توقیع به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۳، بخش دوم
جز (جایگزینی متن - '== منبعشناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی مهدویت؛↵* مقالهشناسی مهدویت؛↵* پایاننامهشناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}' به '') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت صغری]] / [[توقیعات امام مهدی]] | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[عصر غیبت صغری]] / [[توقیعات امام مهدی]] | ||
| مدخل اصلی = [[توقیع امام مهدی]] | | مدخل اصلی = [[توقیع امام مهدی]] | ||
| مدخل وابسته = | | مدخل وابسته = | ||
| | | تعداد پاسخ = ۶ | ||
}} | }} | ||
'''[[توقیع]] به چه معناست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''[[توقیع]] به چه معناست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۳: | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«[[توقیعات]] به معنای دستنگاشتههای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در [[غیبت]] صغراست. [[توقیع]] در لغت، به معنای [[نامه]] را نشان کردن و نوشتن عبارتی در ذیل [[نامه]] و نوشته است؛ همچنین پاسخهای نوشته شده بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهای نوشتاری که از ایشان میشود<ref> علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵</ref>. | *«[[توقیعات]] به معنای دستنگاشتههای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در [[غیبت]] صغراست. [[توقیع]] در لغت، به معنای [[نامه]] را نشان کردن و نوشتن عبارتی در ذیل [[نامه]] و نوشته است؛ همچنین پاسخهای نوشته شده بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهای نوشتاری که از ایشان میشود<ref> علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵</ref>. | ||
از بررسی نوشتههای تاریخی به دست میآید، از زمانهای دور بین [[حاکمان]] و [[فرمانروایان]]، [[توقیعنویسی]] رواج داشته و موارد فراوانی از [[توقیعات]] آنها در متنهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در [[منابع روایی]]، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز [[سخن]] از [[توقیع]] به چشم میخورد. [[توقیع]] در این کتابها به طور عمده، به قسمتی از نوشتههای [[پیشوایان]] دینی{{عم}} اطلاق شده است که برای [[پیروان]] خود نوشتهاند. | از بررسی نوشتههای تاریخی به دست میآید، از زمانهای دور بین [[حاکمان]] و [[فرمانروایان]]، [[توقیعنویسی]] رواج داشته و موارد فراوانی از [[توقیعات]] آنها در متنهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در [[منابع روایی]]، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز [[سخن]] از [[توقیع]] به چشم میخورد. [[توقیع]] در این کتابها به طور عمده، به قسمتی از نوشتههای [[پیشوایان]] دینی {{عم}} اطلاق شده است که برای [[پیروان]] خود نوشتهاند. | ||
امروزه به سبب کاربرد بیشتر [[توقیعات]] در منابع [[مهدویت]]، هنگامی که [[سخن]] از "[[توقیع]]" به میان میآید، ذهن به [[توقیعات]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} منصرف میشود؛ اما از [[امامان]] دیگر{{عم}} نیز نوشتههایی با عنوان [[توقیع]] صادر شده است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶</ref>. | امروزه به سبب کاربرد بیشتر [[توقیعات]] در منابع [[مهدویت]]، هنگامی که [[سخن]] از "[[توقیع]]" به میان میآید، ذهن به [[توقیعات]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} منصرف میشود؛ اما از [[امامان]] دیگر {{عم}} نیز نوشتههایی با عنوان [[توقیع]] صادر شده است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۳۶</ref>. | ||
درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، [[آگاهی]] روشنی در دست نیست؛ اما بدون [[شک]]، بسیاری از این [[توقیعات]]، به گونهای غیر متعارف صادر شده است؛ به گونهای که میتوان گفت: صدور آنها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است. برای نمونه، میتوان به حکایتی در اینباره اشاره کرد: | درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، [[آگاهی]] روشنی در دست نیست؛ اما بدون [[شک]]، بسیاری از این [[توقیعات]]، به گونهای غیر متعارف صادر شده است؛ به گونهای که میتوان گفت: صدور آنها به نحو عادی و از شخص معمولی صورت نگرفته است. برای نمونه، میتوان به حکایتی در اینباره اشاره کرد: | ||
[[محمد بن فضل موصلی]]، یکی از [[شیعیان]] بود که [[نیابت]] [[حسین بن روح]] را قبول نداشت. روزی هنگام بحث با یکی از دوستانش [[حسن بن علی وجنا]] و بنا به پیشنهاد او، در صدد آزمودن [[نایب]] [[امام]] برآمدند. آنان بر مطلبی محرمانه توافق کردند. [[حسن بن علی وجنا]] کاغذی از دفتر موصلی جدا کرد و قلمی تراشید. سپس با قلم بدون مرکب، مطالبی را بر آن نوشت و آن کاغذ سفید را [[مهر]] کرد و به وسیله خدمتکار نزد [[حسین بن روح]] فرستاد. ظهر همان روز در حالی که [[محمد بن فضل]] مشغول غذا خوردن بود، پاسخنامه آمد که دقیقاً در همان برگه فرستاده شده، پاسخها با مرکب نوشته شده بود. [[محمد بن فضل]]، در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، همراه [[حسن بن وجنا]] به محضر [[حسین بن روح]] وارد شد و از وی به سبب گمان نادرست خود عذرخواهی کرد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۲۶۴</ref>. | [[محمد بن فضل موصلی]]، یکی از [[شیعیان]] بود که [[نیابت]] [[حسین بن روح]] را قبول نداشت. روزی هنگام بحث با یکی از دوستانش [[حسن بن علی وجنا]] و بنا به پیشنهاد او، در صدد آزمودن [[نایب]] [[امام]] برآمدند. آنان بر مطلبی محرمانه توافق کردند. [[حسن بن علی وجنا]] کاغذی از دفتر موصلی جدا کرد و قلمی تراشید. سپس با قلم بدون مرکب، مطالبی را بر آن نوشت و آن کاغذ سفید را [[مهر]] کرد و به وسیله خدمتکار نزد [[حسین بن روح]] فرستاد. ظهر همان روز در حالی که [[محمد بن فضل]] مشغول غذا خوردن بود، پاسخنامه آمد که دقیقاً در همان برگه فرستاده شده، پاسخها با مرکب نوشته شده بود. [[محمد بن فضل]]، در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، همراه [[حسن بن وجنا]] به محضر [[حسین بن روح]] وارد شد و از وی به سبب گمان نادرست خود عذرخواهی کرد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۲۶۴</ref>. | ||
افزون بر کرامتهای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در صادر شدن [[توقیعات]] که به یک نمونه آن اشاره شد، در متن [[توقیعات]] نیز موارد فراوانی از [[کرامت]] به چشم میخورد که بیشتر به صورت آگاهیبخشی غیبی، از حوادث آینده، اتفاقات پنهانی، شفای بیماران و مانند آن میباشد. | افزون بر کرامتهای [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در صادر شدن [[توقیعات]] که به یک نمونه آن اشاره شد، در متن [[توقیعات]] نیز موارد فراوانی از [[کرامت]] به چشم میخورد که بیشتر به صورت آگاهیبخشی غیبی، از حوادث آینده، اتفاقات پنهانی، شفای بیماران و مانند آن میباشد. | ||
یک نمونه از این [[توقیعات]]، آنگاه صادر شد که درباره وکلا و نمایندگان حضرت، نزد [[خلیفه]] وقت، بدگویی شده بود. [[خلیفه]]، برای شناسایی و دستگیری آنان، [[دستور]] داد افراد ناشناسی را همراه پول نزد وکلا به جاسوسی بفرستند. اگر کسی از آنها چیزی پذیرفت، او را دستگیر کنند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در توقیعی خطاب به همه وکیلها، دستوری فرمود از هیچ کس و تحت هیچ شرایطی چیزی نپذیرند و خود را بیاطلاع نشان دهند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۰</ref>. | یک نمونه از این [[توقیعات]]، آنگاه صادر شد که درباره وکلا و نمایندگان حضرت، نزد [[خلیفه]] وقت، بدگویی شده بود. [[خلیفه]]، برای شناسایی و دستگیری آنان، [[دستور]] داد افراد ناشناسی را همراه پول نزد وکلا به جاسوسی بفرستند. اگر کسی از آنها چیزی پذیرفت، او را دستگیر کنند. [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در توقیعی خطاب به همه وکیلها، دستوری فرمود از هیچ کس و تحت هیچ شرایطی چیزی نپذیرند و خود را بیاطلاع نشان دهند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۰</ref>. | ||
در ماجرای دیگری [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، با صدور توقیعی، [[شیعیان]] را از [[زیارت کربلا]] و [[کاظمین]] بر حذر داشت. پس از چند ماه، دانسته شد [[خلیفه]] در آن موقع، [[دستور]] داده بود هرکس به [[زیارت]] رود، در کمینش باشند و او را دستگیر کنند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۱</ref>. ناگفته نگذرم که بخش مهمی از [[توقیعات]] به خط آن حضرت بوده است. | در ماجرای دیگری [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، با صدور توقیعی، [[شیعیان]] را از [[زیارت کربلا]] و [[کاظمین]] بر حذر داشت. پس از چند ماه، دانسته شد [[خلیفه]] در آن موقع، [[دستور]] داده بود هرکس به [[زیارت]] رود، در کمینش باشند و او را دستگیر کنند<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۵، ح ۳۱</ref>. ناگفته نگذرم که بخش مهمی از [[توقیعات]] به خط آن حضرت بوده است. | ||
[[شیخ طوسی]] به [[نقل]] از [[راوی]] یک [[توقیع]]، این جمله را در کتاب خود اینگونه [[نقل]] کرده است که در پاسخ نوشته آنان، به خط [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وارد شده است که: به نام [[خداوند]] بخشنده مهربان؛ [[خداوند]] ما و شما را از [[گمراهی]] و فتنهها [[سلامت]] بخشد و به ما و شما [[روح]] [[یقین]] عطا کند و ما و شما را از [[عاقبت]] بد پناه دهد!<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵</ref>. | [[شیخ طوسی]] به [[نقل]] از [[راوی]] یک [[توقیع]]، این جمله را در کتاب خود اینگونه [[نقل]] کرده است که در پاسخ نوشته آنان، به خط [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} وارد شده است که: به نام [[خداوند]] بخشنده مهربان؛ [[خداوند]] ما و شما را از [[گمراهی]] و فتنهها [[سلامت]] بخشد و به ما و شما [[روح]] [[یقین]] عطا کند و ما و شما را از [[عاقبت]] بد پناه دهد!<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵</ref>. | ||
[[شیخ صدوق]]؛ [[نقل]] کرده است، [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: "توقیعی به خطی که ما آن را میشناختیم، خارج شد"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۱۶۰، ح ۳</ref>. وی همچنین [[نقل]] کرده است؛ [[اسحاق بن یعقوب]] گوید: از [[محمد بن عثمان عمری]] خواهش کردم پاسخ نامهای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در [[توقیع]] به خط مولایمان [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شده بود: اما آنچه درباره آن پرسیدی - که خدایت [[هدایت]] کند و پایدارت بدارد!- راجع به امر منکران من از [[خاندان]] و عموزادگان خودم؛ بدان که میان [[خدا]] و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه [[فرزند]] [[حضرت نوح]]{{ع}} است. اما راه عمویم [[جعفر]] و فرزندانش، راه برادران [[یوسف]] است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۱۶۰، ح ۴</ref>. | [[شیخ صدوق]]؛ [[نقل]] کرده است، [[محمد بن عثمان عمری]] میگوید: "توقیعی به خطی که ما آن را میشناختیم، خارج شد"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۱۶۰، ح ۳</ref>. وی همچنین [[نقل]] کرده است؛ [[اسحاق بن یعقوب]] گوید: از [[محمد بن عثمان عمری]] خواهش کردم پاسخ نامهای را که در آن از مسایل مشکلی پرسش کرده بودم، به من برساند. پس در [[توقیع]] به خط مولایمان [[امام مهدی|صاحب الزّمان]] {{ع}} وارد شده بود: اما آنچه درباره آن پرسیدی - که خدایت [[هدایت]] کند و پایدارت بدارد!- راجع به امر منکران من از [[خاندان]] و عموزادگان خودم؛ بدان که میان [[خدا]] و کسی خویشاوندی نیست و هرکس مرا منکر باشد، از من نیست و راه او راه [[فرزند]] [[حضرت نوح]] {{ع}} است. اما راه عمویم [[جعفر]] و فرزندانش، راه برادران [[یوسف]] است<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۱۶۰، ح ۴</ref>. | ||
عبارتهای یاد شده بیانگر این است که بزرگان از [[محدثین]]، [[اطمینان]] داشتهاند همه [[توقیعات]] یا بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. این [[توقیعات]]، به وسیله [[نواب خاص]] در [[دوران غیبت]] صغرا، برای افراد صادر میشد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکانپذیر بود؛ به صورتی که حتی وکیلهای آن حضرت، نامههای خود و دیگران را نزد [[نایب]] [[امام]] میفرستادند و از ایشان پاسخ دریافت میکردند. به طور اساسی، [[فلسفه]] [[نیابت خاص]] نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هرکس میتوانست به [[شرف]] گرفتن [[توقیع]] نایل آید، دیگر نیازی به [[نایب خاص]] نبود. | عبارتهای یاد شده بیانگر این است که بزرگان از [[محدثین]]، [[اطمینان]] داشتهاند همه [[توقیعات]] یا بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. این [[توقیعات]]، به وسیله [[نواب خاص]] در [[دوران غیبت]] صغرا، برای افراد صادر میشد و ارتباط نوشتاری با حضرت، فقط از راه آنان امکانپذیر بود؛ به صورتی که حتی وکیلهای آن حضرت، نامههای خود و دیگران را نزد [[نایب]] [[امام]] میفرستادند و از ایشان پاسخ دریافت میکردند. به طور اساسی، [[فلسفه]] [[نیابت خاص]] نیز همین است؛ وگرنه چنانچه هرکس میتوانست به [[شرف]] گرفتن [[توقیع]] نایل آید، دیگر نیازی به [[نایب خاص]] نبود. | ||
یادآوری این نکته لازم است که بیشتر [[دانشمندان]] [[شیعه]] بر این باورند که [[توقیعات]] صادر شده از [[ناحیه]] [[امام|صاحب الامر]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] رسیده است. | یادآوری این نکته لازم است که بیشتر [[دانشمندان]] [[شیعه]] بر این باورند که [[توقیعات]] صادر شده از [[ناحیه]] [[امام|صاحب الامر]] {{ع}} به [[شیخ مفید]] رسیده است. | ||
این [[توقیعات]] برای نخستین بار، به وسیله [[ابو منصور طبرسی]]، بدون [[سند]]، افزون بر یک صد سال پس از درگذشت [[شیخ مفید]]، در کتاب [[الاحتجاج]] [[نقل]] شده است. آنگاه شاگرد وی، [[ابنشهرآشوب]] به آن اشاره کرده و [[ابن بطریق]] شاگرد [[ابن شهرآشوب]] آنها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامهها به وسیله شخص مورد اعتمادی به [[شیخ مفید]] میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷</ref>. | این [[توقیعات]] برای نخستین بار، به وسیله [[ابو منصور طبرسی]]، بدون [[سند]]، افزون بر یک صد سال پس از درگذشت [[شیخ مفید]]، در کتاب [[الاحتجاج]] [[نقل]] شده است. آنگاه شاگرد وی، [[ابنشهرآشوب]] به آن اشاره کرده و [[ابن بطریق]] شاگرد [[ابن شهرآشوب]] آنها را مطرح کرده است. در آن کتاب گفته شده: این نامهها به وسیله شخص مورد اعتمادی به [[شیخ مفید]] میرسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است<ref> شیخ طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۹۷</ref>. | ||
برخی در نوشتهها [[تردید]] کردهاند که: شاگردان [[شیخ مفید]]، از جمله آنها: [[سید مرتضی]]، [[ابن ادریس]]، [[نجاشی]]، [[شیخ طوسی]]<ref> وی در کتاب الغیبة به صورت مفصل به توقیعات پرداخته است</ref>، [[ابو یعلی جعفری]]، [[ابو الفتح کراجکی]]، [[سلار بن عبد العزیز دیلمی]] و...- با این که نگارشهای فراوانی داشته و بیشتر شرح حالنویس بودهاند - هرگز به این [[توقیعات]] اشاره نکردهاند<ref> ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی{{ع}}، ص ۹۸</ref>؛ در حالی که اگر چنین سخنانی به [[شیخ مفید]] رسیده بود، با توجه به اهمیت شایان آن، به طور حتم، شاگردان او، [[نقل]] میکردند<ref> ر. ک: نجم الدین طبسی، سفارت و نیابت خاصه، فصلنامه انتظار، ش ۱۸، ص ۱۵۲</ref>. افزون بر آن، خود [[شیخ مفید]] نیز در آثار فراوان خود، هیچ اشارهای به این نامهها نکرده است<ref> یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ بهشمار میآید؛ اما نفی آن، هرگز چیزی از مقام بلند آن شخصیت بزرگ اسلامی نمیکاهد؛ چه این که دانشمندان بزرگی از علمای شیعه هستند که هرگز رسیدن نامه از حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه الشریف برای آنها ادعا نشده است</ref>. | برخی در نوشتهها [[تردید]] کردهاند که: شاگردان [[شیخ مفید]]، از جمله آنها: [[سید مرتضی]]، [[ابن ادریس]]، [[نجاشی]]، [[شیخ طوسی]]<ref> وی در کتاب الغیبة به صورت مفصل به توقیعات پرداخته است</ref>، [[ابو یعلی جعفری]]، [[ابو الفتح کراجکی]]، [[سلار بن عبد العزیز دیلمی]] و...- با این که نگارشهای فراوانی داشته و بیشتر شرح حالنویس بودهاند - هرگز به این [[توقیعات]] اشاره نکردهاند<ref> ر.ک: گروهی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی {{ع}}، ص ۹۸</ref>؛ در حالی که اگر چنین سخنانی به [[شیخ مفید]] رسیده بود، با توجه به اهمیت شایان آن، به طور حتم، شاگردان او، [[نقل]] میکردند<ref> ر. ک: نجم الدین طبسی، سفارت و نیابت خاصه، فصلنامه انتظار، ش ۱۸، ص ۱۵۲</ref>. افزون بر آن، خود [[شیخ مفید]] نیز در آثار فراوان خود، هیچ اشارهای به این نامهها نکرده است<ref> یادآوری این مطلب ضروری است که اثبات نامه حضرت برای شیخ مفید، فضل بزرگی برای شیخ بهشمار میآید؛ اما نفی آن، هرگز چیزی از مقام بلند آن شخصیت بزرگ اسلامی نمیکاهد؛ چه این که دانشمندان بزرگی از علمای شیعه هستند که هرگز رسیدن نامه از حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه الشریف برای آنها ادعا نشده است</ref>. | ||
ناگفته نماند پیشبینی این [[توقیعات]] از حوادث آینده [[دلیل]] بر درستی آن نخواهد بود؛ زیرا آنچه به دست ما رسیده است پس از حوادث بوده که امکان [[جعل]] آنها وجود دارد. | ناگفته نماند پیشبینی این [[توقیعات]] از حوادث آینده [[دلیل]] بر درستی آن نخواهد بود؛ زیرا آنچه به دست ما رسیده است پس از حوادث بوده که امکان [[جعل]] آنها وجود دارد. | ||
برخی نویسندگان، پیامی را که برای مرحوم [[آیت اللّه]] [[سید ابو الحسن اصفهانی]] به وسیله مرحوم [[شیخ]] [[محمد کوفی شوشتری]] [[نقل]] شده است، در شمار [[توقیعات]] و سخنان [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} ذکر کردهاند. در این [[نامه]] چنین آمده است: خودت را در [[اختیار]] مردم بگذار و محل نشستن خویش را در محل در ورود خانه قرار بده تا [[مردم]] سریعتر بتوانند با تو ارتباط پیدا کنند و نیازهای [[مردم]] را برآور؛ ما تو را [[یاری]] میکنیم<ref> ر. ک: محمد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه فرجه الشریف، ص ۱۷۰</ref>. | برخی نویسندگان، پیامی را که برای مرحوم [[آیت اللّه]] [[سید ابو الحسن اصفهانی]] به وسیله مرحوم [[شیخ]] [[محمد کوفی شوشتری]] [[نقل]] شده است، در شمار [[توقیعات]] و سخنان [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} ذکر کردهاند. در این [[نامه]] چنین آمده است: خودت را در [[اختیار]] مردم بگذار و محل نشستن خویش را در محل در ورود خانه قرار بده تا [[مردم]] سریعتر بتوانند با تو ارتباط پیدا کنند و نیازهای [[مردم]] را برآور؛ ما تو را [[یاری]] میکنیم<ref> ر. ک: محمد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیة اللّه عجّل اللّه فرجه الشریف، ص ۱۷۰</ref>. | ||
برای اهل اطلاع، روشن است که برخی نوشتههایی که این روزها به عنوان دستنوشته آن حضرت ارائه میشود، هیچ پایه و اساسی ندارد. و این احتمال دور نمینماید که ممکن است این کارها، از طرف [[دشمنان]] و برای مخدوش ساختن چهره تابناک [[شیعه]] انجام شده باشد. | برای اهل اطلاع، روشن است که برخی نوشتههایی که این روزها به عنوان دستنوشته آن حضرت ارائه میشود، هیچ پایه و اساسی ندارد. و این احتمال دور نمینماید که ممکن است این کارها، از طرف [[دشمنان]] و برای مخدوش ساختن چهره تابناک [[شیعه]] انجام شده باشد. | ||
درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] در دوره [[غیبت صغرا]]، از برخی نقلها استفاده میشود، سفیران [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} پرسشها و درخواستهای مراجعهکنندگان را در یک برگه به نوبت مینوشتند. آنگاه پاسخ آنها که حداکثر ظرف سه روز صادر میشد و یکجا میآمد. گاهی نیز پاسخ پرسشها به صورت شفاهی، به نائبان خاص گفته شده و آنان به قلم خود، آن را مینگاشتند یا به صورت حضوری به پرسشکننده پاسخ میدادند. در پارهای از موارد نیز - به سبب [[مصلحت]] - پاسخی صادر نمیشد. برخی از [[توقیعات]] نیز بدون اینکه در پاسخ به پرسشی باشد، صادر شده است. موضوعات مندرج در [[توقیعات]]، گستره وسیعی را در بر میگیرد؛ از [[معارف]] و حقایق دینی گرفته تا امور تربیتی و برنامههای زندگی فردی و اجتماعی و...».<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۴۳ - ۱۴۸.</ref>. | درباره چگونگی صادر شدن [[توقیعات]] در دوره [[غیبت صغرا]]، از برخی نقلها استفاده میشود، سفیران [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} پرسشها و درخواستهای مراجعهکنندگان را در یک برگه به نوبت مینوشتند. آنگاه پاسخ آنها که حداکثر ظرف سه روز صادر میشد و یکجا میآمد. گاهی نیز پاسخ پرسشها به صورت شفاهی، به نائبان خاص گفته شده و آنان به قلم خود، آن را مینگاشتند یا به صورت حضوری به پرسشکننده پاسخ میدادند. در پارهای از موارد نیز - به سبب [[مصلحت]] - پاسخی صادر نمیشد. برخی از [[توقیعات]] نیز بدون اینکه در پاسخ به پرسشی باشد، صادر شده است. موضوعات مندرج در [[توقیعات]]، گستره وسیعی را در بر میگیرد؛ از [[معارف]] و حقایق دینی گرفته تا امور تربیتی و برنامههای زندگی فردی و اجتماعی و...».<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۴۳ - ۱۴۸.</ref>. | ||
*«"[[توقیع]]" در لغت به معنای "[[نامه]] را نشان کردن"، "نوشتن عبارتی در ذیل [[نامه]] و نوشته" است. همچنین "پاسخهای مکتوب بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهای کتبی که از ایشان میشود<ref>علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵.</ref>. از بررسی نوشتههای تاریخی به دست میآید، از زمانهای دور بین [[حاکمان]] و [[فرمانروایان]]، "[[توقیع]] نویسی" رواج داشته و موارد فراوانی از [[توقیعات]] آنها در متنهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در [[منابع روایی]]، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز سخن از [[توقیع]] به چشم میخورد. [[توقیع]] در این کتابها به طور عمده، به قسمتی از نوشتههای [[پیشوایان دینی]] {{عم}} اطلاق شده است که برای [[پیروان]] خود مرقوم فرمودهاند. | *«"[[توقیع]]" در لغت به معنای "[[نامه]] را نشان کردن"، "نوشتن عبارتی در ذیل [[نامه]] و نوشته" است. همچنین "پاسخهای مکتوب بزرگان و دولتمردان به پرسشها و درخواستهای کتبی که از ایشان میشود<ref>علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج ۵، ص ۷۱۴۵.</ref>. از بررسی نوشتههای تاریخی به دست میآید، از زمانهای دور بین [[حاکمان]] و [[فرمانروایان]]، "[[توقیع]] نویسی" رواج داشته و موارد فراوانی از [[توقیعات]] آنها در متنهای تاریخی ثبت و ضبط شده است. افزون بر موارد پیشین، در [[منابع روایی]]، فقهی و تاریخی [[شیعه]] نیز سخن از [[توقیع]] به چشم میخورد. [[توقیع]] در این کتابها به طور عمده، به قسمتی از نوشتههای [[پیشوایان دینی]] {{عم}} اطلاق شده است که برای [[پیروان]] خود مرقوم فرمودهاند. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۱: | ||
}} | }} | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان توقیعات امام مهدی}} | {{پرسمان توقیعات امام مهدی}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |