امی بودن پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
بنابراین، [[ظهور]] چنین کتابی با این ویژگیها از فرد تحصیل نکردهای، مبیّن جهت دیگری از جهات [[اعجاز]] آن میباشد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۶.</ref>. | بنابراین، [[ظهور]] چنین کتابی با این ویژگیها از فرد تحصیل نکردهای، مبیّن جهت دیگری از جهات [[اعجاز]] آن میباشد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۶.</ref>. | ||
==اُمی بودن رسول خدا{{صل}}== | |||
[[امی بودن]]، از اوصاف بارز و ویژگیهای مهم [[رسول خدا]]{{صل}} است، که [[قرآن]] بر آن تأکید داشته است. [[خداوند]] در چند [[آیه]]، خطاب به پیامبرش{{صل}} فرمود: | |||
«تو پیش از این ([[بعثت]]) نه کتابی میخواندی و نه کتابی مینوشتی، اگر چنان بود، باطلگرایان به [[شک]] میافتادند»<ref>{{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}} «و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی که آنگاه، تباهاندیشان، بدگمان میشدند» سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref>. | |||
«به [[خدا]] و پیامآور او، آن [[پیامبر امی]] [[ایمان]] بیاورید»<ref>{{متن قرآن|فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ}} «پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخواندهای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>. | |||
«آنان که از این پیامبر امی، که نامش را در [[تورات]] و [[انجیل]] مییابند، [[پیروی]] میکنند»<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ}} «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>. | |||
[[روایات]] و [[اخبار]] [[تاریخی]] ذیل نشان میدهند که این موضوع برای اصالت [[نبوت]] [[پیامبر]] و رد [[اتهام]] و تشکیک [[مشرکان]]، افزون بر اینکه مورد توجه رسول خدا{{صل}} بوده، موضوعی شناخته شده نزد [[انبیاء]] سابق و [[قوم یهود]] نیز بوده است و به خوبی نشان میدهد که تا چه اندازه اهمیت داشته است. | |||
#بنابر [[نقلی]]، [[حضرت موسی]]{{ع}} در درخواست خود از خداوند گفت: {{عربی|فأسئلك بحق النبي الأمي الذي تبعثه في آخر الزمان}}<ref>ابن قدامه، المغنی، ج۵، ص۱۲۳.</ref>. | |||
#همچنین [[یهودیان]] [[پیش از بعثت]] رسول خدا{{صل}} در [[نبردها]] برای [[پیروزی]] بر [[عرب]] [[حجاز]] [[دعا]] میکردند و میگفتند: {{عربی|اللهم إنا نسألك بحق النبي الأمي الذي وعدتنا أن تخرجه لنا في آخر الزمان إلا نصرتنا عليهم}}<ref>واحدی، اسباب النزول، ص۱۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۰؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۳، ص۳۵۹.</ref>. | |||
#هنگامی که هیئت [[نمایندگی]] [[قبیله کلب]] در [[سال نهم هجری]] برای اعلام [[مسلمان]] شدن خود، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمدند، [[حضرت]] فرمود: من [[پیامبر امی]]، [[راستگو]] و [[پاک]] نهادم<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۳۴؛ {{متن حدیث|أَنَا النَّبِيُّ الأُمِّيُّ الصَّادِقُ الزَّكِيُّ}}.</ref>. | |||
#به گفته [[عبدالله بن عمرو بن عاص]]، روزی رسول خدا{{صل}} مانند کسی که [[وداع]] میکند سه مرتبه فرمود: من محمد، پیامبر امی هستم<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۲، ص۱۷۲، {{متن حدیث|أَنَا مُحَمَّدٌ النَّبِيُّ الْأُمِّيُّ}}.</ref>. | |||
تعبیر وداع کننده در خبر [[عبدالله بن عمرو]]، بیانگر این سخن در روزهای پایانی [[زندگی]] رسول خدا{{صل}} در [[مدینه]] است و نشان میدهد، [[پیامبر]] حتی در پایان زندگی خود نیز [[اصرار]] داشته است که [[امی بودن]] خود را اعلام کند. | |||
به رغم اینکه [[قرآن]]، [[روایات]] و [[اخبار]] [[تاریخی]] به اُمی بودن رسول خدا{{صل}} تصریح دارند، در معنای این واژه و مقطع زمانی امی بودن آن حضرت [[اختلاف]] نظر وجود دارد. | |||
اُمی برگرفته از [[امت]]، یا از ام، به معنای [[مادر]]، یا [[ام القری]] به معنای [[مکه]] است. بسیاری [[امی]] را همسو با معنای لغوی آن، به معنای کسی دانستهاند که [[نوشتن]] و خواندن نمیداند و آن را از [[ویژگیهای پیامبر خاتم]]{{صل}} برشمردهاند، که با [[اعجاز علمی]] و [[عقلی]] [[مبعوث]] شده است. آنان امی بودن را به این معنا، در غیر پیامبر نشانه [[نقص]] و در آن حضرت نشانه کمال شمرده و گفتهاند: دستیابی به [[دانش]] از راههای متعارف با احتمال [[خطا]] روبهرو است، اما از جانب [[خداوند]] خطابردار نیست. | |||
در اینکه رسول خدا{{صل}} [[پیش از بعثت]] نه میخوانده و نه مینوشته چندان اختلافی نیست و قرآن نیز بر ناخوان و نانویس بودن حضرت پیش از بعثت تصریح کرده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ...}} «و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی.».. سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref> و برخی فقط همین مقطع را برای [[اثبات]] [[اعجاز]] ضروری میدانند. اما درباره [[توانایی]] آن حضرت پس از [[بعثت]] دیدگاههای مختلفی به شرح ذیل از سوی [[شیعیان]] و سنیان مطرح شده است: | |||
#[[رسول خدا]]{{صل}} تا آخر [[عمر]] شریفش نه میخواند و نه مینوشت و نه با [[خواندن و نوشتن]] آشنایی داشت؛ | |||
#با اینکه میتوانست بخواند و بنویسد، اما نه خواند و نه نوشت؛ | |||
#هم بر خواندن و نوشتن توانا بود و هم خواند و نوشت؛ | |||
#بر خواندن و نوشتن توانا بود و خواند، اما ننوشت<ref>برای اطلاع بیشتر از این دیدگاهها، ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۸۶؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱۳، ص۱۰۰-۱۰۷؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۹۱؛ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول{{صل}}، ج۱، ص۸۶-۱۰۲. درباره شیعیانی که معتقد به خواندن یا نوشتن رسول خدا{{صل}} پس از بعثت هستند. ر.ک: صفار، بصائرالدرجات، ص۲۴۵-۲۴۷؛ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۵؛ مفید، اوائل المقالات، ص۱۳۵؛ سید مرتضی، رسائل، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۸؛ طوسی، المبسوط، ج۸، ص۱۲۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۳۳؛ ابن ادریس، السرائر، ج۲، ص۱۶۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱۶، ص۸۳؛ ج۱۹، ص۱۳۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۲، ص۳۸۶؛ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول{{صل}}، ج۱، ص۸۵-۱۱۴.</ref>. | |||
واثقی [[معتقد]] است [[یهود]] در عصر [[امویان]] واژه [[امی]] را به [[ناتوانی]] رسول خدا{{صل}} بر خواندن و نوشتن معنا کردند و گسترش دادند<ref>واثقی راد، بازخوانی امی بودن پیامبر اسلام{{صل}}، ص۱۲۵-۱۴۲.</ref>؛ اما [[شهید مطهری]] با واکاوی دیدگاههای مختلف، از مجموع قرائن و دلائل استفاده کرده که رسول خدا{{صل}} در دوره [[رسالت]] نیز نه خوانده و نه نوشته است و [[تفسیر]] امی به أم القرائی و مکی بودن را دارای ریشه [[اسرائیلی]] دانسته است<ref>مطهری، پیامبر امی، ج۳، ص۲۰۸ و ۲۳۰.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص ۱۰۱.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |