اصحاب کهف در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←اصحاب کهف در قرآن
(←کهف) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
# در نزدیکی شهر نخجوان در [[کشور]] قفقاز واقع است.<ref> نمونه، ج۱۲، ص ۲۹۹. </ref> | # در نزدیکی شهر نخجوان در [[کشور]] قفقاز واقع است.<ref> نمونه، ج۱۲، ص ۲۹۹. </ref> | ||
[[علامه طباطبایی]] بنا به دلایلی دیدگاه اول را، بهرغم شهرتش، مردود میداند؛ از جمله آنکه از [[آیه]] {{متن قرآن|وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا}}<ref>«و خورشید را چون بر میآمد میدیدی که از غار آنان به راست میگرایید و چون غروب میکرد در سوی چپ از آنان میگذشت و آنان در جای گشادهای از آن (غار) بودند؛ این از نشانههای خداوند است؛ هر که را خداوند راه نماید، رهیافته است و هر که را بیراه نهد، هرگز برا» سوره کهف، آیه ۱۷.</ref> برمیآید که [[نور]] [[خورشید]] به هنگام طلوع بر سمت راست غار و هنگام غروب بر سمت چپ آن میتابیده است، بنابراین باید ورودی غار در سمت جنوب باشد، درحالیکه دَرِ ورودی غار موجود در شهر اِفِسوس به سمت شمال شرقی است؛ همچنین مضمون آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا}}<ref>«و بدینگونه (مردم را) از حال آنان آگاهانیدیم تا بدانند که وعده خداوند راستین است و در رستخیز تردیدی نیست؛ آنگاه (مردم) در کار خویش، میان هم کشمکش کردند؛ گفتند بنایی بر (غار) آنان بسازید (تا داستانشان آشکار نگردد)- پروردگارشان بر (احوال) آنان آگاهتر است» سوره کهف، آیه ۲۱.</ref> این است که در آن [[غار]] یا پیرامون آن، [[مسجد]] و عبادتگاهی بنا کردند، درحالیکه در غار اِفِسوس اثری از مسجد یا [[صومعه]] یا عبادتگاه دیگر به چشم نمیخورد. البته در سه کیلومتری آن کنیسهای وجود دارد که به هیچ وجه با غار مزبور ارتباطی ندارد،<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۲۹۶ ـ ۲۹۷. </ref> بنابراین از میان چند دیدگاه یاد شده، دیدگاه دوم با ویژگیهای ذکر شده در [[آیات قرآن]] سازگار است و برخی [[روایات]] نیز آن را [[تأیید]] میکند<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۲۹۸ ـ ۲۹۹. </ref>.<ref>[[منصور نصیری|نصیری، منصور]]، [[اصحاب کهف - نصیری (مقاله)|مقاله «اصحاب کهف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | [[علامه طباطبایی]] بنا به دلایلی دیدگاه اول را، بهرغم شهرتش، مردود میداند؛ از جمله آنکه از [[آیه]] {{متن قرآن|وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا}}<ref>«و خورشید را چون بر میآمد میدیدی که از غار آنان به راست میگرایید و چون غروب میکرد در سوی چپ از آنان میگذشت و آنان در جای گشادهای از آن (غار) بودند؛ این از نشانههای خداوند است؛ هر که را خداوند راه نماید، رهیافته است و هر که را بیراه نهد، هرگز برا» سوره کهف، آیه ۱۷.</ref> برمیآید که [[نور]] [[خورشید]] به هنگام طلوع بر سمت راست غار و هنگام غروب بر سمت چپ آن میتابیده است، بنابراین باید ورودی غار در سمت جنوب باشد، درحالیکه دَرِ ورودی غار موجود در شهر اِفِسوس به سمت شمال شرقی است؛ همچنین مضمون آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا}}<ref>«و بدینگونه (مردم را) از حال آنان آگاهانیدیم تا بدانند که وعده خداوند راستین است و در رستخیز تردیدی نیست؛ آنگاه (مردم) در کار خویش، میان هم کشمکش کردند؛ گفتند بنایی بر (غار) آنان بسازید (تا داستانشان آشکار نگردد)- پروردگارشان بر (احوال) آنان آگاهتر است» سوره کهف، آیه ۲۱.</ref> این است که در آن [[غار]] یا پیرامون آن، [[مسجد]] و عبادتگاهی بنا کردند، درحالیکه در غار اِفِسوس اثری از مسجد یا [[صومعه]] یا عبادتگاه دیگر به چشم نمیخورد. البته در سه کیلومتری آن کنیسهای وجود دارد که به هیچ وجه با غار مزبور ارتباطی ندارد،<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۲۹۶ ـ ۲۹۷. </ref> بنابراین از میان چند دیدگاه یاد شده، دیدگاه دوم با ویژگیهای ذکر شده در [[آیات قرآن]] سازگار است و برخی [[روایات]] نیز آن را [[تأیید]] میکند<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۲۹۸ ـ ۲۹۹. </ref>.<ref>[[منصور نصیری|نصیری، منصور]]، [[اصحاب کهف - نصیری (مقاله)|مقاله «اصحاب کهف»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
== اصحاب کهف == | |||
# {{متن قرآن|...فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ...}}<ref>«و بدینگونه ما آنان را (از خواب) برانگیختیم تا از هم باز پرسند؛ یکی از آنان گفت: چقدر درنگ داشتهاید؟ گفتند: یک روز یا پارهای از یک روز درنگ داشتهایم؛ گفتند: پروردگارتان از اندازه درنگی که داشتهاید آگاهتر است؛ اکنون از خویش یک تن را با این درهمتان به شهر گسیل دارید که بنگرد کدام خوراک پاکیزهتر است تا برایتان از آن رزقی آورد و باید نرمی کند و کسی را از (بودن) شما نیاگاهاند» سوره کهف، آیه ۱۹.</ref>. | |||
# {{متن قرآن|وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ...}}<ref>«و امّا آن دیوار، از آن دو نوجوان یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی از آن آن دو و پدرشان مردی شایسته بود، بنابراین پروردگارت از سر بخشایش خویش اراده فرمود که آنان به برومندی خود برسند و گنجشان را بیرون کشند و من آن کارها را از پیش خویش نکردم، این بود معنی آنچه بر آن شکیبایی نتوانستی کرد» سوره کهف، آیه ۸۲.</ref>. | |||
[[آیه]] ۱۹سوره [[کهف]] راجع به [[اصحاب کهف]] و آیه ۸۲ همین [[سوره]] مربوط به ماجرای [[حضرت خضر]]{{ع}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} است. | |||
اصحاب کهف مؤمنینی بودند که از دست [[پادشاه]] [[ستمگر]] به تنگ آمده بودند. آنها به غاری [[پناه]] بردند به [[اذن پروردگار]] به [[خواب]] عمیق ۳۰۰ ساله خورشیدی فرو رفتند. این ۳۰۰ سال با حساب [[قمری]] ۳۰۹ سال میشود وقتی به [[امر پروردگار]] بیدار شدند [[تصور]] نمودند که یک [[روز]] در خواب بودهاند. برای تهیه [[غذا]] یکی را به [[شهر]] فرستادند [[مردم]] با دیدن سکه خرید او شگفتزده شدند و بدینگونه بود که [[راز]] ۳۰۰ ساله [[کشف]] شد. این شهر «در هفت کیلومتری جنوب [[شهر عمان]] ([[امان]]) [[اردن]] قرار دارد. «احتمالات و مشخصاتی که [[قرآن کریم]] برای کهف ذکر کرده با [[غار]] [[رجیب]]، منطبقتر از سایر غارهاست»<ref>قصههای قرآن، راشدی، ص۴۷۱.</ref>. | |||
محل غار اصحاب کهف در دهکده «الرقیم» که اهالی آن را «الرکیب» مینامند<ref>اطلاعات قرآن، ص۱۰۰.</ref> واقع است. | |||
[[آیه]] ۸۲ [[سوره کهف]] با [[مسافرت]] و [[مصاحبت]] [[حضرت خضر]] و [[حضرت موسی]]{{ع}} [[ارتباط]] دارد. | |||
حضرت موسی مدتی [[شاگرد]] حضرت خضر شد با این شرط که در راه هر چه را دید [[صبور]] باشد و لب به [[اعتراض]] نگشاید. ولی حضرت موسی با سؤالات و موضعگیریهای خود [[نقض عهد]] میکرد. بعد از سوراخ کردن کشتی و کشتن [[کودک]] توسط حضرت خضر آنها به شهری رسیدند و به [[امید]] رفع [[خستگی]] و تهیه آذوقه [[سفر]] وارد آنجا شدند ولی [[مردم]] این [[قریه]] در اثر [[بخل]] و امساک، حاضر به پذیرای آنها نشدند و با برخورد ناپسندی آنان را از خود راندند... آنها به هنگام خروج از دهکده، دیواری را دیدند که در آستانه [[سقوط]] بود. [[خضر]] ایستاد و [[دیوار]] را مرمت و آن را تعمیر نمود. [[موسی]] گفت: جای [[تعجب]] است این [[قوم]] [[فرومایه]] را که با ما بد [[رفتاری]] کردند، اینطور [[پاداش]] میدهی و [[احسان]] میکنی<ref>قصههای قرآن، جاد المولی، ص۲۱۸.</ref> و حضرت خضر توضیح داد: «به این جهت بود که [[خدا]] به من [[وحی]] کرده بود که در زیر این دیوار گنجی متعلق به دو کودک [[یتیم]] پنهان است و این گنج را مردی [[صالح]] برای دو فرزند خردسالش در آنجا [[دفن]] کرده است من خواستم این دیوار را [[حفظ]] کنم تا [[کودکان یتیم]] بالغ و بزرگ شوند و گنج خود را که [[حلال]] و مختص آنهاست بیرون آرند و به وسیله آن امور [[زندگی]] خود را بگذرانند»<ref>قصههای قرآن، جاد المولی، ص۲۱۹.</ref>. | |||
'''سخن نهایی''': دیواری که حضرت خضر با [[حکمت الهی]] [[تخریب]] کرد در [[شهر]] [[اورشلیم]] «اولین شهر [[فلسطین]]، شهری [[مقدس]] که واژه اطلاق شده به آن ریشه [[سامی]] و [[عبری]] داشته و معنی لغوی آن «[[صلح]]» است<ref>پیدایش ۱۸:۱۴؛ مزمور ۲:۷۶.</ref>، این [[شهر مقدس]] در فاصله ۱۴ مایلی جنوب دریای مرده و ۳۳ مایلی [[شرق]] [[مدیترانه]] قرار داشته و ۱۳۸۰۰ پا از سطح دریا ارتفاع دارد»<ref>دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۷۶۶؛ توضیح: وصف قریه به «مدینه» خود در قرآن گاهاً حاکی از بزرگ بودن قریه است.</ref>. [[اورشلیم]] در منابع [[فارسی]] با نامهای [[ایلیا]] و [[بیت المقدس]] هم شناخته میشود<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص۷۳۲.</ref>. | |||
== اصحاب کهف در [[قرآن]] == | == اصحاب کهف در [[قرآن]] == |