معنویت: تفاوت میان نسخهها
←کارکردهای معنویت
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
== کارکردهای معنویت == | == کارکردهای معنویت == | ||
# [[نظام اخلاقی]]: بر اساس [[معنویت اسلامی]] همه در برابر [[جامعه]] مسئولاند، اما [[انسان]] اگر بخواهد در وضعیت جامعه خود، [[کشور]] خود و [[زندگی]] خود، [[تحول]] ایجاد کند، باید این تحول را از خود آغاز کند و در خود تحول درونی به وجود آورد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱/۱۳۷۷.</ref>؛ زیرا [[خودسازی]] و تحول درونی دو پیامد مهم و سازنده دارد. نخست اینکه تحول درونی، [[راهنما]] و واعظی در درون انسان را بیدار میکند و در نتیجه او را نسبت به [[تعالیم]] و تربیتهای [[اولیای خدا]] نرم و پذیرا میسازد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۸/۱۳۷۰.</ref>. دوم اینکه با معنویت و [[توکل]] و [[توجه به خدا]] [[دلها]] مستحکم و [[قوی]] و ساخت درونی محکم میشود، در نتیجه میتواند به میدان [[دیگرسازی]] و جهان سازی وارد شود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۲/۱۳۷۰.</ref>. | # '''[[نظام اخلاقی]]:''' بر اساس [[معنویت اسلامی]] همه در برابر [[جامعه]] مسئولاند، اما [[انسان]] اگر بخواهد در وضعیت جامعه خود، [[کشور]] خود و [[زندگی]] خود، [[تحول]] ایجاد کند، باید این تحول را از خود آغاز کند و در خود تحول درونی به وجود آورد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱/۱۳۷۷.</ref>؛ زیرا [[خودسازی]] و تحول درونی دو پیامد مهم و سازنده دارد. نخست اینکه تحول درونی، [[راهنما]] و واعظی در درون انسان را بیدار میکند و در نتیجه او را نسبت به [[تعالیم]] و تربیتهای [[اولیای خدا]] نرم و پذیرا میسازد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۸/۱۳۷۰.</ref>. دوم اینکه با معنویت و [[توکل]] و [[توجه به خدا]] [[دلها]] مستحکم و [[قوی]] و ساخت درونی محکم میشود، در نتیجه میتواند به میدان [[دیگرسازی]] و جهان سازی وارد شود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۶/۲/۱۳۷۰.</ref>. | ||
# [[نظام حقوقی]]: [[معنویت اسلامی]] پایه و مایه [[نظام حقوقی اسلام]] است و رشد معنوی [[مردم]] [[غایت]] این نظام حقوقی است. | # '''[[نظام حقوقی]]:''' [[معنویت اسلامی]] پایه و مایه [[نظام حقوقی اسلام]] است و رشد معنوی [[مردم]] [[غایت]] این نظام حقوقی است. | ||
# [[نظام فرهنگی]]: معنویتگرایی یا معنویتگریزی در اولین جایی که خود را نشان میدهد، در ساحت فرهنگ است و [[باورها]] و ارزشها و رفتارهای مردم را دگرگون میکند. در جامعهای که به سوی [[حیات طیبه]] در حرکت است، ابتدا معنویت در فرهنگ این جامعه بروز پیدا میکند و سپس سایر ساحتهای زندگی آنها را هماهنگ با ارزشها و بینشهای معنوی به سامان میآورد و از رفتارها و نمادهای معنوی سرشار میسازد. معنویت برای [[بشر]] یک «[[تغذیه]] [[روحی]]» است و نمیتواند بدون معنویت برای مدت طولانیای راحت زندگی کند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>. در فرهنگ منهای معنویت نسلهای [[جوان]] به ستوه میآیند، خودکشی زیاد میشود، [[خانوادهها]] متلاشی میشوند و [[جوانان]] به آوارگی میافتند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>. | # '''[[نظام فرهنگی]]:''' معنویتگرایی یا معنویتگریزی در اولین جایی که خود را نشان میدهد، در ساحت فرهنگ است و [[باورها]] و ارزشها و رفتارهای مردم را دگرگون میکند. در جامعهای که به سوی [[حیات طیبه]] در حرکت است، ابتدا معنویت در فرهنگ این جامعه بروز پیدا میکند و سپس سایر ساحتهای زندگی آنها را هماهنگ با ارزشها و بینشهای معنوی به سامان میآورد و از رفتارها و نمادهای معنوی سرشار میسازد. معنویت برای [[بشر]] یک «[[تغذیه]] [[روحی]]» است و نمیتواند بدون معنویت برای مدت طولانیای راحت زندگی کند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>. در فرهنگ منهای معنویت نسلهای [[جوان]] به ستوه میآیند، خودکشی زیاد میشود، [[خانوادهها]] متلاشی میشوند و [[جوانان]] به آوارگی میافتند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۴/۳/۱۳۷۴.</ref>. | ||
# [[پیشرفت اسلامی]]: [[رشد]] مادی و [[رشد معنوی]] هر دو مورد [[نیاز انسان]] است و هیچ کس با یکی از این دو به [[تنهایی]] نمیتواند [[زندگی]] مورد [[رضای خدا]] را داشته باشد. از نظر [[اسلام]] تئوریهای صرفاً مادی که [[سرمایهگذاری]] را [[موتور]] محرک [[پیشرفت]] میدانند مردود است. مهمتر از این [[سرمایه]] [[انسانی]] است و از آن مهمتر سرمایه معنوی است. معنویت در [[ارتباط]] با پیشرفت دو اثر جدی دارد، نخست اینکه دایره بهرههای مادی را از [[هوس]] محوری به «[[نیازمندی]]» [[تغییر]] میدهد و دوم اینکه بر اساس [[قوانین عالم]] معنویت موجب [[گشایش]] گنجینههای نعمات [[الهی]] خواهد شد. [[ایمان به خدا]] و عمل کردن به خواست [[خدا]] و جلب رضای او موجب افزایش [[داراییها]]، برخورداریها و نعمتهای مادی میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۰.</ref>. «توهم [[تقابل]] و تضاد میان [[عقلانی]] زیستن و [[توسعه]] یافتگی از یک طرف، و [[معنوی]] زیستن و [[اخلاقی]] زیستن از طرفی دیگر» یک خطای بزرگ است که [[انسان]] را از [[رشد]] و مادی و معنوی مطلوب [[محروم]] میکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲/۱/۱۳۸۹.</ref>. | # '''[[پیشرفت اسلامی]]:''' [[رشد]] مادی و [[رشد معنوی]] هر دو مورد [[نیاز انسان]] است و هیچ کس با یکی از این دو به [[تنهایی]] نمیتواند [[زندگی]] مورد [[رضای خدا]] را داشته باشد. از نظر [[اسلام]] تئوریهای صرفاً مادی که [[سرمایهگذاری]] را [[موتور]] محرک [[پیشرفت]] میدانند مردود است. مهمتر از این [[سرمایه]] [[انسانی]] است و از آن مهمتر سرمایه معنوی است. معنویت در [[ارتباط]] با پیشرفت دو اثر جدی دارد، نخست اینکه دایره بهرههای مادی را از [[هوس]] محوری به «[[نیازمندی]]» [[تغییر]] میدهد و دوم اینکه بر اساس [[قوانین عالم]] معنویت موجب [[گشایش]] گنجینههای نعمات [[الهی]] خواهد شد. [[ایمان به خدا]] و عمل کردن به خواست [[خدا]] و جلب رضای او موجب افزایش [[داراییها]]، برخورداریها و نعمتهای مادی میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۸/۱۳۷۰.</ref>. «توهم [[تقابل]] و تضاد میان [[عقلانی]] زیستن و [[توسعه]] یافتگی از یک طرف، و [[معنوی]] زیستن و [[اخلاقی]] زیستن از طرفی دیگر» یک خطای بزرگ است که [[انسان]] را از [[رشد]] و مادی و معنوی مطلوب [[محروم]] میکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲/۱/۱۳۸۹.</ref>. | ||
# [[آموزش و پرورش]]: اساس آموزش و پرورش این است که انسان را در جهت دستیابی به [[هدف]] خلقتش که [[شکوفایی معنوی]] و [[معرفت]] و [[بندگی]] خداست، آماده کند. مراحل آموزش و پرورش و ابعادی که باید در این [[نظام]] [[پوشش]] مناسب پیدا کنند، سه محور را شامل میشود. نخست [[تربیت]] «[[فکر]]» است به این معنا که بنیۀ [[اعتقادی]] او تقویت شود و بتواند در برابر «عوامل سلبی و معارض» [[مقاومت]] کند. دوم تربیت [[قلبی]] و [[روحی]] است به این معنا که «حالت [[خشوع]]» و «حالت ذکر و [[توجه به خدا]]» در وجود او ایجاد شود. سوم تربیت [[رفتاری]] که با نشان دادن [[رفتار]] درست و [[الگوی عملی]] امکان پذیر است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۸۹.</ref>. | # '''[[آموزش و پرورش]]:''' اساس آموزش و پرورش این است که انسان را در جهت دستیابی به [[هدف]] خلقتش که [[شکوفایی معنوی]] و [[معرفت]] و [[بندگی]] خداست، آماده کند. مراحل آموزش و پرورش و ابعادی که باید در این [[نظام]] [[پوشش]] مناسب پیدا کنند، سه محور را شامل میشود. نخست [[تربیت]] «[[فکر]]» است به این معنا که بنیۀ [[اعتقادی]] او تقویت شود و بتواند در برابر «عوامل سلبی و معارض» [[مقاومت]] کند. دوم تربیت [[قلبی]] و [[روحی]] است به این معنا که «حالت [[خشوع]]» و «حالت ذکر و [[توجه به خدا]]» در وجود او ایجاد شود. سوم تربیت [[رفتاری]] که با نشان دادن [[رفتار]] درست و [[الگوی عملی]] امکان پذیر است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۸۹.</ref>. | ||
# [[نظام عبادی]]: [[عبادت]] پوستهای است برای [[حفاظت]] از معنویت درونی انسان و از این منظر همه [[عبادات]] جلوه معنویتی هستند که در [[قلب]] [[عابد]] جا دارد و در قالب [[مناسک]] و [[اعمال عبادی]] نمود پیدا میکند. عبادات دو کارکرد اساسی در ساختار معنوی [[اسلامی]] دارند. نخست اینکه در متن [[زندگی مادی]] و تلاش و [[مجاهدت]] [[دنیوی]]، [[دنیا]] و [[زندگی]] این جهانی را به منزله گذرگاه و فرصتی برای جلب [[رضای خدا]] و [[شکوفایی معنوی]] تثبیت میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۷۵.</ref>. از سوی دیگر جلوه معنویت درونی به صورت [[اعمال]] ظاهری، نمادی است که یاد معنویت را در دلهای سایر [[مردم]] زنده میکند و [[روح]] معنویت را در زندگی آنها میدمد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. | # '''[[نظام عبادی]]:''' [[عبادت]] پوستهای است برای [[حفاظت]] از معنویت درونی انسان و از این منظر همه [[عبادات]] جلوه معنویتی هستند که در [[قلب]] [[عابد]] جا دارد و در قالب [[مناسک]] و [[اعمال عبادی]] نمود پیدا میکند. عبادات دو کارکرد اساسی در ساختار معنوی [[اسلامی]] دارند. نخست اینکه در متن [[زندگی مادی]] و تلاش و [[مجاهدت]] [[دنیوی]]، [[دنیا]] و [[زندگی]] این جهانی را به منزله گذرگاه و فرصتی برای جلب [[رضای خدا]] و [[شکوفایی معنوی]] تثبیت میکنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۷۵.</ref>. از سوی دیگر جلوه معنویت درونی به صورت [[اعمال]] ظاهری، نمادی است که یاد معنویت را در دلهای سایر [[مردم]] زنده میکند و [[روح]] معنویت را در زندگی آنها میدمد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۱/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. | ||
# [[نظام سیاسی]]: هزاران سال است که مردم دنیا در تیرهروزی زندگی میکنند، غیر از دورانهای کوتاهی در [[زمان]] [[حکومت]] برخی از [[پیامبران]] و دوران کوتاه [[حکومت امام علی]]{{ع}}. علت مشکل عدم [[حاکمیت]] [[دین خدا]] و مبنا قرار گرفتن معنویت برای [[سیاست]] است. «[[اعراض]] از معنویت و [[دین]]» [[رذایل]] [[انسانی]] را برجسته میکند و در این شرایط «عدهای [[مستکبر]] و عدهای مستضعفاند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۴/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. بارزترین نشانه [[جامعه]] عادلانه که تحقق آن آرزوی [[پیامبران]] بوده، این است که «[[حکومت]] در آن جامعه، تحمیلی، [[فاسد]] و [[ضد]] مردمی نباشد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۷۰.</ref>. | # '''[[نظام سیاسی]]:''' هزاران سال است که مردم دنیا در تیرهروزی زندگی میکنند، غیر از دورانهای کوتاهی در [[زمان]] [[حکومت]] برخی از [[پیامبران]] و دوران کوتاه [[حکومت امام علی]]{{ع}}. علت مشکل عدم [[حاکمیت]] [[دین خدا]] و مبنا قرار گرفتن معنویت برای [[سیاست]] است. «[[اعراض]] از معنویت و [[دین]]» [[رذایل]] [[انسانی]] را برجسته میکند و در این شرایط «عدهای [[مستکبر]] و عدهای مستضعفاند»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۴/۱۱/۱۳۶۹.</ref>. بارزترین نشانه [[جامعه]] عادلانه که تحقق آن آرزوی [[پیامبران]] بوده، این است که «[[حکومت]] در آن جامعه، تحمیلی، [[فاسد]] و [[ضد]] مردمی نباشد»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۱/۱۳۷۰.</ref>. | ||
# [[نظام قضایی]]: [[هدف پیامبران]] از [[تعلیم]] و پرورش معنوی [[انسانها]] برقراری [[قسط]] بوده است. قسط یعنی «[[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. قوه قضائیه]] برای عدل است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref> و تلاش برای [[برقراری عدالت]] یعنی [[مبارزه با ظلم]] که نیاز به [[نیروی معنوی]] بالایی دارد. | # '''[[نظام قضایی]]:''' [[هدف پیامبران]] از [[تعلیم]] و پرورش معنوی [[انسانها]] برقراری [[قسط]] بوده است. قسط یعنی «[[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>. قوه قضائیه]] برای عدل است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref> و تلاش برای [[برقراری عدالت]] یعنی [[مبارزه با ظلم]] که نیاز به [[نیروی معنوی]] بالایی دارد. | ||
# نظام [[دفاعی]] و [[امنیتی]]: [[مبارزه]] با نیروهای استکباری [[جامعه]] برای [[رشد]] و شکوفایی معنوی [[مردم]] و [[تزکیه]] انسانها [[ضرورت]] دارد. «[[استکبار]] یعنی ایستادن در برابر [[حق]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۹/۸/۱۳۷۵.</ref> و علت پیدایش آن [[جهالت]] است. «[[جاهلیت]] یعنی مقابله با حق» که در طول [[تاریخ]] موجب پیدایش گروهی به نام [[مستکبر]] و گروهی زیردست به نام [[مستضعف]] شده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۸۹.</ref>. برای مبارزه با استکبار و [[ستم]]، [[خودسازی]] لازم است و کسانی که مبارزه درونی کرده باشند، میتوانند در برابر مستکبران بایستند و معنای [[حقیقی]] [[جهاد]] هر دو جنبه را در بر میگیرد: هم [[مجاهدت]] درون خود، هم مجاهدت در محیط بیرون<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۷.</ref>. جهاد درونی و بیرونی تأثیرات متقابلی بر هم دارند. وقتی [[انسان]] وارد میدان جهاد با [[مستکبران]] میشود، درون او نیز رو به [[تزکیه]] میرود، سخنان مجاهدانی که از جام [[شهادت]] نوشیدند جریان «[[حکمت]] [[معنوی]]» و تجلی «[[نورانیت]] [[الهی]]» است، که بسیار درسآموز و سازنده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. | # '''نظام [[دفاعی]] و [[امنیتی]]:''' [[مبارزه]] با نیروهای استکباری [[جامعه]] برای [[رشد]] و شکوفایی معنوی [[مردم]] و [[تزکیه]] انسانها [[ضرورت]] دارد. «[[استکبار]] یعنی ایستادن در برابر [[حق]]»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۹/۸/۱۳۷۵.</ref> و علت پیدایش آن [[جهالت]] است. «[[جاهلیت]] یعنی مقابله با حق» که در طول [[تاریخ]] موجب پیدایش گروهی به نام [[مستکبر]] و گروهی زیردست به نام [[مستضعف]] شده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۴/۱۳۸۹.</ref>. برای مبارزه با استکبار و [[ستم]]، [[خودسازی]] لازم است و کسانی که مبارزه درونی کرده باشند، میتوانند در برابر مستکبران بایستند و معنای [[حقیقی]] [[جهاد]] هر دو جنبه را در بر میگیرد: هم [[مجاهدت]] درون خود، هم مجاهدت در محیط بیرون<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۸/۱۰/۱۳۷۷.</ref>. جهاد درونی و بیرونی تأثیرات متقابلی بر هم دارند. وقتی [[انسان]] وارد میدان جهاد با [[مستکبران]] میشود، درون او نیز رو به [[تزکیه]] میرود، سخنان مجاهدانی که از جام [[شهادت]] نوشیدند جریان «[[حکمت]] [[معنوی]]» و تجلی «[[نورانیت]] [[الهی]]» است، که بسیار درسآموز و سازنده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۷/۶/۱۳۷۰.</ref>. | ||
# [[تمدن اسلامی]]: [[تمدن]] غرب بر اساس تجزیه ساحتهای مختلف [[زندگی]] و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت و در ابتدا [[علم]] را از [[اخلاق]] و معنویت جدا کرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.</ref> و بر اساس [[دانش]] و [[تفکر]] جدا از معنویت به [[اندیشه]] در حوزه [[سیاست]] پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>. [[معنویت اسلامی]] اما بر اساس [[طاعت خدا]] [[استوار]] است و شاخص آن معنویت است. اجزای هندسه [[الهی]] که بر اساس [[طاعت]] خطی صورت گرفته و در [[نظام اسلامی]] نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از [[توحید]] که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «[[عدل]]» و «[[کرامت انسان]]» است. تأمین این پایهها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. | # '''[[تمدن اسلامی]]:''' [[تمدن]] غرب بر اساس تجزیه ساحتهای مختلف [[زندگی]] و جدایی آنها از معنویت شکل گرفت و در ابتدا [[علم]] را از [[اخلاق]] و معنویت جدا کرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۰/۸/۱۳۸۵.</ref> و بر اساس [[دانش]] و [[تفکر]] جدا از معنویت به [[اندیشه]] در حوزه [[سیاست]] پرداخت و معنویت را از سیاست جدا کرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۹/۲/۱۳۸۴.</ref>. [[معنویت اسلامی]] اما بر اساس [[طاعت خدا]] [[استوار]] است و شاخص آن معنویت است. اجزای هندسه [[الهی]] که بر اساس [[طاعت]] خطی صورت گرفته و در [[نظام اسلامی]] نقش اساسی پیدا کرده عبارت است از [[توحید]] که «پایه اصلی» است و دو پایه مهم دیگر «[[عدل]]» و «[[کرامت انسان]]» است. تأمین این پایهها برای زندگی با «هیچ حرکت فردی امکان پذیر نبود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۶/۱۲/۱۳۸۸.</ref>. | ||
# [[آزادی]]: آزادی یعنی حذف موانعی که بر سر راه [[شکوفایی]] استعدادهای [[انسانی]] قرار دارد، بنابراین آزادی باید بر اساس [[ساختار وجودی انسان]] و چگونگی [[آفرینش]] او تعریف شود. آزادی با این ابعاد در [[حقیقت]] آزادی [[فطرتها]] و عقلهاست که رهاورد [[بعثت پیامبر]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۱۰/۱۳۷۸.</ref>. در [[نظام اسلامی]] و [[تمدن اسلامی]] با «سلطههای [[شیطانی]]» و «نظامهای مبتنی بر «[[زور]] و [[قلدری]] و زاینده [[ظلم]]، [[جهل]]، [[اختناق]]، [[استبداد]]، [[تحقیر]] [[انسان]] و [[تبعیض]] نژادها» به شدت [[مبارزه]] میشود و به جز آنان «با همه [[انسانها]] ـ چه هم [[کیش]] و چه ناهم کیش ـ به [[محبت]] و مساعدت» [[رفتار]] میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>. | # '''[[آزادی]]:''' آزادی یعنی حذف موانعی که بر سر راه [[شکوفایی]] استعدادهای [[انسانی]] قرار دارد، بنابراین آزادی باید بر اساس [[ساختار وجودی انسان]] و چگونگی [[آفرینش]] او تعریف شود. آزادی با این ابعاد در [[حقیقت]] آزادی [[فطرتها]] و عقلهاست که رهاورد [[بعثت پیامبر]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۸/۱۰/۱۳۷۸.</ref>. در [[نظام اسلامی]] و [[تمدن اسلامی]] با «سلطههای [[شیطانی]]» و «نظامهای مبتنی بر «[[زور]] و [[قلدری]] و زاینده [[ظلم]]، [[جهل]]، [[اختناق]]، [[استبداد]]، [[تحقیر]] [[انسان]] و [[تبعیض]] نژادها» به شدت [[مبارزه]] میشود و به جز آنان «با همه [[انسانها]] ـ چه هم [[کیش]] و چه ناهم کیش ـ به [[محبت]] و مساعدت» [[رفتار]] میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>. | ||
# [[عدالت]]: در بنای یک [[جامعه]]، عدالت از همه چیز مهمتر است و [[حقیقت]] آن در عرصه عینی جامعه [[عدم تبعیض]] در [[حقوق]] و حدود و [[احکام]] است. هم حقوق و مزایای مادی در جامعه باید به دور از تبعیض [[توزیع]] شود و هم حدود و [[احکام دینی]] بدون تبعیض به [[اجرا]] گذاشته شود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>. آنچه عدالت را تضمین میکند، انسان [[معتقد]] جازم عازم با [[اراده]] [[خداترس]] است. با معنویت و [[ترس از خدا]] [[عدالت]] برقرار میشود، بدون معنویت نظامهای [[اداری]] و «دستگاههای متنوع و امروزی» گاهی «زمینه» عدالت میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref>. | # '''[[عدالت]]:''' در بنای یک [[جامعه]]، عدالت از همه چیز مهمتر است و [[حقیقت]] آن در عرصه عینی جامعه [[عدم تبعیض]] در [[حقوق]] و حدود و [[احکام]] است. هم حقوق و مزایای مادی در جامعه باید به دور از تبعیض [[توزیع]] شود و هم حدود و [[احکام دینی]] بدون تبعیض به [[اجرا]] گذاشته شود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.</ref>. آنچه عدالت را تضمین میکند، انسان [[معتقد]] جازم عازم با [[اراده]] [[خداترس]] است. با معنویت و [[ترس از خدا]] [[عدالت]] برقرار میشود، بدون معنویت نظامهای [[اداری]] و «دستگاههای متنوع و امروزی» گاهی «زمینه» عدالت میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۷/۴/۱۳۸۸.</ref>. | ||
# [[استقلال]]: [[مستکبران]] برای [[حفظ]] [[تسلط]] بر [[مردم]]، باید از «[[بیداری]]» آنان جلوگیری کنند و به فسادشان میکشند، کسی که به [[فساد]] کشیده شد، [[شهامت]] [[مبارزه]] را از دست میدهد. معنویت، [[روح]] بیداری را در مردم میدمد و آنها را متوجه عظمتهای [[انسانی]] و [[شکوه]] و [[پاکی]] [[الهی]] میکند، در این صورت دیگر [[پلیدی]] را نخواهند پذیرفت و زیر [[سلطه]] کسی نخواهند رفت. [[انسان]] اگر به خود بیاید و خود را از منظر [[معنوی]] و الهی بشناسد، در برابر هیچ کس غیر از [[خدا]] سر [[تعظیم]] فرود نخواهد آورد و [[توحید حقیقی]] در زندگی او تحقق مییابد<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]]، ص۳۸۶ ـ ۳۹۸.</ref>. | # '''[[استقلال]]:''' [[مستکبران]] برای [[حفظ]] [[تسلط]] بر [[مردم]]، باید از «[[بیداری]]» آنان جلوگیری کنند و به فسادشان میکشند، کسی که به [[فساد]] کشیده شد، [[شهامت]] [[مبارزه]] را از دست میدهد. معنویت، [[روح]] بیداری را در مردم میدمد و آنها را متوجه عظمتهای [[انسانی]] و [[شکوه]] و [[پاکی]] [[الهی]] میکند، در این صورت دیگر [[پلیدی]] را نخواهند پذیرفت و زیر [[سلطه]] کسی نخواهند رفت. [[انسان]] اگر به خود بیاید و خود را از منظر [[معنوی]] و الهی بشناسد، در برابر هیچ کس غیر از [[خدا]] سر [[تعظیم]] فرود نخواهد آورد و [[توحید حقیقی]] در زندگی او تحقق مییابد<ref>[[حمید رضا مظاهریسیف|مظاهریسیف، حمید رضا]]، [[نظام معنویت اسلامی - مظاهریسیف (مقاله)|مقاله «نظام معنویت اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]]، ص۳۸۶ ـ ۳۹۸.</ref>. | ||
== موانع معنویت == | == موانع معنویت == |