پرش به محتوا

منظور از مهدویت نوعی و شخصی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵::::::' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۴۷: خط ۴۷:


در این صورت [[وعده‌های قرآن]] و [[پیامبران]] [[باطل]] و [[دروغ]] بوده و یا [[وجود مهدی]] [[پس از ظهور]]، قابل [[انکار]] و [[تردید]] خواهد بود؛ چون دلیلی برای آنکه او [[مهدی موعود]] است، وجود ندارد!
در این صورت [[وعده‌های قرآن]] و [[پیامبران]] [[باطل]] و [[دروغ]] بوده و یا [[وجود مهدی]] [[پس از ظهور]]، قابل [[انکار]] و [[تردید]] خواهد بود؛ چون دلیلی برای آنکه او [[مهدی موعود]] است، وجود ندارد!
::::::در [[تاریخ اسلام]]، دیده شده که [[مدعیان مهدویت]]، بسیار آمدند و رفتند؛ اما چه خون‌ها که نریختند چه [[ظلم‌ها]] و [[ستم‌ها]] که نکردند! پس بایستی، [[مهدی]]، شخص معینی باشد که شناختش، برای خلق آسان باشد و اشتباهی در تشخیص او رخ ندهد.
در [[تاریخ اسلام]]، دیده شده که [[مدعیان مهدویت]]، بسیار آمدند و رفتند؛ اما چه خون‌ها که نریختند چه [[ظلم‌ها]] و [[ستم‌ها]] که نکردند! پس بایستی، [[مهدی]]، شخص معینی باشد که شناختش، برای خلق آسان باشد و اشتباهی در تشخیص او رخ ندهد.


آموزه "[[مهدی]] نوعی"، با [[اسلام]] منافات دارد؛ چون [[روایات]] متواتری وارد شده که آن [[منجی موعود]]، شخصی معین و زنده است. از طرفی این امر مستلزم آن است که سال‌ها [[زمین]]، خالی از [[حجت]] باشد و این هم برخلاف اصول و مبانی [[اسلام]] است. با این حال، [[مدعیان مهدویت]]، همگی از میان [[مسلمانان]] برخاسته‌اند؛ کسانی که از اصول و مبانی [[اسلام]] خبر نداشته‌اند و یا [[حقیقت]] را به [[مسلمانان]] نگفته بودند!<ref>ر.ک: سید رضا صدر، راه مهدی {{ع}}، ص ۶۳ و ۶۴.</ref>.
آموزه "[[مهدی]] نوعی"، با [[اسلام]] منافات دارد؛ چون [[روایات]] متواتری وارد شده که آن [[منجی موعود]]، شخصی معین و زنده است. از طرفی این امر مستلزم آن است که سال‌ها [[زمین]]، خالی از [[حجت]] باشد و این هم برخلاف اصول و مبانی [[اسلام]] است. با این حال، [[مدعیان مهدویت]]، همگی از میان [[مسلمانان]] برخاسته‌اند؛ کسانی که از اصول و مبانی [[اسلام]] خبر نداشته‌اند و یا [[حقیقت]] را به [[مسلمانان]] نگفته بودند!<ref>ر.ک: سید رضا صدر، راه مهدی {{ع}}، ص ۶۳ و ۶۴.</ref>.
خط ۶۲: خط ۶۲:


آن‌گاه با اظهار شگفتی از این نگرش، می‌نویسد: "عجب است که صوفیان [[شیعه]] با این عقیده- که مخالف اساس معتقدات [[شیعه]] است- باز دم از [[تشیع]] و لاف [[محبت امام زمان]] {{ع}} می‌زنند و سایر [[شیعیان]] و [[علمای ربانی]] را اهل ظاهر و قشری و خود را با [[انکار]] ضمنی [[ولی الله]] المطلق و [[مهدی موعود]] جهان- که بعد از [[امام عسکری]] {{ع}} جز او ولی و [[قطب]] و امامی نیست- اهل معنی و اهل لب و "[[اهل حق]]" می‌دانند!!
آن‌گاه با اظهار شگفتی از این نگرش، می‌نویسد: "عجب است که صوفیان [[شیعه]] با این عقیده- که مخالف اساس معتقدات [[شیعه]] است- باز دم از [[تشیع]] و لاف [[محبت امام زمان]] {{ع}} می‌زنند و سایر [[شیعیان]] و [[علمای ربانی]] را اهل ظاهر و قشری و خود را با [[انکار]] ضمنی [[ولی الله]] المطلق و [[مهدی موعود]] جهان- که بعد از [[امام عسکری]] {{ع}} جز او ولی و [[قطب]] و امامی نیست- اهل معنی و اهل لب و "[[اهل حق]]" می‌دانند!!
::::::بنابراین [[شیعه]] با رد این انگاره، تنها به [[مهدی]] شخصی [[معتقد]] است. چنان‌که [[آیت الله]] حسن‌زاده آملی می‌نویسد: "[[امام زمان]] در عصر محمدی {{صل}}، [[انسان]] کاملی است که جز در [[نبوت]] تشریعی و دیگر [[مناصب]] مستأثره ختمی، حائز [[میراث]] خاتم به نحو اتم است و مشتمل بر [[علوم]] و احوال و [[مقامات]] او به‌طور اکمل است. او با [[بدن]] عنصری در عالم طبیعی و سلسله زمان موجود است؛ چنان‌که [[لقب]] شریف [[صاحب الزمان]] بدان مشعر است، هرچند [[احکام]] [[نفس]] کلیه الهیه وی بر [[احکام]] [[بدن]] طبیعی او، قاهر و نشأه عنصری او مقهور [[روح]] مجرد کلی ولوی‌ او است. و از وی به [[قائم]]، [[حجة الله]]، [[خلیفة الله]]، [[قطب]] عالم امکان، [[واسطه فیض]] و به عناوین بسیار دیگر نیز تعبیر می‌شود.
بنابراین [[شیعه]] با رد این انگاره، تنها به [[مهدی]] شخصی [[معتقد]] است. چنان‌که [[آیت الله]] حسن‌زاده آملی می‌نویسد: "[[امام زمان]] در عصر محمدی {{صل}}، [[انسان]] کاملی است که جز در [[نبوت]] تشریعی و دیگر [[مناصب]] مستأثره ختمی، حائز [[میراث]] خاتم به نحو اتم است و مشتمل بر [[علوم]] و احوال و [[مقامات]] او به‌طور اکمل است. او با [[بدن]] عنصری در عالم طبیعی و سلسله زمان موجود است؛ چنان‌که [[لقب]] شریف [[صاحب الزمان]] بدان مشعر است، هرچند [[احکام]] [[نفس]] کلیه الهیه وی بر [[احکام]] [[بدن]] طبیعی او، قاهر و نشأه عنصری او مقهور [[روح]] مجرد کلی ولوی‌ او است. و از وی به [[قائم]]، [[حجة الله]]، [[خلیفة الله]]، [[قطب]] عالم امکان، [[واسطه فیض]] و به عناوین بسیار دیگر نیز تعبیر می‌شود.


چنین کسی در این زمان سر [[آل محمد]] {{صل}} [[امام مهدی]] [[هادی]] فاطمی [[هاشمی]] ابو القاسم- م ح م د- نعم الخلف الصالح و در یک دانه [[امام حسن عسکری]] {{ع}} است. {{عربی|ان هذا لهو الحق الیقین. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّ"}}<ref>حسن حسن‌زاده آملی، نهج الولایة، ص ۷.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۲۶-۱۲۹.</ref>
چنین کسی در این زمان سر [[آل محمد]] {{صل}} [[امام مهدی]] [[هادی]] فاطمی [[هاشمی]] ابو القاسم- م ح م د- نعم الخلف الصالح و در یک دانه [[امام حسن عسکری]] {{ع}} است. {{عربی|ان هذا لهو الحق الیقین. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّ"}}<ref>حسن حسن‌زاده آملی، نهج الولایة، ص ۷.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۲۶-۱۲۹.</ref>
خط ۷۶: خط ۷۶:


ولی واژه [[مهدی]] در مفهوم [[نجات‌بخش]] آن، عنوان خاص [[امام دوازدهم]] [[شیعه]] است که در [[آخرالزمان]] [[ظهور]] خواهد کرد و در اصطلاح [[شرع]] اطلاق [[مهدی]] به این مفهوم به هیچ‌کس جز [[امام غائب]] صحیح نیست و حتی اطلاق آن به سایر [[امامان]] نیز درست نمی‌باشد. و گاهی می‌‌شد افرادی درباره یکی از [[امامان]] احتمال [[مهدویت]] می‌‌دادند، ولی او این ادعا را با [[دلیل]] و [[برهان]] رد می‌کرد و می‌‌فرمود: من [[مهدی]] نیستم. و از این عنوان نیز مانند هر [[حقیقت]] دیگر در طول [[تاریخ]] سوءاستفاده فراوان شده و هر موقع در میان [[ملت‌ها]] [[ظلم و ستم]] زیاد شده و [[انگیزه]] روی‌کردن [[مردم]] به [[مهدی]] شدت یافته، مدعیان ایفای نقشی چنین بزرگ نیز پدید آمده است!
ولی واژه [[مهدی]] در مفهوم [[نجات‌بخش]] آن، عنوان خاص [[امام دوازدهم]] [[شیعه]] است که در [[آخرالزمان]] [[ظهور]] خواهد کرد و در اصطلاح [[شرع]] اطلاق [[مهدی]] به این مفهوم به هیچ‌کس جز [[امام غائب]] صحیح نیست و حتی اطلاق آن به سایر [[امامان]] نیز درست نمی‌باشد. و گاهی می‌‌شد افرادی درباره یکی از [[امامان]] احتمال [[مهدویت]] می‌‌دادند، ولی او این ادعا را با [[دلیل]] و [[برهان]] رد می‌کرد و می‌‌فرمود: من [[مهدی]] نیستم. و از این عنوان نیز مانند هر [[حقیقت]] دیگر در طول [[تاریخ]] سوءاستفاده فراوان شده و هر موقع در میان [[ملت‌ها]] [[ظلم و ستم]] زیاد شده و [[انگیزه]] روی‌کردن [[مردم]] به [[مهدی]] شدت یافته، مدعیان ایفای نقشی چنین بزرگ نیز پدید آمده است!
::::::غیر از [[کیسانیه]]، [[زیدیه]] نیز واژه [[مهدی]] را در مفهوم [[نجات‌بخش]] انتهای [[تاریخ]]، در مورد [[رهبران]] خود که علیه [[عباسیان]] [[قیام مسلحانه]] کردند، همچون [[محمد نفس زکیه]] (متوفی ۱۴۵ ه‍) [[محمد بن [[جعفر صادق]]{{ع}} (متوفی ۲۰۳ ه‍) و [[محمد بن قاسم الطالقان]] که در سال ۲۱۹ه‍ ناپدید شد، به کار بردند <ref>مقاتل الطالبیین، ص۳۵۹؛ فرق الشیعه، ص۵۴.</ref>.
غیر از [[کیسانیه]]، [[زیدیه]] نیز واژه [[مهدی]] را در مفهوم [[نجات‌بخش]] انتهای [[تاریخ]]، در مورد [[رهبران]] خود که علیه [[عباسیان]] [[قیام مسلحانه]] کردند، همچون [[محمد نفس زکیه]] (متوفی ۱۴۵ ه‍) [[محمد بن [[جعفر صادق]]{{ع}} (متوفی ۲۰۳ ه‍) و [[محمد بن قاسم الطالقان]] که در سال ۲۱۹ه‍ ناپدید شد، به کار بردند <ref>مقاتل الطالبیین، ص۳۵۹؛ فرق الشیعه، ص۵۴.</ref>.


[[مهدی]] در اصطلاح [[مسلمانان]] به معنی شخصی است که در [[آخرالزمان]] [[ظهور]] خواهد کرد چنان‌که در [[حدیث]] آمده: "[[زمین]] بی‌داد و [[ستم]] گرفته را، پر از [[عدل و داد]] خواهد کرد"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً بَعدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}</ref>  
[[مهدی]] در اصطلاح [[مسلمانان]] به معنی شخصی است که در [[آخرالزمان]] [[ظهور]] خواهد کرد چنان‌که در [[حدیث]] آمده: "[[زمین]] بی‌داد و [[ستم]] گرفته را، پر از [[عدل و داد]] خواهد کرد"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً بَعدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}</ref>  
::::::از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده: "ولو یک روز هم از [[عمر]] [[دنیا]] باقی باشد، [[خداوند]] مردی را از [[اهل‌بیت]] من برمی‌انگیزد و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌‌کند بعد از آن‌که از [[ظلم و جور]] پرشده باشد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ إِلَّا يَوْمٌ لَبَعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً}}؛ صحیح ابوداود، ج۲، ص۳۰۷؛ البیان، یوسف گنجی، ص۹۳.</ref>. و نیز [[نقل]] شده: "اگر تنها یک روز از [[عمر]] [[دنیا]] باقی بماند، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی می‌‌کند تا اینکه از [[اهل‌بیت]] من مردی که نامش همنام من است، برمی‌انگیزد [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر می‌کند بعد از آن‌که از [[ظلم و ستم]] پر شده باشد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ فِيهِ رَجُلًا مِنِّي أَوْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمُ أَبِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ کتاب التاج، ج۵، ص۳۴۱.</ref>.
از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده: "ولو یک روز هم از [[عمر]] [[دنیا]] باقی باشد، [[خداوند]] مردی را از [[اهل‌بیت]] من برمی‌انگیزد و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌‌کند بعد از آن‌که از [[ظلم و جور]] پرشده باشد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ إِلَّا يَوْمٌ لَبَعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً}}؛ صحیح ابوداود، ج۲، ص۳۰۷؛ البیان، یوسف گنجی، ص۹۳.</ref>. و نیز [[نقل]] شده: "اگر تنها یک روز از [[عمر]] [[دنیا]] باقی بماند، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی می‌‌کند تا اینکه از [[اهل‌بیت]] من مردی که نامش همنام من است، برمی‌انگیزد [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر می‌کند بعد از آن‌که از [[ظلم و ستم]] پر شده باشد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ فِيهِ رَجُلًا مِنِّي أَوْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمُ أَبِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ کتاب التاج، ج۵، ص۳۴۱.</ref>.


بنابراین [[مهدی موعود]] و [[امام زمان]] شخصی است، نه نوعی، و اینکه این واژه را در [[روایت]] فوق [[ابراهیم]] در مورد برادرش [[نفس زکیه]] به کار برده، دور از [[حقیقت]] است و یک نوع سوءاستفاده از عنوان [[مهدی موعود]] است. متأسفانه از این عنوان در طول [[تاریخ]] سوءاستفاده فراوان شده و [[مدعیان مهدویت]] بسیار بوده‌اند!
بنابراین [[مهدی موعود]] و [[امام زمان]] شخصی است، نه نوعی، و اینکه این واژه را در [[روایت]] فوق [[ابراهیم]] در مورد برادرش [[نفس زکیه]] به کار برده، دور از [[حقیقت]] است و یک نوع سوءاستفاده از عنوان [[مهدی موعود]] است. متأسفانه از این عنوان در طول [[تاریخ]] سوءاستفاده فراوان شده و [[مدعیان مهدویت]] بسیار بوده‌اند!
::::::از [[شیعیان]] امامی می‌‌توان از [[عبیدالله بن محمد]] (۲۵۹ - ۳۲۲ ه‍) مؤسس [[دولت]] [[فاطمیان]] در [[مغرب]] نام برد که دعوی [[مهدویت]] کرد و [[شهر]] [[مهدیه]] را در سال ۳۰۳ه‍ بنیاد گذارد و بعد از ۲۴ سال درگذشت<ref>مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزدهم هجری تألیف دارمستتر، ترجمه محسن جهانسوز، تهران، ۱۳۱۷.</ref>.[[متمهدیان]] دیگری نیز در [[اسلام]] [[ظهور]] کرده‌اند که از جمله آنها [[ابوعبدالله]] [[محمد بن تومرت]] (درگذشته در ۵۲۴ ه‍) از [[مدعیان مهدویت]] است که مؤسس سلسله موحدون در [[مغرب]] بود و دیگر [[مهدی سودانی]] است که از سودان دعوی [[مهدویت]] کرد و او را [[متمهدی]] خوانده‌اند که پس از [[فتح]] خرطوم در سال ۱۸۸۵ میلادی در ام درمان درگذشت و دیگر [[میرزا]] [[غلام احمد قادیانی]] (۱۸۷۹-۱۹۰۶ م) است که در [[شهر]] [[قادیان]] [[پنجاب]] [[هند]] [[تولد]] یافت، او می‌‌گفت که [[مهدی منتظر]] و [[مسیح موعود]] است و هر دو در شخص وی [[ظهور]] کرده‌اند و خود را [[حضرت مسیح]] می‌‌خواند. [[غلام]] [[احمد]] در سال ۱۹۰۶ مرد و هنوز [[پیروان]] او در [[هندوستان]] و [[پاکستان]] و [[آفریقا]] و اندونزی بسیارند و مرکز عمده ایشان در [[شهر]] لاهور از بلاد [[پاکستان]] است <ref>دکتر مشکور، تاریخ شیعه و...، ص۱۲۸.</ref>.
از [[شیعیان]] امامی می‌‌توان از [[عبیدالله بن محمد]] (۲۵۹ - ۳۲۲ ه‍) مؤسس [[دولت]] [[فاطمیان]] در [[مغرب]] نام برد که دعوی [[مهدویت]] کرد و [[شهر]] [[مهدیه]] را در سال ۳۰۳ه‍ بنیاد گذارد و بعد از ۲۴ سال درگذشت<ref>مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزدهم هجری تألیف دارمستتر، ترجمه محسن جهانسوز، تهران، ۱۳۱۷.</ref>.[[متمهدیان]] دیگری نیز در [[اسلام]] [[ظهور]] کرده‌اند که از جمله آنها [[ابوعبدالله]] [[محمد بن تومرت]] (درگذشته در ۵۲۴ ه‍) از [[مدعیان مهدویت]] است که مؤسس سلسله موحدون در [[مغرب]] بود و دیگر [[مهدی سودانی]] است که از سودان دعوی [[مهدویت]] کرد و او را [[متمهدی]] خوانده‌اند که پس از [[فتح]] خرطوم در سال ۱۸۸۵ میلادی در ام درمان درگذشت و دیگر [[میرزا]] [[غلام احمد قادیانی]] (۱۸۷۹-۱۹۰۶ م) است که در [[شهر]] [[قادیان]] [[پنجاب]] [[هند]] [[تولد]] یافت، او می‌‌گفت که [[مهدی منتظر]] و [[مسیح موعود]] است و هر دو در شخص وی [[ظهور]] کرده‌اند و خود را [[حضرت مسیح]] می‌‌خواند. [[غلام]] [[احمد]] در سال ۱۹۰۶ مرد و هنوز [[پیروان]] او در [[هندوستان]] و [[پاکستان]] و [[آفریقا]] و اندونزی بسیارند و مرکز عمده ایشان در [[شهر]] لاهور از بلاد [[پاکستان]] است <ref>دکتر مشکور، تاریخ شیعه و...، ص۱۲۸.</ref>.


جمهور [[اهل سنت و جماعت]] [[مهدی]] را در کسی تعیین نکنند بلکه [[مهدی]] را نوعی و مجدّد [[دین اسلام]]، و [[مصلح]] عالم در [[آخرالزمان]] می‌‌دانند<ref>ر،ک. حاج [[میرزا حسین نوری]]، [[نجم الثاقب]]، در احوالات [[امام غائب]]، چاپ [[تهران]].</ref>.
جمهور [[اهل سنت و جماعت]] [[مهدی]] را در کسی تعیین نکنند بلکه [[مهدی]] را نوعی و مجدّد [[دین اسلام]]، و [[مصلح]] عالم در [[آخرالزمان]] می‌‌دانند<ref>ر،ک. حاج [[میرزا حسین نوری]]، [[نجم الثاقب]]، در احوالات [[امام غائب]]، چاپ [[تهران]].</ref>.