پرش به محتوا

خوارج در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رویم' به 'رویم'
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
جز (جایگزینی متن - 'رویم' به 'رویم')
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
[[سرکشی]] و بگومگوی خوارج با امیرالمؤمنین{{ع}} در مسجد کوفه و جاهای دیگر، پس از [[اجتماع]] آنها در [[حروراء]] بوده است که خود بخشی از [[تاریخ اسلام]] در عصر حضرت امیر{{ع}} و [[تاریخ کوفه]] را تشکیل می‌دهد. جسارت‌های [[عبدالله بن کواء]] و پرسش‌های کینه‌توزانه او از امیرالمؤمنین علی{{ع}} در مسجد کوفه، و نیز سخنان دیگر خوارج با آن پیشوای بزرگ در نقاط مختلف [[کوفه]] و داخل [[مسجد]]، پس از این [[زمان]] بوده است.
[[سرکشی]] و بگومگوی خوارج با امیرالمؤمنین{{ع}} در مسجد کوفه و جاهای دیگر، پس از [[اجتماع]] آنها در [[حروراء]] بوده است که خود بخشی از [[تاریخ اسلام]] در عصر حضرت امیر{{ع}} و [[تاریخ کوفه]] را تشکیل می‌دهد. جسارت‌های [[عبدالله بن کواء]] و پرسش‌های کینه‌توزانه او از امیرالمؤمنین علی{{ع}} در مسجد کوفه، و نیز سخنان دیگر خوارج با آن پیشوای بزرگ در نقاط مختلف [[کوفه]] و داخل [[مسجد]]، پس از این [[زمان]] بوده است.


پس از رسیدن خبر نتیجه [[حکمیت]] به [[مردم کوفه]]، خوارج به [[دیدار]] هم رفتند و قرار گذاشتند که نزد [[عبدالله بن وهب راسبی]] جمع شوند. آنها [[فرماندهی]] خود را به [[زیدبن حصین طایی]]<ref>در بعضی منابع مثل الاخبار الطوال وی «یزید بن حصین طایی» نام برده شده است.</ref> که از زاهدانشان بود، پیشنهاد کردند، ولی او نپذیرفت. سپس به [[شریح بن ابی اوفی عبسی]]<ref>شریح بن ابی اوفی: در بحث از سران خوارج درباره او سخن خواهیم گفت.</ref> پیشنهاد کردند و او نیز قبول نکرد. آن‌گاه از [[عبدالله بن وهب راسبی]] خواستند تا [[فرماندهی]] [[خوارج]] را برعهده گیرد. عبدالله گفت: بیایید! به [[خدا]] قسم فرماندهی را نه از روی میل و رغبت به [[دنیا]] و یا فرار از [[مرگ]] می‌پذیرم، بلکه تنها به [[امید]] بسیاری که به [[اجر]] فراوان آن دارم، قبول کردم. سپس دست خود را دراز کرد و خوارج با او [[بیعت]] کردند. [[زید بن حصین]] گفت: اگر همه با هم از [[کوفه]] بیرون [[رویم]] ما را تعقیب خواهند کرد، بهتر است که تنها و پنهانی از [[شهر]] خارج شویم و چون در [[مدائن]]، مدافعانی برای آن شهر هست، کنار پل [[نهروان]] قرار بر [[اجتماع]] بگذارید و همان جا توقف کنید و به [[برادران]] ما در [[بصره]] بنویسید تا کنار همان پل به ما بپیوندند<ref>نک: الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۲۶و تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۱ والاخبار الطوال، ص۲۰۲ و تاریخ طبری، ج۵، ص۷۳.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۲۱۲.</ref>
پس از رسیدن خبر نتیجه [[حکمیت]] به [[مردم کوفه]]، خوارج به [[دیدار]] هم رفتند و قرار گذاشتند که نزد [[عبدالله بن وهب راسبی]] جمع شوند. آنها [[فرماندهی]] خود را به [[زیدبن حصین طایی]]<ref>در بعضی منابع مثل الاخبار الطوال وی «یزید بن حصین طایی» نام برده شده است.</ref> که از زاهدانشان بود، پیشنهاد کردند، ولی او نپذیرفت. سپس به [[شریح بن ابی اوفی عبسی]]<ref>شریح بن ابی اوفی: در بحث از سران خوارج درباره او سخن خواهیم گفت.</ref> پیشنهاد کردند و او نیز قبول نکرد. آن‌گاه از [[عبدالله بن وهب راسبی]] خواستند تا [[فرماندهی]] [[خوارج]] را برعهده گیرد. عبدالله گفت: بیایید! به [[خدا]] قسم فرماندهی را نه از روی میل و رغبت به [[دنیا]] و یا فرار از [[مرگ]] می‌پذیرم، بلکه تنها به [[امید]] بسیاری که به [[اجر]] فراوان آن دارم، قبول کردم. سپس دست خود را دراز کرد و خوارج با او [[بیعت]] کردند. [[زید بن حصین]] گفت: اگر همه با هم از [[کوفه]] بیرون رویم ما را تعقیب خواهند کرد، بهتر است که تنها و پنهانی از [[شهر]] خارج شویم و چون در [[مدائن]]، مدافعانی برای آن شهر هست، کنار پل [[نهروان]] قرار بر [[اجتماع]] بگذارید و همان جا توقف کنید و به [[برادران]] ما در [[بصره]] بنویسید تا کنار همان پل به ما بپیوندند<ref>نک: الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۲۶و تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۱ والاخبار الطوال، ص۲۰۲ و تاریخ طبری، ج۵، ص۷۳.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۲۱۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش