پرش به محتوا

امی بودن پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
یکی از صفات پیامبر خاتم '''"[[امی بودن]]"''' است به‌معنای درس ناخوانده؛ داشتن این صفت یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]] محسوب می‌شود. [[قرآن کریم]]، کتابی که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از معارف و [[علوم]] و [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] است و آوردن چنین کتابی به‌وسیله یک فرد [[درس نخوانده]] و [[تعلیم]] ندیده عجیب است.
یکی از صفات پیامبر خاتم '''"[[امی بودن]]"''' است به‌معنای درس ناخوانده؛ داشتن این صفت یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]] محسوب می‌شود. [[قرآن کریم]]، کتابی که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از معارف و [[علوم]] و [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] است و آوردن چنین کتابی به‌وسیله یک فرد [[درس نخوانده]] و [[تعلیم]] ندیده عجیب است.


== معناشناسی امی ==
== معناشناسی ==
{{اصلی|امی}}
{{اصلی|امی}}
«امی»، منسوب به "اُمّ" و به معنای کسی است که سواد خواندن و نوشتن و دانشی به [[کتاب‌های آسمانی]] نداشته باشد. امی، یکی از صفات رسول خدا {{صل}} است که در [[تورات]] و [[انجیل]] بدان اشاره شده است: {{متن قرآن|الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>.
«امی»، منسوب به "اُمّ" و به معنای کسی است که سواد خواندن و نوشتن و دانشی به [[کتاب‌های آسمانی]] نداشته باشد. امی، یکی از صفات رسول خدا {{صل}} است که در [[تورات]] و [[انجیل]] بدان اشاره شده است: {{متن قرآن|الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>.


[[فلسفه]] ناآشنایی [[رسول خدا]] {{صل}} با [[خواندن و نوشتن]] [[پیش از بعثت]]، آن بود تا کسی راهی برای ایجاد [[شک و تردید]] در [[رسالت]] آن حضرت نیابد<ref>سید مرتضی، ج۱، ص۱۰۸؛ قرطبی، ج۱، ص۳۰۱.</ref>؛ چنان که [[قرآن کریم]] در آیه {{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref>«و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی که آنگاه، تباه‌اندیشان، بدگمان می‌شدند» سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref> تصریح کرده که اگر آن حضرت پیش از بعثت، با خواندن و نوشتن آشنا بود، کسانی که درصدد [[تکذیب]] و ابطال سخنان ایشان بودند، در رسالت او شک و تردید می‌کردند. اما برخی چون [[سید مرتضی]]<ref>مرتضی، ج۱، ص۱۰۸.</ref> بر آن‌اند که آن حضرت پس از [[بعثت]]، خواندن و نوشتن می‌دانست.  
[[فلسفه]] ناآشنایی [[رسول خدا]] {{صل}} با خواندن و نوشتن پیش از [[بعثت]]، آن بود که تا کسی راهی برای ایجاد [[شک و تردید]] در [[رسالت]] آن حضرت نیابد<ref>سید مرتضی، ج۱، ص۱۰۸؛ قرطبی، ج۱، ص۳۰۱.</ref>؛ چنان که [[قرآن کریم]] در آیه {{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref>«و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی که آنگاه، تباه‌اندیشان، بدگمان می‌شدند» سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref> تصریح کرده که اگر آن حضرت پیش از بعثت، با خواندن و نوشتن آشنا بود، کسانی که درصدد [[تکذیب]] و ابطال سخنان ایشان بودند، در رسالت او شک و تردید می‌کردند. اما برخی چون [[سید مرتضی]]<ref>مرتضی، ج۱، ص۱۰۸.</ref> بر آن‌اند که آن حضرت پس از [[بعثت]]، خواندن و نوشتن می‌دانست.  


البته درباره مفهوم "[[امی]]"، سه احتمال معروف "[[درس نخوانده]]"، "از [[مکه]] برخاسته یا در آن متولد شده" و "از میان [[امت]] [[قیام]] کرده" دیده می‌شود که معروف‌ترین آنها همان درس نخوانده است که با موارد کاربرد این واژه نیز [[سازگاری]] دارد. اما این معنا نمی‌تواند درباره رسول خدا {{صل}} صادق باشد؛ چون آن حضرت در [[سیر]] [[عوالم]] [[باطنی]] خود، به چنان شایستگی‌ای رسید که [[لیاقت]] [[فهم]] [[سخن]] [[خدا]] را یافته بود و [[خداوند متعال]] نیز کتاب و [[حکمت]] را به او آموخت: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>. از این‌رو، چطور ممکن است کسی که [[خداوند]] به او کتاب و حکمت آموخته، مانند کسی باشد که خواندن و نوشتن نمی‌دانست. البته این نیز از مسلمات [[تاریخی]] است که رسول خدا {{صل}} به [[مکتب]] نرفت و خط ننوشت و [[امی بودن]] را از [[جامعه جاهلی]] [[حجاز]] ریشه کن کرد<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۱.</ref>.
البته درباره مفهوم "[[امی]]"، سه احتمال معروف "[[درس نخوانده]]"، "از [[مکه]] برخاسته یا در آن متولد شده" و "از میان [[امت]] [[قیام]] کرده" دیده می‌شود که معروف‌ترین آنها همان درس نخوانده است که با موارد کاربرد این واژه نیز [[سازگاری]] دارد. اما این معنا نمی‌تواند درباره رسول خدا {{صل}} صادق باشد؛ چون آن حضرت در [[سیر]] [[عوالم]] [[باطنی]] خود، به چنان شایستگی‌ای رسید که [[لیاقت]] [[فهم]] [[سخن]] [[خدا]] را یافته بود و [[خداوند متعال]] نیز کتاب و [[حکمت]] را به او آموخت: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>. از این‌رو، چطور ممکن است کسی که [[خداوند]] به او کتاب و حکمت آموخته، مانند کسی باشد که خواندن و نوشتن نمی‌دانست. البته این نیز از مسلمات [[تاریخی]] است که رسول خدا {{صل}} به [[مکتب]] نرفت و خط ننوشت و [[امی بودن]] را از [[جامعه جاهلی]] [[حجاز]] ریشه کن کرد<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۱.</ref>.


== امی بودن پیامبر خاتم یکی از وجوه اعجاز قرآن ==
بسیاری [[امی]] را هم‌سو با معنای لغوی آن، به معنای کسی دانسته‌اند که [[نوشتن]] و خواندن نمی‌داند و آن را از [[ویژگی‌های پیامبر خاتم]]{{صل}} برشمرده‌اند که با [[اعجاز علمی]] و [[عقلی]] [[مبعوث]] شده است. آنان امی بودن را به این معنا، در غیر پیامبر نشانه [[نقص]] و در آن حضرت نشانه کمال شمرده و گفته‌اند: دستیابی به [[دانش]] از راه‌های متعارف با احتمال [[خطا]] روبه‌رو است، اما از جانب [[خداوند]] خطابردار نیست.
{{همچنین|جهت اعجاز قرآن}}


[[قرآن کریم]]، کتابی است که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از [[معارف]] و [[علوم]] و [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] است و بررسی کامل هر دسته از آنها [[نیازمند]] به گروه‌های متخصصی است که در طول سالیان دراز، به تحقیق و تلاش [[علمی]] درباره آنها بپردازند و تدریجاً رازهای نهفته آن را [[کشف]] کنند و به حقایق بیشتری دست یابند هر چند [[کشف]] همه حقایق و [[اسرار]] آن، جز به‌وسیله کسانی که دارای [[علم الهی]] و [[تأیید]] خدایی باشند میسّر نخواهد بود.
در اینکه رسول خدا{{صل}} [[پیش از بعثت]] نه می‌خوانده و نه می‌نوشته چندان اختلافی نیست و قرآن نیز بر ناخوان و نانویس بودن حضرت پیش از بعثت تصریح کرده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ...}} «و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی.».. سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref> و برخی فقط همین مقطع را برای [[اثبات]] [[اعجاز]] ضروری می‌دانند. اما درباره [[توانایی]] آن حضرت پس از [[بعثت]] دیدگاه‌های مختلفی به شرح ذیل از سوی [[شیعیان]] و سنیان مطرح شده است:
#[[رسول خدا]]{{صل}} تا آخر [[عمر]] شریفش نه می‌خواند و نه می‌نوشت و نه با [[خواندن و نوشتن]] آشنایی داشت؛
#با اینکه می‌توانست بخواند و بنویسد، اما نه خواند و نه نوشت؛
#هم بر خواندن و نوشتن توانا بود و هم خواند و نوشت؛
#بر خواندن و نوشتن توانا بود و خواند، اما ننوشت<ref>برای اطلاع بیشتر از این دیدگاه‌ها، ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۸۶؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱۳، ص۱۰۰-۱۰۷؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۹۱؛ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول{{صل}}، ج۱، ص۸۶-۱۰۲. درباره شیعیانی که معتقد به خواندن یا نوشتن رسول خدا{{صل}} پس از بعثت هستند. ر.ک: صفار، بصائرالدرجات، ص۲۴۵-۲۴۷؛ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۵؛ مفید، اوائل المقالات، ص۱۳۵؛ سید مرتضی، رسائل، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۸؛ طوسی، المبسوط، ج۸، ص۱۲۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۳۳؛ ابن ادریس، السرائر، ج۲، ص۱۶۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱۶، ص۸۳؛ ج۱۹، ص۱۳۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۲، ص۳۸۶؛ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول{{صل}}، ج۱، ص۸۵-۱۱۴.</ref>.


این مجموعه‌های گوناگون که شامل ژرفترین و بلندترین [[معارف]]، و والاترین و ارزشمندترین [[دستورات اخلاقی]]، و عادلانه ترین و استوارترین [[قوانین]] [[حقوقی]] و جزائی، و حکیمانه ترین [[مناسک]] [[عبادی]] و [[احکام]] فردی و [[اجتماعی]]، و سودمندترین [[مواعظ]] و [[اندرزها]]، و آموزنده ترین نکات [[تاریخی]]، و سازنده ترین شیوه‌های [[تعلیم و تربیت]]، و در یک جمله: حاوی همه اصول مورد نیاز [[بشر]] برای [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] است با اسلوبی [[بدیع]] و بی سابقه، در هم آمیخته شده، به گونه‌ای که همه قشرهای [[جامعه]] بتوانند به فراخور استعدادشان از آن، بهره‌مند شوند.
واثقی [[معتقد]] است [[یهود]] در عصر [[امویان]] واژه [[امی]] را به [[ناتوانی]] رسول خدا{{صل}} بر خواندن و نوشتن معنا کردند و گسترش دادند<ref>واثقی راد، بازخوانی امی بودن پیامبر اسلام{{صل}}، ص۱۲۵-۱۴۲.</ref>؛ اما [[شهید مطهری]] با واکاوی دیدگاه‌های مختلف، از مجموع قرائن و دلائل استفاده کرده که رسول خدا{{صل}} در دوره [[رسالت]] نیز نه خوانده و نه نوشته است و [[تفسیر]] امی به أم القرائی و مکی بودن را دارای ریشه [[اسرائیلی]] دانسته است<ref>مطهری، پیامبر امی، ج۳، ص۲۰۸ و ۲۳۰.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص ۱۰۱.</ref>


فراهم آوردن همه این [[معارف]] و حقایق در چنین مجموعه‌ای، فراتر از توان انسان‌های عادی است. ولی آنچه بر شگفتی آن می‌افزاید این است که این [[کتاب]] [[عظیم]] به‌وسیله یک فرد [[درس نخوانده]] و [[تعلیم]] ندیده که هرگز قلمی بر کاغذ نیاورده و در محیطی دور از [[تمدن]] و [[فرهنگ]]، پرورش یافته بود عرضه شد. و عجیب‌تر آنکه در [[زندگی]] [[چهل]] ساله قبل از بعثتش نمونه‌ای از این سخنان، از وی شنیده نشده بود و در دوران رسالتش هم آنچه را به‌عنوان [[وحی الهی]]، ارائه می‌کرد اسلوب ویژه و هماهنگ و موزونی داشت که کاملا آن را از دیگر سخنانش متمایز می‌ساخت و تفاوت آشکاری میان این کتاب با سایر سخنان وی مشهود و محسوس بود.
== امی بودن پیامبر در [[آیات]] و [[روایات]] ==
[[امی بودن]]، از اوصاف بارز و ویژگی‌های مهم [[رسول خدا]]{{صل}} است که [[قرآن]] بر آن تأکید داشته است. [[خداوند]] در چند [[آیه]]، خطاب به پیامبرش{{صل}} فرمود:
#«تو پیش از این ([[بعثت]]) نه کتابی می‌خواندی و نه کتابی می‌نوشتی، اگر چنان بود، باطل‌گرایان به [[شک]] می‌افتادند»<ref>{{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}} «و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی که آنگاه، تباه‌اندیشان، بدگمان می‌شدند» سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref>.
#«به [[خدا]] و پیام‌آور او، آن [[پیامبر امی]] [[ایمان]] بیاورید»<ref>{{متن قرآن|فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ}} «پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>.
#«آنان که از این پیامبر امی، که نامش را در [[تورات]] و [[انجیل]] می‌یابند، [[پیروی]] می‌کنند»<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ}} «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>.


[[قرآن کریم]] با اشاره به این نکات می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref> و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی که آنگاه، تباه‌اندیشان، بدگمان می‌شدند؛ سوره عنکبوت، آیه۴۸.</ref>.
[[روایات]] و [[اخبار]] [[تاریخی]] نشان می‌دهند که این موضوع برای اصالت [[نبوت]] [[پیامبر]] و رد [[اتهام]] و تشکیک [[مشرکان]]، افزون بر اینکه مورد توجه رسول خدا{{صل}} بوده، موضوعی شناخته شده نزد [[انبیاء]] سابق و [[قوم یهود]] نیز بوده است و به خوبی نشان می‌دهد که تا چه اندازه اهمیت داشته است.
#بنابر [[نقلی]]، [[حضرت موسی]]{{ع}} در درخواست خود از خداوند گفت: {{عربی|فأسئلك بحق النبي الأمي الذي تبعثه في آخر الزمان}}<ref>ابن قدامه، المغنی، ج۵، ص۱۲۳.</ref>.
#همچنین [[یهودیان]] [[پیش از بعثت]] رسول خدا{{صل}} در [[نبردها]] برای [[پیروزی]] بر [[عرب]] [[حجاز]] [[دعا]] می‌کردند و می‌گفتند: {{عربی|اللهم إنا نسألك بحق النبي الأمي الذي وعدتنا أن تخرجه لنا في آخر الزمان إلا نصرتنا عليهم}}<ref>واحدی، اسباب النزول، ص۱۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۰؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۳، ص۳۵۹.</ref>.
#هنگامی که هیئت [[نمایندگی]] [[قبیله کلب]] در [[سال نهم هجری]] برای اعلام [[مسلمان]] شدن خود، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمدند، حضرت فرمود: من [[پیامبر امی]]، [[راستگو]] و [[پاک]] نهادم<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۳۴؛ {{متن حدیث|أَنَا النَّبِيُّ الأُمِّيُّ الصَّادِقُ الزَّكِيُّ}}.</ref>.
#به گفته [[عبدالله بن عمرو بن عاص]]، روزی رسول خدا{{صل}} مانند کسی که [[وداع]] می‌کند سه مرتبه فرمود: من محمد، پیامبر امی هستم<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۲، ص۱۷۲، {{متن حدیث|أَنَا مُحَمَّدٌ النَّبِيُّ الْأُمِّيُّ}}.</ref>.


و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}<ref> بگو اگر خداوند می‌خواست آن را برای شما نمی‌خواندم و او شما را از آن آگاه نمی‌کرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیسته‌ام پس آیا خرد نمی‌ورزید؟؛ سوره یونس، آیه:۱۶.</ref> یعنی: اگر [[خدا]] خواسته بود این کتاب را بر شما [[تلاوت]] نمی‌کردم و شما را از آن، [[آگاه]] نمی‌ساختم، چه اینکه قبلا عمری را در میان شما سپری کردم در حالی که نمونه‌ای از این سخنان از من نشیدند مگر نمی‌فهمید؟! و به احتمال [[قوی]]، [[آیه]] {{متن قرآن|فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ}} نیز اشاره به همین جهت [[اعجاز]] است یعنی احتمال [[قوی]] دارد که ضمیر {{متن قرآن|مِّثْلِهِ}} به {{متن قرآن|عَبْدِنَا}} برگردد.
تعبیر وداع کننده در خبر [[عبدالله بن عمرو]]، بیانگر این سخن در روزهای پایانی [[زندگی]] رسول خدا{{صل}} در [[مدینه]] است و نشان می‌دهد، [[پیامبر]] حتی در پایان زندگی خود نیز [[اصرار]] داشته است که [[امی بودن]] خود را اعلام کند<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص ۱۰۱.</ref>.


'''حاصل آنکه:''' اگر به فرض محال، امکان داشته باشد که صدها گروه دانشمند و متخصص با [[همکاری]] و [[همیاری]] یکدیگر، چنین کتابی را تهیه کنند اما هرگز یک فرد [[درس نخوانده]]، از عهده چنین کاری برنخواهد آمد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref>.
== امی بودن پیامبر خاتم یکی از وجوه اعجاز قرآن ==
{{همچنین|جهت اعجاز قرآن}}
[[قرآن کریم]]، کتابی است که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از [[معارف]] و [[علوم]] و [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] است و بررسی کامل هر دسته از آنها [[نیازمند]] به گروه‌های متخصصی است که در طول سالیان دراز، به تحقیق و تلاش [[علمی]] درباره آنها بپردازند و تدریجاً رازهای نهفته آن را [[کشف]] کنند و به حقایق بیشتری دست یابند هر چند [[کشف]] همه حقایق و [[اسرار]] آن، جز به‌وسیله کسانی که دارای [[علم الهی]] و [[تأیید]] خدایی باشند میسّر نخواهد بود.


[[پیامبر اکرم]] در تمام [[عمر]] خویش در برابر هیچ آموزگاری زانو نزد و هیچ‌گاه خطی ننوشت. او [[چهل]] [[سال]] در میان قومی غیر متمدن زیست و هرگز از [[علم]] و دانشی دم نزد؛ در طی این دوران، تنها دو بار به خارج از [[حجاز]] و آن‌هم به [[همراهی]] کاروان تجاری سفر کرد.
این مجموعه‌های گوناگون که شامل ژرف‌ترین و بلندترین [[معارف]] و والاترین و ارزشمندترین [[دستورات اخلاقی]] و عادلانه‌ترین و استوارترین [[قوانین]] [[حقوقی]] و جزائی و حکیمانه‌ترین [[مناسک]] [[عبادی]] و [[احکام]] فردی و [[اجتماعی]] و سودمندترین [[مواعظ]] و [[اندرزها]]، و آموزنده ترین نکات [[تاریخی]] و سازنده‌ترین شیوه‌های [[تعلیم و تربیت]] و در یک جمله: حاوی همه اصول مورد نیاز [[بشر]] برای [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] است با اسلوبی [[بدیع]] و بی سابقه، در هم آمیخته شده، به گونه‌ای که همه قشرهای [[جامعه]] بتوانند به فراخور استعدادشان از آن، بهره‌مند شوند.


چنین شخصیتی ناگهان مطلبی آورد که بزرگان و ادبا و شعرای نام‌آور [[عرب]] در مقابلش زانو زدند، کتابی با این [[عظمت]] و [[معارف]] ژرف و گسترده<ref>ر. ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۷-۱۰۸؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۹۲ - ۱۹۳.</ref>.
فراهم آوردن همه این [[معارف]] و حقایق در چنین مجموعه‌ای، فراتر از توان انسان‌های عادی است. ولی آنچه بر شگفتی آن می‌افزاید این است که این [[کتاب]] [[عظیم]] به‌وسیله یک فرد [[درس نخوانده]] و [[تعلیم]] ندیده که هرگز قلمی بر کاغذ نیاورده و در محیطی دور از [[تمدن]] و [[فرهنگ]]، پرورش یافته بود عرضه شد. و عجیب‌تر آنکه در [[زندگی]] [[چهل]] ساله قبل از بعثتش نمونه‌ای از این سخنان، از وی شنیده نشده بود و در دوران رسالتش هم آنچه را به‌عنوان [[وحی الهی]]، ارائه می‌کرد اسلوب ویژه و هماهنگ و موزونی داشت که کاملا آن را از دیگر سخنانش متمایز می‌ساخت و تفاوت آشکاری میان این کتاب با سایر سخنان وی مشهود و محسوس بود.


بنابراین، [[ظهور]] چنین کتابی با این ویژگی‌ها از فرد تحصیل نکرده‌ای، مبیّن جهت دیگری از جهات [[اعجاز]] آن می‌باشد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۶.</ref>.
[[قرآن کریم]] با اشاره به این نکات می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref> و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی که آنگاه، تباه‌اندیشان، بدگمان می‌شدند؛ سوره عنکبوت، آیه۴۸.</ref> و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}<ref> بگو اگر خداوند می‌خواست آن را برای شما نمی‌خواندم و او شما را از آن آگاه نمی‌کرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیسته‌ام پس آیا خرد نمی‌ورزید؟؛ سوره یونس، آیه:۱۶.</ref> یعنی: اگر [[خدا]] خواسته بود این کتاب را بر شما [[تلاوت]] نمی‌کردم و شما را از آن، [[آگاه]] نمی‌ساختم، چه اینکه قبلا عمری را در میان شما سپری کردم در حالی که نمونه‌ای از این سخنان از من نشیدند مگر نمی‌فهمید؟! و به احتمال [[قوی]]، [[آیه]] {{متن قرآن|فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ}} نیز اشاره به همین جهت [[اعجاز]] است یعنی احتمال [[قوی]] دارد که ضمیر {{متن قرآن|مِّثْلِهِ}} به {{متن قرآن|عَبْدِنَا}} برگردد.


==اُمی بودن رسول خدا{{صل}}==
'''حاصل آنکه:''' اگر به فرض محال، امکان داشته باشد صدها گروه دانشمند و متخصص با [[همکاری]] و [[همیاری]] یکدیگر، چنین کتابی را تهیه کنند اما هرگز یک فرد درس نخوانده، از عهده چنین کاری برنخواهد آمد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref>.
[[امی بودن]]، از اوصاف بارز و ویژگی‌های مهم [[رسول خدا]]{{صل}} است، که [[قرآن]] بر آن تأکید داشته است. [[خداوند]] در چند [[آیه]]، خطاب به پیامبرش{{صل}} فرمود:
«تو پیش از این ([[بعثت]]) نه کتابی می‌خواندی و نه کتابی می‌نوشتی، اگر چنان بود، باطل‌گرایان به [[شک]] می‌افتادند»<ref>{{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}} «و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی که آنگاه، تباه‌اندیشان، بدگمان می‌شدند» سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref>.
«به [[خدا]] و پیام‌آور او، آن [[پیامبر امی]] [[ایمان]] بیاورید»<ref>{{متن قرآن|فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ}} «پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref>.
«آنان که از این پیامبر امی، که نامش را در [[تورات]] و [[انجیل]] می‌یابند، [[پیروی]] می‌کنند»<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ}} «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>.


[[روایات]] و [[اخبار]] [[تاریخی]] ذیل نشان می‌دهند که این موضوع برای اصالت [[نبوت]] [[پیامبر]] و رد [[اتهام]] و تشکیک [[مشرکان]]، افزون بر اینکه مورد توجه رسول خدا{{صل}} بوده، موضوعی شناخته شده نزد [[انبیاء]] سابق و [[قوم یهود]] نیز بوده است و به خوبی نشان می‌دهد که تا چه اندازه اهمیت داشته است.
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در تمام [[عمر]] خویش در برابر هیچ آموزگاری زانو نزد و هیچ‌گاه خطی ننوشت. او [[چهل]] [[سال]] در میان قومی غیر متمدن زیست و هرگز از [[علم]] و دانشی دم نزد؛ در طی این دوران، تنها دو بار به خارج از [[حجاز]] و آن‌هم به [[همراهی]] کاروان تجاری سفر کرد.
#بنابر [[نقلی]]، [[حضرت موسی]]{{ع}} در درخواست خود از خداوند گفت: {{عربی|فأسئلك بحق النبي الأمي الذي تبعثه في آخر الزمان}}<ref>ابن قدامه، المغنی، ج۵، ص۱۲۳.</ref>.
#همچنین [[یهودیان]] [[پیش از بعثت]] رسول خدا{{صل}} در [[نبردها]] برای [[پیروزی]] بر [[عرب]] [[حجاز]] [[دعا]] می‌کردند و می‌گفتند: {{عربی|اللهم إنا نسألك بحق النبي الأمي الذي وعدتنا أن تخرجه لنا في آخر الزمان إلا نصرتنا عليهم}}<ref>واحدی، اسباب النزول، ص۱۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۰؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۳، ص۳۵۹.</ref>.
#هنگامی که هیئت [[نمایندگی]] [[قبیله کلب]] در [[سال نهم هجری]] برای اعلام [[مسلمان]] شدن خود، نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمدند، [[حضرت]] فرمود: من [[پیامبر امی]]، [[راستگو]] و [[پاک]] نهادم<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۳۴؛ {{متن حدیث|أَنَا النَّبِيُّ الأُمِّيُّ الصَّادِقُ الزَّكِيُّ}}.</ref>.
#به گفته [[عبدالله بن عمرو بن عاص]]، روزی رسول خدا{{صل}} مانند کسی که [[وداع]] می‌کند سه مرتبه فرمود: من محمد، پیامبر امی هستم<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۲، ص۱۷۲، {{متن حدیث|أَنَا مُحَمَّدٌ النَّبِيُّ الْأُمِّيُّ}}.</ref>.


تعبیر وداع کننده در خبر [[عبدالله بن عمرو]]، بیانگر این سخن در روزهای پایانی [[زندگی]] رسول خدا{{صل}} در [[مدینه]] است و نشان می‌دهد، [[پیامبر]] حتی در پایان زندگی خود نیز [[اصرار]] داشته است که [[امی بودن]] خود را اعلام کند.
چنین شخصیتی ناگهان مطلبی آورد که بزرگان و ادبا و شعرای نام‌آور [[عرب]] در مقابلش زانو زدند، کتابی با این [[عظمت]] و [[معارف]] ژرف و گسترده<ref>ر.ک. [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۷-۱۰۸؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۹۲ - ۱۹۳.</ref>.
به رغم اینکه [[قرآن]]، [[روایات]] و [[اخبار]] [[تاریخی]] به اُمی بودن رسول خدا{{صل}} تصریح دارند، در معنای این واژه و مقطع زمانی امی بودن آن حضرت [[اختلاف]] نظر وجود دارد.
اُمی برگرفته از [[امت]]، یا از ام، به معنای [[مادر]]، یا [[ام القری]] به معنای [[مکه]] است. بسیاری [[امی]] را هم‌سو با معنای لغوی آن، به معنای کسی دانسته‌اند که [[نوشتن]] و خواندن نمی‌داند و آن را از [[ویژگی‌های پیامبر خاتم]]{{صل}} برشمرده‌اند، که با [[اعجاز علمی]] و [[عقلی]] [[مبعوث]] شده است. آنان امی بودن را به این معنا، در غیر پیامبر نشانه [[نقص]] و در آن حضرت نشانه کمال شمرده و گفته‌اند: دستیابی به [[دانش]] از راه‌های متعارف با احتمال [[خطا]] روبه‌رو است، اما از جانب [[خداوند]] خطابردار نیست.


در اینکه رسول خدا{{صل}} [[پیش از بعثت]] نه می‌خوانده و نه می‌نوشته چندان اختلافی نیست و قرآن نیز بر ناخوان و نانویس بودن حضرت پیش از بعثت تصریح کرده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ...}} «و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی می‌خواندی و نه به دست خویش آن را می‌نوشتی.».. سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref> و برخی فقط همین مقطع را برای [[اثبات]] [[اعجاز]] ضروری می‌دانند. اما درباره [[توانایی]] آن حضرت پس از [[بعثت]] دیدگاه‌های مختلفی به شرح ذیل از سوی [[شیعیان]] و سنیان مطرح شده است:
بنابراین، [[ظهور]] چنین کتابی با این ویژگی‌ها از فرد تحصیل نکرده‌ای، مبیّن جهت دیگری از جهات [[اعجاز]] آن است<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۶.</ref>.
#[[رسول خدا]]{{صل}} تا آخر [[عمر]] شریفش نه می‌خواند و نه می‌نوشت و نه با [[خواندن و نوشتن]] آشنایی داشت؛
#با اینکه می‌توانست بخواند و بنویسد، اما نه خواند و نه نوشت؛
#هم بر خواندن و نوشتن توانا بود و هم خواند و نوشت؛
#بر خواندن و نوشتن توانا بود و خواند، اما ننوشت<ref>برای اطلاع بیشتر از این دیدگاه‌ها، ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۸۶؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱۳، ص۱۰۰-۱۰۷؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۹۱؛ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول{{صل}}، ج۱، ص۸۶-۱۰۲. درباره شیعیانی که معتقد به خواندن یا نوشتن رسول خدا{{صل}} پس از بعثت هستند. ر.ک: صفار، بصائرالدرجات، ص۲۴۵-۲۴۷؛ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۵؛ مفید، اوائل المقالات، ص۱۳۵؛ سید مرتضی، رسائل، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۸؛ طوسی، المبسوط، ج۸، ص۱۲۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۳۳؛ ابن ادریس، السرائر، ج۲، ص۱۶۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱۶، ص۸۳؛ ج۱۹، ص۱۳۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ج۲، ص۳۸۶؛ احمدی میانجی، مکاتیب الرسول{{صل}}، ج۱، ص۸۵-۱۱۴.</ref>.
واثقی [[معتقد]] است [[یهود]] در عصر [[امویان]] واژه [[امی]] را به [[ناتوانی]] رسول خدا{{صل}} بر خواندن و نوشتن معنا کردند و گسترش دادند<ref>واثقی راد، بازخوانی امی بودن پیامبر اسلام{{صل}}، ص۱۲۵-۱۴۲.</ref>؛ اما [[شهید مطهری]] با واکاوی دیدگاه‌های مختلف، از مجموع قرائن و دلائل استفاده کرده که رسول خدا{{صل}} در دوره [[رسالت]] نیز نه خوانده و نه نوشته است و [[تفسیر]] امی به أم القرائی و مکی بودن را دارای ریشه [[اسرائیلی]] دانسته است<ref>مطهری، پیامبر امی، ج۳، ص۲۰۸ و ۲۳۰.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص ۱۰۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:8989.jpg|22px]] [[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۱''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|'''مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
# [[پرونده:1233456.jpg|22px]] [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|'''آموزش کلام اسلامی''']]
# [[پرونده:1233456.jpg|22px]] [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|'''آموزش کلام اسلامی''']]
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش