پرش به محتوا

اسماعیل در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود'
جز (جایگزینی متن - 'نسب شناسان' به 'نسب‌شناسان')
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
خط ۱۰: خط ۱۰:
[[اسماعیل]] واژه‌ای غیر [[عربی]] و معرّبِ "[[اشمائیل]]" در [[سریانی]] است و از همین [[راه]] به عربی وارد شده <ref>المزهر، ج ۱، ص ۱۳۸؛ واژه‌های دخیل، ص ۱۲۲.</ref> و اصل آن واژه [[عبری]] "یشمَع" (به معنای یَسمَع) و "أیل" (به معنای [[اللّه]]) بوده و بر اساس لغت [[مصریان]] "اسماعین" خوانده شده است. <ref>المعرب، ص ۱۰۵.</ref> در سبب این نامگذاری گفته‌اند: [[ابراهیم]] هنگام درخواست فرزند از [[خدا]] دو کلمه اشمع و ایل به معنای "خدایا دعایم را [[اجابت]] کن" را به کار برد و چون [[خداوند]] به او فرزند داد او را به همان جمله نامید.<ref>المعرب، ص ۱۰۵.</ref> [[مطیع خدا]]، یا [[هدیه]] [[الهی]] نیز معانی دیگری است که برای آن گفته‌اند؛ ولی این دو معنا دور از [[حقیقت]] دانسته شده است.<ref>المعرب، ص ۱۰۵؛ روح المعانی، ج ۱، ص ۵۹۸.</ref> بر پایه [[نقل]] [[تورات]] فرشته‌ای به [[هاجر]] گفت: به‌زودی دارای پسر می‌شوی. نام او را اسماعیل بگذار، زیرا خداوند دعای تو را شنید.<ref> کتاب مقدس، پیدایش ۱۶: ۱۱.</ref> جدّ نهم اسماعیل [[نوح]] {{ع}}،<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴.</ref> مادرش هاجر، بانویی [[مصری]] <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۰؛ تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۵.</ref> و [[کنیز]] [[ساره]] [[همسر]] دیگر ابراهیم بود. چون ساره نازا بود هاجر را به همسری ابراهیم داد تا از او دارای فرزند شود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۵؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۷۳.</ref> ابراهیم هنگام ولادت اسماعیل ۸۶، ۸۷، ۹۰، ۹۹ یا ۱۱۷ سال داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۵؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۹۱.</ref> برخی اسماعیل را نیای همه [[عرب]] دانسته‌اند؛<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷.</ref> ولی مشهور [[نسب‌شناسان]] او را [[پدر]] عرب [[حجاز]] می‌دانند که عرب "مُسْتَعْرِبَه" گفته می‌شوند، زیرا عرب "عاربه" که عمالقه و جُرْهُم از آنان بودند پیش از اسماعیل می‌زیستند.<ref>جمهرة انساب‌العرب، ص۷؛ البدایه والنهایه، ص۱۲۲.</ref>
[[اسماعیل]] واژه‌ای غیر [[عربی]] و معرّبِ "[[اشمائیل]]" در [[سریانی]] است و از همین [[راه]] به عربی وارد شده <ref>المزهر، ج ۱، ص ۱۳۸؛ واژه‌های دخیل، ص ۱۲۲.</ref> و اصل آن واژه [[عبری]] "یشمَع" (به معنای یَسمَع) و "أیل" (به معنای [[اللّه]]) بوده و بر اساس لغت [[مصریان]] "اسماعین" خوانده شده است. <ref>المعرب، ص ۱۰۵.</ref> در سبب این نامگذاری گفته‌اند: [[ابراهیم]] هنگام درخواست فرزند از [[خدا]] دو کلمه اشمع و ایل به معنای "خدایا دعایم را [[اجابت]] کن" را به کار برد و چون [[خداوند]] به او فرزند داد او را به همان جمله نامید.<ref>المعرب، ص ۱۰۵.</ref> [[مطیع خدا]]، یا [[هدیه]] [[الهی]] نیز معانی دیگری است که برای آن گفته‌اند؛ ولی این دو معنا دور از [[حقیقت]] دانسته شده است.<ref>المعرب، ص ۱۰۵؛ روح المعانی، ج ۱، ص ۵۹۸.</ref> بر پایه [[نقل]] [[تورات]] فرشته‌ای به [[هاجر]] گفت: به‌زودی دارای پسر می‌شوی. نام او را اسماعیل بگذار، زیرا خداوند دعای تو را شنید.<ref> کتاب مقدس، پیدایش ۱۶: ۱۱.</ref> جدّ نهم اسماعیل [[نوح]] {{ع}}،<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴.</ref> مادرش هاجر، بانویی [[مصری]] <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۰؛ تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۵.</ref> و [[کنیز]] [[ساره]] [[همسر]] دیگر ابراهیم بود. چون ساره نازا بود هاجر را به همسری ابراهیم داد تا از او دارای فرزند شود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۵؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۷۳.</ref> ابراهیم هنگام ولادت اسماعیل ۸۶، ۸۷، ۹۰، ۹۹ یا ۱۱۷ سال داشت.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۵؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۲؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۹۱.</ref> برخی اسماعیل را نیای همه [[عرب]] دانسته‌اند؛<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷.</ref> ولی مشهور [[نسب‌شناسان]] او را [[پدر]] عرب [[حجاز]] می‌دانند که عرب "مُسْتَعْرِبَه" گفته می‌شوند، زیرا عرب "عاربه" که عمالقه و جُرْهُم از آنان بودند پیش از اسماعیل می‌زیستند.<ref>جمهرة انساب‌العرب، ص۷؛ البدایه والنهایه، ص۱۲۲.</ref>


اسماعیل ابتدا با دختری از جُرْهُم [[ازدواج]] کرد و پس از مدتی وی را به سفارش [[ابراهیم]] که [[رفتار]] او را نپسندیده بود [[طلاق]] داد و دختر مضاضِ جُرهُمی را به [[ازدواج]] خود درآورد و از او دارای ۱۲ یا ۱۳ پسر شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۶؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۵.</ref> وی ۴ [[زن]] دیگر را به همسری گرفت و از هریک دارای ۴ پسر شد. [[فرزندان]] [[اسماعیل]] تا [[زمان]] [[عدنان بن داود]] پیوسته از بزرگان و [[والیان امر]] و حافظان<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۲۲؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۵۸ ـ ۶۰.</ref> [[کعبه]] بودند، [[امور دینی]] و [[حجّ]] را برای [[مردم]] اقامه می‌کردند و هرگز [[بت]] نپرستیدند.<ref> بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۵۲؛ حیاة القلوب، ج ۱، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref> به گزارش [[روایات]] و [[تاریخ]]، اسماعیل دارای شانه‌هایی پهن، قامتی بلند، انگشتانی نیرومند و بینی کشیده‌ای بود، با [[دشمنان خدا]] به شدّت می‌جنگید، در [[راه خدا]] از [[سرزنش]] دیگران هراسی نداشت و به [[وعده]] خود عمل می‌کرد،<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶؛ المستدرک، ج ۲، ص ۵۵۳.</ref> طبعی [[کریم]] و خلقی [[نیکو]] داشت،<ref>کشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref> بر کعبه پرده آویخت، [[عمامه]] بر سر نهاد و [[حاجیان]] را طعام داد <ref> اثبات الوصیه، ص ۴۵.</ref> و [[زبان عربی]] را از [[قبایل]] جُرْهُم آموخت؛ ولی اوّل کسی بود که به [[عربی]] [[فصیح]] [[سخن]] گفت.<ref> البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۱۷۷؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۵؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref> از [[رسول اکرم]] {{صل}} در [[فضیلت]] وی [[نقل]] شده که [[خداوند]] از فرزندان ابراهیم، اسماعیل را برگزید.<ref> الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶.</ref>
اسماعیل ابتدا با دختری از جُرْهُم [[ازدواج]] کرد و پس از مدتی وی را به سفارش [[ابراهیم]] که [[رفتار]] او را نپسندیده بود [[طلاق]] داد و دختر مضاضِ جُرهُمی را به [[ازدواج]] خود درآورد و از او دارای ۱۲ یا ۱۳ پسر شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۶؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۵.</ref> وی ۴ [[زن]] دیگر را به همسری گرفت و از هریک دارای ۴ پسر شد. [[فرزندان]] [[اسماعیل]] تا [[زمان]] [[عدنان بن داوود]] پیوسته از بزرگان و [[والیان امر]] و حافظان<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۲۲؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۵۸ ـ ۶۰.</ref> [[کعبه]] بودند، [[امور دینی]] و [[حجّ]] را برای [[مردم]] اقامه می‌کردند و هرگز [[بت]] نپرستیدند.<ref> بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۵۲؛ حیاة القلوب، ج ۱، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۰.</ref> به گزارش [[روایات]] و [[تاریخ]]، اسماعیل دارای شانه‌هایی پهن، قامتی بلند، انگشتانی نیرومند و بینی کشیده‌ای بود، با [[دشمنان خدا]] به شدّت می‌جنگید، در [[راه خدا]] از [[سرزنش]] دیگران هراسی نداشت و به [[وعده]] خود عمل می‌کرد،<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶؛ المستدرک، ج ۲، ص ۵۵۳.</ref> طبعی [[کریم]] و خلقی [[نیکو]] داشت،<ref>کشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۰۰.</ref> بر کعبه پرده آویخت، [[عمامه]] بر سر نهاد و [[حاجیان]] را طعام داد <ref> اثبات الوصیه، ص ۴۵.</ref> و [[زبان عربی]] را از [[قبایل]] جُرْهُم آموخت؛ ولی اوّل کسی بود که به [[عربی]] [[فصیح]] [[سخن]] گفت.<ref> البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۱۷۷؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۵؛ روض الجنان، ج ۲، ص ۱۶۸.</ref> از [[رسول اکرم]] {{صل}} در [[فضیلت]] وی [[نقل]] شده که [[خداوند]] از فرزندان ابراهیم، اسماعیل را برگزید.<ref> الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶.</ref>


واژه اسماعیل ۱۲ بار در [[قرآن]] آمده و به نظر بیشتر [[مفسران]]، چون [[طبری]]، [[طبرسی]]، [[فخر رازی]] و [[سیوطی]] <ref>جامع‌البیان، مج ۵، ج۹، ص۱۲۰؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص۸۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص ۲۳۲؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶.</ref> [[اسماعیل صادق الوعد]] در [[آیات]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref> مانند سایر موارد همان [[اسماعیل]] پسر [[ابراهیم]] {{ع}} است. ([[اسماعیل صادق الوعد]])؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref> از اسماعیل فرزند ابراهیم با وصف "[[صابر]]" یاد شده است که به نظر برخی مقصود [[صبر]] بر [[ذبح]] است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۸.</ref> افزون بر این [[آیات]]، به نظر بیشتر [[مفسران]]، آیات {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيم}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۰۷.</ref> که به داستان ذبح فرزند ابراهیم {{ع}} پرداخته نیز درباره اسماعیل {{ع}} است.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۰.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[اسماعیل - خراسانی (مقاله)|مقاله «اسماعیل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>.
واژه اسماعیل ۱۲ بار در [[قرآن]] آمده و به نظر بیشتر [[مفسران]]، چون [[طبری]]، [[طبرسی]]، [[فخر رازی]] و [[سیوطی]] <ref>جامع‌البیان، مج ۵، ج۹، ص۱۲۰؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص۸۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص ۲۳۲؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۵۱۶.</ref> [[اسماعیل صادق الوعد]] در [[آیات]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا}}<ref>«و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درست‌پیمان و فرستاده‌ای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا}}<ref>«و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.</ref> مانند سایر موارد همان [[اسماعیل]] پسر [[ابراهیم]] {{ع}} است. ([[اسماعیل صادق الوعد]])؛ همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref> از اسماعیل فرزند ابراهیم با وصف "[[صابر]]" یاد شده است که به نظر برخی مقصود [[صبر]] بر [[ذبح]] است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۶۸.</ref> افزون بر این [[آیات]]، به نظر بیشتر [[مفسران]]، آیات {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيم}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۰۷.</ref> که به داستان ذبح فرزند ابراهیم {{ع}} پرداخته نیز درباره اسماعیل {{ع}} است.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۰.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[اسماعیل - خراسانی (مقاله)|مقاله «اسماعیل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>.
خط ۴۲: خط ۴۲:
# '''[[شایسته]]:''' {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و آنان را در بخشایش خویش در آوردیم؛ بی‌گمان آنها از شایستگان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۶.</ref>
# '''[[شایسته]]:''' {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و آنان را در بخشایش خویش در آوردیم؛ بی‌گمان آنها از شایستگان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۶.</ref>
# '''[[هدایت یافته]] و الگوی [[هدایت]]:''' {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ }}<ref>«و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد. آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند. آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۶-۸۹.</ref> [[خداوند]] آنان را به [[توحید]] <ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۷۰.</ref> یا به [[صبر]] هدایت کرده <ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۱۳.</ref> و اقتدای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به هدایت [[پیامبران پیشین]] در توحید و [[تنزیه]] [[پروردگار]]، [[اخلاق نیکو]] و برجسته، از جمله صبر بر [[اذیت]] [[جاهلان]] یا اقتدا به [[شرایع]] آنان به جز احکامِ ویژه [[شریعت اسلام]] است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۶۹.</ref>
# '''[[هدایت یافته]] و الگوی [[هدایت]]:''' {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ }}<ref>«و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد. آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند. آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۶-۸۹.</ref> [[خداوند]] آنان را به [[توحید]] <ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۷۰.</ref> یا به [[صبر]] هدایت کرده <ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۱۳.</ref> و اقتدای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به هدایت [[پیامبران پیشین]] در توحید و [[تنزیه]] [[پروردگار]]، [[اخلاق نیکو]] و برجسته، از جمله صبر بر [[اذیت]] [[جاهلان]] یا اقتدا به [[شرایع]] آنان به جز احکامِ ویژه [[شریعت اسلام]] است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۶۹.</ref>
# '''[[پیامبری]] و [[دریافت وحی]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.</ref> به نظر [[علامه طباطبایی]]، مراد از کتاب تنها نوشتار نیست، بلکه در [[قرآن]] بر وحی به [[پیامبران]]، به ویژه اگر در بردارنده [[شریعت]] باشد، کتاب اطلاق شده است؛<ref> المیزان، ج ۷، ص ۲۵۲.</ref> نیز گفته‌اند: مراد از کتاب [[دانش]] گسترده است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۶۸.</ref>
# '''[[پیامبری]] و [[دریافت وحی]]:''' {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داوود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹.</ref> به نظر [[علامه طباطبایی]]، مراد از کتاب تنها نوشتار نیست، بلکه در [[قرآن]] بر وحی به [[پیامبران]]، به ویژه اگر در بردارنده [[شریعت]] باشد، کتاب اطلاق شده است؛<ref> المیزان، ج ۷، ص ۲۵۲.</ref> نیز گفته‌اند: مراد از کتاب [[دانش]] گسترده است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۶۸.</ref>
# '''[[داوری]]:''' {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.</ref> [[خداوند]] آنان را [[حاکم]] بر [[مردم]] و حکمشان را نافذ قرار داد <ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۶۸.</ref>
# '''[[داوری]]:''' {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.</ref> [[خداوند]] آنان را [[حاکم]] بر [[مردم]] و حکمشان را نافذ قرار داد <ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۶۸.</ref>
# '''[[برتری]] بر جهانیان:''' {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.</ref>؛ یعنی خداوند آنان را بر اساس [[مقام]] دریافت بی‌واسطه [[هدایت ویژه]] [[الهی]]، بر مردم عصر خویش مقدم داشته است<ref> المیزان، ج ۷، ص ۲۴۳.</ref>
# '''[[برتری]] بر جهانیان:''' {{متن قرآن|وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.</ref>؛ یعنی خداوند آنان را بر اساس [[مقام]] دریافت بی‌واسطه [[هدایت ویژه]] [[الهی]]، بر مردم عصر خویش مقدم داشته است<ref> المیزان، ج ۷، ص ۲۴۳.</ref>
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش