اهل حدیث در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود'
جز (جایگزینی متن - 'عمربن' به 'عمر بن') |
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
اما گویا [[لغو]] ممنوعیت [[نگارش]] حدیث در اوائل [[قرن دوم]] نتوانست آثار [[سوء]] این ممنوعیت را برطرف کند؛ زیرا به دلیل کم توجهی به [[احادیث]] در [[قرن اول]] [[اسلامی]] عده ای از علمای [[اهل سنت]] که در مناطق خارج از [[حجاز]] و بیشتر در [[عراق]] ساکن بودند برای [[استنباط]] مسائل [[فقهی]] به [[رأی]] و [[قیاس]] [[پناه]] آوردند و در عرصه [[فقه]] به [[اصحاب]] الرأی [[شهرت]] یافتند.<ref>تاج العروس، ج۱۹، ص۴۳۹ و الملل والنحل، ج۱، ص۲۲۶</ref> [[ابوحنیفه]] یکی از بزرگان آنها به شمار میآید<ref>مفاتیح العلوم، ص۳۳</ref> وی در قبول [[حدیث]] سخت گیر بود و تنها احادیث مشهور و [[متواتر]] را با قیود خاصی میپذیرفت. | اما گویا [[لغو]] ممنوعیت [[نگارش]] حدیث در اوائل [[قرن دوم]] نتوانست آثار [[سوء]] این ممنوعیت را برطرف کند؛ زیرا به دلیل کم توجهی به [[احادیث]] در [[قرن اول]] [[اسلامی]] عده ای از علمای [[اهل سنت]] که در مناطق خارج از [[حجاز]] و بیشتر در [[عراق]] ساکن بودند برای [[استنباط]] مسائل [[فقهی]] به [[رأی]] و [[قیاس]] [[پناه]] آوردند و در عرصه [[فقه]] به [[اصحاب]] الرأی [[شهرت]] یافتند.<ref>تاج العروس، ج۱۹، ص۴۳۹ و الملل والنحل، ج۱، ص۲۲۶</ref> [[ابوحنیفه]] یکی از بزرگان آنها به شمار میآید<ref>مفاتیح العلوم، ص۳۳</ref> وی در قبول [[حدیث]] سخت گیر بود و تنها احادیث مشهور و [[متواتر]] را با قیود خاصی میپذیرفت. | ||
از آنجا که بیشتر [[راویان احادیث]] در منطقه حجاز [[زندگی]] میکردند، برخی از آنها در مقابل [[اهل رأی]] به جای استفاده از روشهای [[عقلی]] و رأی و قیاس در مباحث فقهی، سعی در استفاده از حدیث و استناد به [[ظواهر]] آنها نموده و خود را [[اهل حدیث]] و اصحاب الحدیث نامیدند<ref>معجم لغة الفقهاء، ج۱، ص۷۱</ref> [[مالک بن انس]] [[رئیس]] [[مذهب]] مالکیه، [[محمد بن ادریس شافعی]]، [[احمد بن محمد بن حنبل]] و [[ | از آنجا که بیشتر [[راویان احادیث]] در منطقه حجاز [[زندگی]] میکردند، برخی از آنها در مقابل [[اهل رأی]] به جای استفاده از روشهای [[عقلی]] و رأی و قیاس در مباحث فقهی، سعی در استفاده از حدیث و استناد به [[ظواهر]] آنها نموده و خود را [[اهل حدیث]] و اصحاب الحدیث نامیدند<ref>معجم لغة الفقهاء، ج۱، ص۷۱</ref> [[مالک بن انس]] [[رئیس]] [[مذهب]] مالکیه، [[محمد بن ادریس شافعی]]، [[احمد بن محمد بن حنبل]] و [[داوود بن علی اصفهانی]] رئیس مذهب [[داوودیه]]، از بزرگان اهل حدیث که وارد عرصه فقه شده بودند به شمار میآیند<ref>مفاتیح العلوم، ص۳۲، الملل والنحل، ج۱، ص۲۲۶ و معجم لغة الفقهاء، ج۱، ص۷۷</ref>. | ||
گروه یاد شده از [[محدثین]] که در عرصه فقه شیوه [[عقل]] گریزی را پیشه کرده بودند در مقابل سؤالهای [[اعتقادی]] و مباحث [[کلامی]] نیز همین روش را [[انتخاب]] کردند و مالک بن انس مؤلف [[رساله الرد علی القدریه (کتاب)|رساله الرد علی القدریه]]<ref>الاعلام، ج۵، ص۲۵۷</ref> به عنوان [[رهبر]] جریان اهل حدیث در پاسخ به سؤال از معنای [[آیه]] {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«خداوند [[بخشنده]] بر اورنگ فرمانفرمایی [[جهان]] [[استیلا]] دارد» [[سوره طه]]، آیه ۵.</ref> میگفت: الاستواء معلوم والکیفیة مجهولة والایمان به [[واجب]] والسؤال عنه بدعة: استوا معلوم است کیفیت آن مجهول و [[ایمان]] به آن واجب است و [[پرسش]] از آن [[گمراهی]]<ref>الفرق بین الفرق، ص۱۲۶</ref>. | گروه یاد شده از [[محدثین]] که در عرصه فقه شیوه [[عقل]] گریزی را پیشه کرده بودند در مقابل سؤالهای [[اعتقادی]] و مباحث [[کلامی]] نیز همین روش را [[انتخاب]] کردند و مالک بن انس مؤلف [[رساله الرد علی القدریه (کتاب)|رساله الرد علی القدریه]]<ref>الاعلام، ج۵، ص۲۵۷</ref> به عنوان [[رهبر]] جریان اهل حدیث در پاسخ به سؤال از معنای [[آیه]] {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«خداوند [[بخشنده]] بر اورنگ فرمانفرمایی [[جهان]] [[استیلا]] دارد» [[سوره طه]]، آیه ۵.</ref> میگفت: الاستواء معلوم والکیفیة مجهولة والایمان به [[واجب]] والسؤال عنه بدعة: استوا معلوم است کیفیت آن مجهول و [[ایمان]] به آن واجب است و [[پرسش]] از آن [[گمراهی]]<ref>الفرق بین الفرق، ص۱۲۶</ref>. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
آراء خاص [[اهل حدیث]] را که با آنها شناخته میشوند میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد: | آراء خاص [[اهل حدیث]] را که با آنها شناخته میشوند میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد: | ||
# اهل حدیث [[صفات خبری]] را به همان معنای ظاهری و بدون [[تأویل]] حمل میکنند، ولی برای آن صفات، کیفیت قائل نشده و [[خداوند]] را به [[صفات انسانی]] [[تشبیه]] نمیکنند<ref>اعتقاد فرق المسلمین والمشرکین، ص۶۶</ref>، و میگویند: خداوند صورت دارد [[بلا]] کیف<ref>الابانة عن اصول الدیانه، ج۱، ص۲۲</ref>، و همچنین دو دست و چشم دارد، ولی بدون کیف<ref>مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ص۷۱</ref>،و قلبهای [[مؤمنان]] در بین دو انگشت از انگشتان خداوند قرار دارد<ref>صحیح مسلم، ح۲۶۵۵۴ والتوحید ابن خزیمه، ص۷۴</ref>، هر کس [[گمان]] کند اسمهای خداوند غیر از او هستند، [[گمراه]] است<ref>الابانة عن اصول الدیانة، ج۱، ص۲۲</ref>، [[کلام الهی]] مخلوق نیست و قدیم است<ref>سنن | # اهل حدیث [[صفات خبری]] را به همان معنای ظاهری و بدون [[تأویل]] حمل میکنند، ولی برای آن صفات، کیفیت قائل نشده و [[خداوند]] را به [[صفات انسانی]] [[تشبیه]] نمیکنند<ref>اعتقاد فرق المسلمین والمشرکین، ص۶۶</ref>، و میگویند: خداوند صورت دارد [[بلا]] کیف<ref>الابانة عن اصول الدیانه، ج۱، ص۲۲</ref>، و همچنین دو دست و چشم دارد، ولی بدون کیف<ref>مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ص۷۱</ref>،و قلبهای [[مؤمنان]] در بین دو انگشت از انگشتان خداوند قرار دارد<ref>صحیح مسلم، ح۲۶۵۵۴ والتوحید ابن خزیمه، ص۷۴</ref>، هر کس [[گمان]] کند اسمهای خداوند غیر از او هستند، [[گمراه]] است<ref>الابانة عن اصول الدیانة، ج۱، ص۲۲</ref>، [[کلام الهی]] مخلوق نیست و قدیم است<ref>سنن ابوداوود، ج۱۲، ص۳۴۸، ح ۴۱۱۲ و اعتقاد ائمة الحدیث، ص۱۰</ref>. [[قرآن]] کلام الهی است و غیر مخلوق بوده و هر کس بگوید قرآن مخلوق است [[کافر]] است<ref>اعتقاد اهل السنة شرح اصحاب الحدیث، ج۱، ص۶۶ و شرح الطحاویة فی العقیدة السلفیه، ص۳۲۷</ref>. | ||
# آنان [[اعتقاد]] به [[قضاء و قدر]] را مساوی با اعتقاد به [[جبر]] میدانند و آن را لازمه [[اعتقاد به توحید]] میشمارند و میگویند: غیر از خداوند خالقی نیست و [[اعمال]] [[بندگان]] مخلوق و مقدور خداوند است<ref>مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ص۷۱و اعتقاد ائمة الحدیث، ص۱۱</ref>، و خداوند به مؤمنان [[توفیق]] [[اطاعت]] داده آنها را [[هدایت]] میکند و کافر را گمراه میکند و اگر آنها را هم هدایت میکرد، هدایت میشدند، ولی خواست که آنها کافر باشند. | # آنان [[اعتقاد]] به [[قضاء و قدر]] را مساوی با اعتقاد به [[جبر]] میدانند و آن را لازمه [[اعتقاد به توحید]] میشمارند و میگویند: غیر از خداوند خالقی نیست و [[اعمال]] [[بندگان]] مخلوق و مقدور خداوند است<ref>مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ص۷۱و اعتقاد ائمة الحدیث، ص۱۱</ref>، و خداوند به مؤمنان [[توفیق]] [[اطاعت]] داده آنها را [[هدایت]] میکند و کافر را گمراه میکند و اگر آنها را هم هدایت میکرد، هدایت میشدند، ولی خواست که آنها کافر باشند. | ||
# اهل حدیث میگویند: مؤمنان خداوند را در [[آخرت]] با چشم میبینند همان گونه که ماه شب چهاردهم دیده میشود<ref>صحیح بخاری، ح۶۸۸۲، سنن | # اهل حدیث میگویند: مؤمنان خداوند را در [[آخرت]] با چشم میبینند همان گونه که ماه شب چهاردهم دیده میشود<ref>صحیح بخاری، ح۶۸۸۲، سنن ابوداوود، ج۱۲، ص۳۳۸، ح ۴۱۰۴و اعتقاد ائمة الحدیث، ص۱۴</ref> ولی [[کافران]] نمیتوانند او را ببینند<ref>التوحید ابن خزیمه، ص۱۵۶</ref>. | ||
# [[ایمان]] قول و عمل است و زیادی و نقصان دارد<ref>سنن | # [[ایمان]] قول و عمل است و زیادی و نقصان دارد<ref>سنن ابوداوود، ج۱۲، ص۲۸۸، اعتقاد ائمة الحدیث، ص۱۵ و اصول السنة، ص۳۴</ref>. | ||
# [[احمد بن حنبل]]، هر کس را که با [[پیامبر]] هم نشین بوده صحابومی داند اگر چه یک [[روز]] یا یک [[ساعت]] باشد<ref>اصول السنة، ص۴۰</ref>. | # [[احمد بن حنبل]]، هر کس را که با [[پیامبر]] هم نشین بوده صحابومی داند اگر چه یک [[روز]] یا یک [[ساعت]] باشد<ref>اصول السنة، ص۴۰</ref>. | ||
# از دیدگاه [[اهل حدیث]]، [[امام]] بعد از [[پیامبر]] به ترتیب [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]] و بعد از سه تن [[حضرت]] [[علی بن ابوطالب]] {{ع}} است<ref>اعتقاد ائمة الحدیث، ص۲۴ و اصول السنة، ص۳۶</ref> ومعتقدند که در [[فضیلت]] نیز این ترتیب رعایت میشود و به ترتیب [[خلافت]] بر همدیگر فضیلت دارند<ref>شرح العقیدة الطحاویه، ص۴۸۵</ref>. البته برخی در [[تفضیل]] عثمان بر [[حضرت علی]] {{ع}} [[اختلاف]] دارند<ref>الفرق بین الفرق، ص۲۷۲</ref>. | # از دیدگاه [[اهل حدیث]]، [[امام]] بعد از [[پیامبر]] به ترتیب [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]] و بعد از سه تن [[حضرت]] [[علی بن ابوطالب]] {{ع}} است<ref>اعتقاد ائمة الحدیث، ص۲۴ و اصول السنة، ص۳۶</ref> ومعتقدند که در [[فضیلت]] نیز این ترتیب رعایت میشود و به ترتیب [[خلافت]] بر همدیگر فضیلت دارند<ref>شرح العقیدة الطحاویه، ص۴۸۵</ref>. البته برخی در [[تفضیل]] عثمان بر [[حضرت علی]] {{ع}} [[اختلاف]] دارند<ref>الفرق بین الفرق، ص۲۷۲</ref>. |