پرش به محتوا

امانت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'لام' به 'لام'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'لام' به 'لام')
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:


در این [[آیه شریفه]]، ظرافت‌های فراوانی وجود دارد که در بخش [[قرآنی]] کتاب اشاره خواهد شد. آنچه در این [[برهان]] قابل توجّه است این است که [[اِبا]] و [[امتناع]] موجودات از حمل [[امانت]]، از سر [[اشفاق]] بود و نه [[استکبار]]؛ چه، ایشان نگران [[حفظ]] نکردن [[حریم]] این امانت [[ارزشمند]] [[الهی]] بودند و از سر [[ضعف]] و فقدان استعداد تحمّل آن، از قبول این امانت عذر آوردند: {{متن قرآن|فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا}}.
در این [[آیه شریفه]]، ظرافت‌های فراوانی وجود دارد که در بخش [[قرآنی]] کتاب اشاره خواهد شد. آنچه در این [[برهان]] قابل توجّه است این است که [[اِبا]] و [[امتناع]] موجودات از حمل [[امانت]]، از سر [[اشفاق]] بود و نه [[استکبار]]؛ چه، ایشان نگران [[حفظ]] نکردن [[حریم]] این امانت [[ارزشمند]] [[الهی]] بودند و از سر [[ضعف]] و فقدان استعداد تحمّل آن، از قبول این امانت عذر آوردند: {{متن قرآن|فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا}}.
بنابراین، اولاً، الف و [[لام]] در {{متن قرآن|الْأَمَانَةَ}}، بیان‌گر تفخیم و تعریف آن است و به مطلق هر امانت الهی اشاره ندارد؛ بلکه امری [[عظیم]] و با [[ارزش]] مراد است که با [[تدبّر]] در [[آیه]] و [[روایات]] باب، می‌توان به جزئیّات آن پی برد. ثانیاً، اِبای خلایق از حمل آن [[امانت]]، مصداق [[اشفاق]] و از سر [[محبّت]] به امانت بود. ثالثاً، حمل چنین امانت مهمی توسط جنس [[انسان]]، بیان‌گر ارزش و [[کرامت]] ذاتی او در مقایسه با سایر خلاق است؛ که می‌باید در عمل به حمل صحیح همین امانت به [[اثبات]] رسد.
بنابراین، اولاً، الف و لام در {{متن قرآن|الْأَمَانَةَ}}، بیان‌گر تفخیم و تعریف آن است و به مطلق هر امانت الهی اشاره ندارد؛ بلکه امری [[عظیم]] و با [[ارزش]] مراد است که با [[تدبّر]] در [[آیه]] و [[روایات]] باب، می‌توان به جزئیّات آن پی برد. ثانیاً، اِبای خلایق از حمل آن [[امانت]]، مصداق [[اشفاق]] و از سر [[محبّت]] به امانت بود. ثالثاً، حمل چنین امانت مهمی توسط جنس [[انسان]]، بیان‌گر ارزش و [[کرامت]] ذاتی او در مقایسه با سایر خلاق است؛ که می‌باید در عمل به حمل صحیح همین امانت به [[اثبات]] رسد.


بر اساس آنچه گذشت، می‌توان به نکاتی درباره “امین‌الله” دست یافت:
بر اساس آنچه گذشت، می‌توان به نکاتی درباره “امین‌الله” دست یافت:
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
نکته سوم: رابطه [[امین]] و امانت در مجرّدات، رابطه حامل و محمول و ظرف و مظروف است که با دقت [[عقلی]]، به رابطه جوهر با عَرَض، و به بیان دقیق‌تر، به رابطه صورت با ماده خود باز می‌گردد. در محلّ خود [[ثابت]] شده است که قوام عَرَض به جوهر، و قوام صورت به ماده خود است. در عین حال، [[کمال نهایی]] ماده، وابسته به وضعیت صورتِ ماده است (چنان‌که کمال جنس به فصل است)؛ مثلاً در انسان، قوام صورت نطقیّه به ماده حیوانیّت انسان است؛ همان طور که در تعریف انسان گفته شده: {{عربی|الانسان حیوان ناطق}} و در عین حال، [[کمال انسان]] به قوّه نطق او است. به این ترتیب، در مسئله مورد بحث نیز اولاً، امین، ظرف حمل امانت الهی است؛ ثانیاً، همان طورکه قوام امانت (مظروف) به امین (ظرف) است، کمال امین در [[میزان]] [[تحمل]] امانت است و از نظر عقلی نیز، [[کمال انسانی]] به نفس ناطقه، یعنی [[قوه]] [[عقل]] و [[ادراک]] کلیّات است. در [[فرهنگ قرآن]] نیز، هرچند همه [[انسان‌ها]] [[استعداد]] حمل امانت را دارند، ولی [[کمال انسانی]] به [[میزان]] فعلیّت بخشیدن به این [[استعداد]] است. به همین علت، [[خداوند]] در ادامه [[آیه]] ۷۲ [[سوره احزاب]] که سخن از حمل [[امانت الهی]] توسط [[انسان]] است، می‌فرماید: {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید و از مردان و زنان مؤمن درگذرد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۷۳.</ref>.
نکته سوم: رابطه [[امین]] و امانت در مجرّدات، رابطه حامل و محمول و ظرف و مظروف است که با دقت [[عقلی]]، به رابطه جوهر با عَرَض، و به بیان دقیق‌تر، به رابطه صورت با ماده خود باز می‌گردد. در محلّ خود [[ثابت]] شده است که قوام عَرَض به جوهر، و قوام صورت به ماده خود است. در عین حال، [[کمال نهایی]] ماده، وابسته به وضعیت صورتِ ماده است (چنان‌که کمال جنس به فصل است)؛ مثلاً در انسان، قوام صورت نطقیّه به ماده حیوانیّت انسان است؛ همان طور که در تعریف انسان گفته شده: {{عربی|الانسان حیوان ناطق}} و در عین حال، [[کمال انسان]] به قوّه نطق او است. به این ترتیب، در مسئله مورد بحث نیز اولاً، امین، ظرف حمل امانت الهی است؛ ثانیاً، همان طورکه قوام امانت (مظروف) به امین (ظرف) است، کمال امین در [[میزان]] [[تحمل]] امانت است و از نظر عقلی نیز، [[کمال انسانی]] به نفس ناطقه، یعنی [[قوه]] [[عقل]] و [[ادراک]] کلیّات است. در [[فرهنگ قرآن]] نیز، هرچند همه [[انسان‌ها]] [[استعداد]] حمل امانت را دارند، ولی [[کمال انسانی]] به [[میزان]] فعلیّت بخشیدن به این [[استعداد]] است. به همین علت، [[خداوند]] در ادامه [[آیه]] ۷۲ [[سوره احزاب]] که سخن از حمل [[امانت الهی]] توسط [[انسان]] است، می‌فرماید: {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید و از مردان و زنان مؤمن درگذرد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۷۳.</ref>.


در این آیه، اگر [[لام]] جارّه در {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ}}”لام تعلیل” باشد، [[هدف]] از [[عرضه امانت]] را نشان می‌دهد؛ یعنی مراد از این [[ابتلای الهی]]، تفکیک [[منافق]] و [[مشرک]] از [[مؤمن]] است. اما اگر “لام [[غایت]] و عاقبت” باشد، آیه مذکور این گونه معنا می‌شود که نتیجه عرضه امانت در [[دنیا]]، تمییز مؤمن از مشرک و منافق است و دوگروه اخیر در حمل [[امانت]] [[خیانت]] کردند و استعداد [[انسانی]] خود را تدسیس نمودند و [[مؤمنین]]، با تحقق بخشیدن به استعدادی که خداوند در حمل امانت به آنان [[عنایت]] کرده بود، [[ایمان]] و انسانیّت خود را اظهار نمودند. از آنجا که [[رجوع]] [[الهی]] به [[بندگان]] ذومراتب است، از این [[آیه شریفه]] می‌توان برداشت نمود که [[مراتب ایمان]] و [[کفر]] افراد نیز، به تناسب [[صداقت]] و یا خیانت در حمل امانت، رقم می‌خورد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۱۰۳.</ref>
در این آیه، اگر لام جارّه در {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ}}”لام تعلیل” باشد، [[هدف]] از [[عرضه امانت]] را نشان می‌دهد؛ یعنی مراد از این [[ابتلای الهی]]، تفکیک [[منافق]] و [[مشرک]] از [[مؤمن]] است. اما اگر “لام [[غایت]] و عاقبت” باشد، آیه مذکور این گونه معنا می‌شود که نتیجه عرضه امانت در [[دنیا]]، تمییز مؤمن از مشرک و منافق است و دوگروه اخیر در حمل [[امانت]] [[خیانت]] کردند و استعداد [[انسانی]] خود را تدسیس نمودند و [[مؤمنین]]، با تحقق بخشیدن به استعدادی که خداوند در حمل امانت به آنان [[عنایت]] کرده بود، [[ایمان]] و انسانیّت خود را اظهار نمودند. از آنجا که [[رجوع]] [[الهی]] به [[بندگان]] ذومراتب است، از این [[آیه شریفه]] می‌توان برداشت نمود که [[مراتب ایمان]] و [[کفر]] افراد نیز، به تناسب [[صداقت]] و یا خیانت در حمل امانت، رقم می‌خورد.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۱۰۳.</ref>


== امانت در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ==
== امانت در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش