اخلاص در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'خوشامد' به 'خوشآمد'
جز (جایگزینی متن - 'عسگری' به 'عسکری') |
جز (جایگزینی متن - 'خوشامد' به 'خوشآمد') |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
* کسانی در این قسمت جای میگیرند، که [[نیکوکاری]] را از [[ترس]] [[جهنم]] وجهه همّت خود ساختهاند. اینان بیشتر از گروه اوّل میباشند، بهگونهای که میتوان ادّعا نمود اگر [[ترس]] از جهنّم نمیبود، تنها شماری اندک از مردانِ هر روزگار به [[عبادت]] [[حضرت حق]] میپرداختند؛ چه میتوان گفت که تمامی [[مؤمنان]] جز تعداد انگشتشماری از آنان، [[ترس]] از جهنّم را در [[دل]] داشته برای احتراز از آن به [[عبادت]] میپردازند. اینان را نیز بر اساس همان انگیزههایشان، میتوان به چند گروه تقسیم نمود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۹.</ref>: | * کسانی در این قسمت جای میگیرند، که [[نیکوکاری]] را از [[ترس]] [[جهنم]] وجهه همّت خود ساختهاند. اینان بیشتر از گروه اوّل میباشند، بهگونهای که میتوان ادّعا نمود اگر [[ترس]] از جهنّم نمیبود، تنها شماری اندک از مردانِ هر روزگار به [[عبادت]] [[حضرت حق]] میپرداختند؛ چه میتوان گفت که تمامی [[مؤمنان]] جز تعداد انگشتشماری از آنان، [[ترس]] از جهنّم را در [[دل]] داشته برای احتراز از آن به [[عبادت]] میپردازند. اینان را نیز بر اساس همان انگیزههایشان، میتوان به چند گروه تقسیم نمود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۹.</ref>: | ||
# تنها از [[ترس]] [[آتش]] و عذابهای جانکاه آن به [[نیکوکاری]] میپردازند. عذابهایی که سخت بزرگ است و جانسوز، بهگونهای که در همه [[تاریخ]] [[عقول]] [[مردمان]] از شدّت آن در [[هراس]] بوده، حتّی به [[حیرت]] دچار شده است. قبول این عذابها تنها با تأمل در [[قدرت]] لایزال خداوندی ممکن است؛ چه همانگونه که ذات او - جلَّ و علا! - قابل [[درک]] نیست، چگونگیِ [[افعال]] او- که از همان ذات نشأت گرفته است- نیز، برای [[عقول]] [[انسانها]] قابل [[درک]] نمیباشد. تنها توجّه به این نکته که جهنّم و عذابهای آن نشانه [[غضب]] خداوندی است، میتواند چگونگی این عذابها را تبیین نماید. از همین رو است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در تمامی لحظات، در پی آن بودهاند که حتّی با نشان دادن یک برگ گیاه، توجّه [[مردم]] را به [[قدرت]] بیپایان [[الهی]] جلب نمایند، تا آنان دریابند که آن کس که رحمتش در قالب چنین [[خلقت]] منظمِ بیانتهایی جلوهگر میشود، غضبش نیز در قالب چنان مخلوق [[عظیم]] هراسانگیزی ظاهر خواهد شد!. در اینجا به شماری از این [[آیات]] اشاره میکنیم: {{متن قرآن|انْطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِي ثَلَاثِ شُعَبٍ * لَا ظَلِيلٍ وَلَا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ * إِنَّهَا تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ * كَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ}}<ref>«به سوی سایه سه شاخهای روانه گردید * که نه سایهگستر است و نه از زبانه آتش باز میدارد * شرارههایی (بلند) چون کاخ، میافکند * گویی شترانی زردمویند» سوره مرسلات، آیه ۳۰-۳۱. </ref>؛ {{متن قرآن|لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ * لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ}}<ref>«آنان را خوراکی جز گیاه خشک خاردار نیست * که نه فربه میکند و نه از گرسنگی باز میدارد» سوره غاشیه، آیه ۶-۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ * فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ * وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ * لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ}}<ref>«و چپیان، کیانند چپیان؟ * در تفبادی و آبی داغند * و سایهای از دود بسیار سیاه * که نه سرد است و نه خوش» سوره واقعه، آیه ۴۱-۴۴. </ref>؛ {{متن قرآن|خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ * إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ * وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ * فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ * وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ * لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ}}<ref>«بگیریدش و به بند آوریدش! * سپس در دوزخش افکنید! * آنگاه با زنجیری که هفتاد ذرع است، به بندش کشید! * بیگمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت * و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمیانگیخت * او را امروز در اینجا دوستی نیست * و خوراکی جز چرکاب ندارد * که آن را جز خطاکاران نمیخورند» سوره حاقه، آیه ۳۰-۳۷.</ref>. پُر واضح است که این [[آیات]] و نمونههای بسیار آن، که بهوفور در [[قرآن کریم]] آمده است، [[قلوب]] را بهسوی [[رستگاری]] تحریک مینماید، و از فروافتادن در این ورطه هراسانگیز باز میدارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۹-۲۳۰.</ref>. | # تنها از [[ترس]] [[آتش]] و عذابهای جانکاه آن به [[نیکوکاری]] میپردازند. عذابهایی که سخت بزرگ است و جانسوز، بهگونهای که در همه [[تاریخ]] [[عقول]] [[مردمان]] از شدّت آن در [[هراس]] بوده، حتّی به [[حیرت]] دچار شده است. قبول این عذابها تنها با تأمل در [[قدرت]] لایزال خداوندی ممکن است؛ چه همانگونه که ذات او - جلَّ و علا! - قابل [[درک]] نیست، چگونگیِ [[افعال]] او- که از همان ذات نشأت گرفته است- نیز، برای [[عقول]] [[انسانها]] قابل [[درک]] نمیباشد. تنها توجّه به این نکته که جهنّم و عذابهای آن نشانه [[غضب]] خداوندی است، میتواند چگونگی این عذابها را تبیین نماید. از همین رو است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در تمامی لحظات، در پی آن بودهاند که حتّی با نشان دادن یک برگ گیاه، توجّه [[مردم]] را به [[قدرت]] بیپایان [[الهی]] جلب نمایند، تا آنان دریابند که آن کس که رحمتش در قالب چنین [[خلقت]] منظمِ بیانتهایی جلوهگر میشود، غضبش نیز در قالب چنان مخلوق [[عظیم]] هراسانگیزی ظاهر خواهد شد!. در اینجا به شماری از این [[آیات]] اشاره میکنیم: {{متن قرآن|انْطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِي ثَلَاثِ شُعَبٍ * لَا ظَلِيلٍ وَلَا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ * إِنَّهَا تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ * كَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ}}<ref>«به سوی سایه سه شاخهای روانه گردید * که نه سایهگستر است و نه از زبانه آتش باز میدارد * شرارههایی (بلند) چون کاخ، میافکند * گویی شترانی زردمویند» سوره مرسلات، آیه ۳۰-۳۱. </ref>؛ {{متن قرآن|لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ * لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ}}<ref>«آنان را خوراکی جز گیاه خشک خاردار نیست * که نه فربه میکند و نه از گرسنگی باز میدارد» سوره غاشیه، آیه ۶-۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ * فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ * وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ * لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ}}<ref>«و چپیان، کیانند چپیان؟ * در تفبادی و آبی داغند * و سایهای از دود بسیار سیاه * که نه سرد است و نه خوش» سوره واقعه، آیه ۴۱-۴۴. </ref>؛ {{متن قرآن|خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ * إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ * وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ * فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ * وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ * لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ}}<ref>«بگیریدش و به بند آوریدش! * سپس در دوزخش افکنید! * آنگاه با زنجیری که هفتاد ذرع است، به بندش کشید! * بیگمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت * و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمیانگیخت * او را امروز در اینجا دوستی نیست * و خوراکی جز چرکاب ندارد * که آن را جز خطاکاران نمیخورند» سوره حاقه، آیه ۳۰-۳۷.</ref>. پُر واضح است که این [[آیات]] و نمونههای بسیار آن، که بهوفور در [[قرآن کریم]] آمده است، [[قلوب]] را بهسوی [[رستگاری]] تحریک مینماید، و از فروافتادن در این ورطه هراسانگیز باز میدارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۲۹-۲۳۰.</ref>. | ||
# [[ترس]] از همنشینی با [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] [[پیامبران]] {{عم}}، که همان همنشینان [[بدکار]] میباشند نیز، در شمار انگیزههای این قسم از [[مردمان]] است. همنشینانی که مجالست آنان بدتر از [[آتش جهنم]] است؛ از این رو [[قرآن کریم]] بهوضوح اشاره مینماید، که [[دوزخیان]] خود طالب دوری از همنشینان خود هستند: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ * وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ * حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ * وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ}}<ref>«و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی میگماریم که همنشین آنها خواهد بود * و آن (شیطان) ها آنها را از راه (راست) باز میدارند و آنها خواهند پنداشت که رهیاب شدهاند * تا چون نزد ما آیند، (به آن شیطانها) گویند: کاش میان ما و شما دوری خاور تا باختر میبود که بد همنشینانی هستید! * و چون ستم ورزیدهاید، امروز اینکه در عذاب، همراه یکدیگرید، برای شما سودی نخواهد داشت» سوره زخرف، آیه ۳۶-۳۹. </ref>؛{{متن قرآن|كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ * وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ}}<ref>«(خداوند) میفرماید: در میان امّتهایی از پریان و آدمیان که پیش از شما بودهاند، در آتش (دوزخ) درآیید! هر گاه امّتی (در دوزخ) درآید همگون خویش را لعنت میکند تا آنگاه که همگان با هم در آن به هم پیوندند؛ پیروان درباره پیشوایان میگویند: پروردگارا! اینان ما را بیراه کردند پس به آنها عذابی دو چندان از آتش (دوزخ) بده! (خداوند) میفرماید: برای همگان دو چندان خواهد بود اما نمیدانید * و پیشوایان به پیروان میگویند: شما را بر ما هیچ برتری نیست پس عذاب را برای آنچه بجای میآوردید بچشید!» سوره اعراف، آیه ۳۸-۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ * جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ * هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ * وَآخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ * هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ * قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ * قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ * وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ * أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ * إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ}}<ref>«این است (پاداش پرهیزگاران) و به راستی برای سرکشان بدترین سرانجام خواهد بود: * دوزخ، که در آن درمیآیند و آن بستر، بد است * همین است؛ آب جوشیده و چرکاب که باید آن را بچشند * و (عذابهای) دیگری همانند آن گونهگون * این دستهای است که با شما (به دوزخ) درآمدهاند، (میگویند) | # [[ترس]] از همنشینی با [[دشمنان]] [[خدا]] و [[دشمنان]] [[پیامبران]] {{عم}}، که همان همنشینان [[بدکار]] میباشند نیز، در شمار انگیزههای این قسم از [[مردمان]] است. همنشینانی که مجالست آنان بدتر از [[آتش جهنم]] است؛ از این رو [[قرآن کریم]] بهوضوح اشاره مینماید، که [[دوزخیان]] خود طالب دوری از همنشینان خود هستند: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ * وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ * حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ * وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ}}<ref>«و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی میگماریم که همنشین آنها خواهد بود * و آن (شیطان) ها آنها را از راه (راست) باز میدارند و آنها خواهند پنداشت که رهیاب شدهاند * تا چون نزد ما آیند، (به آن شیطانها) گویند: کاش میان ما و شما دوری خاور تا باختر میبود که بد همنشینانی هستید! * و چون ستم ورزیدهاید، امروز اینکه در عذاب، همراه یکدیگرید، برای شما سودی نخواهد داشت» سوره زخرف، آیه ۳۶-۳۹. </ref>؛{{متن قرآن|كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ * وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ}}<ref>«(خداوند) میفرماید: در میان امّتهایی از پریان و آدمیان که پیش از شما بودهاند، در آتش (دوزخ) درآیید! هر گاه امّتی (در دوزخ) درآید همگون خویش را لعنت میکند تا آنگاه که همگان با هم در آن به هم پیوندند؛ پیروان درباره پیشوایان میگویند: پروردگارا! اینان ما را بیراه کردند پس به آنها عذابی دو چندان از آتش (دوزخ) بده! (خداوند) میفرماید: برای همگان دو چندان خواهد بود اما نمیدانید * و پیشوایان به پیروان میگویند: شما را بر ما هیچ برتری نیست پس عذاب را برای آنچه بجای میآوردید بچشید!» سوره اعراف، آیه ۳۸-۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ * جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ * هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ * وَآخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ * هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ * قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ * قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ * وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ * أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ * إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ}}<ref>«این است (پاداش پرهیزگاران) و به راستی برای سرکشان بدترین سرانجام خواهد بود: * دوزخ، که در آن درمیآیند و آن بستر، بد است * همین است؛ آب جوشیده و چرکاب که باید آن را بچشند * و (عذابهای) دیگری همانند آن گونهگون * این دستهای است که با شما (به دوزخ) درآمدهاند، (میگویند) خوشآمد مباد آنان را که به آتش (دوزخ) درمیآیند * میگویند: بلکه شما را خوشآمد مباد، شما این راه را پیش ما نهادید و آن بد قرارگاهی است * میگویند: پروردگارا! هر کس این راه را پیش ما نهاد بر عذاب او در آتش (دوزخ) دو چندان بیفزای! * و میگویند: بر ما چه رفته است که مردانی را که آنان را از بدکاران میشمردیم نمیبینیم؟ * آیا آنان را به ریشخند گرفتهایم یا از چشمها پنهانند * بیگمان این راستین است؛ (این) همستیزی دوزخیان است» سوره ص، آیه ۵۵-۶۴.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در دعای [[خضر]] - نامبردار به [[دعای کمیل]] - میفرمایند: "اگر مرا برای [[عقوبت]] نمودن با دشمنانت همنشین کردی، و بین من و کسانی که عذابشان میدهی جمع نمودی، و میان من و [[دوستان]] و [[اولیاء]] خودت فاصله انداختی" <ref>{{متن حدیث|فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِكَ، وَ جَمَعْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَهْلِ بَلَائِكَ، وَ فَرَّقْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ}}؛ مفاتیح الجنان، دعاء کمیل.</ref>: <ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۳۰-۲۳۲.</ref>. | ||
# [[ترس]] از دوری از [[خداوند]] و محجوب بودن از او، و [[محروم]] ماندن از [[رحمت]] و [[فضل]] و کرمش نیز، در همین شمار است. این [[عذاب]]، در شمار سختترین عذابهای [[الهی]] است؛ بلکه میتوان گفت که اهل [[الله]] هیچ عذابی را هراسانگیزتر از آن نمییابند. [[حضرت حق]] خود به این [[عذاب]] اینگونه اشاره کرده است: {{متن قرآن|إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ * كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ * كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ}}<ref>«چون آیات ما را بر او بخوانند میگوید: افسانههای پیشینیان است * نه چنین است؛ بلکه آنچه میکردهاند بر دلهاشان زنگار بسته است * آری، بیگمان آنان در آن روز از پروردگارشان باز داشته خواهند بود» سوره مطففین، آیه ۱۳-۱۵.</ref>؛ و باز میفرماید: {{متن قرآن|وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ * وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ * تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ}}<ref>«چهرههایی در آن روز شاداب است *(که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش مینگرد * و چهرههایی در آن روز، گرفته است * میداند کاری کمرشکن با او خواهند کرد» سوره قیامه، آیه ۲۲-۲۵. </ref>.[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نیز در همان [[دعای کمیل]] میفرمایند: "بر فرض که ای [[پروردگار]] و آقا و مولای من!، من [[صبر]] کردم بر [[عذاب]] تو امّا چگونه بر دوری از تو [[صبر]] کنم، و بر فرض که بر سوزندگی [[آتش]] تو [[صبر]] کنم اما چگونه بر نگریستن بر [[بزرگواری]] تو و بی بهرگی خود از آن [[صبر]] کنم، و یا چگونه در [[آتش]] مسکن گزینم در حالی که [[امید]] من [[بخشش]] تو است" <ref>{{متن حدیث|فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ، وَ هَبْنِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ، أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ وَ رَجَائِي عَفْوُكَ}}؛ مفاتیح الجنان، دعاء کمیل.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۳۲-۲۳۳.</ref>. | # [[ترس]] از دوری از [[خداوند]] و محجوب بودن از او، و [[محروم]] ماندن از [[رحمت]] و [[فضل]] و کرمش نیز، در همین شمار است. این [[عذاب]]، در شمار سختترین عذابهای [[الهی]] است؛ بلکه میتوان گفت که اهل [[الله]] هیچ عذابی را هراسانگیزتر از آن نمییابند. [[حضرت حق]] خود به این [[عذاب]] اینگونه اشاره کرده است: {{متن قرآن|إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ * كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ * كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ}}<ref>«چون آیات ما را بر او بخوانند میگوید: افسانههای پیشینیان است * نه چنین است؛ بلکه آنچه میکردهاند بر دلهاشان زنگار بسته است * آری، بیگمان آنان در آن روز از پروردگارشان باز داشته خواهند بود» سوره مطففین، آیه ۱۳-۱۵.</ref>؛ و باز میفرماید: {{متن قرآن|وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ * وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ * تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ}}<ref>«چهرههایی در آن روز شاداب است *(که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش مینگرد * و چهرههایی در آن روز، گرفته است * میداند کاری کمرشکن با او خواهند کرد» سوره قیامه، آیه ۲۲-۲۵. </ref>.[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نیز در همان [[دعای کمیل]] میفرمایند: "بر فرض که ای [[پروردگار]] و آقا و مولای من!، من [[صبر]] کردم بر [[عذاب]] تو امّا چگونه بر دوری از تو [[صبر]] کنم، و بر فرض که بر سوزندگی [[آتش]] تو [[صبر]] کنم اما چگونه بر نگریستن بر [[بزرگواری]] تو و بی بهرگی خود از آن [[صبر]] کنم، و یا چگونه در [[آتش]] مسکن گزینم در حالی که [[امید]] من [[بخشش]] تو است" <ref>{{متن حدیث|فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ، وَ هَبْنِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ، أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ وَ رَجَائِي عَفْوُكَ}}؛ مفاتیح الجنان، دعاء کمیل.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۳۲-۲۳۳.</ref>. | ||
* از میان این سه انگیزه، [[ترس]] اوّل مربوط به تمامی [[مردمان]]، [[ترس]] دوم ویژه [[خواصّ]] آنان، و [[ترس]] سوّم مخصوص اَخصّ [[خواص]] است. روشن است که در هر عصر و روزگاری، گروه دوّم و سوّم کمشمار بوده، تنها اندکی از [[مردم]] به مرتبه دوّم، و انگشتشماری از آنان به مرتبه سوّم واصل میشوند. | * از میان این سه انگیزه، [[ترس]] اوّل مربوط به تمامی [[مردمان]]، [[ترس]] دوم ویژه [[خواصّ]] آنان، و [[ترس]] سوّم مخصوص اَخصّ [[خواص]] است. روشن است که در هر عصر و روزگاری، گروه دوّم و سوّم کمشمار بوده، تنها اندکی از [[مردم]] به مرتبه دوّم، و انگشتشماری از آنان به مرتبه سوّم واصل میشوند. |