هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخهها
←نقد دلیل برون متنی
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
*این احادیث به طور مستقیم «هدایت به امر» را معنا کرده است. <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص 120.</ref> | *این احادیث به طور مستقیم «هدایت به امر» را معنا کرده است. <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص 120.</ref> | ||
*احادیث دیگری نیز ناظر به مقام امامت نقل شده که به طور غیر مستقیم معنای «مفترض الطاعه» از آنها دریافت میشود و تاییدی برای معنای پیشگفته است. مانند کلام امام سجاد (علیهالسلام) که میفرماید: «اَللّهمّ إنّک أیّدتَ دینَک کلّ أوان بإمام أقمتَه علَماً لِعبادک ومَناراً فی بلادک بعد أنْ وصلتَ حَبله بِحبلِک وجعلتَه الذَّریعةَ إلی رضوانِک وافترضتَ طاعتَه وحَذَّرتَ معصیتَه وأمرتَ بامتثال أوامره والإنتهاء عَنْ نَهیه وأن لا یتقدّمَه متقدِّمٌ ولا یتأخّر عنه متأخّرٌ فَهو عِصمةُ اللائذینَ وکهف المسلمین وعُروة المُؤمنین وبهاءُ ربِّ العالمین؛ خداوندا تو در هر زمانی، دینت را به وسیله امامی [تقویت و] تأیید کردی و او را بر بندگانت نشانه [برای راه] و در شهرهایت منار [هدایت] قرار دادی. پس از آنکه، ریسمان [ارادهی] او را به ریسمان [ارادهی] خودت بستی و او را وسیلهای برای خشنودی خود نهادی و طاعتش را واجب ساختی و [بندگانت را] از نافرمانیش بر حذر داشتی و دستور به امتثال اوامر، و ترک نواهی او کردی و فرمودی کسی بر او پیشی نگیرد و از او پس نماند، پس او حافظ کسانی است که به وی پناه برند و ملجأ مسلمین و حلقهی مؤمنان [تا به وی چنگ زده و به خدا رسند] و مایه شرف و رتبه جهانیان است.»<ref>صحیفه سجادیه، دعای 47</ref> | *احادیث دیگری نیز ناظر به مقام امامت نقل شده که به طور غیر مستقیم معنای «مفترض الطاعه» از آنها دریافت میشود و تاییدی برای معنای پیشگفته است. مانند کلام امام سجاد (علیهالسلام) که میفرماید: «اَللّهمّ إنّک أیّدتَ دینَک کلّ أوان بإمام أقمتَه علَماً لِعبادک ومَناراً فی بلادک بعد أنْ وصلتَ حَبله بِحبلِک وجعلتَه الذَّریعةَ إلی رضوانِک وافترضتَ طاعتَه وحَذَّرتَ معصیتَه وأمرتَ بامتثال أوامره والإنتهاء عَنْ نَهیه وأن لا یتقدّمَه متقدِّمٌ ولا یتأخّر عنه متأخّرٌ فَهو عِصمةُ اللائذینَ وکهف المسلمین وعُروة المُؤمنین وبهاءُ ربِّ العالمین؛ خداوندا تو در هر زمانی، دینت را به وسیله امامی [تقویت و] تأیید کردی و او را بر بندگانت نشانه [برای راه] و در شهرهایت منار [هدایت] قرار دادی. پس از آنکه، ریسمان [ارادهی] او را به ریسمان [ارادهی] خودت بستی و او را وسیلهای برای خشنودی خود نهادی و طاعتش را واجب ساختی و [بندگانت را] از نافرمانیش بر حذر داشتی و دستور به امتثال اوامر، و ترک نواهی او کردی و فرمودی کسی بر او پیشی نگیرد و از او پس نماند، پس او حافظ کسانی است که به وی پناه برند و ملجأ مسلمین و حلقهی مؤمنان [تا به وی چنگ زده و به خدا رسند] و مایه شرف و رتبه جهانیان است.»<ref>صحیفه سجادیه، دعای 47</ref> | ||
*حدیث دیگر در این زمینه، عبارتهای روایت معروف مرحوم کلینی از امام رضا (علیهالسلام) است، امام میفرماید: «الإمام ... نامی العلم، کاملُ الحلم، مضطَلِعٌ بالإمامه، عالمٌ بِالسّیاسه، مفروضُ الطّاعه، قائمٌ بأمر الله عزّ وجلّ، ناصح لعباد الله، حافظ لدین الله... إنّ الأنبیاءَ والأئمة یوفّقهم اللهُ ویؤتیهم من مخزون علمه وحکمه ما لا یؤتیه غیرهم فیکونَ علمهم فوق علم أهل الزمان فی قوله تعالی: «أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لاَ یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یهْدَی فمَا لَکمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» ... » .»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 202 </ref>. <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص 122.</ref> | *حدیث دیگر در این زمینه، عبارتهای روایت معروف مرحوم کلینی از امام رضا (علیهالسلام) است، امام میفرماید: «الإمام ... نامی العلم، کاملُ الحلم، مضطَلِعٌ بالإمامه، عالمٌ بِالسّیاسه، مفروضُ الطّاعه، قائمٌ بأمر الله عزّ وجلّ، ناصح لعباد الله، حافظ لدین الله... إنّ الأنبیاءَ والأئمة یوفّقهم اللهُ ویؤتیهم من مخزون علمه وحکمه ما لا یؤتیه غیرهم فیکونَ علمهم فوق علم أهل الزمان فی قوله تعالی: «أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لاَ یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یهْدَی فمَا لَکمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» وقولُه تبارک و تعالی: «وَمَن یُؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتیَ خیراً کثِیراً» ... إنّ العبد إذا اختاره الله عزّ وجلّ لأمور عبادَه، شَرَح صدرَه لِذلک وأودعَ قلبَه ینابیعَ الحکمة وألهمَه العلمَ إلهاماً، فلم یَعیَ بعدَه بجواب لا یحیر فیه عن الصواب، فَهوَ معصوم مُؤیّد موفَّق مسدَّد قد أمن الخطایا والزَّلَل والعِثار، یَخُصُّه اللهُ بذلک لیکونَ حجتَهُ علی عباده وشاهده علی خلقه وذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله ذو الفضل العظیم؛ امام، علمش در ترقی و حلمش کامل است در امامت نیرومند و کاردان و آگاه به تدبیر و سیاست امور است. اطاعتش واجب و به امر خدای عزّ و جلّ قائم است، خیرخواه بندگان خدا و نگهبان دین خداست. همانا خداوند انبیا و ائمه را توفیق بخشیده و به آنان گنجورهای دانش و حکمت خود که به دیگران نداده، عطا کرده است. به همین رو، دانش آنان برتر از دانش دیگران از اهل زمانشان است. همان که خداوند فرموده: «آیا کسی که [بدون واسطه] به حق هدایت میکند سزاوارتر برای پیروی است یا کسی که هدایت نمیکند جز آنکه [به واسطه کسب دانش و هدایت] هدایت شود، شما را چه شده چگونه قضاوت میکنید» و نیز این سخن از خداوند تبارک و تعالی که میفرماید: «هر که را حکمت دادند، خیر بسیار دادهاند» [و انبیا و ائمه عترت، بدون واسطه از ناحیه حقتعالی، هدایت گرفته و به آنان حکمت لدنی عطا شده است. باز از جمله عنایات ویژه حقتعالی به آنان این است که] چون خداوند بندهای را برای امور بندگانش انتخاب فرماید، سینهاش را برای این امور فراخ میکند و چشمههای حکمت را در قلبش به ودیعه میسپرد و دانش را به وی به طریق خاص الهام میکند. به همینرو، در هیچ پرسشی درمانده نمیشود و در پاسخ درست، سرگردان نمیماند. پس او معصوم، تأیید شده، توفیق یافته [و] استوار و پابرجا از ناحیه حقتعالی است. از لغزشها، خطاها و سقوط در امان است. خداوند آنان را به این ویژگیها، اختصاص داد تا حجت بر بندگان و گواه بر مخلوقاتش باشند و این فضل خداوند است که به هر که خواهد عطا کند و خداوند دارای کرم و فضل و بزرگ است.» .»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 202 </ref>. <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص 122.</ref> | ||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== |