هدایت به امر الهی: تفاوت میان نسخهها
←نقد دلیل برون متنی
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
*حدیثی دیگر از امام باقر(علیهالسلام) در مقام تأویل آیه: «وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ...» چنین نقل شده است: «یعنی الأئمّة مِنْ وُلد فاطمة یوحی إلیهم بالرّوحِ فی صُدورهِم ثُمَّ ذَکَرَ ما أکرَمَهم الله به؛ آنان پیشوایان از فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) هستند که در سینۀ آنان به وسیلۀ روح [القدس] وحی [تسدیدی] میشود [تا هرگز به خطا نروند و آن چه که خواست حقتعالی است، انجام دهند] سپس امام، از آنچه که خداوند، با آن ائمه را گرامی داشته، سخن به میان آورد... .» »<ref>استرآبادی، سید شرفالدین، شرح تأویل الآیات الظاهرة، ج1، ص 328 </ref> | *حدیثی دیگر از امام باقر(علیهالسلام) در مقام تأویل آیه: «وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ...» چنین نقل شده است: «یعنی الأئمّة مِنْ وُلد فاطمة یوحی إلیهم بالرّوحِ فی صُدورهِم ثُمَّ ذَکَرَ ما أکرَمَهم الله به؛ آنان پیشوایان از فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) هستند که در سینۀ آنان به وسیلۀ روح [القدس] وحی [تسدیدی] میشود [تا هرگز به خطا نروند و آن چه که خواست حقتعالی است، انجام دهند] سپس امام، از آنچه که خداوند، با آن ائمه را گرامی داشته، سخن به میان آورد... .» »<ref>استرآبادی، سید شرفالدین، شرح تأویل الآیات الظاهرة، ج1، ص 328 </ref> | ||
*این احادیث به طور مستقیم «هدایت به امر» را معنا کرده است. <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص 120.</ref> | *این احادیث به طور مستقیم «هدایت به امر» را معنا کرده است. <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص 120.</ref> | ||
*احادیث دیگری نیز ناظر به مقام امامت نقل شده که به طور غیر مستقیم معنای «مفترض الطاعه» از آنها دریافت میشود و تاییدی برای معنای پیشگفته است. مانند کلام امام سجاد (علیهالسلام) که میفرماید: | *احادیث دیگری نیز ناظر به مقام امامت نقل شده که به طور غیر مستقیم معنای «مفترض الطاعه» از آنها دریافت میشود و تاییدی برای معنای پیشگفته است. مانند کلام امام سجاد (علیهالسلام) که میفرماید: «اَللّهمّ إنّک أیّدتَ دینَک کلّ أوان بإمام أقمتَه علَماً لِعبادک ومَناراً فی بلادک بعد أنْ وصلتَ حَبله بِحبلِک وجعلتَه الذَّریعةَ إلی رضوانِک وافترضتَ طاعتَه وحَذَّرتَ معصیتَه وأمرتَ بامتثال أوامره والإنتهاء عَنْ نَهیه وأن لا یتقدّمَه متقدِّمٌ ولا یتأخّر عنه متأخّرٌ فَهو عِصمةُ اللائذینَ وکهف المسلمین وعُروة المُؤمنین وبهاءُ ربِّ العالمین؛ خداوندا تو در هر زمانی، دینت را به وسیله امامی [تقویت و] تأیید کردی و او را بر بندگانت نشانه [برای راه] و در شهرهایت منار [هدایت] قرار دادی. پس از آنکه، ریسمان [ارادهی] او را به ریسمان [ارادهی] خودت بستی و او را وسیلهای برای خشنودی خود نهادی و طاعتش را واجب ساختی و [بندگانت را] از نافرمانیش بر حذر داشتی و دستور به امتثال اوامر، و ترک نواهی او کردی و فرمودی کسی بر او پیشی نگیرد و از او پس نماند، پس او حافظ کسانی است که به وی پناه برند و ملجأ مسلمین و حلقهی مؤمنان [تا به وی چنگ زده و به خدا رسند] و مایه شرف و رتبه جهانیان است.»<ref>صحیفه سجادیه، دعای 47</ref> | ||
*حدیث دیگر در این زمینه، عبارتهای روایت معروف مرحوم کلینی از امام رضا (علیهالسلام) است، امام میفرماید: «الإمام ... نامی العلم، کاملُ الحلم، مضطَلِعٌ بالإمامه، عالمٌ بِالسّیاسه، مفروضُ الطّاعه، قائمٌ بأمر الله عزّ وجلّ، ناصح لعباد الله، حافظ لدین الله... إنّ الأنبیاءَ والأئمة یوفّقهم اللهُ ویؤتیهم من مخزون علمه وحکمه ما لا یؤتیه غیرهم فیکونَ علمهم فوق علم أهل الزمان فی قوله تعالی: «أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لاَ یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یهْدَی فمَا لَکمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» ... » .»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 202 </ref>. <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص 122.</ref> | *حدیث دیگر در این زمینه، عبارتهای روایت معروف مرحوم کلینی از امام رضا (علیهالسلام) است، امام میفرماید: «الإمام ... نامی العلم، کاملُ الحلم، مضطَلِعٌ بالإمامه، عالمٌ بِالسّیاسه، مفروضُ الطّاعه، قائمٌ بأمر الله عزّ وجلّ، ناصح لعباد الله، حافظ لدین الله... إنّ الأنبیاءَ والأئمة یوفّقهم اللهُ ویؤتیهم من مخزون علمه وحکمه ما لا یؤتیه غیرهم فیکونَ علمهم فوق علم أهل الزمان فی قوله تعالی: «أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لاَ یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یهْدَی فمَا لَکمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» ... » .»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 202 </ref>. <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص 122.</ref> | ||