پرش به محتوا

بحث:مالک اشتر نخعی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - 'حکومت عثمان' به 'حکومت عثمان')
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۱۴: خط ۱۴:
او در هنگام [[نبرد]]، رزم‌آوری [[بی‌باک]]، بُرنا [[دل]]، فوق‌العاده دلیر و سختکوش بود و در [[صفین]]، به همراه [[اشعث]]، [[فرماندهی سپاه]] را بر عهده داشت. و در طول [[جنگ]]، گاه [[فرماندهی]] سواره [[نظام]] [[کوفه]] و گاهْ [[فرماندهی]] بخش‌هایی دیگر از [[سپاه]]، از آنِ او بود. در صِفین، در نبردهای آغازینِ ماه [[ذی حجه]]، [[مسئولیت]] اصلی و نقش بنیادین بر دوش مالک بود و در مرحله دوم (ماه صفر) نیز [[فرماندهی]] روزانه دو روز از هشت روز را بر عهده داشت. مالک، در نبردهای تن به تن و گشودن گِرِه‌های [[جنگ]] و حل مشکلات [[سپاه]] و به پیش بردن [[سپاهیان]] به [[فرمان امام]]{{ع}}، جلوه‌ای شگفت داشت؛ اما جلوه خیره کننده و جاودانه مالک، در آخرین روزهای [[جنگ]]، به‌ویژه در "روز [[پنج شنبه]]" و "لیلة الهَریر (شب زوزه)" است. روز [[پنج شنبه]] و [[شب جمعه]] مشهور به "[[لیلة الهریر]]"، میدان نمایش شگرف [[شجاعت]]، [[شهامت]]، رزم‌آوری و [[نبرد]] بی‌امان مالک بود که [[آرایش لشکر]] [[معاویه]] را در هم ریخت و صبح [[جمعه]] تا نزدیکی [[خیمه]] [[فرماندهی]] او به پیش تاخت.
او در هنگام [[نبرد]]، رزم‌آوری [[بی‌باک]]، بُرنا [[دل]]، فوق‌العاده دلیر و سختکوش بود و در [[صفین]]، به همراه [[اشعث]]، [[فرماندهی سپاه]] را بر عهده داشت. و در طول [[جنگ]]، گاه [[فرماندهی]] سواره [[نظام]] [[کوفه]] و گاهْ [[فرماندهی]] بخش‌هایی دیگر از [[سپاه]]، از آنِ او بود. در صِفین، در نبردهای آغازینِ ماه [[ذی حجه]]، [[مسئولیت]] اصلی و نقش بنیادین بر دوش مالک بود و در مرحله دوم (ماه صفر) نیز [[فرماندهی]] روزانه دو روز از هشت روز را بر عهده داشت. مالک، در نبردهای تن به تن و گشودن گِرِه‌های [[جنگ]] و حل مشکلات [[سپاه]] و به پیش بردن [[سپاهیان]] به [[فرمان امام]]{{ع}}، جلوه‌ای شگفت داشت؛ اما جلوه خیره کننده و جاودانه مالک، در آخرین روزهای [[جنگ]]، به‌ویژه در "روز [[پنج شنبه]]" و "لیلة الهَریر (شب زوزه)" است. روز [[پنج شنبه]] و [[شب جمعه]] مشهور به "[[لیلة الهریر]]"، میدان نمایش شگرف [[شجاعت]]، [[شهامت]]، رزم‌آوری و [[نبرد]] بی‌امان مالک بود که [[آرایش لشکر]] [[معاویه]] را در هم ریخت و صبح [[جمعه]] تا نزدیکی [[خیمه]] [[فرماندهی]] او به پیش تاخت.


[[شکست]] [[دشمن]]، قطعی بود. [[ستم]]، نَفَس‌های پایانی را می‌کشید. شور [[پیروزی]] در چشمان مالک، برق می‌زد که [[عمرو عاص]]، دام [[توطئه]] بگسترد و [[خوارج]] و [[اشعث]] به یاری‌اش رفتند و حماقت، پیرایه بر آن افزود و بدین‌سان، مولا{{ع}} را در تنگنا نهادند که [[صلح]] را بپذیرد و مالک را باز گردانَد. طبیعی بود که در چنین لحظه حساس شگرف و [[سرنوشت]] سازی، مالک نپذیرد و [[علی]]{{ع}} نیز؛ اما چون بدو خبر رساندند که [[جان]] مولا در خطر است، با دلی آکنده از [[اندوه]]، [[شمشیر]] در نیام کرد و [[معاویه]]- که آماده [[امان]] گرفتن بر جانش بود-، از [[مرگ]] جَست و از تنگنا رها شد. مالک با [[خوارج]] و [[اشعث]]، درگیر شد و در باب آنچه پیش آمده بود، با آنها سخن گفت و با [[هوشمندی]] وتیزبینی، ریشه مقدس‌مآبی آنان را در فرار از [[مسئولیت]] و دنیازدگی دانست. چون [[امام علی]]{{ع}} [[عبد الله بن عباس]] را به عنوان داور ([[حَکم]])، پیشنهاد کرد و [[خوارج]] نپذیرفتند، مالک را پیشنهاد داد؛ اما شگفتا که آنان ([[خوارج]] و [[اشعث]]) که بر [[یمنی]] بودن داورْ [[اصرار]] داشتند، مالک را- که ریشه در [[یمن]] داشت- نپذیرفتند. مالک، پس از [[جنگ]] صِفین به محل [[مأموریت]] خود بازگشت و چون در [[مصر]]، کار بر [[محمد]] بن ابی بکرْ دشوار گشت و [[مصریان]] بر او شوریدند، [[امام]]{{ع}} مالک را فرا خواند و او را بر [[حکومت مصر]] گمارد.
[[شکست]] [[دشمن]]، قطعی بود. [[ستم]]، نَفَس‌های پایانی را می‌کشید. شور [[پیروزی]] در چشمان مالک، برق می‌زد که [[عمرو عاص]]، دام [[توطئه]] بگسترد و [[خوارج]] و [[اشعث]] به یاری‌اش رفتند و حماقت، پیرایه بر آن افزود و بدین‌سان، مولا{{ع}} را در تنگنا نهادند که [[صلح]] را بپذیرد و مالک را باز گردانَد. طبیعی بود که در چنین لحظه حساس شگرف و [[سرنوشت]] سازی، مالک نپذیرد و [[علی]]{{ع}} نیز؛ اما چون بدو خبر رساندند که [[جان]] مولا در خطر است، با دلی آکنده از [[اندوه]]، [[شمشیر]] در نیام کرد و [[معاویه]]- که آماده [[امان]] گرفتن بر جانش بود- از [[مرگ]] جَست و از تنگنا رها شد. مالک با [[خوارج]] و [[اشعث]]، درگیر شد و در باب آنچه پیش آمده بود، با آنها سخن گفت و با [[هوشمندی]] وتیزبینی، ریشه مقدس‌مآبی آنان را در فرار از [[مسئولیت]] و دنیازدگی دانست. چون [[امام علی]]{{ع}} [[عبد الله بن عباس]] را به عنوان داور ([[حَکم]])، پیشنهاد کرد و [[خوارج]] نپذیرفتند، مالک را پیشنهاد داد؛ اما شگفتا که آنان ([[خوارج]] و [[اشعث]]) که بر [[یمنی]] بودن داورْ [[اصرار]] داشتند، مالک را- که ریشه در [[یمن]] داشت- نپذیرفتند. مالک، پس از [[جنگ]] صِفین به محل [[مأموریت]] خود بازگشت و چون در [[مصر]]، کار بر [[محمد]] بن ابی بکرْ دشوار گشت و [[مصریان]] بر او شوریدند، [[امام]]{{ع}} مالک را فرا خواند و او را بر [[حکومت مصر]] گمارد.


مولا{{ع}} که با توجه به [[شایستگی‌ها]]، والایی‌ها، [[تدبیر]]، نستوهی و [[هوشمندی]] و کارآگاهی مالک، وی را بدین سمت گمارده بود، در معرفی او به [[مردم]] آن دیار نوشت: "... من بنده‌ای از [[بندگان خدا]] را به سوی شما روانه کردم که در روزهای [[هراس]] نمی‌خوابد و در ساعت‌های [[ترس]]، روی از [[دشمن]] بر نمی‌تابد و برای بدکاران، از [[آتش]] سوزانْ سخت‌تر است. او مالک، پسر حارث، از [[قبیله]] مَذحِج است. به او گوش سپارید و تا آن گاه که [[حق]] می‌گوید از او [[فرمان]] برید که او شمشیری از شمشیرهای خداست. نه تیزی آن کند می‌شود و نه ضربتش بی‌اثر. اگر به شما [[فرمان]] داد که" حرکت کنید"، حرکت کنید و اگر گفت:" بِایستید"، بایستید که جز به [[فرمان]] من، نه پیشروی کند و نه عقب‌نشینی، و نه [[کارها]] را پس و پیش می‌اندازد. بدانید که من [در اعزام او] شما را بر خودم مقدم داشتم؛ چرا که او [[خیرخواه]] شماست و در برابر دشمنانتان سرسخت است"<ref>نهج البلاغة، نامه ۳۸.</ref>.
مولا{{ع}} که با توجه به [[شایستگی‌ها]]، والایی‌ها، [[تدبیر]]، نستوهی و [[هوشمندی]] و کارآگاهی مالک، وی را بدین سمت گمارده بود، در معرفی او به [[مردم]] آن دیار نوشت: "... من بنده‌ای از [[بندگان خدا]] را به سوی شما روانه کردم که در روزهای [[هراس]] نمی‌خوابد و در ساعت‌های [[ترس]]، روی از [[دشمن]] بر نمی‌تابد و برای بدکاران، از [[آتش]] سوزانْ سخت‌تر است. او مالک، پسر حارث، از [[قبیله]] مَذحِج است. به او گوش سپارید و تا آن گاه که [[حق]] می‌گوید از او [[فرمان]] برید که او شمشیری از شمشیرهای خداست. نه تیزی آن کند می‌شود و نه ضربتش بی‌اثر. اگر به شما [[فرمان]] داد که" حرکت کنید"، حرکت کنید و اگر گفت:" بِایستید"، بایستید که جز به [[فرمان]] من، نه پیشروی کند و نه عقب‌نشینی، و نه [[کارها]] را پس و پیش می‌اندازد. بدانید که من [در اعزام او] شما را بر خودم مقدم داشتم؛ چرا که او [[خیرخواه]] شماست و در برابر دشمنانتان سرسخت است"<ref>نهج البلاغة، نامه ۳۸.</ref>.
۲۱۸٬۳۵۲

ویرایش