قریه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←قریه این آیه کجاست؟
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۲۰: | خط ۲۲۰: | ||
===[[قریه]] این [[آیه]] کجاست؟=== | ===[[قریه]] این [[آیه]] کجاست؟=== | ||
همه [[مفسران]] بر این نکته [[اذعان]] دارند که آن «قریهای که [[باران]] [[بلا]] بر آن بارید قریه [[قوم لوط]] است که [[خدای تعالی]] بارانی از سنگ سجیل بر آن ببارید»<ref>تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۱۱.</ref>. این را هم میدانیم که [[قرآن]] شهرهای قوم لوط را «[[مؤتفکات]]» نامیده؛ ولی این [[آیات]] به مکان مشخصی از میان آن شهرها دست گذاشته است.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۷۲.</ref> | همه [[مفسران]] بر این نکته [[اذعان]] دارند که آن «قریهای که [[باران]] [[بلا]] بر آن بارید قریه [[قوم لوط]] است که [[خدای تعالی]] بارانی از سنگ سجیل بر آن ببارید»<ref>تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۱۱.</ref>. این را هم میدانیم که [[قرآن]] شهرهای قوم لوط را «[[مؤتفکات]]» نامیده؛ ولی این [[آیات]] به مکان مشخصی از میان آن شهرها دست گذاشته است.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۷۲.</ref> | ||
===[[سدوم]]=== | |||
سدوم شهری باستانی در [[فلسطین]] بر کرانه دریای [[لوط]] است که به [[روایت]] [[کتاب مقدس]] به [[مکافات]] کارهای بد [[مردم]] آن، [[خدا]] بارانی از [[آتش]] بر آن فرو بارید»<ref>تاریخ انبیاء، عزیز الله کاسب، ص۶۲۲.</ref>. | |||
«سدوم [[شهر]] [[عظیم]] [[مداین]] [[مؤتفکات]] است»<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۴۷۱.</ref>. | |||
{{متن قرآن|قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند آن را ویران و مردم گرانمایه آن را خوار و بدینگونه رفتار میکنند» سوره نمل، آیه ۳۴.</ref>. | |||
در سرگذشت [[حضرت سلیمان]]، نقش هدهد غیر قابل [[انکار]] است. هدهد خبر مهمی را از [[سبأ]] میآورد و [[نامه]] [[سلیمان]] را به [[ملکه سبأ]] میبرد. | |||
«ملکه سبأ [[وزرا]] و [[فرماندهان]] و بزرگان [[دولت]] خود را به [[مشورت]] فرا خواند تا بدین وسیله [[اعتماد]] آنان را جلب و از [[تدبیر]] و [[پشتیبانی]] ایشان استفاده کند و به این ترتیب تاج و تخت خود را [[حفظ]] کند... [[ملکه]] از پاسخ مشاورین خود دریافت که بیشتر مایل به [[جنگ]] و [[دفاع]] هستند؛ لذا نظر آنها را نپسندید و به آنان اعلام کرد که [[صلح]] بهتر از جنگ است»<ref>تاریخ انبیاء، محلاتی، ص۲۶۱.</ref>. | |||
نام [[بلقیس]] به تصریح در [[قرآن]] نیامده است اما در [[آیه]] ۲۳ [[سوره نمل]] به او و به سریر یا تخت [[سلطنت]] بلقیس اشاره شده است. ملکه سبأ میدانست که جنگ عاقبتی ندارد و از آنجا که [[قدرت]] و [[شوکت]] و آوازه سلیمان به گوش وی خورده بود میدانست اگر وارد جنگ شود نابودی آبادیهایش را [[شاهد]] خواهد بود و ذلالت را برای آنان به ارمغان خواهد آورد. | |||
از آنجا که [[قصر]] بلقیس ملکه سبأ در پایتخت [[کشور]] یعنی [[مأرب]] واقع بود؛ لذا او سخن از ویرانی آن شهر میزند. | |||
«مأرب» در ۱۲۰ کیلومتری [[شرق]] [[صنعا]] پایتخت [[یمن]] واقع است.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص۶۷۵.</ref> | |||
==[[قریه]]== | |||
{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ}}<ref>«و هنگامی که فرستادگان ما برای ابراهیم مژده (ی فرزند) آوردند گفتند: ما مردم این شهر را نابود خواهیم کرد؛ بیگمان مردم آن ستمگرند» سوره عنکبوت، آیه ۳۱.</ref>. | |||
{{متن قرآن|إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«ما بر مردم این شهر برای آن بزهکاری که میکردند عذابی از آسمان فرو میآوریم» سوره عنکبوت، آیه ۳۴.</ref>. | |||
این [[آیات]] با سرگذشت و [[سرنوشت]] [[قوم لوط]] سر و کار دارد. | |||
«[[شهر]] قوم لوط نزدیک [[سرزمین]] [[ابراهیم]] بود و [[لوط]] [[پیامبر]] در آن [[زمان]] تابع [[رسالت]] ابراهیم بود و [[فرشتگان]] [[اخبار غیبی]] [[عذاب]] قوم لوط را نخست برای ابراهیم بیان میکردند و سپس به سراغ خود لوط رفتند»<ref>تفسیر قرآن مهر، ج۷، ص۲۳۰.</ref>. به خاطر [[نافرمانی]] [[اهل]] [[قریه]] و [[آبادی]] ذکر شده در دو [[آیه]] بالا به عذاب [[اضطراب]] آور [[تهدید]] میشوند. | |||
دیاری و آبادی که از نظر مطالعه ما مهمترین است عبارت از شهر «[[سدوم]]» و آبادیهای اطراف آن. «طبق آیات دیگر [[قرآن]]<ref>هود / ۸۲؛ اعراف / ۸۴.</ref> نخست زلزلهای شدید شهرهای آنان را زیر و رو کرد سپس بارانی از سنگ متراکم بر سر آنان بارید و مدفون شدند در این آیه علت عذاب قوم لوط را [[فسق]] و نافرمانی آنان بیان کرده است و تعبیر [[قرآنی]] نشان میدهد که نافرمانی آنان مستمر بوده است و آنان اهل بازگشت و [[توبه]] نبودند تا بخشیده شوند ویرانههای شهر قوم لوط (یعنی [[شهر سدوم]]) نشانه روشنی برای [[خردمندان]] است. آری این ویرانهها در مسیر کاروانهای [[مردم]] [[حجاز]] قرار داشت و [[صبح و شام]] از کنار آنها میگذشتند»<ref>تفسیر قرآن مهر، ج۷، ص۲۳۴؛ روح البیان، ج۶، ص۴۶۷؛ تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۸۱.</ref>. | |||
برخی نویسندگان درباره شهرهای قوم لوط میگویند: معروف است که آنها در شهری به نام سدوم در [[سرزمین فلسطین]] و مابین [[مدینه]] و [[شام]] سکونت داشتند<ref>تاریخ انبیاء، محلاتی، ص۱۹۲.</ref>. | |||
[[طبرسی]] نقل کرده که قوم لوط چهار شهر داشتند که «[[مؤتفکات]]» نیز نامیده شده است<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص۶۷۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |