پرش به محتوا

منظور از مهدویت نوعی و شخصی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = منظور از [[مهدویت]] نوعی و شخصی چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] /  [[آشنایی با معارف مهدویت]] /  [[کلیاتی از مهدویت]]  
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] /  [[آشنایی با معارف مهدویت]] /  [[کلیاتی از مهدویت]]  
| مدخل اصلی = [[مهدی شخصی و مهدی نوعی]]
| مدخل اصلی = [[مهدی شخصی و مهدی نوعی]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = ۲
| پاسخ‌دهندگان = ۲ پاسخ
}}
}}
'''منظور از [[مهدویت]] نوعی و شخصی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''منظور از [[مهدویت]] نوعی و شخصی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۱۵: خط ۱۲:
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|راست|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|راست|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب‌های ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب‌های ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
* «لفظ [[مهدی]] مفهوم عامی دارد و به کار بردن آن به هر فردی که [[خدا]] او را [[هدایت]] کرده باشد، جایز است. با این مفهوم، همه [[پیامبران]] و [[اوصیا]]{{عم}} [[مهدی]] هستند. حتی به کار بردن این واژه درباره افراد دیگری که در [[مکتب]] آن بزرگواران [[تربیت]] و [[هدایت]] یافته‏‌اند، جایز است. با این حال، روشن است مقصود از [[مهدی]] که بر زبان مبارک [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} جاری شده، یک عنوان خاص و [[لقب]] شخصی معین و عزیز است. [[پیامبر]]{{صل}} به [[ظهور]] او [[بشارت]] داده و [[مسلمانان]] را فراخوانده است که در ردیف [[منتظران]] [[ظهور]] او باشند.
* «لفظ [[مهدی]] مفهوم عامی دارد و به کار بردن آن به هر فردی که [[خدا]] او را [[هدایت]] کرده باشد، جایز است. با این مفهوم، همه [[پیامبران]] و [[اوصیا]] {{عم}} [[مهدی]] هستند. حتی به کار بردن این واژه درباره افراد دیگری که در [[مکتب]] آن بزرگواران [[تربیت]] و [[هدایت]] یافته‏‌اند، جایز است. با این حال، روشن است مقصود از [[مهدی]] که بر زبان مبارک [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} جاری شده، یک عنوان خاص و [[لقب]] شخصی معین و عزیز است. [[پیامبر]] {{صل}} به [[ظهور]] او [[بشارت]] داده و [[مسلمانان]] را فراخوانده است که در ردیف [[منتظران]] [[ظهور]] او باشند.


بر اساس [[اخبار]] معتبر، [[مهدی]] [[لقب]] [[موعود]] [[آخر الزمان]] است که حتی تبار و اوصاف او در [[احادیث]] معتبر مورد اشاره قرار گرفته است. این ویژگی‌‏ها بر هیچ کس، جز [[امام مهدی|امام دوازدهم]] [[فرزند]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} قابل تطبیق نیست.
بر اساس [[اخبار]] معتبر، [[مهدی]] [[لقب]] [[موعود]] [[آخر الزمان]] است که حتی تبار و اوصاف او در [[احادیث]] معتبر مورد اشاره قرار گرفته است. این ویژگی‌‏ها بر هیچ کس، جز [[امام مهدی|امام دوازدهم]] [[فرزند]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} قابل تطبیق نیست.


[[لقب مهدی]] به این معنا "مورد [[هدایت]] [[خدا]] و [[احیاگر]] [[اسلام]] و پرکننده [[جهان]] از عدل‏ وداد و ..." نخستین بار در باره آن حضرت به کار رفت و این، در عصر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} انجام گرفت و [[مهدی]] به عنوان رهایی‌‏بخش، معرفی شد.
[[لقب مهدی]] به این معنا "مورد [[هدایت]] [[خدا]] و [[احیاگر]] [[اسلام]] و پرکننده [[جهان]] از عدل‏ وداد و ..." نخستین بار در باره آن حضرت به کار رفت و این، در عصر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} انجام گرفت و [[مهدی]] به عنوان رهایی‌‏بخش، معرفی شد.


[[مهدی]] به مفهوم نوعی، فردی نامعین است که در زمانی مناسب، زاده خواهد شد و [[جهان]] را پر از [[عدل]] ‏وداد خواهد کرد. این، از هیچ‏یک از [[روایات]] [[نقل]] شده از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} قابل استفاده نیست.
[[مهدی]] به مفهوم نوعی، فردی نامعین است که در زمانی مناسب، زاده خواهد شد و [[جهان]] را پر از [[عدل]] ‏وداد خواهد کرد. این، از هیچ‏یک از [[روایات]] [[نقل]] شده از [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} قابل استفاده نیست.


از نظر منطق و [[برهان]]، "نوعی بودن [[مهدی]]" [[باطل]] و نادرست است؛ چرا که نقض غرض می‌‏شود. مقصود از [[قیام]] او، پرکردن [[جهان]] از عدل‏ وداد است؛ ولی نوعی بودن [[مهدی]]، [[جهان]] را از [[ظلم و ستم]] پر خواهد کرد. در این صورت، هر قدرتمند [[دروغگویی]]، می‏‌تواند ادعا کند [[مهدی]] است و به نام [[عدالت]] ‏گستری، به چپاول [[جهان]] بپردازد. در این صورت وعده‏‌های [[قرآن]] و [[پیامبران]]، [[باطل]] و [[دروغ]] بوده یا [[وجود مهدی]] [[پس از ظهور]]، قابل [[انکار]] و [[تردید]] خواهد بود؛ چون دلیلی برای آن‏که او [[مهدی موعود]] است، وجود ندارد. در [[تاریخ اسلام]]، دیده شده است [[مدعیان مهدویت]]، بسیار آمدند و رفتند؛ اما چه خون‏ها که نریختند؛ چه ظلم‏ها و ستم‏ها که نکردند؛ پس بایستی، [[مهدی]]، شخص معینی باشد که شناختش برای [[مردم]] آسان باشد و اشتباهی در تشخیص او رخ ندهد.
از نظر منطق و [[برهان]]، "نوعی بودن [[مهدی]]" [[باطل]] و نادرست است؛ چرا که نقض غرض می‌‏شود. مقصود از [[قیام]] او، پرکردن [[جهان]] از عدل‏ وداد است؛ ولی نوعی بودن [[مهدی]]، [[جهان]] را از [[ظلم و ستم]] پر خواهد کرد. در این صورت، هر قدرتمند [[دروغگویی]]، می‏‌تواند ادعا کند [[مهدی]] است و به نام [[عدالت]] ‏گستری، به چپاول [[جهان]] بپردازد. در این صورت وعده‏‌های [[قرآن]] و [[پیامبران]]، [[باطل]] و [[دروغ]] بوده یا [[وجود مهدی]] [[پس از ظهور]]، قابل [[انکار]] و [[تردید]] خواهد بود؛ چون دلیلی برای آن‏که او [[مهدی موعود]] است، وجود ندارد. در [[تاریخ اسلام]]، دیده شده است [[مدعیان مهدویت]]، بسیار آمدند و رفتند؛ اما چه خون‏ها که نریختند؛ چه ظلم‏ها و ستم‏ها که نکردند؛ پس بایستی، [[مهدی]]، شخص معینی باشد که شناختش برای [[مردم]] آسان باشد و اشتباهی در تشخیص او رخ ندهد.
خط ۲۹: خط ۲۶:
یکی از [[دانشمندان]] [[شیعه]] در این باره نوشته است: "موضوع [[مهدی]]، نه [[اندیشه]] چشم به راه نشستن کسی است که باید زاده شود و نه یک [[پیشگویی]] است که باید در [[انتظار]] مصداقش ماند؛ بلکه واقعیتی استوار و فردی مشخص است که خود نیز، در [[انتظار]] رسیدن هنگام فعالیتش به سر می‏‌برد. در میان ما- با گوشت و [[خون]] خویش- زندگی می‏‌کند؛ ما را می‏بیند و ما نیز او را می‌‏بینیم "اما نمی‌‏شناسیم‏". در فضای دردها، رنج‏ها و آرزوهای ما است و در [[اندوه]] و شادی ما شریک است ... در [[احادیث]] نیز، پیوسته به [[انتظار فرج]] و درخواست [[ظهور مهدی]]، سفارش شده است، تا [[مؤمنان]] همواره چشم به راه او باشند.
یکی از [[دانشمندان]] [[شیعه]] در این باره نوشته است: "موضوع [[مهدی]]، نه [[اندیشه]] چشم به راه نشستن کسی است که باید زاده شود و نه یک [[پیشگویی]] است که باید در [[انتظار]] مصداقش ماند؛ بلکه واقعیتی استوار و فردی مشخص است که خود نیز، در [[انتظار]] رسیدن هنگام فعالیتش به سر می‏‌برد. در میان ما- با گوشت و [[خون]] خویش- زندگی می‏‌کند؛ ما را می‏بیند و ما نیز او را می‌‏بینیم "اما نمی‌‏شناسیم‏". در فضای دردها، رنج‏ها و آرزوهای ما است و در [[اندوه]] و شادی ما شریک است ... در [[احادیث]] نیز، پیوسته به [[انتظار فرج]] و درخواست [[ظهور مهدی]]، سفارش شده است، تا [[مؤمنان]] همواره چشم به راه او باشند.


این [[تشویق]]، تحقّق همان همبستگی روحی و وابستگی وجدانی [[منتظران]] [[ظهور]] و رهبرشان است. این همبستگی و پیوند پدید نمی‏‌آید، مگر این‏که [[مهدی]] را هم‏اکنون انسانی تجسم یافته بشماریم. تجسّم یافتن [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} تحرک تازه‏‌ای به "[[فکر]] [[انتظار]] [[منجی]]" می‌‏بخشد و آن را از [[توانایی]] و آفرینندگی بیشتری برخوردار می‏‌کند.
این [[تشویق]]، تحقّق همان همبستگی روحی و وابستگی وجدانی [[منتظران]] [[ظهور]] و رهبرشان است. این همبستگی و پیوند پدید نمی‏‌آید، مگر این‏که [[مهدی]] را هم‏اکنون انسانی تجسم یافته بشماریم. تجسّم یافتن [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} تحرک تازه‏‌ای به "[[فکر]] [[انتظار]] [[منجی]]" می‌‏بخشد و آن را از [[توانایی]] و آفرینندگی بیشتری برخوردار می‏‌کند.


گذشته از آن، در انسانی که به طرد ستم‏ها پرداخته و [[رهبر]] [[منتظر]] خود را نیز هم درد، هم [[رنج]]، همسان و وابسته به خویش احساس می‏‌کند و نوعی [[مقاومت]] و [[شکیبایی]] برابر دردهایی که در اثر محرومیت به او رسیده است، ایجاد می‌‏شود<ref> سید محمد باقر صدر، جست‏وجو و گفت‏وگو پیرامون حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۶- ۸.</ref>.
گذشته از آن، در انسانی که به طرد ستم‏ها پرداخته و [[رهبر]] [[منتظر]] خود را نیز هم درد، هم [[رنج]]، همسان و وابسته به خویش احساس می‏‌کند و نوعی [[مقاومت]] و [[شکیبایی]] برابر دردهایی که در اثر محرومیت به او رسیده است، ایجاد می‌‏شود<ref> سید محمد باقر صدر، جست‏وجو و گفت‏وگو پیرامون حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۶- ۸.</ref>.


یکی از [[دانشمندان]] معاصر نیز بحث "[[مهدی]] نوعی" را بر اساس دیدگاه صوفیه چنین شرح کرده است: "صوفیه [[اعتقاد]] به [[ولایت]] [[عامه]] و [[مهدویت نوعیه]] دارند و [[اولیا]] را منحصر به [[دوازده]] [[امام]] نمی‌‏دانند. امروز هم بیشتر [[عقیده]] دارند که پیر آن‏ها در زمان خود، ولی است و هر قطبی، [[منصب ولایت]] دارد. کسانی امثال با [[یزید بسطامی]]، [[منصور حلاج]]، [[محی الدین عربی]]، [[احمد غزالی]] و [[جنید بغدادی]] را "ولی" می‌‏دانند. عجب است که صوفیان [[شیعه]] با این [[عقیده]] که مخالف اساس معتقدات [[شیعه]] است، باز دم از [[تشیع]] و لاف [[محبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} می‏زنند و سایر [[شیعیان]] و [[علمای ربانی]] را اهل ظاهر و قشری و خود را با [[انکار]] ضمنی ولی اللّه المطلق و [[مهدی موعود]] [[جهان]] که بعد از [[امام عسکری]]{{ع}} جز او ولی و [[قطب]] و امامی نیست، اهل معنی و اهل لب و "[[اهل حق]]" می‌‏دانند.
یکی از [[دانشمندان]] معاصر نیز بحث "[[مهدی]] نوعی" را بر اساس دیدگاه صوفیه چنین شرح کرده است: "صوفیه [[اعتقاد]] به [[ولایت]] [[عامه]] و [[مهدویت نوعیه]] دارند و [[اولیا]] را منحصر به [[دوازده]] [[امام]] نمی‌‏دانند. امروز هم بیشتر [[عقیده]] دارند که پیر آن‏ها در زمان خود، ولی است و هر قطبی، [[منصب ولایت]] دارد. کسانی امثال با [[یزید بسطامی]]، [[منصور حلاج]]، [[محی الدین عربی]]، [[احمد غزالی]] و [[جنید بغدادی]] را "ولی" می‌‏دانند. عجب است که صوفیان [[شیعه]] با این [[عقیده]] که مخالف اساس معتقدات [[شیعه]] است، باز دم از [[تشیع]] و لاف [[محبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} می‏زنند و سایر [[شیعیان]] و [[علمای ربانی]] را اهل ظاهر و قشری و خود را با [[انکار]] ضمنی ولی اللّه المطلق و [[مهدی موعود]] [[جهان]] که بعد از [[امام عسکری]] {{ع}} جز او ولی و [[قطب]] و امامی نیست، اهل معنی و اهل لب و "[[اهل حق]]" می‌‏دانند.


بنابراین [[شیعه]] با ردّ این انگاره، فقط به [[مهدی]] شخصی [[معتقد]] است<ref> محمد باقر مجلسی، مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار)، ترجمه علی دوانی، ص ۳۴۰، پاورقی</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۳۴ - ۴۳۷.</ref>.
بنابراین [[شیعه]] با ردّ این انگاره، فقط به [[مهدی]] شخصی [[معتقد]] است<ref> محمد باقر مجلسی، مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار)، ترجمه علی دوانی، ص ۳۴۰، پاورقی</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۳۴ - ۴۳۷.</ref>.
خط ۷۳: خط ۷۰:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در این‌باره گفته است:


«در روایتی از [[امام حسین]]{{ع}} [[نقل]] شده است که فرمود: "ما [[دوازده مهدی]] داریم اول آنها امیرالمؤمنین علی بن [[ابی‌طالب]]{{ع}} و آخر آنها نهمین فرزند من است، او امامی است که [[قیام]] به [[حق]] می‌‌نماید [[خداوند]] [[زمین]] را پس از آن‌که مرده باشد، به وسیله او زنده می‌‌کند و هم به وسیله او [[دین حق]] را بر همه [[ادیان]] غالب می‌‌گرداند، هرچند [[مشرکان]] نخواهند...."<ref>{{متن حدیث|مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ يُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِّ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ...}}؛ کمال الدین، به نقل از بحار، ج۵۱، ص۱۳۲.</ref>.
«در روایتی از [[امام حسین]] {{ع}} [[نقل]] شده است که فرمود: "ما [[دوازده مهدی]] داریم اول آنها امیرالمؤمنین علی بن [[ابی‌طالب]] {{ع}} و آخر آنها نهمین فرزند من است، او امامی است که [[قیام]] به [[حق]] می‌‌نماید [[خداوند]] [[زمین]] را پس از آن‌که مرده باشد، به وسیله او زنده می‌‌کند و هم به وسیله او [[دین حق]] را بر همه [[ادیان]] غالب می‌‌گرداند، هرچند [[مشرکان]] نخواهند...."<ref>{{متن حدیث|مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ يُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِّ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ...}}؛ کمال الدین، به نقل از بحار، ج۵۱، ص۱۳۲.</ref>.


ولی واژه [[مهدی]] در مفهوم [[نجات‌بخش]] آن، عنوان خاص [[امام دوازدهم]] [[شیعه]] است که در [[آخرالزمان]] [[ظهور]] خواهد کرد و در اصطلاح [[شرع]] اطلاق [[مهدی]] به این مفهوم به هیچ‌کس جز [[امام غائب]] صحیح نیست و حتی اطلاق آن به سایر [[امامان]] نیز درست نمی‌باشد. و گاهی می‌‌شد افرادی درباره یکی از [[امامان]] احتمال [[مهدویت]] می‌‌دادند، ولی او این ادعا را با [[دلیل]] و [[برهان]] رد می‌کرد و می‌‌فرمود: من [[مهدی]] نیستم. و از این عنوان نیز مانند هر [[حقیقت]] دیگر در طول [[تاریخ]] سوءاستفاده فراوان شده و هر موقع در میان [[ملت‌ها]] [[ظلم و ستم]] زیاد شده و [[انگیزه]] روی‌کردن [[مردم]] به [[مهدی]] شدت یافته، مدعیان ایفای نقشی چنین بزرگ نیز پدید آمده است!
ولی واژه [[مهدی]] در مفهوم [[نجات‌بخش]] آن، عنوان خاص [[امام دوازدهم]] [[شیعه]] است که در [[آخرالزمان]] [[ظهور]] خواهد کرد و در اصطلاح [[شرع]] اطلاق [[مهدی]] به این مفهوم به هیچ‌کس جز [[امام غائب]] صحیح نیست و حتی اطلاق آن به سایر [[امامان]] نیز درست نمی‌باشد. و گاهی می‌‌شد افرادی درباره یکی از [[امامان]] احتمال [[مهدویت]] می‌‌دادند، ولی او این ادعا را با [[دلیل]] و [[برهان]] رد می‌کرد و می‌‌فرمود: من [[مهدی]] نیستم. و از این عنوان نیز مانند هر [[حقیقت]] دیگر در طول [[تاریخ]] سوءاستفاده فراوان شده و هر موقع در میان [[ملت‌ها]] [[ظلم و ستم]] زیاد شده و [[انگیزه]] روی‌کردن [[مردم]] به [[مهدی]] شدت یافته، مدعیان ایفای نقشی چنین بزرگ نیز پدید آمده است!
غیر از [[کیسانیه]]، [[زیدیه]] نیز واژه [[مهدی]] را در مفهوم [[نجات‌بخش]] انتهای [[تاریخ]]، در مورد [[رهبران]] خود که علیه [[عباسیان]] [[قیام مسلحانه]] کردند، همچون [[محمد نفس زکیه]] (متوفی ۱۴۵ ه‍) [[محمد بن [[جعفر صادق]]{{ع}} (متوفی ۲۰۳ ه‍) و [[محمد بن قاسم الطالقان]] که در سال ۲۱۹ه‍ ناپدید شد، به کار بردند <ref>مقاتل الطالبیین، ص۳۵۹؛ فرق الشیعه، ص۵۴.</ref>.
غیر از [[کیسانیه]]، [[زیدیه]] نیز واژه [[مهدی]] را در مفهوم [[نجات‌بخش]] انتهای [[تاریخ]]، در مورد [[رهبران]] خود که علیه [[عباسیان]] [[قیام مسلحانه]] کردند، همچون [[محمد نفس زکیه]] (متوفی ۱۴۵ ه‍) [[محمد بن [[جعفر صادق]] {{ع}} (متوفی ۲۰۳ ه‍) و [[محمد بن قاسم الطالقان]] که در سال ۲۱۹ه‍ ناپدید شد، به کار بردند <ref>مقاتل الطالبیین، ص۳۵۹؛ فرق الشیعه، ص۵۴.</ref>.


[[مهدی]] در اصطلاح [[مسلمانان]] به معنی شخصی است که در [[آخرالزمان]] [[ظهور]] خواهد کرد چنان‌که در [[حدیث]] آمده: "[[زمین]] بی‌داد و [[ستم]] گرفته را، پر از [[عدل و داد]] خواهد کرد"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً بَعدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}</ref>  
[[مهدی]] در اصطلاح [[مسلمانان]] به معنی شخصی است که در [[آخرالزمان]] [[ظهور]] خواهد کرد چنان‌که در [[حدیث]] آمده: "[[زمین]] بی‌داد و [[ستم]] گرفته را، پر از [[عدل و داد]] خواهد کرد"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً بَعدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}</ref>  
از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده: "ولو یک روز هم از [[عمر]] [[دنیا]] باقی باشد، [[خداوند]] مردی را از [[اهل‌بیت]] من برمی‌انگیزد و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌‌کند بعد از آن‌که از [[ظلم و جور]] پرشده باشد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ إِلَّا يَوْمٌ لَبَعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً}}؛ صحیح ابوداود، ج۲، ص۳۰۷؛ البیان، یوسف گنجی، ص۹۳.</ref>. و نیز [[نقل]] شده: "اگر تنها یک روز از [[عمر]] [[دنیا]] باقی بماند، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی می‌‌کند تا اینکه از [[اهل‌بیت]] من مردی که نامش همنام من است، برمی‌انگیزد [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر می‌کند بعد از آن‌که از [[ظلم و ستم]] پر شده باشد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ فِيهِ رَجُلًا مِنِّي أَوْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمُ أَبِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ کتاب التاج، ج۵، ص۳۴۱.</ref>.
از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[روایت]] شده: "ولو یک روز هم از [[عمر]] [[دنیا]] باقی باشد، [[خداوند]] مردی را از [[اهل‌بیت]] من برمی‌انگیزد و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌‌کند بعد از آن‌که از [[ظلم و جور]] پرشده باشد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدَّهْرِ إِلَّا يَوْمٌ لَبَعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً}}؛ صحیح ابوداود، ج۲، ص۳۰۷؛ البیان، یوسف گنجی، ص۹۳.</ref>. و نیز [[نقل]] شده: "اگر تنها یک روز از [[عمر]] [[دنیا]] باقی بماند، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی می‌‌کند تا اینکه از [[اهل‌بیت]] من مردی که نامش همنام من است، برمی‌انگیزد [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر می‌کند بعد از آن‌که از [[ظلم و ستم]] پر شده باشد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ فِيهِ رَجُلًا مِنِّي أَوْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ اسْمُ أَبِيهِ اسْمُ أَبِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ کتاب التاج، ج۵، ص۳۴۱.</ref>.


بنابراین [[مهدی موعود]] و [[امام زمان]] شخصی است، نه نوعی، و اینکه این واژه را در [[روایت]] فوق [[ابراهیم]] در مورد برادرش [[نفس زکیه]] به کار برده، دور از [[حقیقت]] است و یک نوع سوءاستفاده از عنوان [[مهدی موعود]] است. متأسفانه از این عنوان در طول [[تاریخ]] سوءاستفاده فراوان شده و [[مدعیان مهدویت]] بسیار بوده‌اند!
بنابراین [[مهدی موعود]] و [[امام زمان]] شخصی است، نه نوعی، و اینکه این واژه را در [[روایت]] فوق [[ابراهیم]] در مورد برادرش [[نفس زکیه]] به کار برده، دور از [[حقیقت]] است و یک نوع سوءاستفاده از عنوان [[مهدی موعود]] است. متأسفانه از این عنوان در طول [[تاریخ]] سوءاستفاده فراوان شده و [[مدعیان مهدویت]] بسیار بوده‌اند!
خط ۹۳: خط ۹۰:
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
*«اگر چه [[اعتقاد]] به [[مهدویت]]، یک [[اندیشه]] عام اسلامی و فرامذهبی است، اما باید توجه داشت که در حوزه درون دینی و میان تقریر‌های گوناگون [[پیروان]] نحله‌ها و [[مذاهب اسلامی]]، تنها [[شیعه]]، [[تفسیر]] جامعی از ایده [[مهدویت]] ارائه کرده است. در حالی که [[اکثریت]] [[اهل سنت]] به "[[مهدی]] نوعی" غیر موجود که بعداً متولد خواهد شد [[معتقد]] می‌باشند، [[شیعه]] به "[[مهدویت]] شخصی" یعنی امامی حی و حاضر با خصوصیات مشخص شناسنامه‌ای [[اعتقاد]] دارند و این، یکی از ویژگی‌های مهم دیدگاه [[شیعه]] [[امامیه][نسبت به سایر فرق اسلامی است که سبب بالندگی آن شده است. از نظر [[شیعه]]، [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} که [[آیات]] [[قرآن]] و [[احادیث متواتر]]، [[ظهور]] او را [[بشارت]] داده است، فردی شناخته شده و معین است و هم اکنون نیز در میان ما حضور بالفعل اما غائبانه دارد. نام مبارکش، هم نام جدش [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} است و پدرش [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} مادربزرگوارش حضرت "[[نرگس]] {{س}}" و در پانزدهم [[شعبان]] سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر [[سامرا]] متولد شده است<ref>خصوصیات فردی و نسبی حضرت مهدی {{ع}} در منابع معتبر روایی شیعی، نظیر الکافی، الغیبة، نعمانی و طوسی، کمال الدین و... ذکر شده است.</ref>. از دوران کودکی تا سال ۳۲۹ هجری قمری بنا به مصالحی دوره [[غیبت صغری]] را سپری نموده و از آن زمان تاکنون در دوره [[غیبت کبری]] به سر می‌برد و از آن روز تاکنون، عموم [[انسان‌ها]]، خصوصاً [[جهان تشیع]] در [[انتظار]] به پایان رسیدن این ارتباط نامحسوس و صدور [[فرمان]] [[ظهور]] آن حضرت از سوی [[خداوند]] بسر می‌برند تا او بیاید و [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] را [[اصلاح]] و [[قسط]] و [[عدل]] را [[حاکم]] سازد. این دیدگاه [[شیعی]]، بر قطعی بودن ولادت [[امام مهدی]] {{ع}} برپایه مدارک تاریخی و [[دلایل]] قطعی استوار است. وجود [[دلایل]] و مدارک متقن تاریخی و روایی که بر مشخصات نسبی و شخصی [[امام مهدی]] {{ع}} و [[تاریخ]] و محل ولادت ایشان تصریح دارند و در منابع معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده‌اند، موجب شده است که بسیاری از چهره‌های علمی [[اهل سنت]] نیز با [[شیعیان]] هم [[عقیده]] شوند و نسبت به این موضوع اذعان و اعتراف نمایند و بلکه کتاب‌های ارزشمند و مستقلی را نیز در این مورد به نگارش در آورند<ref>ر.ک: خورشید مغرب، ص ۱۸.</ref>. نگاه واقع گرایانه [[اندیشه شیعی]] به موضوع [[مهدویت]] و تفاوت آن با قرائت خنثی و غیر کاربردی نوع علمای [[اهل سنت]] که عنوان "[[مهدی]]" را صرفاً یک نام برای فردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} می‌دانند که در آینده نامعلوم، از پدر و مادری ناشناخته و در زمان و مکانی نامشخص متولد خواهد شد سبب [[پویایی]] [[تفکر شیعی]] و ژرف نگری آن در [[تفسیر]] آموزه‌های کلیدی [[قرآن]] نظیر مسأله [[مهدویت]] شده است. ظرفیت‌های ذاتی [[تفکر شیعی]] و پیوند آن با [[مهدویت]] اسلامی سبب شده است که خاستگاه اصلی فرجام‌شناسی اسلامی، تنها در [[اندیشه شیعی]] تبلور یابد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۴۲ - ۴۴.</ref>.
*«اگر چه [[اعتقاد]] به [[مهدویت]]، یک [[اندیشه]] عام اسلامی و فرامذهبی است، اما باید توجه داشت که در حوزه درون دینی و میان تقریر‌های گوناگون [[پیروان]] نحله‌ها و [[مذاهب اسلامی]]، تنها [[شیعه]]، [[تفسیر]] جامعی از ایده [[مهدویت]] ارائه کرده است. در حالی که [[اکثریت]] [[اهل سنت]] به "[[مهدی]] نوعی" غیر موجود که بعداً متولد خواهد شد [[معتقد]] می‌باشند، [[شیعه]] به "[[مهدویت]] شخصی" یعنی امامی حی و حاضر با خصوصیات مشخص شناسنامه‌ای [[اعتقاد]] دارند و این، یکی از ویژگی‌های مهم دیدگاه [[شیعه]] [[امامیه][نسبت به سایر فرق اسلامی است که سبب بالندگی آن شده است. از نظر [[شیعه]]، [[امام مهدی|مهدی موعود]] {{ع}} که [[آیات]] [[قرآن]] و [[احادیث متواتر]]، [[ظهور]] او را [[بشارت]] داده است، فردی شناخته شده و معین است و هم اکنون نیز در میان ما حضور بالفعل اما غائبانه دارد. نام مبارکش، هم نام جدش [[پیامبر خاتم|رسول الله]] {{صل}} است و پدرش [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} مادربزرگوارش حضرت "[[نرگس]] {{س}}" و در پانزدهم [[شعبان]] سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر [[سامرا]] متولد شده است<ref>خصوصیات فردی و نسبی حضرت مهدی {{ع}} در منابع معتبر روایی شیعی، نظیر الکافی، الغیبة، نعمانی و طوسی، کمال الدین و... ذکر شده است.</ref>. از دوران کودکی تا سال ۳۲۹ هجری قمری بنا به مصالحی دوره [[غیبت صغری]] را سپری نموده و از آن زمان تاکنون در دوره [[غیبت کبری]] به سر می‌برد و از آن روز تاکنون، عموم [[انسان‌ها]]، خصوصاً [[جهان تشیع]] در [[انتظار]] به پایان رسیدن این ارتباط نامحسوس و صدور [[فرمان]] [[ظهور]] آن حضرت از سوی [[خداوند]] بسر می‌برند تا او بیاید و [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] را [[اصلاح]] و [[قسط]] و [[عدل]] را [[حاکم]] سازد. این دیدگاه [[شیعی]]، بر قطعی بودن ولادت [[امام مهدی]] {{ع}} برپایه مدارک تاریخی و [[دلایل]] قطعی استوار است. وجود [[دلایل]] و مدارک متقن تاریخی و روایی که بر مشخصات نسبی و شخصی [[امام مهدی]] {{ع}} و [[تاریخ]] و محل ولادت ایشان تصریح دارند و در منابع معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده‌اند، موجب شده است که بسیاری از چهره‌های علمی [[اهل سنت]] نیز با [[شیعیان]] هم [[عقیده]] شوند و نسبت به این موضوع اذعان و اعتراف نمایند و بلکه کتاب‌های ارزشمند و مستقلی را نیز در این مورد به نگارش در آورند<ref>ر.ک: خورشید مغرب، ص ۱۸.</ref>. نگاه واقع گرایانه [[اندیشه شیعی]] به موضوع [[مهدویت]] و تفاوت آن با قرائت خنثی و غیر کاربردی نوع علمای [[اهل سنت]] که عنوان "[[مهدی]]" را صرفاً یک نام برای فردی از دودمان [[پیامبر]] {{صل}} می‌دانند که در آینده نامعلوم، از پدر و مادری ناشناخته و در زمان و مکانی نامشخص متولد خواهد شد سبب [[پویایی]] [[تفکر شیعی]] و ژرف نگری آن در [[تفسیر]] آموزه‌های کلیدی [[قرآن]] نظیر مسأله [[مهدویت]] شده است. ظرفیت‌های ذاتی [[تفکر شیعی]] و پیوند آن با [[مهدویت]] اسلامی سبب شده است که خاستگاه اصلی فرجام‌شناسی اسلامی، تنها در [[اندیشه شیعی]] تبلور یابد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۴۲ - ۴۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۶: خط ۱۰۳:
}}
}}


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان کلیاتی از مهدویت}}
{{پرسمان کلیاتی از مهدویت}}


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش