن نیز مدرکی به نظر می‌رسد که مستندش روایات است و چنین [[اجماعی]] [[حجت]] نیست.
اما درباره اجماع می‌توان گفت آن نیز مدرکی به نظر می‌رسد که مستندش روایات است و چنین [[اجماعی]] [[حجت]] نیست.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش