نسخ قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ترک' به 'ترک'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'ترک' به 'ترک') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در باره اصطلاح نسخ در احکام قرآن و [[سنت]]، دو تعریف و برداشت مختلف وجود دارد: از آنجا که پیشینیان، هر گونه [[تغییر]] در حکم پیشین را "نسخ" مینامیدند، تعریف ایشان از نسخ، [[تخصیص عام]] یا تقیید مطلق را نیز شامل میشد <ref>ر. ک: الناسخ و المنسوخ، ابن حزم، ص۸.</ref>. | در باره اصطلاح نسخ در احکام قرآن و [[سنت]]، دو تعریف و برداشت مختلف وجود دارد: از آنجا که پیشینیان، هر گونه [[تغییر]] در حکم پیشین را "نسخ" مینامیدند، تعریف ایشان از نسخ، [[تخصیص عام]] یا تقیید مطلق را نیز شامل میشد <ref>ر. ک: الناسخ و المنسوخ، ابن حزم، ص۸.</ref>. | ||
[[ابن تیمیه]] میگوید: در اصطلاح بزرگان گذشته، هر معنای ظاهری که ظهورش به جهت معارضی قویتر | [[ابن تیمیه]] میگوید: در اصطلاح بزرگان گذشته، هر معنای ظاهری که ظهورش به جهت معارضی قویتر ترک میشد، جزء منسوخات محسوب میشد؛ مانند [[تخصیص عام]] و تقیید مطلق. | ||
[[ابن قیم]] نیز میگوید: منظور عموم بزرگان پیشین از [[ناسخ و منسوخ]]، گاهی رفع کلی [[حکم]] بوده است، همانگونه که در اصطلاح متأخران است و گاهی رفع دلالت عام، مطلق، ظاهر و غیر آن به واسطه تخصیص، تقیید، [[تفسیر]] و یا تبیین آن بوده است؛ چراکه متضمن رفع و برداشت دلالت ظاهری کلاماند<ref>ر. ک: الناسخ والمنسوخ، نحّاس، مقدمۀ دکتر سلیمان بن ابراهیم، ج ۱، ص۱۰۲ و ۱۰۳. به نقل از حسین جوان آراسته، درسنامۀ علوم قرآنی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزۀ علمیۀ قم، ص۴۰۴ ـ ۴۰۳؛ همچنین در اینباره، ر. ک: النسخ فی القرآن الکریم، مصطفی زید، دمشق، دار القلم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۱، ص۶۷؛ عزت الله مولایینیا، نسخ در [[قرآن]] (نقد نظریۀ انکار نسخ در قرآن)، تهران، رایزن، ۱۳۷۸ ﻫ. ش، ص۹۳ ـ ۹۲.</ref>. در اصطلاح متأخران و معاصران، دایره [[نسخ]] محدودتر است و تنها به رفع حکم مربوط میشود. | [[ابن قیم]] نیز میگوید: منظور عموم بزرگان پیشین از [[ناسخ و منسوخ]]، گاهی رفع کلی [[حکم]] بوده است، همانگونه که در اصطلاح متأخران است و گاهی رفع دلالت عام، مطلق، ظاهر و غیر آن به واسطه تخصیص، تقیید، [[تفسیر]] و یا تبیین آن بوده است؛ چراکه متضمن رفع و برداشت دلالت ظاهری کلاماند<ref>ر. ک: الناسخ والمنسوخ، نحّاس، مقدمۀ دکتر سلیمان بن ابراهیم، ج ۱، ص۱۰۲ و ۱۰۳. به نقل از حسین جوان آراسته، درسنامۀ علوم قرآنی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزۀ علمیۀ قم، ص۴۰۴ ـ ۴۰۳؛ همچنین در اینباره، ر. ک: النسخ فی القرآن الکریم، مصطفی زید، دمشق، دار القلم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۱، ص۶۷؛ عزت الله مولایینیا، نسخ در [[قرآن]] (نقد نظریۀ انکار نسخ در قرآن)، تهران، رایزن، ۱۳۷۸ ﻫ. ش، ص۹۳ ـ ۹۲.</ref>. در اصطلاح متأخران و معاصران، دایره [[نسخ]] محدودتر است و تنها به رفع حکم مربوط میشود. | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۹: | ||
با این توضیح، چهار نمونه از آیاتی را که به نظر برخی از [[مفسران]] جزء [[آیات]] [[ناسخ و منسوخ]] [[قرآن کریم]] است، ذکر و دیدگاههای مختلف در مورد آنها را بیان میکنیم<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۲۱ - ۲۲۳.</ref>: | با این توضیح، چهار نمونه از آیاتی را که به نظر برخی از [[مفسران]] جزء [[آیات]] [[ناسخ و منسوخ]] [[قرآن کریم]] است، ذکر و دیدگاههای مختلف در مورد آنها را بیان میکنیم<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۲۱ - ۲۲۳.</ref>: | ||
# '''[[نجوا]] با [[پیامبر]]:''' {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}} <ref> ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره المجادله، آیه: ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن| أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} <ref> آیا ترسیدید که پیش از رازگوییتان صدقههایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است؛ سوره المجادله، آیه: ۱۳.</ref>. در [[شأن نزول]] این [[آیه]] گفتهاند که [[مسلمانان]] با سؤالات فراوان غیرضروری وقت [[پیامبر]] را بینتیجه میگرفتند. این آیه نازل شد و برای هر بار صحبت، [[انفاق]] یک درهم [[صدقه]] را [[واجب]] [[کرد]]. [[مؤمنان]] و [[صحابه]]، [[نجوا]] با پیامبر را برای [[خوف]] از [[بخشش مال]]، | # '''[[نجوا]] با [[پیامبر]]:''' {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}} <ref> ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره المجادله، آیه: ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن| أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} <ref> آیا ترسیدید که پیش از رازگوییتان صدقههایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است؛ سوره المجادله، آیه: ۱۳.</ref>. در [[شأن نزول]] این [[آیه]] گفتهاند که [[مسلمانان]] با سؤالات فراوان غیرضروری وقت [[پیامبر]] را بینتیجه میگرفتند. این آیه نازل شد و برای هر بار صحبت، [[انفاق]] یک درهم [[صدقه]] را [[واجب]] [[کرد]]. [[مؤمنان]] و [[صحابه]]، [[نجوا]] با پیامبر را برای [[خوف]] از [[بخشش مال]]، ترک کرد و هیچ کس جز [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} با پیامبر سخن نگفت. [[امام علی]]{{ع}} ده مرتبه به این کار [[اقدام]] کرد و برای هر مرتبه یک درهم صدقه داد؛ تا آنکه آیه بعدی از همین [[سوره]] نازل شد و صحابه و مؤمنان را به شدت مورد [[عتاب]] قرار داد که آیا ترسیدید که پیش از گفتوگوی محرمانه خود، صدقهای تقدیم بدارید.... با [[نزول]] این آیه، [[حکم]] آیه سابق [[نسخ]] شد. آیه فوق را همه قرآنشناسان [[شیعی]] و بسیاری از [[دانشمندان]] [[اهل سنت]]، جزء [[آیات]] [[منسوخ]] [[قرآن]] میدانند<ref>ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۱۹، ص۲۱۷؛ التمهید فی علوم القرآن، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۱۰ ﻫ، ج ۲، ص۳۰۱ ـ ۳۰۰؛ تفسیر شبر، ج ۱، ص۵۴۴.</ref>. [[آیتالله]] [[سید ابوالقاسم خویی]] این [[آیه]] را تنها مورد [[نسخ]] میداند. نسخ در آیه مورد بحث به این صورت بود که [[حکم]] اول طبق ظاهرش تداوم داشت، تا اینکه آیه دوم "[[ناسخ]]" اعلام [[کرد]] که این حکم تا این [[زمان]] [[کارایی]] داشت و از این به بعد [[لغو]] میشود<ref> البیان فی تفسیر القرآن، ابوالقاسم خویی، ص۳۸۰ ـ ۳۷۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۲۳.</ref>. | ||
# ''' امتاع و عدّه [[وفات]]: ''' {{متن قرآن| وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}} <ref> و کسانی از شما که میمیرند و همسرانی به جای مینهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش میکنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه میکنید آگاه است؛ سوره بقره، آیه: 234.</ref>؛ {{متن قرآن| وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِيَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}} <ref> و کسانی از شما که میمیرند و همسرانی به جای مینهند، باید برای همسرانشان هزینه زندگی تا یک سال را وصیّت کنند بیآنکه آنان را (از خانه شوهر) بیرون کنند و اگر آنان خود بیرون روند در آنچه آنها به شایستگی با خویش میکنند بر شما گناهی نیست و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۰.</ref>. به [[باور]] بسیاری از [[مفسران]]، آیه ۲۴۰ [[سوره بقره]] از نظر [[ترتیب نزول]] پیش از آیه ۲۳۴ است و با این فرض آیه ۲۳۴ را ناسخ آیه ۲۴۰ دانستهاند. [[علامه طباطبایی]] میگوید: آیه ۲۴۰ دلالت دارد که قبل از آیه ۲۳۴ نازل شده است؛ زیرا در آن از یک رسم [[جاهلی]] سخن میگوید که بر اساس آن، زنانِ شوهرمرده به مدت یک سال عدّه [[وفات]] نگه میداشتند. این [[آیه]] به [[وارثان]] میت سفارش میکند که در این یک سال [[اجازه]] دهند آن [[زن]] در [[خانه]] شوهرش بماند و [[نفقه]] او را نیز بپردازند، اما آیه ۲۳۴ عدّه وفات را چهار ماه و ده [[روز]] اعلام و [[حکم]] قبلی در آیه ۲۴۰ را [[نسخ]] کرده است<ref>ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۲، ص۲۵۸.</ref>. برخی نیز به [[روایات]] و [[اجماع]] در نسخ آیه ۲۴۰ با آیه ۲۳۴ استناد کردهاند<ref>. ر. ک. التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، ج ۲، ص۳۰۳.</ref>. [[آیتالله]] [[سید ابوالقاسم خویی]] در کتاب البیان به این [[آیات]] نپرداخته است، اما بر پایه نظر آیتالله [[محمد هادی معرفت]]، ایشان [[معتقد]] بودند که این دو آیه از نظر حکم با هم هیچ مغایرتی ندارند. در آیه ۲۳۴ بقره، زن [[بیوه]] [[مکلف]] شده است که به مدت چهار ماه و ده روز عدّه نگه دارد و بعد از آن [[ازدواج]] کند و آیه دوم بیان یک حکم استحبابی در مورد [[زنان]] بیوه را بیان میکند و آن اینکه وارثان اجازه دهند او در خانه همسرش به مدت یک سال پس از فوت وی اقامت گزیند. آیتالله سید ابوالقاسم خویی [[اسناد روایات]] موجود در [[تأیید]] وقوع نسخ در این مورد را [[ضعیف]] میدانند<ref>. ر. ک. التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، ج ۲، ص۳۰۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۲۳ - ۲۲۴.</ref>. | # ''' امتاع و عدّه [[وفات]]: ''' {{متن قرآن| وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}} <ref> و کسانی از شما که میمیرند و همسرانی به جای مینهند، آن همسران باید چهار ماه و ده روز انتظار کشند و چون به سرآمد عدّه خود رسیدند، در آنچه به شایستگی با خویش میکنند بر شما گناهی نیست و خداوند از آنچه میکنید آگاه است؛ سوره بقره، آیه: 234.</ref>؛ {{متن قرآن| وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِيَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}} <ref> و کسانی از شما که میمیرند و همسرانی به جای مینهند، باید برای همسرانشان هزینه زندگی تا یک سال را وصیّت کنند بیآنکه آنان را (از خانه شوهر) بیرون کنند و اگر آنان خود بیرون روند در آنچه آنها به شایستگی با خویش میکنند بر شما گناهی نیست و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۰.</ref>. به [[باور]] بسیاری از [[مفسران]]، آیه ۲۴۰ [[سوره بقره]] از نظر [[ترتیب نزول]] پیش از آیه ۲۳۴ است و با این فرض آیه ۲۳۴ را ناسخ آیه ۲۴۰ دانستهاند. [[علامه طباطبایی]] میگوید: آیه ۲۴۰ دلالت دارد که قبل از آیه ۲۳۴ نازل شده است؛ زیرا در آن از یک رسم [[جاهلی]] سخن میگوید که بر اساس آن، زنانِ شوهرمرده به مدت یک سال عدّه [[وفات]] نگه میداشتند. این [[آیه]] به [[وارثان]] میت سفارش میکند که در این یک سال [[اجازه]] دهند آن [[زن]] در [[خانه]] شوهرش بماند و [[نفقه]] او را نیز بپردازند، اما آیه ۲۳۴ عدّه وفات را چهار ماه و ده [[روز]] اعلام و [[حکم]] قبلی در آیه ۲۴۰ را [[نسخ]] کرده است<ref>ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۲، ص۲۵۸.</ref>. برخی نیز به [[روایات]] و [[اجماع]] در نسخ آیه ۲۴۰ با آیه ۲۳۴ استناد کردهاند<ref>. ر. ک. التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، ج ۲، ص۳۰۳.</ref>. [[آیتالله]] [[سید ابوالقاسم خویی]] در کتاب البیان به این [[آیات]] نپرداخته است، اما بر پایه نظر آیتالله [[محمد هادی معرفت]]، ایشان [[معتقد]] بودند که این دو آیه از نظر حکم با هم هیچ مغایرتی ندارند. در آیه ۲۳۴ بقره، زن [[بیوه]] [[مکلف]] شده است که به مدت چهار ماه و ده روز عدّه نگه دارد و بعد از آن [[ازدواج]] کند و آیه دوم بیان یک حکم استحبابی در مورد [[زنان]] بیوه را بیان میکند و آن اینکه وارثان اجازه دهند او در خانه همسرش به مدت یک سال پس از فوت وی اقامت گزیند. آیتالله سید ابوالقاسم خویی [[اسناد روایات]] موجود در [[تأیید]] وقوع نسخ در این مورد را [[ضعیف]] میدانند<ref>. ر. ک. التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، ج ۲، ص۳۰۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۲۳ - ۲۲۴.</ref>. | ||
# '''[[ارث]] در میان [[مهاجر]] و [[انصار]]'''{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلاَيَتِهِم مِّن شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُواْ وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}} <ref> کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره انفال، آیه: ۷۲.</ref>، {{متن قرآن| النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا}} <ref> پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است؛ سوره احزاب، آیه: ۶.</ref>. بر پایه نظر [[مفسران]] و گزارش [[روایات]]، [[مسلمانان]] در ابتدا بر اساس [[عقد]] اُخوّتی که [[پیامبر]] بین [[مهاجر]] و [[انصار]] بست، هر یک از آنها از [[برادر دینی]] خود [[ارث]] میبرد. اما پس از [[جنگ بدر]] [[آیه]] دوم نازل شد و ارث مهاجر و انصار از یکدیگر را [[نسخ]] [[کرد]]. [[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است که گرچه مهاجر و انصار به خاطر پیوند اُخوّتی که پیامبر بین آنها به وجود آورده بود، از همدیگر ارث میبردند، اما [[ولایت]] در آیه اول به ارث اختصاص ندارد و ولایت در [[نصرت]]، [[امنیت]] و ارث را شامل میشود<ref>ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۹، ص۱۴۱.</ref>. مهمترین شاهدی که دلالت دارد آیه اول به ولایت در ارث نظر دارد، عبارت {{متن قرآن| مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ}} در آیه دوم است<ref>. ر. ک. التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۶ ﻫ، ج ۲، ص۳۱۱.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۲۴ - ۲۲۵.</ref>. | # '''[[ارث]] در میان [[مهاجر]] و [[انصار]]'''{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلاَيَتِهِم مِّن شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُواْ وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}} <ref> کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره انفال، آیه: ۷۲.</ref>، {{متن قرآن| النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا}} <ref> پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است؛ سوره احزاب، آیه: ۶.</ref>. بر پایه نظر [[مفسران]] و گزارش [[روایات]]، [[مسلمانان]] در ابتدا بر اساس [[عقد]] اُخوّتی که [[پیامبر]] بین [[مهاجر]] و [[انصار]] بست، هر یک از آنها از [[برادر دینی]] خود [[ارث]] میبرد. اما پس از [[جنگ بدر]] [[آیه]] دوم نازل شد و ارث مهاجر و انصار از یکدیگر را [[نسخ]] [[کرد]]. [[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است که گرچه مهاجر و انصار به خاطر پیوند اُخوّتی که پیامبر بین آنها به وجود آورده بود، از همدیگر ارث میبردند، اما [[ولایت]] در آیه اول به ارث اختصاص ندارد و ولایت در [[نصرت]]، [[امنیت]] و ارث را شامل میشود<ref>ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۹، ص۱۴۱.</ref>. مهمترین شاهدی که دلالت دارد آیه اول به ولایت در ارث نظر دارد، عبارت {{متن قرآن| مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ}} در آیه دوم است<ref>. ر. ک. التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۶ ﻫ، ج ۲، ص۳۱۱.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۲۴ - ۲۲۵.</ref>. |