اولوالعزم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←ویژگیهای انبیای اولوالعزم
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
در مورد تعداد و مصادیق [[پیامبران]] [[اولوالعزم]] نیز بین [[مفسرین]] اختلافاتی وجود دارد: | در مورد تعداد و مصادیق [[پیامبران]] [[اولوالعزم]] نیز بین [[مفسرین]] اختلافاتی وجود دارد: | ||
از پاره ای [[مفسرین]] [[نقل]] شده است که تمام [[رسولان الهی]] را [[اولوالعزم]] دانستهاند و برخی [[اولوالعزم]] را هیجده رسولی دانستهاند که نامشان در [[آیات]] ۸۲ تا ۹۰ [[سوره انعام]] آمده است چون [[خداوند]] بعد از نام این [[انبیاء]] {{عم}} فرموده است: <ref>{{متن قرآن|فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}} سوره انعام، آیه:۹۰.</ref>. و برخی بر اساس بعضی [[روایات]]، انبیای [[اولوالعزم]] را نه نفر دانسته و برخی دیگر آنها را هفت یا شش نفر دانستهاند <ref>المیزان، ج۱۸، ص ۳۳۳؛ روح المعانی، ج۲۶۶، ص ۳۴و ۳۵.</ref>. | از پاره ای [[مفسرین]] [[نقل]] شده است که تمام [[رسولان الهی]] را [[اولوالعزم]] دانستهاند و برخی [[اولوالعزم]] را هیجده رسولی دانستهاند که نامشان در [[آیات]] ۸۲ تا ۹۰ [[سوره انعام]] آمده است چون [[خداوند]] بعد از نام این [[انبیاء]] {{عم}} فرموده است: <ref>{{متن قرآن|فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}} سوره انعام، آیه:۹۰.</ref>. و برخی بر اساس بعضی [[روایات]]، انبیای [[اولوالعزم]] را نه نفر دانسته و برخی دیگر آنها را هفت یا شش نفر دانستهاند<ref>المیزان، ج۱۸، ص ۳۳۳؛ روح المعانی، ج۲۶۶، ص ۳۴و ۳۵.</ref>. | ||
[[علامه طباطبایی]] و بعضی دیگر از [[مفسران]] [[اولوالعزم]] را پنج [[پیامبر]] صاحب [[شریعت]]، یعنی [[حضرت نوح]] {{ع}}، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[حضرت موسی]] {{ع}}، [[حضرت عیسی]] {{ع}}، و [[پیامبر خاتم|محمد]] {{صل}} دانستهاند <ref>المیزان، ج۲، ص ۲۱۳؛ البرهان، ج۳، ص ۷۷۶؛ تفسیر مراغی، ج۲۱، ص ۱۳۲ و ج۲۶، ص ۲۹.</ref> گفته شده است [[روایات]] دال بر این مطلب در حد [[مستفیض]] است<ref>المیزان، ج۲، ص ۱۴۵ و ۱۴۶ و ج۱۸ ص ۲۲۰.</ref> اما در مقابل، بعضی دیگر معتقدند به [[دلیل]] آنکه این [[روایات]] به حد [[تواتر]] نمیرسد، مفید [[یقین]] نیست و از [[آیات قرآن]] دلالتی قطعی بر انحصار [[پیامبران]] صاحب کتاب و [[شریعت]] در پنج نفر، در دست نیست. اگر به [[روایت]] یا روایاتی<ref>روح المعانی، ج۱۸، ص ۳۳۳.</ref>[[دست]] یابیم که [[پیامبران اولوالعزم]] یا صاحبان کتاب و [[شریعت]] را بیش از این پنج نفر بیان کرده بود میتوان مفاد آن را [[تصدیق]] کرد<ref>راه و راهنماشناسی، ج۵، ص ۳۲۹.</ref>. | [[علامه طباطبایی]] و بعضی دیگر از [[مفسران]] [[اولوالعزم]] را پنج [[پیامبر]] صاحب [[شریعت]]، یعنی [[حضرت نوح]] {{ع}}، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[حضرت موسی]] {{ع}}، [[حضرت عیسی]] {{ع}}، و [[پیامبر خاتم|محمد]] {{صل}} دانستهاند <ref>المیزان، ج۲، ص ۲۱۳؛ البرهان، ج۳، ص ۷۷۶؛ تفسیر مراغی، ج۲۱، ص ۱۳۲ و ج۲۶، ص ۲۹.</ref> گفته شده است [[روایات]] دال بر این مطلب در حد [[مستفیض]] است<ref>المیزان، ج۲، ص ۱۴۵ و ۱۴۶ و ج۱۸ ص ۲۲۰.</ref> اما در مقابل، بعضی دیگر معتقدند به [[دلیل]] آنکه این [[روایات]] به حد [[تواتر]] نمیرسد، مفید [[یقین]] نیست و از [[آیات قرآن]] دلالتی قطعی بر انحصار [[پیامبران]] صاحب کتاب و [[شریعت]] در پنج نفر، در دست نیست. اگر به [[روایت]] یا روایاتی<ref>روح المعانی، ج۱۸، ص ۳۳۳.</ref>[[دست]] یابیم که [[پیامبران اولوالعزم]] یا صاحبان کتاب و [[شریعت]] را بیش از این پنج نفر بیان کرده بود میتوان مفاد آن را [[تصدیق]] کرد<ref>راه و راهنماشناسی، ج۵، ص ۳۲۹.</ref>. |