ابوذر غفاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۲۹۸: | خط ۲۹۸: | ||
در وصف راهزنی و [[شجاعت]] وی آمده است که در شجاعت مانند درندهای بود که به [[تنهایی]] کاروانها را [[غارت]] میکرد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۹- ۱۶۸.</ref>. [[قبیله غفار]] در جاهلیت، مانند بسیاری دیگر از [[قبایل]] میانه راه، به [[غارت]] کاروانهای تجاری میپرداخت. این [[قبیله]] افزون بر آن، به بیحرمتی نسبت به [[ماههای حرام]] معروف بود<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۶.</ref>. شاید نسبت دادن [[راهزنی]] به وی، از آن روی باشد که او پس از [[مسلمان]] شدن، به قبیله خود بازگشت و در عُسفان در پایین ثنیة الغزال، با [[حمله]] به کاروانهای [[قریش]] از آنها [[انتقام]] میگرفت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>. | در وصف راهزنی و [[شجاعت]] وی آمده است که در شجاعت مانند درندهای بود که به [[تنهایی]] کاروانها را [[غارت]] میکرد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۹- ۱۶۸.</ref>. [[قبیله غفار]] در جاهلیت، مانند بسیاری دیگر از [[قبایل]] میانه راه، به [[غارت]] کاروانهای تجاری میپرداخت. این [[قبیله]] افزون بر آن، به بیحرمتی نسبت به [[ماههای حرام]] معروف بود<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۶.</ref>. شاید نسبت دادن [[راهزنی]] به وی، از آن روی باشد که او پس از [[مسلمان]] شدن، به قبیله خود بازگشت و در عُسفان در پایین ثنیة الغزال، با [[حمله]] به کاروانهای [[قریش]] از آنها [[انتقام]] میگرفت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>. | ||
=== [[اسلام]] [[ابوذر]] === | === [[اسلام]] [[ابوذر]] === | ||
درباره اسلام ابوذر دو دسته [[روایت]] وجود دارد: روایاتی نقش داستانی<ref>کلینی، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸؛ صدوق، امالی، ص۵۶۸؛ | درباره اسلام ابوذر دو دسته [[روایت]] وجود دارد: روایاتی نقش داستانی<ref>کلینی، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸؛ صدوق، امالی، ص۵۶۸؛ ابنشهرآشوب، ج۱، ص۸۷.</ref> و روایاتی تأثیر [[تفکر]] و [[اندیشه]] را در اسلام پذیری وی برجسته میکند. این دسته از [[روایات]] را با تفاوتهایی [[عبدالله بن صامت]]، [[خفاف بن ایماء]]، ابومعشر، [[ابن عباس]] و [[مروان]] نقل کردهاند<ref>ر. ک: ابن سعد، ج۴، ص۱۶۸-۱۷۰؛ بلاذری، أنساب، ج۱، ص۱۲۴.</ref>. [[أبوذر]] بر اساس زمینههای [[فکری]] و [[آگاهی]] از [[ظهور]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مکه]] آمد. برخی این [[سفر]] را همراه عدهای، از جمله [[نعیم غفاری]] دانستهاند<ref>ابن حجر، ج۶، ص۳۶۵.</ref>. بنا بر گزارش ابو معشر و ابن عباس، وی با [[راهنمایی]] [[امام علی]] {{ع}} با [[حضرت]] [[دیدار]] کرد و پیش از آنکه [[آداب]] [[سلام]] [[تغییر]] یابد، به جای تحیت [[جاهلی]]، [[سلام]] علیک (تحت [[اسلامی]]) گفت. اما ابو معشر که خود یکتاپرست بودن او را در [[جاهلیت]] گزارش کرده، برخلاف دیگران، تصریح نموده که انعم صباحاً گفته است<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۸-۱۶۷.</ref>. [[پیامبر خدا]] {{صل}} از اسلام فردی از غفاریان [[راهزن]] [[تعجب]] کرد و فرمود: {{متن حدیث |إِنَّ اَللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ }}. | ||
ابوذر در این [[ملاقات]]، با دریافت [[حقیقت]] و شنیدن آیاتی از [[قرآن]]، چهارمین یا پنجمین نفری بود که مسلمان شد. گفتهاند ابوذر با شرط حقگویی و [[هراس]] نداشتن از [[سرزنش]] کنندگان، با رسول خدا {{صل}} [[بیعت]] کرد <ref>طبرانی، ج۶، ص۱۲۶؛ ابن عساکر، ج۲۰، ص۳۸۴.</ref>. شاید این [[بیعت]]، برگرفته از وصایای رسول خدا {{صل}} به ابوذر در [[مدینه]] باشد<ref>ر. ک: طوسی، امالی، ص۵۴۱.</ref>، ولی اگر در مکه و به هنگام [[مسلمانی]] وی باشد، باید آن را قدیمترین [[بیعت]] در [[سیره رسول خدا]] {{صل}} دانست. [[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، ج۲، ص۲۳.</ref> تصریح کرده است که [[اسلام]] او بعد از [[خدیجه]]، [[امام علی]] {{ع}} و [[زید بن حارثه]] و پیش از [[ابوبکر]] بوده است. | ابوذر در این [[ملاقات]]، با دریافت [[حقیقت]] و شنیدن آیاتی از [[قرآن]]، چهارمین یا پنجمین نفری بود که مسلمان شد. گفتهاند ابوذر با شرط حقگویی و [[هراس]] نداشتن از [[سرزنش]] کنندگان، با رسول خدا {{صل}} [[بیعت]] کرد <ref>طبرانی، ج۶، ص۱۲۶؛ ابن عساکر، ج۲۰، ص۳۸۴.</ref>. شاید این [[بیعت]]، برگرفته از وصایای رسول خدا {{صل}} به ابوذر در [[مدینه]] باشد<ref>ر. ک: طوسی، امالی، ص۵۴۱.</ref>، ولی اگر در مکه و به هنگام [[مسلمانی]] وی باشد، باید آن را قدیمترین [[بیعت]] در [[سیره رسول خدا]] {{صل}} دانست. [[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، ج۲، ص۲۳.</ref> تصریح کرده است که [[اسلام]] او بعد از [[خدیجه]]، [[امام علی]] {{ع}} و [[زید بن حارثه]] و پیش از [[ابوبکر]] بوده است. | ||
[[ | [[ابنشهرآشوب]]<ref>ابنشهرآشوب، ج۱، ص۲۸۸.</ref> نیز در این خصوص ادعای [[استفاضه]] کرده است. وی پس از [[اسلام آوردن]]، در [[مسجد الحرام]] اسلام خود را آشکار کرد و با [[مشرکان]] درگیر شد. [[قریش]] او را سخت آزرد و بر پایه گزارش [[ابن عباس]]، او با وساطت [[عباس]] [[نجات]] یافت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۷۰.</ref>. | ||
وی به [[فرمان]] [[رسول خدا]] {{صل}} و به روایتی برای [[اداره امور]] جاری خود، تا [[زمان]] دریافت فرمان ایشان، به قبیلهاش بازگشت و به [[تبلیغ اسلام]] پرداخت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۷-۱۷۰.</ref>. نوع عملکرد و شیوه [[تبلیغی]] [[ابوذر]] مشخص نیست، ولی به استناد برخی [[روایات]]، کاروانهای [[قریش]] را متوقف و آنان را به اسلام [[دعوت]] میکرد و در صورت [[مخالفت]]، اموالشان را میگرفت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۸.</ref>. نتیجه فعالیت تبلیغی او، موجب مسلمانی [[برادر]] بزرگترش آنیس، مادرش [[رمله]] و به قولی همسرش أمذر و نیمی از [[قبیله غفار]] شد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۸۴ و ۳۱۵ و ج۸، ص۳۸۷.</ref>. بر پایه [[روایت]] [[عبدالله بن صامت]]، ایماء بن رحضه، [[رئیس]] قبیله غفار نیز از [[ایمان]] آوردگان بود، ولی طبق روایاتی، ایماء، [[تشویق]] کننده مشرکان در [[جنگ بدر]] بود و اندکی پیش از [[حدیبیه]] اسلام آورد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۲۷۳؛ بلاذری، أنساب، ج۱۱، ص۱۲۸.</ref>. به احتمال، خُفاف فرزند ایماء در آن زمان [[مسلمان]] بوده است. | وی به [[فرمان]] [[رسول خدا]] {{صل}} و به روایتی برای [[اداره امور]] جاری خود، تا [[زمان]] دریافت فرمان ایشان، به قبیلهاش بازگشت و به [[تبلیغ اسلام]] پرداخت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۷-۱۷۰.</ref>. نوع عملکرد و شیوه [[تبلیغی]] [[ابوذر]] مشخص نیست، ولی به استناد برخی [[روایات]]، کاروانهای [[قریش]] را متوقف و آنان را به اسلام [[دعوت]] میکرد و در صورت [[مخالفت]]، اموالشان را میگرفت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۸.</ref>. نتیجه فعالیت تبلیغی او، موجب مسلمانی [[برادر]] بزرگترش آنیس، مادرش [[رمله]] و به قولی همسرش أمذر و نیمی از [[قبیله غفار]] شد<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۸۴ و ۳۱۵ و ج۸، ص۳۸۷.</ref>. بر پایه [[روایت]] [[عبدالله بن صامت]]، ایماء بن رحضه، [[رئیس]] قبیله غفار نیز از [[ایمان]] آوردگان بود، ولی طبق روایاتی، ایماء، [[تشویق]] کننده مشرکان در [[جنگ بدر]] بود و اندکی پیش از [[حدیبیه]] اسلام آورد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۲۷۳؛ بلاذری، أنساب، ج۱۱، ص۱۲۸.</ref>. به احتمال، خُفاف فرزند ایماء در آن زمان [[مسلمان]] بوده است. | ||
=== [[هجرت]] ابوذر === | === [[هجرت]] ابوذر === | ||
درباره هجرت ابوذر به [[مدینه]]، دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. بیشتر تاریخنگاران، هجرت وی را پس از غزوہ [[خندق]] و برخی پس از [[نبرد احد]] دانستهاند<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۸ و ۱۷۰.</ref>. بنا بر خبر [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۱۷۴.</ref>، ابوذر تا پس از جنگ بدر همچنان در [[قبیله]] خود بود. او پس از هجرت، در شمار صفهنشینان قرار گرفت<ref>ابونعیم، حلیه، ج۱، ص۵۳.</ref>. براساس نقل [[اسماء]]، وی [[خادم]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود و در [[مسجد]] [[مسکن]] گزید<ref>طبرانی، ج۲، ص۱۴۸.</ref>. رسول خدا {{صل}} او و [[سلمان فارسی]]، را به شرط [[عصیان]] نکردن بر [[سلمان]]<ref>کلینی، ج۸، ص۲۹۹-۲۹۷.</ref> و به قولی با [[منذر بن عمرو]]<ref>واقدی، ج۳، ص۴۱۹.</ref> یا [[بلال]] [[مولی]] [[مغیرة بن شعبه]]<ref>طبرانی، ج۶، ص۶۰.</ref> یا [[عبدالله بن مسعود]]<ref>ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۲.</ref> [[پیمان برادری]] بست. نقش وی در تحولات عصر [[نبوی]] در چند محور قابل بررسی است: | درباره هجرت ابوذر به [[مدینه]]، دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. بیشتر تاریخنگاران، هجرت وی را پس از غزوہ [[خندق]] و برخی پس از [[نبرد احد]] دانستهاند<ref>ابن سعد، ج۴، ص۱۶۸ و ۱۷۰.</ref>. بنا بر خبر [[ابن عساکر]]<ref>ابن عساکر، ج۶۶، ص۱۷۴.</ref>، ابوذر تا پس از جنگ بدر همچنان در [[قبیله]] خود بود. او پس از هجرت، در شمار صفهنشینان قرار گرفت<ref>ابونعیم، حلیه، ج۱، ص۵۳.</ref>. براساس نقل [[اسماء]]، وی [[خادم]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود و در [[مسجد]] [[مسکن]] گزید<ref>طبرانی، ج۲، ص۱۴۸.</ref>. رسول خدا {{صل}} او و [[سلمان فارسی]]، را به شرط [[عصیان]] نکردن بر [[سلمان]]<ref>کلینی، ج۸، ص۲۹۹-۲۹۷.</ref> و به قولی با [[منذر بن عمرو]]<ref>واقدی، ج۳، ص۴۱۹.</ref> یا [[بلال]] [[مولی]] [[مغیرة بن شعبه]]<ref>طبرانی، ج۶، ص۶۰.</ref> یا [[عبدالله بن مسعود]]<ref>ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۲.</ref> [[پیمان برادری]] بست. نقش وی در تحولات عصر [[نبوی]] در چند محور قابل بررسی است: | ||
# '''[[جانشینی پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} در [[مدینه]]:''' او در سال چهارم در [[جنگ ذات الرقاع]] و در سال ششم در [[جنگ]] بنو مصطعلق، [[جانشین]] [[حضرت]] در مدینه بود<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۱۳ و ۳۰۲.</ref>. واقدی<ref>واقدی، ج۲، ص۶۳۷.</ref> به [[جانشینی]] [[سباع بن عرفطه غفاری]] در [[جنگ خیبر]] [[معتقد]] است، ولی [[روایت]] دیگری هم درباره جانشینی [[ابوذر]] آورده است. بنا بر روایتی، او در عمرةالقضا نیز جانشین حضرت بود<ref>ابن حجر، ج۴، ص۶۱۹.</ref>. [[ابن شهرآشوب]]<ref> | # '''[[جانشینی پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} در [[مدینه]]:''' او در سال چهارم در [[جنگ ذات الرقاع]] و در سال ششم در [[جنگ]] بنو مصطعلق، [[جانشین]] [[حضرت]] در مدینه بود<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۱۳ و ۳۰۲.</ref>. واقدی<ref>واقدی، ج۲، ص۶۳۷.</ref> به [[جانشینی]] [[سباع بن عرفطه غفاری]] در [[جنگ خیبر]] [[معتقد]] است، ولی [[روایت]] دیگری هم درباره جانشینی [[ابوذر]] آورده است. بنا بر روایتی، او در عمرةالقضا نیز جانشین حضرت بود<ref>ابن حجر، ج۴، ص۶۱۹.</ref>. [[ابن شهرآشوب]]<ref>ابنشهرآشوب، ج۱، ص۱۴۱.</ref> فقط جانشینی عمرة القضا و [[حدیبیه]] را پذیرفته است. | ||
# '''نگهداری شتران رسول خدا {{صل}}:''' شتران ماده [[پیامبر خدا]] {{صل}} در صحرای [[غابه]]، واقع در دو کیلومتری مدینه، نگهداری میشد. ابوذر در سال ششم از رسول خدا {{صل}} تقاضا کرد [[سرپرستی]] شتران را بر عهده داشته باشد. این پیشنهاد با [[چوپانی]] وی در بلن مز همخوانی دارد<ref>صدوق، امالی، ص۴۲۶.</ref>. احتمالا [[دامداری]]، [[شغل]] وی و شغل رایج غفاریها بوده است<ref>ر. ک: واقدی، ج۲، ص۵۷۱.</ref>. حضرت وی را از خطرات احتمالی [[آگاه]] کرد، ولی [[اصرار]] [[أبوذر]] موجب شد رسول خدا {{صل}} با خواسته او موافقت کند. آنگاه حضرت فرمود: گویی پسرت را کشته و همسرت را [[اسیر]] میبینم و تو نیز در حالی که به عصایی تکیه زده باشی، بازخواهی گشت (و خبر [[غارت]] شتران را خواهی داد). [[عیینة بن حصن]] با چهل سوار به آنجا [[حمله]] کرد، فرزند ابوذر را کشت، همسرش را اسیر و شتران شیرده را غارت کرد. این غارت به [[غزوه ذی قرد]] انجامید. پس از این، [[همسر]] ابوذر، سوار بر [[ناقه]] قصوای [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]] بازگشت و ایشان را از آنچه رخ داده بود، [[آگاه]] کرد و گفت: [[نذر]] کردهام این شتر را برای آزادیام بکشم. [[حضرت]]، نذر در [[مال]] دیگری را صحیح ندانست. [[ابوذر]] بعدها از این گفتار و پافشاری اظهار [[شگفتی]] میکرد و [[سوگند]] میخورد آنچه رسول خدا {{صل}} فرمود، همان شد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۹۴ و ۲۹۷.</ref>. روایتی دیگر، شخص کشته شده را در این حادثه، برادرزاده ابوذر دانسته است<ref>کلینی، ج۸، ص۱۲۷.</ref>. | # '''نگهداری شتران رسول خدا {{صل}}:''' شتران ماده [[پیامبر خدا]] {{صل}} در صحرای [[غابه]]، واقع در دو کیلومتری مدینه، نگهداری میشد. ابوذر در سال ششم از رسول خدا {{صل}} تقاضا کرد [[سرپرستی]] شتران را بر عهده داشته باشد. این پیشنهاد با [[چوپانی]] وی در بلن مز همخوانی دارد<ref>صدوق، امالی، ص۴۲۶.</ref>. احتمالا [[دامداری]]، [[شغل]] وی و شغل رایج غفاریها بوده است<ref>ر. ک: واقدی، ج۲، ص۵۷۱.</ref>. حضرت وی را از خطرات احتمالی [[آگاه]] کرد، ولی [[اصرار]] [[أبوذر]] موجب شد رسول خدا {{صل}} با خواسته او موافقت کند. آنگاه حضرت فرمود: گویی پسرت را کشته و همسرت را [[اسیر]] میبینم و تو نیز در حالی که به عصایی تکیه زده باشی، بازخواهی گشت (و خبر [[غارت]] شتران را خواهی داد). [[عیینة بن حصن]] با چهل سوار به آنجا [[حمله]] کرد، فرزند ابوذر را کشت، همسرش را اسیر و شتران شیرده را غارت کرد. این غارت به [[غزوه ذی قرد]] انجامید. پس از این، [[همسر]] ابوذر، سوار بر [[ناقه]] قصوای [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]] بازگشت و ایشان را از آنچه رخ داده بود، [[آگاه]] کرد و گفت: [[نذر]] کردهام این شتر را برای آزادیام بکشم. [[حضرت]]، نذر در [[مال]] دیگری را صحیح ندانست. [[ابوذر]] بعدها از این گفتار و پافشاری اظهار [[شگفتی]] میکرد و [[سوگند]] میخورد آنچه رسول خدا {{صل}} فرمود، همان شد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۲۹۴ و ۲۹۷.</ref>. روایتی دیگر، شخص کشته شده را در این حادثه، برادرزاده ابوذر دانسته است<ref>کلینی، ج۸، ص۱۲۷.</ref>. | ||
# '''شرکت در [[نبردها]]:''' بنا بر روایتی، ابوذر در [[غزوه]] د شرکت کرد و چشمش آسیب دید که با [[معجزه]] رسول خدا {{صل}} بهبود یافت و از چشم دیگرش سالمتر شد<ref>ابویعلی، ص۶۴.</ref>. این [[روایت]]، از متفردات [[ابویعلی]] است. در [[روایات]] [[تاریخی]]، گزارشی از شرکت ابوذر در نبردهای احد و [[خندق]] وجود ندارد و شامی<ref>شامی، ج۴، ص۲۴.</ref> نیز گزارش بالا را رد کرده است. بر پایه خبر [[سلمة بن اکوع]]، [[ابوهم غفاری]] و ابوذر در سال ششم در سریه [[کرز بن جابر]] شرکت داشتند<ref>واقدی، ج۲، ص۵۷۱.</ref>. در گزارش نیز از شرکت ابوذر در [[فتح مکه]] در دست است: یکی اینکه [[پرچم]] قبیلة [[غفار]] را از مقابل [[ابوسفیان]] حرکت داد و ابوسفیان با دیدن آن گفت: ما با بنو غفار کاری نداریم<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۹.</ref>. گزارشی نیز از [[موسی بن عقبه]] است که به نقل از ابن [[جهم]] میگوید: [[حویطب بن عبدالعزی]] در فتح مکه گریخت و به نخلستان [[عوف]] [[پناه]] برد. ابوذر برای انجام کاری وارد نخلستان شد. حویطلب با دیدن وی گریخت. ابوذر با صدای بلند او را صدا زد، امانش داد و آنگاه به خانهاش رساند و بر در [[خانه]] وی ایستاد و [[مردم]] را از [[امان]] خود آگاه کرد. سپس [[خدمت]] رسول خدا {{صل}} رسید و حادثه را برای ایشان بیان کرد. [[پیامبر خدا]] {{صل}} با [[تعجب]] از کار وی فرمود: "مگر ما همه مردم را جز چند نفر، [[امان]] ندادهایم؟!"<ref>واقدی، ج۲، ص۸۵۰-۸۴۹.</ref> ابوذر در [[حنین]] نیز [[پرچمدار]] [[قبیله غفار]] بود<ref>واقدی، ج۲، ص۶۸۴.</ref>. همو در سال نهم در [[جنگ تبوک]] شرکت کرد، ولی به دلیل [[ناتوانی]] شترش، از [[سپاه اسلام]] دور ماند. عدهای وی را در شمار متخلفان از [[جنگ]] یاد کردند (شاید ذهنیت این عده به این دلیل بود که عذر آورندگان از شرکت در این [[غزوه]]، همه [[غفاری]] بودند)<ref>واقدی، ج۲، ص۹۹۵ و ۱۰۷۰.</ref>. او خود را پیاده و با [[زحمت]] فراوانی به [[لشکریان]] رساند. [[حضرت]] فرمود: [[ابوذر]] تنها حرکت میکند (و به تعبیری تنها [[زندگی]] میکند)، تنها میمیرد و تنها [[محشور]] میشود. ایشان دوری وی را مانند دوری عزیزان خانوادهاش، غمافزا خواند و در [[حق]] وی [[دعا]] کرد<ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۶۷؛ واقدی، ج۳، ص۱۰۰۲.</ref>. | # '''شرکت در [[نبردها]]:''' بنا بر روایتی، ابوذر در [[غزوه]] د شرکت کرد و چشمش آسیب دید که با [[معجزه]] رسول خدا {{صل}} بهبود یافت و از چشم دیگرش سالمتر شد<ref>ابویعلی، ص۶۴.</ref>. این [[روایت]]، از متفردات [[ابویعلی]] است. در [[روایات]] [[تاریخی]]، گزارشی از شرکت ابوذر در نبردهای احد و [[خندق]] وجود ندارد و شامی<ref>شامی، ج۴، ص۲۴.</ref> نیز گزارش بالا را رد کرده است. بر پایه خبر [[سلمة بن اکوع]]، [[ابوهم غفاری]] و ابوذر در سال ششم در سریه [[کرز بن جابر]] شرکت داشتند<ref>واقدی، ج۲، ص۵۷۱.</ref>. در گزارش نیز از شرکت ابوذر در [[فتح مکه]] در دست است: یکی اینکه [[پرچم]] قبیلة [[غفار]] را از مقابل [[ابوسفیان]] حرکت داد و ابوسفیان با دیدن آن گفت: ما با بنو غفار کاری نداریم<ref>واقدی، ج۲، ص۸۱۹.</ref>. گزارشی نیز از [[موسی بن عقبه]] است که به نقل از ابن [[جهم]] میگوید: [[حویطب بن عبدالعزی]] در فتح مکه گریخت و به نخلستان [[عوف]] [[پناه]] برد. ابوذر برای انجام کاری وارد نخلستان شد. حویطلب با دیدن وی گریخت. ابوذر با صدای بلند او را صدا زد، امانش داد و آنگاه به خانهاش رساند و بر در [[خانه]] وی ایستاد و [[مردم]] را از [[امان]] خود آگاه کرد. سپس [[خدمت]] رسول خدا {{صل}} رسید و حادثه را برای ایشان بیان کرد. [[پیامبر خدا]] {{صل}} با [[تعجب]] از کار وی فرمود: "مگر ما همه مردم را جز چند نفر، [[امان]] ندادهایم؟!"<ref>واقدی، ج۲، ص۸۵۰-۸۴۹.</ref> ابوذر در [[حنین]] نیز [[پرچمدار]] [[قبیله غفار]] بود<ref>واقدی، ج۲، ص۶۸۴.</ref>. همو در سال نهم در [[جنگ تبوک]] شرکت کرد، ولی به دلیل [[ناتوانی]] شترش، از [[سپاه اسلام]] دور ماند. عدهای وی را در شمار متخلفان از [[جنگ]] یاد کردند (شاید ذهنیت این عده به این دلیل بود که عذر آورندگان از شرکت در این [[غزوه]]، همه [[غفاری]] بودند)<ref>واقدی، ج۲، ص۹۹۵ و ۱۰۷۰.</ref>. او خود را پیاده و با [[زحمت]] فراوانی به [[لشکریان]] رساند. [[حضرت]] فرمود: [[ابوذر]] تنها حرکت میکند (و به تعبیری تنها [[زندگی]] میکند)، تنها میمیرد و تنها [[محشور]] میشود. ایشان دوری وی را مانند دوری عزیزان خانوادهاش، غمافزا خواند و در [[حق]] وی [[دعا]] کرد<ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۶۷؛ واقدی، ج۳، ص۱۰۰۲.</ref>. | ||
خط ۳۳۶: | خط ۳۳۶: | ||
او از [[عالمان]] و [[مفتیان]] [[صحابه]] بود<ref>ابن سعد، ج۲، ص۲۶۷.</ref> که بسیاری از صحابه و [[تابعین]] با گرایشهای متفاوت [[فکری]] از وی [[روایت]] کردهاند. [[عمر بن خطاب]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[ابوالاسود دئلی]] و [[احنف بن قیس]] در شمار روایاتی [[اخبار]] ابوذر هستند<ref>ر. ک: احمد بن حنبل، ج۳۵، ص۲۱۶-۴۵۳؛ ابونعیم، معرفه، ج۲، ص۵۵۸.</ref>؛ [[محمد علی أسبر]]، [[روایات]] ابوذر را در کتاب مستقلی گردآوری کرده و با نام "مسند ابی ذر" منتشر کرده است. [[احمد بن حنبل]] در مسند، ۱۲۷ روایت به لحاظ [[راوی]] و ۹۸ روایت به لحاظ موضوع، از ابوذر نقل کرده است. [[عبدالله بن صامت]] با نقل شانزده [[حدیث]] و ابوالاسود و [[معرور بن سوید]] هر کدام با نقل هشت [[حدیث]]، بیشترین سهم را در [[نقل احادیث]] [[ابوذر]] داشتهاند. همچنین [[روایات]] نقل شده از ابوذر با حذف مکررات، به پنج بخش [[اخلاقی]]، [[فقهی]]، [[سیاسی]]، [[اعتقادی]] و [[اجتماعی]] [[فرهنگی]] تقسیم میشود: [[روایات اخلاقی]] ۵۴ درصد، [[روایات فقهی]] شانزده درصد، [[روایات سیاسی]] سیزده درصد، [[روایات اعتقادی]] ده درصد، روایات اجتماعی فرهنگی شش درصد. البته برخی روایات غیر سیاسی ابوذر نیز به مسائل سیاسی آن دوره نظر دارد<ref>ر. ک: احمد بن حنبل، ج۳۵، ص۴۵۳-۲۱۶.</ref>. | او از [[عالمان]] و [[مفتیان]] [[صحابه]] بود<ref>ابن سعد، ج۲، ص۲۶۷.</ref> که بسیاری از صحابه و [[تابعین]] با گرایشهای متفاوت [[فکری]] از وی [[روایت]] کردهاند. [[عمر بن خطاب]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[ابوالاسود دئلی]] و [[احنف بن قیس]] در شمار روایاتی [[اخبار]] ابوذر هستند<ref>ر. ک: احمد بن حنبل، ج۳۵، ص۲۱۶-۴۵۳؛ ابونعیم، معرفه، ج۲، ص۵۵۸.</ref>؛ [[محمد علی أسبر]]، [[روایات]] ابوذر را در کتاب مستقلی گردآوری کرده و با نام "مسند ابی ذر" منتشر کرده است. [[احمد بن حنبل]] در مسند، ۱۲۷ روایت به لحاظ [[راوی]] و ۹۸ روایت به لحاظ موضوع، از ابوذر نقل کرده است. [[عبدالله بن صامت]] با نقل شانزده [[حدیث]] و ابوالاسود و [[معرور بن سوید]] هر کدام با نقل هشت [[حدیث]]، بیشترین سهم را در [[نقل احادیث]] [[ابوذر]] داشتهاند. همچنین [[روایات]] نقل شده از ابوذر با حذف مکررات، به پنج بخش [[اخلاقی]]، [[فقهی]]، [[سیاسی]]، [[اعتقادی]] و [[اجتماعی]] [[فرهنگی]] تقسیم میشود: [[روایات اخلاقی]] ۵۴ درصد، [[روایات فقهی]] شانزده درصد، [[روایات سیاسی]] سیزده درصد، [[روایات اعتقادی]] ده درصد، روایات اجتماعی فرهنگی شش درصد. البته برخی روایات غیر سیاسی ابوذر نیز به مسائل سیاسی آن دوره نظر دارد<ref>ر. ک: احمد بن حنبل، ج۳۵، ص۴۵۳-۲۱۶.</ref>. | ||
منابع دیگری در خصوص [[فضایل امام علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]]، روایاتی از ابوذر نقل کردهاند که در [[مسند احمد]] نیست<ref>ر. ک: طبرانی، ج۲، ص۱۵۱، ج۳، ص۴۶۴۵ و ج۶، ص۲۶۹؛ | منابع دیگری در خصوص [[فضایل امام علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]]، روایاتی از ابوذر نقل کردهاند که در [[مسند احمد]] نیست<ref>ر. ک: طبرانی، ج۲، ص۱۵۱، ج۳، ص۴۶۴۵ و ج۶، ص۲۶۹؛ ابنشهرآشوب، ج۱، ص۲۵۴، ج۲، ص۱۹، ۷۵، ۱۴۴ و ۲۰۹.</ref>. [[سلیم بن قیس هلالی]]، از ابوذر، [[سلمان]] و [[مقداد]] مطالب [[تفسیری]] و روایاتی از [[رسول خدا]] {{صل}} شنید که در دسترس [[مردم]] نبود و آنچه را که دیگران [[روایت]] میکردند، این چند نفر [[باطل]] میشمردند و آنگاه از [[امام]] پرسید آیا مردم [[دروغ]] میگویند؟ [[حضرت]] در پاسخ وی فرمود: [[حق و باطل]] در این دوره به هم آمیخته شده و دروغ، فزونی یافته است<ref>کلینی، ج۱، ص۶۲؛ ابن بابویه، ص۳۳ و ۱۱۱.</ref>، گزارش عنزی نشان میدهد ابوذر به داشتن چنین روایاتی از رسول خدا {{صل}} شهره بود، ولی از نقل آنها برای همگان خودداری میکرد و میگفت اینها [[اسرار]] رسول خدا {{صل}} است<ref>احمد بن حنبل، ج۳۰، ص۳۴۹ و ۳۷۸؛ نعمانی، ص۹۶.</ref>. از این رو، [[کتاب سلیم]] برگرفته از روایات مقداد، سلمان، ابوذر و دیگر افراد هم ردیف آنان است<ref>نعمانی، ص۷۵.</ref>. | ||
از دیرباز سفارشهای اخلاقی رسول خدا {{صل}} به ابوذر، مورد توجه بوده و در [[کتابهای حدیثی]] آمده و در شرح آن کتابهایی نوشته شده است مانند: "عین الحیوة"، [[محمد باقر مجلسی]]؛ "دریای نور" در سه هزار [[بیت]]، میرزا [[محمد علی قمی؛ "پندهای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به ابوذر"، [[محمد تقی مصباح]]؛ "پندهای گرانمایه پیامبر اکرم به ابوذر"، ترجمه و شرح "ابوطالب تجلیل؛ صحیفة اسلام، حاج شریفی. | از دیرباز سفارشهای اخلاقی رسول خدا {{صل}} به ابوذر، مورد توجه بوده و در [[کتابهای حدیثی]] آمده و در شرح آن کتابهایی نوشته شده است مانند: "عین الحیوة"، [[محمد باقر مجلسی]]؛ "دریای نور" در سه هزار [[بیت]]، میرزا [[محمد علی قمی؛ "پندهای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به ابوذر"، [[محمد تقی مصباح]]؛ "پندهای گرانمایه پیامبر اکرم به ابوذر"، ترجمه و شرح "ابوطالب تجلیل؛ صحیفة اسلام، حاج شریفی. | ||
درباره [[ابوذر]] و [[شخصیت]] وی، کتابهای مستقل و زیادی نوشته شده است از جمله: "أخبار أبیذر و فضائله"، [[صدوق]] <ref>([[نجاشی]]، ۳۹۱)</ref>؛ کتاب "نفی أبیذر"، [[ابراهیم بن اسحاق احمری ابواسحاق نهاوندی]]<ref>نجاشی، ص۱۹.</ref> کتاب "أخبار أبی ذر"، [[ابومنصور ظفر بن حمدون بادرائی]]<ref>نجاشی، ص۲۰۹.</ref> "وفاة أبی ذر"، [[علی بن مهزیار اهوازی]]<ref> | درباره [[ابوذر]] و [[شخصیت]] وی، کتابهای مستقل و زیادی نوشته شده است از جمله: "أخبار أبیذر و فضائله"، [[صدوق]] <ref>([[نجاشی]]، ۳۹۱)</ref>؛ کتاب "نفی أبیذر"، [[ابراهیم بن اسحاق احمری ابواسحاق نهاوندی]]<ref>نجاشی، ص۱۹.</ref> کتاب "أخبار أبی ذر"، [[ابومنصور ظفر بن حمدون بادرائی]]<ref>نجاشی، ص۲۰۹.</ref> "وفاة أبی ذر"، [[علی بن مهزیار اهوازی]]<ref>ابنشهرآشوب، ص۹۸.</ref> "[[ابوذر غفاری]] [[خداپرست]] یا سوسیالیست"، [[جعفر مرتضی عاملی]]، ترجمه مرتضی العاملی، "ابوذر غفاری اولین انقلابی [[مسلمان]]"، ترجمه و [[نگارش]] [[جعفر شهیدی]]؛ "[[ابوذر الغفاری]] رمز الیقظة فی الضمیر الانسانی"، [[محمد تقی فقیه]]؛ [[آل]] فقیه، محمد جواد، ابوذر غفاری و أبی ذر الغفاری؛ [[محمد علی قطب]].<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوذر غفاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۸۱-۲۸۵.</ref> | ||
== [[شکنجه]] [[ابوذر]] == | == [[شکنجه]] [[ابوذر]] == |