بحث:ذوی القربی در حدیث: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'لام' به 'لام'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
جز (جایگزینی متن - 'لام' به 'لام') |
||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۳: | ||
وی در جایی دیگر، پس از تکرار مطالب پیشین خود، اشکال مکّی بودن آیه مودّت را این بار چنین مطرح میکند: | وی در جایی دیگر، پس از تکرار مطالب پیشین خود، اشکال مکّی بودن آیه مودّت را این بار چنین مطرح میکند: | ||
{{عربی|أَنَّ الْقُرْبَى مُعَرَّفَةُ بِاللَّامِ، فَلَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ مَعْرُوفًا عِنْدَ الْمُخَاطَبِينَ الَّذِينَ أُمِرَ أَنْ يَقُولَ لَهُمْ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا}} وَقَدْ ذَكَرْنَا أَنَّهَا لَمَّا نَزَلَتْ لَمْ يَكُنْ قَدْ خُلِقَ الْحَسَنُ وَلَا الْحُسَيْنُ، وَلَا تَزَوَّجَ عَلِيٌّ بِفَاطِمَةَ. فَالْقُرْبَى الَّتِي كَانَ الْمُخَاطَبُونَ يَعْرِفُونَهَا يَمْتَنِعُ أَنْ تَكُونَ هَذِهِ، بِخِلَافِ الْقُرْبَى الَّتِي بَيْنَهُ وَبَيْنَهُمْ، فَإِنَّهَا مَعْرُوفَةٌ عِنْدَهُمْ}}<ref>منهاج السنة، ج۷، ص۷۴.</ref>؛ | {{عربی|أَنَّ الْقُرْبَى مُعَرَّفَةُ بِاللَّامِ، فَلَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ مَعْرُوفًا عِنْدَ الْمُخَاطَبِينَ الَّذِينَ أُمِرَ أَنْ يَقُولَ لَهُمْ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا}} وَقَدْ ذَكَرْنَا أَنَّهَا لَمَّا نَزَلَتْ لَمْ يَكُنْ قَدْ خُلِقَ الْحَسَنُ وَلَا الْحُسَيْنُ، وَلَا تَزَوَّجَ عَلِيٌّ بِفَاطِمَةَ. فَالْقُرْبَى الَّتِي كَانَ الْمُخَاطَبُونَ يَعْرِفُونَهَا يَمْتَنِعُ أَنْ تَكُونَ هَذِهِ، بِخِلَافِ الْقُرْبَى الَّتِي بَيْنَهُ وَبَيْنَهُمْ، فَإِنَّهَا مَعْرُوفَةٌ عِنْدَهُمْ}}<ref>منهاج السنة، ج۷، ص۷۴.</ref>؛ | ||
همانا [[قربی]]، با | همانا [[قربی]]، با «لام» معرفه شده است، از اینرو ناگزیر باید نزد مخاطبان شناخته شده باشد و ما بیان کردیم که وقتی [[آیه مودت]] نازل شد، حسن و حسین [[خلق]] نشده بودند وعلی با [[فاطمه]] [[ازدواج]] نکرده بود. پس «قربایی» که مراد [[آیه]] است باید مورد [[شناخت]] مخاطبین باشند و این مانع میشود که مراد از [[قربی]] کسانی باشند که هنوز متولد نشدهاند. | ||
[[ابنحجر عسقلانی]] در [[الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشاف (کتاب)|الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشاف]]، صرفاً به [[تعارض احادیث]] مربوط به [[شأن نزول آیه]] پرداخته و هیچ مناقشه دیگری نکرده است<ref>الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشّاف، ج۴، ص۲۲۰.</ref>. اما در فتح [[الباری]] علاوه بر [[تعارض]] [[روایات]]، مکّی بودن [[سوره شوری]] را نیز مطرح کرده است<ref>فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۴۳۳ – ۴۳۴.</ref>. | [[ابنحجر عسقلانی]] در [[الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشاف (کتاب)|الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشاف]]، صرفاً به [[تعارض احادیث]] مربوط به [[شأن نزول آیه]] پرداخته و هیچ مناقشه دیگری نکرده است<ref>الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشّاف، ج۴، ص۲۲۰.</ref>. اما در فتح [[الباری]] علاوه بر [[تعارض]] [[روایات]]، مکّی بودن [[سوره شوری]] را نیز مطرح کرده است<ref>فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۴۳۳ – ۴۳۴.</ref>. | ||
خط ۳۳۲: | خط ۳۳۲: | ||
قلت: جعلوا مكانا للمودة ومقرا لها، كقولك: لي في [[آل]] فلان مودّة. ولى فيهم هوى وحبّ شديد، تريد: أحبهم [[وهم]] مكان حبّي ومحله، وليست فِي بصلة للمودّة، كاللام إذا قلت: إلا المودّة للقربى، إنما هي متعلقة بمحذوف تعلق الظرف به في قولك: المال في الكيس. وتقديره: إلا المودّة ثابتة في القربى ومتمكنة فيها. والقربى: مصدر كالزلفى والبشرى، بمعنى: قرابة. والمراد في [[أهل]] القربى. وروي أنها لما نزلت قيل: يا [[رسول الله]]، من قرابتك هؤلاء الذين وجبت علينا مودّتهم؟ قال: «عليّ وفاطمة وابناهما» ويدل عليه ما روي عن علي رضي [[الله]] عنه: شكوت إلى رسول الله{{صل}} [[حسد]] [[الناس]] لي. فقال {{متن حدیث|أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ رَابِعَ أَرْبَعَةٍ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَنَا وَ أَنْتَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ أَزْوَاجُنَا عَنْ أَيْمَانِنَا وَ شَمَائِلِنَا وَ ذُرِّيَّتُنَا خَلْفَ أَزْوَاجِنَا}}}}<ref>الکشاف عن حقائق التنزیل، ج۳، ص۴۶۶ - ۴۶۷.</ref>؛ | قلت: جعلوا مكانا للمودة ومقرا لها، كقولك: لي في [[آل]] فلان مودّة. ولى فيهم هوى وحبّ شديد، تريد: أحبهم [[وهم]] مكان حبّي ومحله، وليست فِي بصلة للمودّة، كاللام إذا قلت: إلا المودّة للقربى، إنما هي متعلقة بمحذوف تعلق الظرف به في قولك: المال في الكيس. وتقديره: إلا المودّة ثابتة في القربى ومتمكنة فيها. والقربى: مصدر كالزلفى والبشرى، بمعنى: قرابة. والمراد في [[أهل]] القربى. وروي أنها لما نزلت قيل: يا [[رسول الله]]، من قرابتك هؤلاء الذين وجبت علينا مودّتهم؟ قال: «عليّ وفاطمة وابناهما» ويدل عليه ما روي عن علي رضي [[الله]] عنه: شكوت إلى رسول الله{{صل}} [[حسد]] [[الناس]] لي. فقال {{متن حدیث|أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ رَابِعَ أَرْبَعَةٍ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَنَا وَ أَنْتَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ أَزْوَاجُنَا عَنْ أَيْمَانِنَا وَ شَمَائِلِنَا وَ ذُرِّيَّتُنَا خَلْفَ أَزْوَاجِنَا}}}}<ref>الکشاف عن حقائق التنزیل، ج۳، ص۴۶۶ - ۴۶۷.</ref>؛ | ||
جایز است که استثناء متصل باشد، از اینرو معنای [[آیه]] این میشود: «از شما اجری نمیخواهم جز اینکه به [[خویشان]] نزدیکم [[مودّت]] بورزید» و این در [[حقیقت]] [[اجر]] نیست؛ زیرا نزدیکی به او همان نزدیکی به ذویالقربای ایشان است، پس [[صله]] آنان از باب مروّت تمامی [[مسلمانان]] لازم است. | جایز است که استثناء متصل باشد، از اینرو معنای [[آیه]] این میشود: «از شما اجری نمیخواهم جز اینکه به [[خویشان]] نزدیکم [[مودّت]] بورزید» و این در [[حقیقت]] [[اجر]] نیست؛ زیرا نزدیکی به او همان نزدیکی به ذویالقربای ایشان است، پس [[صله]] آنان از باب مروّت تمامی [[مسلمانان]] لازم است. | ||
و نیز جایز است که استثنا منقطع باشد که در این صورت معنای آیه این میشود: «به تحقیق از شما اجری نمیخواهم، لکن از شما درخواست دارم که به نزدیکانم که همان [[نزدیکان]] شما هستند [[مودت]] بورزید و آنان را [[اذیت]] نکنید». پس اگر بگویی که چرا در آیه گفته نشده است: «الا مودة القربی؟ و معنای آیه {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؟ میگویم: [[خویشاوندان]] مکان و محل استقرار [[موت]] قرار گرفتهاند، مانند آنکه میگویی: برای من در آل فلانی مودتی است و برای من در ایشان [[عشق]] و [[محبت]] شدیدی وجود دارد و اینگونه سخنگفتن به معنای آن است که ایشان را دوست دارم و ایشان مکان و محل [[محبت]] من هستند. «فی» مانند | و نیز جایز است که استثنا منقطع باشد که در این صورت معنای آیه این میشود: «به تحقیق از شما اجری نمیخواهم، لکن از شما درخواست دارم که به نزدیکانم که همان [[نزدیکان]] شما هستند [[مودت]] بورزید و آنان را [[اذیت]] نکنید». پس اگر بگویی که چرا در آیه گفته نشده است: «الا مودة القربی؟ و معنای آیه {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}؟ میگویم: [[خویشاوندان]] مکان و محل استقرار [[موت]] قرار گرفتهاند، مانند آنکه میگویی: برای من در آل فلانی مودتی است و برای من در ایشان [[عشق]] و [[محبت]] شدیدی وجود دارد و اینگونه سخنگفتن به معنای آن است که ایشان را دوست دارم و ایشان مکان و محل [[محبت]] من هستند. «فی» مانند «لام» متعلق [[مودت]] محسوب نمیشود، از اینرو فی در اینجا به مانند لام [[زائده]] نیست، زمانی که میگویی: «الا المودة للقربی». | ||
همانا «فی» از باب ظرفیت، متعلق به محذوف است، مانند این سخن که میگویی: «المال فی الکیس» یعنی «[[مال]] در کیسه است» و با در نظر گرفتن محذوف، معنا در عبارت {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} چنین است؛ اجری نمیخواهم جز مودتی که در «[[قربی]]» ثابت و در او متمکن است و «قربی» در این مصدر است، همانند «زلفی» و «بشری» که به معنای نزدیکی است. و مراد از قربی خویشِ نزدیک است و [[روایت]] شده است که وقتی این [[آیه]] نازل گشت، گفته شد: ای [[رسول خدا]]! [[نزدیکان]] تو که مودتشان بر ما [[واجب]] شده است چه کسانی هستند؟ | همانا «فی» از باب ظرفیت، متعلق به محذوف است، مانند این سخن که میگویی: «المال فی الکیس» یعنی «[[مال]] در کیسه است» و با در نظر گرفتن محذوف، معنا در عبارت {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} چنین است؛ اجری نمیخواهم جز مودتی که در «[[قربی]]» ثابت و در او متمکن است و «قربی» در این مصدر است، همانند «زلفی» و «بشری» که به معنای نزدیکی است. و مراد از قربی خویشِ نزدیک است و [[روایت]] شده است که وقتی این [[آیه]] نازل گشت، گفته شد: ای [[رسول خدا]]! [[نزدیکان]] تو که مودتشان بر ما [[واجب]] شده است چه کسانی هستند؟ | ||
فرمود: «علی، [[فاطمه]] و دو فرزندشان». | فرمود: «علی، [[فاطمه]] و دو فرزندشان». |